eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
465 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 🌹 شهدایے 🌹 🌺 در وصیت نامه اش نوشته بود: "از برادرانم میخواهم ڪه غیر حرف آقا حرف ڪسِ دیگرے را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعے نیست...!" 🌹🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ‌ᷝ کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
عکس هایت را که مرور میکنم یک چیز تکرار میشود . . . آن هم لبخند همیشگی روی لبان توست . . . •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🕊🕊🌷🌷 خیلی بر بیت المال حساس بود و قبل از اینکه ساکن نجف شود ، گاهی در پایگاه درس می خواند و هنگامی که می خواست درس بخواند ، از پایگاه خارج می شد و در راهرو می رفت . در راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما می نشست و درس می خواند و وقتی به ایشان می گفتیم که چرا اینجا درس می خوانی می گفت : من این درس را برای خودم می خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت المال پرداخت می شود استفاده کنم. 🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
❇️ 🌕شهید مدافع‌حرم اصغر فلاح پیشه ♻️مردم‌داری و کمک به نیازمندان 🌻به روایت همسر شهید: اصغرآقا مردم‌دار بود و در هر جمعی که حضور داشت، اگر با جوانان بود، مثل جوانان رفتار می‌کرد و با جوانان خیلی جور بود و با آنها امروزی رفتار می‌کرد و همه را جذب خود می‌کرد. همچنین اگر با سالمندان بود، مثل خودشان رفتار می‌کرد. 🌻شهید فلاح‌پیشه دستِ خیر داشت. تا آنجایی که می‌توانست، به همه کمک می‌کرد و اگر خودش نمی‌توانست، از دیگران کمک می‌گرفت. از چندنفر کمک می‌گرفت و برای مثال، برای فردی جهیزیه جور می‌کرد یا مشکلِ مالی‌شان را حل می‌کرد. اگر خرابه‌ای را تحویل اصغرآقا می‌دادی، آباد تحویل می‌گرفتی. همیشه دنبال کارهای سخت بود و در پی راحتی نبود. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات   🪴اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🪴 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
از دیار خویش هجرت ڪرد و رفت امر رهـبر را ... اجـابت ڪرد و رفت از حرم تا که ڪند حجـت دفاع او بہ خون ، غسلِ شهادت کرد و رفت ولادت : ۶۴/۰۳/۰۱ شهادت: ۹۴/۱۱/۱۳ روستای حردتین شمال‌حلب عملیات آزادسازی نبُل و الزهرا .....🌹🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
❣️فقط کلام شهید❣️
از دیار خویش هجرت ڪرد و رفت امر رهـبر را ... اجـابت ڪرد و رفت از حرم تا که ڪند حجـت دفاع او بہ خو
‍ 🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷 🔸 " در محضـر شهـــــید " 🌷 جهت سرکشے بہ پایگاهے که تحت فرماندهے شهید باقری بود رفتم . حجت را ندیدم ولے صدای من را شنیده و شناختہ بود مثل همیشہ منو صدا ڪرد دنبال صدا رفتم ڪنار ساختمان پایگاه ڪہ در حال ساخت بود. 🌴حجت با لباس نظامےسلاح بہ دوش داشت گچ ها روبہ داخل ساختمان مےبرد ،گفتم حجت جان مگه کارگران بنا نیومدن ؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم ڪمکشون مےکنم. 🎋گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن ڪار میڪنن شما چے ؟ گفت من هم ڪمکشون مےکنم تا روحیه بگیرن ، بالاخره اینا دارن براے ما ساختمان مےسازن گناه دارن خستہ هستند. 💐با استاد بنّا ڪہ صحبت مے ڪردم مے گفت : حجت روزها سهمیہ چاشت و ناهارش رو بہ ما میده میگہ من با نون خالے هم سیر میشم شما ڪار مےڪنید و خسته مےشید. 🌾بنّا مےگفت ما از اینڪه دیگر بچه ها برای انجام ڪارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش ڪہ سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه ... 💐ولادت : ۶۴/۰۳/۰۱ 🌷شهادت :۹۴/۱۱/۱۳ 🕊روستای حردتین درشمال حلب   عملیات آزادسازے نبُل و الزهرا (اصابت ترکش خمپاره۱۲۰بہ سرو پهلو) 🌹 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
نوجوانی اش را پای انقلاب داد و جوانی‌اش را در جبهه‌های دفاع مقدس و با سفید شدن موهایَش نا امید نشد مردی که می‌دانست عاقبت، این عشق شهیدش می‌ کند .... جانباز دفاع مقدس لشکر۷ حضرت ولیعصر (عج) شهادت: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ حلب‌ سوریه •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 |💔| 🌺🍃 تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۲/۰۵ محل تولد: دزفول تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۳ محل شهادت: نبل و‌الزهرا_سوریه وضعیت تأهل: متأهل_دارای‌دو‌فرزند محل مزارشهید: اندیمشک 👇🌹🍃 ✍...دفاع از ولایت فقیه، ماندن در خط انقلاب، زندگی سالم و به دور از تجملات و مدگرایی، اداء فریضه نماز، دستگیری از افراد مستمند و ناتوان، دوری از غیبت و تهمت خدای ناخواسته از جمله اموری است که باید به آن اهتمام بورزیم که ان شاءالله مورد رحمت و مغفرت خداوند سبحان قرار بگیریم. •••🍁جانشین معاونت طرح عملیاتی ،فرمانده گردان‌ لشکر۷ولیعصر.. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
«شهید آوینی به تعبیر خودش از یک راه آزموده سخن گفته است» شهید آوینی: تصور کنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهر به روشنفکران ناآشنا هستم؛خیر! من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم من هم سال های سال در یکی از دانشکده های هنری درس خوانده ام........! کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🔴 تصویر رزمنده مجاهد سپاه اسلام سعید علیدادی که در حمله جنگنده‌های اسرائیل به جنوب دمشق به شهادت رسید کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🔻داستان عجیب شهید فاطمیون که حضرت زهرا(س) توصیه‌اش را کردند 🔸شهید یکی از شهدای مدافع حرم است که فروردین ۹۳ در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در امام‌زاده عقیل اسلامشهر به خاک سپرده شد. 🔸روزی که قرار بود پیکر سیدمحمدتقی را در امام‌زاده عقیل بن ابالفضل العباس(ع) دفن کنند؛ هنوز ساعاتی مانده بود تا این شهید را به امامزاده بیاورند و کسی از صاحب قبر خبر نداشت که اتفاقی نادر روی داد. 🔸خانمی همراه همسر خود وارد گلزار شهدای امام‌زاده عقیل شد و از صاحب قبری که در حال آماده سازی بود سوال کرد. مسئول حاضر در گلزار شهدا پاسخ داد که یک شهید مدافع حرم را به اینجا خواهند آورد و ما این مزار را برای او آماده میکنیم. با شنیدن این سخن آن‌ها شروع به بی‌قراری و گریه نمودند. 🔸وقتی مسئولین علت بی‌قراری این زوج را جویا شدند، مرد جوان پاسخ داد: دیشب همسرم حضرت زهرا(س) را در رویا اینگونه مشاهده نمودند که می‌فرمود: "فردا شهیدی را که در راه دفاع از دخترم به شهادت رسیده، به امامزاده عقیل خواهند آورد. حتما به پیشوازش برو…!" •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
🔻مادر شهید: 🔸 بود. میدانستم آرمان یادش نمیرود. آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری⁉️ گفت حالا شما ببند. 🔹چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به دستم. گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ💍 رو توی دستانم گذاشت و گفت: 😍 🔸الانم اون انگشتر رو در دست دارم. بعد رفت پایین پام که رو ببوسه اجازه نمیدادم❌میگفت: مگه نمیگن زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟! 🕊🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• کلام _شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄