eitaa logo
منتظران ظهور³¹³
410 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
33 فایل
وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُم و هر که به تو پناه بَرَد در امان است.. ❤️‍🩹 بیمارتوام کاش‌که‌تجویز‌کنی‌آمدنت‌را... تولدمون:[1401/3/25] کپی؟ فورر قشنگ تره 🥰(استفاده شخصی با ذکر صلوات)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوشنبه²
_ حتما داشتی به فکر می کردی ... درسته؟ چیزی نمیگم و با چشمای بهش خیره میشم. سری تکون میده و روی تخت میشینه میگه : _ من میخام کنم که از اینجا فرار کنی ... چیه؟ باز هیچی نمیگم و فقط بهش نگاه میکنم که کلافه کیگه : _ میدونم اعتماد کردن به من و لی میدونی داداشم می خاد باهات چه کار کنه؟ بالا می اندازم و به حرف میام : _ از کجا معلوم تو هم نخای این رو سرم بیاری؟ میزنه : _ به نظرت من همچین آدمیم؟ _ نمیشه آدم هارو از روی کرد. نفس میکشه و میگه : _ خیل خب درست، ولی مطمئن باش کاری که داداشم میخاد باهات بکنه رو نمی کنم. سری تکون میدم و میخام چیزی بگم که در یکدفعه ای بازمیشه و... ______________ ماجرایی عاشقانه_مذهبی🌱از دختری به نام الناز که پسری مذهبی ازش خواستگاری می کنه😄🌻... پسری نظامی که نمیدونه با این کارش جون معشوقشو به خطر می‌اندازه🙃😍... https://eitaa.com/joinchat/1674051752Cb5a857509d
هدایت شده از دوشنبه²
سلام خوبی میخوای برای کانالت پست بزاری ولی نمیدونی از کجا برداری این☁️💕 کانال پست هاش آزاده با راحت کپی کن قبلش باید عضو کانال باشی🌻✨ تم مذهبی نداری؟😔❤️ بیا این کانال آمار های مختلف دارن و کپی آزاده ✅ حوصلت سر رفته؟💛🛵 بیا این کانال همجوره چالش دارن😍❤️ خلاصه که خودت برو بیین اگه دختر مذهبی هستی بزن رو پیوستن🌸💖 @yahcan
هدایت شده از دوشنبه²
سلام به همه طرفدار های گاندو یه کانال داریم برای شما عاشق های گاندو 🌿 این کانال یه رمان خیلی زیبا هم داره😍 بخشی از رمان امنیت ایران 👇 ایران - 41 ریحانه: توی حیاط سایت، شسته بودم دیدم آقا محمد اومد سریع از جام بلند شدم و رفتم سمت آقا محمد محمد: سلام خانم محمودی ریحانه: سلامی کردم و با همون نگرانی و صدای لرزون گفتم:: رسول چی شد؟.. محمد: نگران نباشید رسول حالش خوبه الان هم بیمارستان ... ریحانه: خدا رو شکر میشه آدرس بیمارستان رو بدید... محمد: بله حتما( آدرس رو گفت) ریحانه: ممنون با اجازه محمد: خدانگهدار __________________________________________ ریحانه: رفتم توی بیمارستان و به مسئول پذیرش گفتم:: سلام خانم خسته نباشید ببخشید آقای رسول حسینی رو اینجا آوردن ؟ پرستار: بله راهروی سمت چپ اتاق سوم ریحانه: ممنون پرستار: خواهش میکنم🙂 ریحانه: رفتم جایی که گفته بود دیدم رسول روی تخت خوابیده بیهوش دکتر هم داره رسول رو معاینه میکنه دکتر که از اتاق اومد بیرون سریع رفتم سمت دکتر دکتر: سلام بفرمایید ریحانه: سلام آقای دکتر همراه آقای حسینی هستم حالش چطور؟؟.. دکتر: شما نسبتی دارید باهاشون؟. ریحانه: نامزد بنده هستن... دکتر: خوشبختانه خطر رفع شده تونستیم با عمل جراحی گلوله ای که به پاشون خورده بود رو بیرون بیاریم و الان هم بیهوش هستن یه چند روز اینجا باشن اگر بهتر شدن مرخص میشن ریحانه: تشکر کردم و رفتم رو بروی اتاق رسول روی صندلی نشستم قرآن کوچیکی که توی کیفم بود در آوردم و شروع کردم به خوندن _________________________________________ میخوای بقیه رمان رمان رو بخونی ؟ @Gondoo1401
هرزمان جوانی‌# دعای‌فرج‌مهدی(عج) رازمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- - میگفت... خجالٺ‌میڪشم‌همہ‌جا‌چادࢪبپوشم معمولا‌َ‌تو‌جامعه‌هیشڪے‌هم‌سن‌وساݪ‌من‌ چادࢪےنیست میشم‌گاو‌پیشونی‌سفید گفتم... قرار‌نیسٺ‌همه‌مثݪ‌تو‌باشن‌ڪه! ماه‌اگه‌بیشتر‌از‌یڪے‌تو‌آسمون‌ازش‌بود، ڪه‌دیگه‌فرقے‌با‌ستاࢪه‌ها‌نداشت تو‌ماه‌باش🤍 - - ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ 🤍͜͡🍙⸾⸾❁ 🤍͜͡🍙⸾⸾❁ ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
: بعضۍ از اعمال‌وگناهانمون مانـع اجابت دعان....❗️❗️ یڪۍ از اونا 💔 متاسفانه بعضۍازما بہ‌راحتۍدل‌ میشڪنیم و توفیقاتو از خودمون‌ دور می‌ڪنیم..😞 🙂