eitaa logo
پـویـش فــڔشــتڱـاݩ سـرزمـین من بجنورد
231 دنبال‌کننده
416 عکس
220 ویدیو
2 فایل
من یک دخترم، هرگز نمیدانند... چه احساس دلنشینی در این جمله نهفته است! احساس این که گویا خدا برای خلقت تو تمام هنرش را خرج کرده این که گل باشی، ریحانه باشی،‌ #ریحانه_ی_خدا😍 __________ ☕ جهت ارتباط با ما: 👇🏻👇🏻 @Negiinmah @Yazeynab0313
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد🥀 خداروشکر که بار دیگر در ماه محرم حضور داریم . از شما خواهر عزیز دعوت می‌کنیم که در مجلس عزاداری سه ساله ی ارباب« حضرت رقیه خاتون س » شرکت بفرمایید تا با عزاداری و همدلی با اهل بیت از فیض معارف آن بزرگواران بهره ببرید ... ⏰زمان : سه شنبه ۱۷ مرداد ماه ساعت ۱۶ 💠مکان :هیئت حسین جان واقع در کوچه گرمه ای # 🌱🥀@Reyhane_shou_Bojnord🥀🌱
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔🥺 +انتشار به مناسبت سالگرد شهید حججی ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱
پـویـش فــڔشــتڱـاݩ سـرزمـین من بجنورد
🥀سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد🥀 خداروشکر که بار دیگر در ماه م
16.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد تو میون شعله ها و دود گُلای خیمه شدن یاس کبود میدونی بابا من از چی دلخورم ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود دیگه از غارت گوشواره نگم دیگه از درد گوش پاره نگم حال و روز رباب و خودت ببین دیگه از غارت گهواره نگم شمع عمرم داره سو سو میزنه منو هی دشمن بدخو میزنه حرمله خبر داره که سیدم لگداشو سمت پهلو میزنه صد دفه جونم رسیده به لبم بعد تو پایین نیومده تبم دس به دیوار میگیرم تا پا بشم همینم مدیون عمه زینبم به نیت سه ساله ی کربلا رقیه خاتون س به دخترای نازنین به فرشته کوچولوهای مجلس گوشواره هدیه دادیم کلی خوشحال شدن😔 🌱@Reyhane_shou_Bojnord🌱
💌دعوتنامه 🍃گپ و گفت🍃 دورهمی های تخصصی دختران رستایی موضوع: شبهات رایج، جنگ شناختی ترکيبي زمان: یک شنبه 22 مرداد ساعت 17 مکان: بین شهید و مخابرات، کوچه گرمه ای، بن بست دوم سمت چپ، حسینیه حضرت ام البنین سلام الله علیها. باشگاه دخترانه رستا( خراسان شمالی)
نقاره می‌زنند... چه شوری به پا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خط خون کیست؟ 😔در این آتش هر آن‌کس هیزمی ریخت شریک خون شیراز است امروز... 🔥 🌱@Reyhane_shou_Bojnord🌱
این بار هم زیارت حرم معنا شد؛ مظلومیت شیعه به خون امضا شد ... 🌱@Reyhane_shou_Bojnord🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*باکیم نیست* رفتیم سمتش. لباسش خونی شده بود. سلام کردم. دست داد. صدایش می‌لرزید ولی حالش خوب بود. -شما اونجا بودین؟ -آره. من همون ورودی بودم. رفته بودم انگشت بزنم که صدای رگبار آمد. سربرگرداندم. یک خانم چادری تیر به کلیه‌اش خورده بود. مردک اسلحه‌اش را گرفته بود سمت مردم و تیراندازی می‌کرد. هنوز اسلحه‌ام را تحویل نگرفته بودم. تنها کاری که از دستم برمی‌آمد این بود که مردم را هل می‌دادیم توی حرم و خودمان را حائل کرده بودیم که اگر قرار بود تیری بخورد به ما بخورد نه مردم. داشتم مردم را هل می‌دادم که چشمم خورد به پیرزنی که نمی‌توانست راه برود. اسلحه را سمتش گرفته بود که دویدم و توی بغل گرفتمش و از تیررس دورش کردم. تا انداختمش توی کانکس. مردم هجوم آوردند و زیر دست‌وپا افتادم. داشت توضیح میداد که خواهرش رسید و با گریه توی بغلش گرفت: -باکیم نیس آبجی. باکیم نیس. این خونها هم که روی پیرهنمه مال مردمه. رو کرد به من: -دور بدن خانمی که تیر خورده بود به کلیه‌اش، چادر پیچیدیم تا خون بند بیاید. طرف قیافه‌اش ایرانی نبود. اسلحه را گرفت سمت مردم تا شلیک کند. یکی از بچه‌ها با دفاع شخصی، اسلحه‌اش را انداخت و دستگیرش کرد. روایت محمدحسین عظیمی از یکی از مجروحان حاضر در بیمارستان نمازی؛ ٢٢ مرداد ١۴٠٢