#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
مادَرَمْگُفْت:حُسِینْتِکِهکَلامَتْباشَد؛
هَروَقْتشُدےمَسْتِرُخَششیرَمْحَلالَتباشَد!
مِثلِیِکمُردِهکِهیِکْمَرتَبهجانمیگیرَد؛
دِلَماَزبُردَنْنامَتهَیِجانمیگیرَد!
قَلَبماَزکارکہاُفْتادبِهمَنشُوکنَدَهید؛
اِسمِاَرْبابْبیایَد،ضَرَبانمیگیرَد🕊
صلیاللهعلیڪیااباعبدالله❤️
#امامحسین
#روایت_عشق
@Revayateeshg
سلام بر آن کسی که
خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد...✨
عزیزم حسیــــــن🖤
#امام_حسین
#روایت_عشق
@Revayateeshg
شھدا
مبدٵومنشاءحیاتند؛
زمینیبودند
امازمینگیرنبودند..!ッ💔
#شهیدانه
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#شهیدامیرسیاوشی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
از 2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری اباعبدالله الحسین ...
با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد.
هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد.
خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها .
معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت،
تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی.
خادم امام زاده و هیئت بود .
ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد.
معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد.
میگفت هر چی کوچکتر باشی برای #امام_حسین (ع) بیشتر نگاهت میکند.❤️
@Revayateeshg
#شهید_علی_عرب
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
ده روز قبل از رفتنش همه ی دوستانش را جمع کرد توی خانه و با آنها صحبت کرد.
میگفت:
این آخرین دفعهای است که شما را میبینم و در بین شما هستم. اگر شماها را رنجاندم، من را ببخشید و...
وسایلش را از توی کمد درآورد و به تک تک دوستانش میداد.
گفت :
من دیگه به اینها احتیاجی ندارم ...
اینها رو از من یادگاری داشته باشید.
یک دست لباس نو از توی بستهای که همراهش بود درآورد و پوشید.
قرار بود تا چند ساعت دیگر عملیات شروع شود، گفتم:
چه خبره؟
لباس نو پوشیدی؟
چرخید به طرفم و گفت:
این لباس شهادت من است.
گفت:
چون آب نیست، تیمم کن باید نماز بخوانیم.
گفتم :
نماز چی؟
گفت :
نمازشهادت
قبل از اینکه برود توی معبر و حرکت کند، نمازش را خواند.
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن
وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن
وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین🖤
#امام_حسین
#روایت_عشق
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت عشق🖤
#مجموعهاستوری #روایت_عشق #محرم @Revayateeshg
جوانان بنی هاشم بیایید
این جماعت با علی ها دشمنند...
اصغر و اکبر ندارد، میزنند 💔🥺
#حضرت_علی_اکبر
#روایت_عشق
#محرم
@Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
علمدار نیامد
#محرم
#روایت_عشق
@Revayateeshg