eitaa logo
"رازِپَـــــرۈاز"
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•/راجياً لِما لَدَيكَ ثَوابی وَ تَعلَمُ مَا فی نَفسی وَ تَخبُرُ حاجَتی _خدایا؛ تو بهتر از همه حال منو میدونی تویی که از همه دردام باخبری چشمِ اميدم فقط به دستای مهربونته... ❤️¦ @Razeparvaz
🥀✨ ✨ میــزنم داد ڪہ تا ڪَر بشود گوش فلڪ... نوڪری خـورده سرسفره ارباب نمڪ ... مادرم مشق شبم ڪرد برایم از عشـــــق ... سَر زینب بہ سلامت سر نوڪر بہ درڪ ... 🥀¦ @Razeparvaz
💔✨ ✨ ڪاش‌از‌صبح‌ڪہ‌بیدارمیشدیم دائمـاًدرنظـر‌داشتیـم ڪہ‌تحت‌نظریـم..! 💔¦ @Razeparvaz
😔✨ ✨ "إِلَهِي أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي" خدایا بزرگی جنايتم به ڪشیده دلم را... این همان است ڪه باید تو باشد... زنده اش می ڪنی؟! ‌😔¦ @Razeparvaz
🦋 ⭕️ فرار شهید هادی از وسوسه شیطان ✳️ ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟ اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...! ✅ رفتم تو فکر یدفعه خندیدم! ابراهیم گفت: خنده داره؟ گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست! ✅ گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…! ✳️ روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود... ✅ ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد... 📚سلام بر ابراهیم1 🦋¦ @Razeparvaz
🌹 ✍وصیت تکاندهنده شهید به مادرش 🌹¦ @Razeparvaz
💔✨ ✨ انسانی که دم از خدا می زند و شبانه روز یک میلیون بار "یاالله" می گوید، اما رفتارش نشان می دهد آدمی است سخت "خودپرست"... خدایش از لفظ تجاوز نکرده است! 🌱 💔¦ @Razeparvaz
💌✨ ✨ هر‌چقدر‌هم‌که خوب‌شدیدو کارهای نیک انجام‌دادید.... بازبه‌ بگویید: خدایا‌....♥️ آیا‌بنده‌ای بدتـرازمن‌هم‌داری؟! 💌¦ @Razeparvaz
🎉✨ ✨ رحمـت به روحـِ😇 صآئب شـیرین سخن ڪه گفتــ🍃: عآلم پُر است از تو و... خآلـے است جآۍ تو...💔🥀 تنهآ‌سه‌روز‌مآنده‌به‌ولآدت‌͢ حضرت‌صآحب‌الزمــآن 🎉¦ @Razeparvaz
🧡 تـوی محل کـار ده ساعـت کار می‌کـرد . اما هفت ساعـت به عنـوان ساعت کاری میـزد!! می‌گفت : فکر میکنـم فلان کار شخصـی هم انجـام داده‌ام ! ‌ ♥️ 🧡¦ @Razeparvaz
😍✨ ✨ محمد‌حسین اهل خوشحآل کردن و سورپرآیز کردن بود ..😁 نآمزدۍ مآهم شیرینے خآصے دآشت ۴ مإه دوست‌دآشتنے!  دآئماً حسین‌آقآ سورپرآیزم مۍ‌کرد،مثلاً تمآس مۍ‌گرفتم و بآ حآلت دلتنگے مۍ‌پرسیدم «آخـر هفته تهرآن مۍ‌آیی؟»😕 مۍ‌گفت «بآید ببینم چه میۍشود!» چند ثآنیه بعد، آیفـون به صدآ در مۍ‌آمد و حسین‌آقا پشت در ایستاده بود!😅❤️ یآدم هست یڪ₁‌بار دیگر مۍ‌خوآستم برآی خرید به بیرون بروم پول ندآشتم هرچه فڪر ڪردم چه ڪنم، به نتیجه‌ای نرسیدم! خجآلت مۍڪشیدم از پدر و مآدرم پــ💴ـول بخوآهم. نشستم به مطآلعه امآ تمام فڪرم به خرید بود. مشغـول ورق ‌زدن ڪتابم بودم ڪه دیدم ۳۰ هزآر تومن پول لآی آن است😳😍😃 از پدر و مآدرم سوآل ڪردم ڪه آنهآ پول برآیم گذآشته‌اند؟🤔 گفتند نه!😐😶 مامان گفت «احتمالاً کآر حسین ‌آقاست!»خریدم رآ انجآم دآدم و بعداً هرچه تمآس گرفتم و از او پرسیدم، طفره مۍ‌رفت. مۍگفت «نمۍ‌دونم! من؟ من پول بگـ😳🙃ــذارم؟» حتۍ این مدل ڪآرهآ رآ برآی خآنوآده‌ام هم انجآم مۍ‌داد عآدتے ڪه بعدهآ هم ترک نشد‌ ..😃🙃 😍¦ @Razeparvaz