eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
465 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 🌹 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ادامه دارد ... https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
کسانی که اظهار بی‌میلی به انتخابات می‌کنند و دیگران را به عدم حضور تشویق می‌کنند این‌ها قدری بیشتر فکر کنند. رای ندادن هیچ دستاورد و فایده‌ای ندارد و مشکلی از کشور را حل نمی‌کند... رهبر انقلاب کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
❤️ مقيد بود هر روز را بخواند. حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. دائما می‌گفت: "اگر دست جوانان را در دست سلام الله علیه بگذاريم، همه مشكلاتشان حل می‌شود و امام با ديده لطف به آنها نگاه می‌كند. شهید ابراهیم هادی https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
شهید ابراهیم هادی: مقید بود هـر روز زیـارت عاشورا را بخواند، حتی اگر کـار داشت‌ و سرش شلوغ‌بود سلام آخر زیارت رو می خواند. دائما می گفت، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست ، هـمـه مشکلاتشان حـل می شـود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می‌کند... [] کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
وصیت نـامــہ شهــید بر سنــگ قــبرم اســم مــرا ننویســید و بجــاے آن حــدیث (ع) را که معلـــم‌ام به من آموخته، بدهیـــد بنویســـند: (ان کــان دین محمــد لم یســتقم الا بقـتلے فیــاسیــوف خذیـنے) اگــر دین محمــد(ص) تــداوم نمی ‌یابــد مگــر با کشته شــدن من، پس ای شمشــیر ها مــرا در برگیــرید. من هم به پیروی از او فریاد می‌زنم؛ اگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تداوم نمی‌یابد، مگــر با کشــته شـــدن من، و اگر ولے‌عصــر(عج) نزدیک نمی‌شود مگــر با کشتــه شــدن مــن، اے رگـبارهــا و اے خمپـــاره‌هـــا مـــرا کنیــد. 🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
مادر محمّدحسین حدادیان: ماه محرم، خانه‌ی هرکدام از همسایه‌ها یا فامیل که روضه بود خودم را می‌رساندم و شیر خوردن محمّدحسین را طوری تنظیم می‌کردم که توی روضه باشم دلم می‌خواست مِهر امام حسین(؏) با شیری که می‌خورد به جانش نفوذ کند و گوش‌هایش صدای روضه و گریه برای اهل کربلا را بشنود هر بار هم که در خانه شیرش می‌دادم برایش روضه‌هایی را که آقای کافی خوانده بود و من حفظ بودم زمزمه می‌کردم ..
در عالم رؤیا به رفیق شهیدش گفته بود: ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار شهادت چیست؟ چرا من شهید نمیشوم؟ میگفت رفیقم یک نگاهی به من کرد و جواب داد: راهکارش اشک است، اشک... حسین جان ما اجسام تاریک، ما قلب‌های گرفته، ما وجودهای درمانده؛ را به اعتبار همین اشک‌های لرزان بخر... ما خودمان هم می‌دانیم با اشک برای تو نورانی می‌شویم... لایق می‌شویم... شهید می‌شویم...     •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
💚یا حسین اول صبح به سمت حرمت روکردم🙏 دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب💚 سر صبحی شده و باز دلم دلتنگ است💔 السلام ای سبب سینه تنگم ارباب💔 السلام عليك يا اباعبدالله الحسین🙏 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
میگن تو راه اربعین وقتی دیگہ‌واقعاڪشش‌نداری راه‌بری ازیہ‌جایی بہ‌بعد دیگہ‌خودت‌راه‌نمیری انگاریڪۍدستتوگرفتہ‌ داره‌ڪمڪت‌میکنہ❤️‍🩹 | | https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
می‌گویند شما درهم می‌خرید سیاه و سفید، سالم و شکسته... فقیر و غنی، فرقی ندارد برایتان! من آن گدایِ سیاه درهم شکسته‌ام که هیچ خریداری ندارد و نگاهم به دستان مھربان شماست...! https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
شهـید محمــود کــاوه : همیشه به نیروها و رزمنده‌ها مے‌گفت: قبل از خواب زمزمه کنیم : اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تُحْرِمُنِیَ الْحُسَیْنْ خدایا گناهانی را که مرا از علیه‌السلام محروم می‌کند، ببخش ... شهــید https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.گفت: حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین  عليه السلام  بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد. یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ همینطور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود. چند شب بعد شد.  عليه السلام  به عهدش وفا کرد... شهید https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋