سلام ما بہ لبخند شهیدان بہ ذڪر روی سربندشهیدان سلام ما بہ گمنامانِ لشڪر بہ تسبیحات یازهراے معبر همانهایے ڪہ عمرے نذر ڪردند اگر رفتند دیگر برنگردند🌼 #شهيدمحمودرضابیضایی #صبحتون_شهدایی #روایت_عشق ༺@Revayateeshg༻

💎قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها ☀️مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. ▪️هر کس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت‌ها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید." 📘بحار: ج. ۶۷، ص. ۲۴۹، ح. ۲۵ #روایت_عشق #فاطمیه #حدیث ༺@Revayateeshg༻

#دعای‌هفتم‌صحیفه‌سجادیه📜 #قرارهرروزمون🍃 #روایت_عشق❤️ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.... @Revayateeshg

#خاطرات‌شهدا🕊 #روایت_عشق❤️ #حاج_قاسم🌿 #فاطمیه 🖤 کمر درد شدیدی داشت. بعد از فیزیوتراپی و درمان، رفت بیت‌الزهرا. میهمان‌ها که می‌آمدند، مدت زیادی سر پا می‌ایستاد. جلوی پای میهمان‌ها تمام قد می‌ایستاد و به همه خوش آمد می‌گفت‌. گفتم: با وضعیتی که شما دارید، صلاح نیست این‌قدر سر پا بایستید و جلوی هر کسی که وارد می‌شود، از روی صندلی بلند شوید. گفت: همه‌ کسانی که می‌آیند این‌جا، میهمان مادر هستند. مگر می‌شود برای میهمان مادر از جایم بلند نشوم؟! یک پسربچه‌ی چهار ساله وارد شد؛ جلوی پای او هم بلند شد، ایستاد و خوش آمد گفت. گفتم: حاج آقا، این بچه که متوجه احترام شما نمی‌شود. ایستادن جلوی او که ضرورت ندارد. گفت: اگر این بچه احترام من را ببیند، همیشه به این‌جا می‌آید و روضه‌خوان مادرم خواهد شد. شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg

دل‌ به خون‌ می‌غلتد از یادِتبسم‌های‌ یـار همچوآن‌زخمی‌که‌بررویش‌نمکدان‌بشکند #سردار_دلها🌿 #روایت_عشق❤️ @Revayateeshg

«اللهم انا لا نعلم منهم الا خیرا» .... «خدایا! ما جز خیر و خوبی از ایشان چیزی ندیده‌ایم» #حاج‌قاسم🥺💔 #روایت_عشق @Revayateeshg

💠امام علی علیه السلام 🔸منْ بَحَثَ عَنْ أَسْرَارِ غَيْرِهِ أَظْهَرَ اَللَّهُ أَسْرَارَهُ 🔹هر که رازهاى ديگران را جستجو کند خداوند رازهاى او را فاش سازد. 📗غرر الحکم، ص638 #حدیث #روایت_عشق @Revayateeshg

#دعای‌سلامتی‌امام‌زمان🌹 #قرارهرشبمون🧡 #روایت_عشق 🌸 بسم‌الله....🌼 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺 @Revayateeshg

می‌خواستند تسبیحش را بگیرند نداد ؛ گفت: ڪسے در میدان نبرد تفنگش را به دیگرے نمی‌دهد بعد از خداحافظے ، یک نفر از طرفش براے همه انگشتر آورد ....🥰 #حاج_قاسم #روایت_عشق #خاطرات‌شهدا @Revayateeshg

#شهیدعباس‌دانشگر #روایت_عشق #شهیدانه شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg

#شهیدابراهیم‌هادی #روایت_عشق #ازشهدا‌بیاموزیم ༺@Revayateeshg༻

طریقه خواندن نماز شب🌙📿 #روایت_عشق🌹 #التماس_دعا 🌸 #نمازشب 🌿 @Revayateeshg

#رسول‌اکرم (ص) #روایت_عشق 🌺 #حدیـث 📚 بهترین نماز بعد از نماز واجب، نماز خواندن در دل شب است.🌙✨ خدایا مارا جزء نمازشب خوان‌ها قرار بده🤲🏻🌾🌹 @Revayateeshg

🌼سجاده‌ی‌ #نماز‌شب‌، امشب‌ را با نام #شهیدابراهیم‌شهاب 🌷🕊 پهن میکنیم و ثواب نماز امشب را به محضر ایشان تقدیم میکنیم.... 🌱⭐️ 🌸شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🦋 🌺خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب.... حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده آمین 🤲🏻🌹 #روایت_عشق💖 #التماس‌دعای‌فرج 🌱🌈 ⊰@Revayateeshg⊱

برای اینکه نماز صبح خواب نمونید قبل از خوابیدن....😍✨ #روایت_عشق💚 #التماس‌دعای‌فرج❤️ @Revayateeshg

#قرار‌صبحگاهی ☀️🌈 #روایت_عشق ❤️🌷 #امام_زمان 🦋 #دعای‌فرج 🤲🏻🍃 🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ. ⊰@Revayateeshg⊱

🕊صباحڪم بالخیر! ما را هم از رزق آسمانی تان نمکـ گیر ڪنید...✨ *ڪہ عاقبتمان بالخیر شود... و شهادتـــــ هم،عاقبتـــ بہ خیرشدن استــــ ... شاید رزق امروزمان رانوشتند:#شهادتـــــ !.. #صبحتون_شهدایی✋ #روایت_عشق🌸 #شهیدانه🌺 @Revayateeshg

نمی دانم شهادت شرط زیبا دیدن است یا دل به دریا زدن؛ ولی هر چه هست، جز دریادلان دل به دریا نمی‌زنند 🌊🌸 #روایت_عشق #حاج_قاسم شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg

🎥لحظاتی دیدنی از وابستگی حاج قاسم سلیمانی به نوه‌های خود🌸 حاج قاسم میگفت : میترسم وابستگی به نوه‌هایم نگذارد برود شهید شوم 💔😓 #حاج_قاسم #روایت_عشق @Revayateeshg

#زندگی‌نامه‌شهدا #روایت_عشق #شهیده‌عشرت‌اسکندری بیستم شهریور ۱۳۳۵، در فیروزکوه چشم به جهان گشود. پدرش حبیب الله، قصاب بود و مادرش، ربابه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت خانه دار بود ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. چهارم شهریور ۱۳۶۱، در تهران مورد سوء قصد گروهک ضدانقلاب قرار گرفت و شهید شد مزار او در گلزار شهدای فیروزکوه واقع است. شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg

کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان 😔💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #روایت_عشق #امام‌زمان @Revayateeshg

#زندگی_به_سبک_شهدا💌🌱 #ازشهدا‌بیاموزیم 🌷🕊 همسر شهید نقل می‌کنند: رضا می‌دانست که من طاقت دوری‌اش را ندارم. بی­‌نهایت صبور بود. وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد . وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در؛ چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم. روی پله‌ی جلوی در می­‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل. اصلا دادزدن بلد نبود.🌸 #شهید_رضا_حاجی_زاده #روایت_عشق شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg