eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
8.7هزار ویدیو
304 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
اولین شهید مدافع حرم شهر اراک ، تکاور پاسدار محمد زهره وند🥀 در تاریخ ۱۳ فروردین ماه سال ۱۳۶۵ در شهر
به روایت از همسر شهید🥀 : مشغول درس و کسب تجربیات دوران نوجوانی بودم که به واسطه یکی از دوستانی که پدرشان پاسدار بود به «محمد»🥀و خانواده او معرفی شدم . از ابتدا دوست داشتم با یک نظامی یا پاسدار ازدواج کنم. آشنایی ما ۱۰ روز به طول کشید ، در این مدت کمتر از نیم ساعت با هم صحبت کردیم ؛ آقا «محمد»🥀 از ملاکها و سختیهای شغلش برایم گفت . در دو جلسه خواستگاری فقط از ، احترام ، صبوری و راز داری صحبت کرد ، البته همه این موارد را مرتب روی کاغذ نوشته بود. دوران دو ماهه شیرین عقد به سرعت گذشت و شب عید غدیر سال ۹۰ با برگزاری یک جشن ساده عروسی ، من و محمد🥀 زندگی مشترکمان را شروع کردیم . محمدجان🥀 زندگی را خیلی خوب مدیریت میکرد و خدا را شاکرم از این که در مدت چهار سال زندگی مشترک به کوچکترین مشکلی برخورد نکردیم. نمونه کامل یک مرد با بود که نماز اول وقتش هرگز ترک نمیشد و محبتهای بی دریغش شامل حال همه میشد . نصایح و اوامر به معروفش را جوانان محل و بستگان دور و نزدیک قبله راهشان میکردند... جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
به روایت از همسر شهید🥀 : مشغول درس و کسب تجربیات دوران نوجوانی بودم که به واسطه یکی از دوستانی که پ
احترام به والدین و حجاب از اولویتهایش بود ، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارشهایش از من خواست دُردانه‌اش با حجاب زهرایی در اجتماع و محافل حضور پیدا کند. زمانیکه «ریحانه» متولد شد بسیار ضعیف بودو از این بابت من بسیار نگران بودم اما همیشه «محمد»🥀 دلداری‌ ام میداد و میگفت :«ریحانه را به خدا سپرده‌ام خودش بر ایمان حفظش میکنه» همیشه وقتی از محیط کار به خانه بر میگشت با وجود تمام خستگی‌ اش با «ریحانه» مشغول بازی میشد.😔 با شنیده شدن زمزمه جنگ سوریه ، مأموریتهای محمد🥀 هم بیشتر از گذشته شد به طوری‌ که گاهی این نبودنها ۴۰ روز طول میکشید . اما خانه کوچک و صمیمی ما هنوز هم رونق زندگی داشت. احساس میکردم «محمد»🥀حس و حال دیگری پیدا کرده شب‌ تا سحر ، «اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» ذکر نماز شب و نیاز اشکهایش شد. روزه‌‌ داریهای مکرر ، تلاوتهای وقت و بی وقت محمد🥀 بوی شهادت گرفته بود.😔 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
احترام به والدین و حجاب از اولویتهایش بود ، چادر زهرایی برایش چنان با ارزش بود که در آخرین سفارشهایش
هر دو سه روزی یک بار تماس میگرفت و صدای گرمش آرام بخش وجود من میشد ؛ بعد از گذشت ۲۰ روز در ۶ آبان‌ ماه بود که در تماس آخرش گفت دست کم یک هفته‌ای منتظر تماسهایش نباشم و من در آن مکالمه کوتاه تنها یک جمله گفتم «دوستت دارم و مراقب خودت باش».😔 یک هفته بعد از آخرین تماسمان بود که همه همرزمان «محمد»🥀برگشتند و تنها من ماندم و دلواپسی و چشم انتظاری آن روزها بود که مادران شهدای جاویدالاثر🥀را با عمق وجود درک کردم زمانی که محمدجان🥀 عازم سویه شد ، ریحانه فقط ۱۸ ماه داشت و مثل دیگر کودکان در این سن نسبت به نبود پدرش خیلی احساس دلتنگی و بیقراری نمیکرد ، اما اکنون نمیدانم سؤال‌ها و خواسته‌های دوران کودکی‌اش را چگونه پاسخ دهم.😔 دو ماه زندگی‌ام در برزخ گذشت تا اینکه خبر شهادت «محمد»🥀 را آوردند . آری «محمد»🥀 با بال آرزوهایش پَر کشید و مرا در حیرت و بهت عمیق جای گذاشت . لحظات دلتنگی های «ریحانه» برای «محمد» به کُندی میگذرد.😔 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
هر دو سه روزی یک بار تماس میگرفت و صدای گرمش آرام بخش وجود من میشد ؛ بعد از گذشت ۲۰ روز در ۶ آبان‌ م
هر وقت به خیابان یا پارک میرویم وقتی کودکی را دست در دست پدرش میبیند دلتنگیها و بهانه‌ گیریهای «ریحانه» شروع میشود و مدام میگوید :«کی میشه ما هم بریم پیش خدا ؟» یا اینکه «چرا بابا ما رو با خودش نبرد ؟» و من پاسخی ندارم که بتوانم نسبت به سنش او را قانع کنم.😔 مادر «محمد»🥀 با وجود اینکه دو سال از شهادت🥀 فرزندش میگذرد هر روز بدون استثنا در گرمای تابستان و سرمای زمستان بر سر مزار فرزند شهیدش🥀 میرود و ساعتها بر سر مزارش مینشیند و با او درد دل میکند.😔 سرانجام شهید محمد زهره وند🥀هم درتاریخ نهم آبان ماه 94 در سوریه به شهادت🥀رسید. پیکر ایشان بعد از گذشت ۲ ماه به کشور برگشت و تشییع و خاکسپاری شد. مزار شهید🥀 گلزار شهدای شهرستان اراک. جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
هر وقت به خیابان یا پارک میرویم وقتی کودکی را دست در دست پدرش میبیند دلتنگیها و بهانه‌ گیریهای «ریحا
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای هسته ای🥀 و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید محمد زهره وند💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بچه زرنگ همین الآن شبکه ✌️ 🦋🦋