eitaa logo
رفاقت با شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش فال شب یلدای همه این بشود: یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور 𝑱𝒐𝒊𝒏⤹ ‌🌿رفاقت با شهدا @Refaghatshohada
🔹خاطره ای از شهید سید مجتبی علمدار از زبان همسرشان 《معجزه ی انگشتر》 [☀️🦋🌻] شهید در جبهه، هر 45 روز يا 35 روز مأموريت داشتند. ايشان انگشتري داشتند که خيلي برايش عزيز بود. مي‌گفت اين انگشتر را يکي از دوستانش موقع شهادت از دست خود درآورده و دست ايشان مي‌کند و در همان لحظه هم شهيد مي‌شود. ايشان وقتي به آبادان براي مأموريت مي‌رود، اين انگشتر را در حمام بالای طاقچه جا مي‌گذارند. وقتي مي‌خواهند به ساري بيايند، در راه يادش می افتد که انگشتر بالاي طاقچه حمام جامانده است. وقتي آمد، خيلي ناراحت بود. (من معمولاً «آقا» صدايش مي‌کردم چون سختم بود که اسمش را صدا کنم و بگويم مجتبي، فکر مي‌کردم خيلي سبک است، اگر اسمش را صدا بزنم. ايشان هم مرا هميشه «خانم» صدا مي‌زدند.) گفتم: آقا! چرا اينقدر دلگيري؟ ناراحتي؟ گفت: والله انگشتر بهترين عزيزم را در آبادان جاگذاشتم. اگر بيفتد و گم شود، واقعاً برايم سنگين تمام مي‌شود. گفت: بيا امشب دوتايي زيارت عاشورا و دعاي توسل بخوانيم، شايد اين انگشتر گم نشود. يا از آن بالا نيفتد و گم نشود و خيلي جالب اينجا بود که ما زيارت عاشورا خوانديم و راز و نياز کرديم و خوابيديم. 💥صبح که بلند شديم، ديديم انگشتر روي مفاتيح‌الجنان است. اصلاً باورمان نمي‌شد. الآن هم آن انگشتر را دارم. مي‌خواهم سر سفره عقد دخترم به همسرش تقديم کنم. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‌
🔴عنایات شهید سید مجتبی علمدار 《سرباز امام زمان عج》 🔹🔸🔹 زماني که مجتبي تازه شهيد شده بود، پدر يکي از شهدا آمده بود و دنبال شهيد علمدار مي‌گشت. گفت: «من چند وقت پيش درخواب ديدم جنازه‌اي را دارند مي‌برند. گفتم: اين جنازه کيه؟ يکي از تشييع‌کنندگان گفت: اين شهيد علمدار ساري است. يکي از دوازده سرباز آقا امام زمان(عج) بود. دوازده تا سرباز مخلص در مازندران داشت که يکي علمدار بود که شهيد شد. يازده تاي ديگرش هنوز هستند. گفت: اتفاقاً خود امام زمان هم تشريف آوردند که با دست خودشان شهيد را داخل قبر بگذارند.» علاوه بر اين چندين بيمار از طريق شهيد شفا پيدا کرده‌اند. مثلاً دختر دانشجويي از تبريز خودش مي‌گفت: من سرطان داشتم و دکترها نااميد شده بودند و ساعت مرگم را تعيين کردند. يکي از بچه‌هاي مازندران در خوابگاه دانشگاه تبريز بود. عکس شهيد علمدار را داشت. به من گفت: اين شهيدي است که جدش خيلي معجز دارد. اگر توسل به جدش کنی حتماً شفا مي‌گيري. من آن شب و چند مدت بعد هم، پشت سر هم خواب شهيد علمدار را ديدم که مي‌گفت: من براي تو جور مي‌کنم که با دانشجويان بيايي شلمچه. آنجا مرا مي‌بيني. نوار مرا بگير وقتي برگشتي، شفا مي‌گيري و همين هم شد. خيلي از اين موارد پيش آمد... يک خانم تهراني بود که سرطان داشت و دکترها هم جوابش کرده بودند. تعريف مي‌کرد که من تازه از تهران به ساري آمده بودم. شوهرم کارمند يکي از ادارات بود. سر قبر شهيد آمدم و به جدش توسل کردم. در خواب شهيد را ديدم که گفت تو سه روز ديگر شفا مي‌گيري و همين هم شد و او هم يکي از مريدهاي خاص شهيد علمدار شده و الآن هم پس از 4 سال راحت زندگي مي‌کند. مهم ايمان و اعتقاد به ائمه اطهار است. اصل ايمان به خداوند است که باعث مي‌شود اتفاقاتي بيفتد که خارج از تفکر انسان است. 🔸راوی: همسر شهید علمدار ‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌‍‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵روایت شهید والامقام سید مجتبی علمدار پیرامون شلمچه ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
هندوانه‌‌ی شب یلدا به شرطِ صلوات بر مُحمّد و آل مُحمّدﷺ... 🍉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏』 بِسْمِ رَبِّ نـٰآمَتـ ڪِھ اِعجٰاز مےڪُنَد ؛ یـٰابقیَة‌اللّٰه..؛🌿🤍ˇˇ! اَلسَلامُ عَلَیکَ یاصاحِبَ الزَمان عَجَلَ الله اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله الحُسَین عَلَیه السَلام اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلۍمُحَمَّدِوَآل‌ِمُحَمَّد وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🤍🌿ッ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌