eitaa logo
ریحــــــ🍃ــــانـــــه
198 دنبال‌کننده
107 عکس
3 ویدیو
0 فایل
میزبــــــان عشــق است و وای از عشــــــــق ! غوغـــا می‌کـــند... |خـــانواده جهـــــادی فرهنــــــگی ریحــــــانه| #دانشگاه_گلستان کد ثبت: ۳۹۶۸۵۳۲۹۰۲۰۰۱ ارتباط با ما از طریق: @Reyhanegu_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
ریحانه‌های روستای کشکک این‌بار در گوشه‌ای از مسجدِ پر از نور و معنویتشان، عاشقانه قرآن میخوانند... آنان دل به معشوق آسمانیِ خود سپرده‌‌ و در گوشه ای خلوت معتکف شده‌اند😇✨ 🆔 @Reyhane_gu
ای طبیبا! به‌سرِ بسترِ بیمار بیا بهر دلـــداری دلسوخته‌ی زار بیا تو که دل را به نگاهی بربـــودی زِ کفم به‌پرستاری بیمارِ دل افـــکار بیا الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ✨ 🌱 (قرائت دسته جمعی دعای فرج در ساعت ۰۰:۰۰) 🆔 @Reyhane_gu
من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان🙌🏻 🆔 @Reyhane_gu
گفتم : نگرانتیم انقدر موقع اذان تویِ جاده نزن کنار نماز بخونی چند دقیقه دیرتر چی میشه؟! افتادۍ دست کوملھ‌ها چی؟!! خندید ! (: گفت تموم جنگِ‌ما بخاطر همین نمازه ؛ تمام ارزش نمازم توی ِ همین اول‌وقت خوندنشه ..! - شهید مهدی زین‌الدین - 🆔 @Reyhane_gu
«فَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» خدا بخواهد غیرممکن هم ممکن می‌شود...🌱🕊 🆔 @Reyhane_gu
یکی از روزهای خوب جهادی بود از کلاس تازه رسیده بودم وداشتم برا بچه ها از اتفاقاتی که تو کلاس افتاده بود میگفتم که صدای اذان اومد از اتاق اومدم بیرون تا برم وضو بگیرم که چشمم افتاد به بطری آبهای پر شده، خیلی خوشحال شدم (چون منطقه ای که ما بودیم آب خیلی کم بود و ما مجبور بودیم بریم چشمه آب بیاریم)😁 کلی برا اون بنده خدایی که رفته اینا رو پر کرده دعا کردم و شروع به وضو گرفتن کردم ... اول در بطری رو باز کردم یکم آب تو دستم ریختم وقتی به آب تو دستم نگاه کردم یادم افتاد خیلی تشنمه اما به خودم گفتم بذار اول وضو بگیرم بعد آب میخورم چشمامو بستم نیت کردم و با اون آبه دوتا دستامو شستم و... یا علی چرا آبه اینطوریه هر چقدر بیشتر میشورم بیشتر روغنی میشه وای اینکه نفته😂 رفتم دستامو با هزار بدبختی بیرون شستم اما چه شستنی که بوش کاملا مونده بود جالب اینجاست که یکی از بچه ها هم برا نماز مغرب همین اشتباه منو تکرار کرد و اینجا بود که من به عنوان مرجعی که مداحی هم میکند برای خودم واون بنده خدا وضو گرفتن با نفت را مستحب اعلام کردم😉😂 🆔 @Reyhane_gu
جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که توی میدان جنگ برویم و جانمان رو کف دست بگیریم؟نه یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید... جهاد با نفس این است که از تفریحتان بزنید،از آسایش جسمانیتان بزنید،از فلان کار پرپول و پردرآمد، به قول فرنگی ها پول ساز بزنید و تو این محیط علمی و تحقیقی و پژوهشی صرف وقت کنید تا یک حقیقت زنده‌ی علمی را به دست بیاورید... و مثل دسته گل به جامعه تان تقدیم کنید؛ جهاد بانفس این است. 📚زندگی به سبک جهادی 🆔 @Reyhane_gu
آنڪه از شَـــرم گُنـه باید کُند غِـیـبـت مَنم! تو چرا جورِ گنه‌کارانِ عالم میکشی؟💔 الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ✨ 🌱 (قرائت دسته جمعی دعای فرج در ساعت ۰۰:۰۰) 🆔 @Reyhane_gu
هرگز نکشم منّتِ مهتابِ جهان را تاریکی شب‌های مرا ، روی تو کافیست😍 🆔 @Reyhane_gu
شهیدی که در وصیت نامه خود ،قول شفاعت را به قاتلش داده است... "ای برادر عرب که به دنبال من می گردی تا گلوله ات را در سینه ام بنشانی و مرا شهید کنی بدان که تو، حالا دنبال من می گردی اما روز قیامت من به دنبال تو خواهم گشت با این تفاوت که تو دنبال من می گردی که مرا بکشی و من به د نبال تو خواهم گشت تا تو را شفاعت کنم." 🆔 @Reyhane_gu
در هوای 🪴 اطلاعیه ثبت نام اردوی هفتگی گروه جهادی ریحانه🍃 با هر استعداد و توانایی زیر چادر ریحانه برای شما هم جا هست؛خودتون رو از کمک به هم‌وطن هاتون دریغ نکنید🌱 🕰 زمان حرکت: پنج شنبه ساعت 8:30 صبح از عزیز جهت شرکت در این اردو دعوت به عمل می آید. 📋 برای شرکت توی این اردو و کسب اطلاعات بیشتر از طریق آیدی و شماره تلفن زیر با ما در ارتباط باشید: 🌀@Reyhaneh_gu 🌀09918398727 🆔@reyhane_gu
باران شدیدی ناگهان شروع به باریدن گرفت؛ اکثر بچه های کوچک سر کلاس‌هایشان بودند ولی بچه های خودمان تعدادی برای ورزش و مسئولیت‌های دیگر بیرون ایستاده بودند، من هم جزو افراد بیرون بودم. باران را که دیدیم بدون توجه به شدتش رفتیم زیرش و خیسِ خیس شدیم. انگار جانی دوباره درونمان تزریق شد و روی لب‌هایمان لبخند بزرگی نشاند. کم کم بین آن باران شدید، خورشید از پشت ابرها بیرون آمد و همین بیرون آمدنش خوشحالیمان را دوچندان کرد. و نگاهمان به رنگین کمانی زیبا درست در وسط آسمان روستا افتاد، همان‌ آسمانی که ما در زیر آن با چالش های مختلفی دست و پنجه نرم می‌کردیم...🌈 البته این خاصیت اردوهای جهادیست؛ که هرچقدر هم چالش وجود داشته باشد، بازهم با بهانه‌ای کوچک حال دلمان خوب می‌شود و لبخند رضایت به سادگی روی لبانمان می‌نشیند. بهانه های کوچکی همچون خنده‌های از ته دل کودکان روستا، در آغوش کشیدنشان و همین طبیعت و آسمان زیبای روستا؛ آسمانی که روزهایش با رنگین کمان دلمان را می‌برد و شب‌ها هم با ستاره هایش دلبری می‌کرد.😍 🆔 @Reyhane_gu