بسم الله الرحمن الرحیم
میلادیه حضرت امام حسین (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
بیت وحی از قدمت غرق سرور و نور است
دیده ها با نفست غرق می پر شور است
احمد از دیدن رویت به لبش لبخندیست
و تمامیِّ نگاهش به دمت پر نور است
مادرت فخر به عالم کند از آمدنت
آنکه در مقدم تو چشم ترش مسرور است
از دل گلشن حیدر نغماتی خیزد
نغمه در نغمه ی آن ماهیتش منصور است
بلبل از عشق تو در پرده دلکش نالید
با نوایی که پر از آه دل ماهور است
تو همان لیله ی قدری که پس از این همه سال
قدر والای تو از چشم همه مستور است
(بی سبب نیست که در خانه ی دل جا داری)
تو نسب از علی و حضرت زهرا داری
------------
صبح میلاد تو آوای بهاری دارد
آسمان شوق تماشای نگاری دارد
گوهر عشق به خود نازد و بالد دیگر
تا ابد توسن دل یکه سواری دارد
فطرس از عرش به زیر آمده تا گوید که
بهر دیدار تواش لحظه شماری دارد
آمدی آمدنت شور به بار آورده
که از این شور دلم باده گساری دارد
بلبلان با غزل انگار که غوغا کردند
عاشقانند، و هر کس که شعاری دارد
یا حسین بر لب من لذت جامی دارد
که لبم تر نشده باز خماری دارد
(بی سبب نیست که در خانه ی دل جا داری)
چون نسب از علی و حضرت زهرا داری
------------
ای زبانزد به عطا پنجه ی بیضا داری
سایه ساری ز کرم بر سر دنیا داری
آنقدر خوب و کریمی که به میدانگاهت
عاشقانی همه فرزانه و شیدا داری
هر کسی آمده شاید که کبوتر گردد
در فضایی که شما سایه ی طولا داری
من بدم لیک کریمانه تو نانم دادی
بس کرامت که تو ای زاده ی طاها داری
خار گلزارم و با اینکه بدم میدانم
تو به هر بی سر و پا لطف چو دریا داری
در خیالات خودم روی تو را میبینم
که رخی پاک چو زیبایی رویا داری
(بی سبب نیست که در خانه ی دل جا داری)
چون نسب از علی و حضرت زهرا داری
---------
روشن از مقدم تو چشم جهان است حسین
قاصر از مدح تو هر لفظ و بیان است حسین
جلوه در جلوه ی رخسار تو ای خون خدا
هم چو مرآت خدا نور نشان است حسین
آنقدر آمدنت شور به پا بنموده
که ز چشمان همه اشک روان است حسین
خاک کویت که به عالم شرر انداخته است
از نگاه همه انگار جنان است حسین
دست بخشنده ات ای نور خدای ازلی
از همه سوی چنان هور عیان است حسین
گر گنهکارم و درمانده و بی توشه مال
عطر کوی تو مرا وجه ضمان است حسین
(بی سبب نیست که در خانه ی دل جا داری)
چون نسب از علی و حضرت زهرا داری
#صوت _میلادامام حسین.ع.👆👆
حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
شکفته شد گل روی مَلَک به عرش برین
رسید ماهِ شب چارده به مُلک زمین
شروع میکنم آغاز شعر را به رجز
خلاف رسم تغزل، نه مثل آن و نه این
هنوز هم که هنوز است این خبر داغ است
تمام گوش شو و پای این خبر بنشین
در انتظار علی بود خصم و در میدان
نقاب بر رخ عباس زد شهِ صفّین
به گاه رزمِ ابالفضل، خصم لکنت داشت
تُ تُ تو کیستی ای ضّ ضّ ضربهات سنگین
به یک اشارۀ تیغش از آن سر میدان
گریزد اسب، بدون سواره و بی زین
شکست پشت عدو را، جز این توقع نیست
که شیر داده به این شرزه شیر، ام ابنین
رجز نخوانده به عجز آمدند و در ناله
چنین بجنگد ابالفضلِ سیزده ساله!
به جنگ، اذن که از بوتراب میگیرد
نخست مردم چشمش شتاب میگیرد
به ذمۀ همه بیشک نماز آیات است
اگر نقاب زند، ماهتاب میگیرد
فدای همت ماهی که عکس دستش را
فرات در همۀ عمر، قاب میگیرد
فدای غیرت شاهی که قبل و بعد سفر
برای زینب کبری رکاب میگیرد
مدیح ساقی لب تشنه، مست باید گفت
ز خطبه خوانی او سال شصت باید گفت
به بام کعبه زمانی که او قدم برداشت
هرآنکه بود، ابالفضل را علی پنداشت
علی به دوش نبی رفت، کاش میگفتند
که ماه قوم قدم روی شانۀ که گذاشت؟!
از آن کمال و شکوه و وقار و سنگینی
دوباره کعبه گمان میکنم ترک برداشت
به ذوالفقار نبودش نیاز آن بالا
دو چشم داشت که گاهِ سخن به کار گماشت
نه کربلا که علمدار ما نخستین بار
به بام کعبه به یک یاعلی علم افراشت
نگاه نافذ ساقی به باء بسم الله
به قلب سنگی حجاج، بذر واهمه کاشت
نه مست جام که عمریست مست عباسم
قسم به کعبه، مسلمان دست عباسم
✍ #مسعود_یوسف_پور
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
مادر ماه بنیهاشم! قمر آوردهای
نخل امید ولایت را ثمر آوردهای
بحر موّاج کرامت را گهر آوردهای
کلک صنع کبریایی را اثر آوردهای
هر چه در وصفش بگویم خوبتر آوردهای
بر امیرالمؤمنین زیباپسر آوردهای
این پسر شمشیر و شیر عترت پیغمبر است
پای تا سر حیدر است و حیدر است و حیدر است
این پسر، دست علی، دست علی، دست خداست
این پسر، یک مطلع الانوار مصباح الهداست
این پسر، تا حشر، ثاراللّهیان را مقتداست
این پسر، قربانی کوی حسین از ابتداست
این پسر، دست خدا با دستِ از پیکر جداست
این پسر، روح حسین ابن علی «روحی فدا»ست
این پسر، ماهیست در بین دو مهرِ فاطمه
این بُوَد باب الحسین و باب حاجات همه
بیت مولا، باغ جنّت، یاسمن، عباس توست
روح غیرت، جان آزادی به تن، عباس توست
هاشمیّون را چراغ انجمن، عباس توست
وارث شمشیر و دست بوالحسن، عباس توست
ملجأ و باب المراد مرد و زن، عباس توست
بتشکن: مولا علی، لشکرشکن: عباس توست
این خداوند ادب، عبد خداوند است و بس
در شجاعت، در وفاداری، نظیرش نیست کَس
کیست عباس؟ آن که وجه الله محو روی اوست
آل هاشم را همه دل در کمند موی اوست
غرق گل از بوسۀ دست خدا بازوی اوست
ذوالفقار فاتح خیبر، خم ابروی اوست
نخل سرسبز ولایت، قامت دلجوی اوست
آبروی آبرومندان ز خاک کوی اوست
از دل گهواره تا امواج خون در علقمه
لحظهای غافل نگردید از حسین فاطمه
آفتاب طلعتش، خورشید رخسار حسین!
دیدن رخسار او، تکرار دیدار حسین!
از شب میلاد، بودش دل، گرفتار حسین!
نقد جان در دست و سرگردان به بازار حسین!
با سر و با دست و چشم و تن خریدار حسین!
حامی و سردار و سقّا و علمدار حسین!
با وجود آن که خود مظلوم ظالمسوز بود
مثل حیدر عابد شب بود و شیر روز بود
مادر سادات زهرا خوانده خود را مادرش
حیدر کرّار میخواند حسین دیگرش
عمّۀ سادات میبالد که باشد خواهرش
ایستاده با ادب حتّی ادب در محضرش
آفرینش تا قیامت تشنهکام ساغرش
حاجت کونین جوشیدهست از خاک درش
در حریمش اکتفا کردن به یک حاجت کم است
کم مخواه از او که او باب المراد عالم است
او که با ماه جمالش عالمآرایی کند
او که بر خاکش، "سرافرازی" جبینسایی کند
او که بی وی، "عشق" هم احساس تنهایی کند
او که بر خیل شهیدان نیز آقایی کند
آل عصمت را ز اشک دیده سقایی کند
خون خود را وقف بر گلهای زهرایی کند
جسم و جان و چشم و دست و سر دهد در راه دین
گل کند تقدیم ثارالله از زخم جبین
اوست سقایی که در آغوش دریا سوخته
هم زده آتش به دریا، هم به صحرا سوخته
همچو شمعی در شرار دل سراپا سوخته
آب گشته در میان آب و تنها سوخته
مشک هم از اشک آن لبْتشنهسقا سوخته
مثل تصویرِ لبِ فرزند زهرا سوخته
اشک صد ایّوب میجوشد به یاد صبر او
تا قیامت آب میگردد به دور قبر او
ای خدا را تیغ بران در نیامِ اهلبیت!
ای علی را شیر غران در کنام اهلبیت
ای به رخسارت تجلاّی تمام اهلبیت
ای مقامت در صف محشر مقام اهلبیت
هم به «نفسی انت» فرمودت امام اهلبیت
هم به شمشیرت نوشته انتقام اهلبیت
میرسد روزی که حق را باز هم یاری کنی
باز، بازآیی و بر مهدی علمداری کنی
تشنهای و چشم ما دریا به پایت ریخته
دل رویِ دل در حریم با صفایت ریخته
فیض روح الله در صحن و سرایت ریخته
همچو باران، استجابت از دعایت ریخته
اشک ثارالله روی دستهایت ریخته
بال حورالعین بَر پای گدایت ریخته
جوشد از خاک درت اشک مناجات همه
بیشتر باشد به کویت عرض حاجات همه
مهر تو دین من، آیین من، ایمان من است
زخمهای پیکرت آیات قرآن من است
پای تا سر دردم و خاک تو درمان من است
با تو بودن از ولادت دین و ایمان من است
ذکر «یا عبّاس» درمان تن و جان من است
دست من خالی و مدحت درِّ غلطان من است
نیستم قابل که گویم «میثم» کوی توأم
هر که هستم یا ابوفاضل ثناگوی توأم
✍ #غلامرضا_سازگار
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
#خطبه_حضرت_عباس_ع_بر_بام_کعبه
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده
هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهوارۀ سقا مانده
زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد
بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد
با وجود تو زمین، حیدر دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینیتر از عباس ندیدم هرگز
ماه ذیالحجه که عباس به حج عازم شد
همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرم شد
در طوافش سخن از عقل فراتر میگفت
در حقیقت «لک لبیک برادر» میگفت!
این اباالفضل که از قبله فراتر میرفت،
مرتضی بود که بر دوش پیمبر میرفت
علی اکبر به ثناگویی او میآید:
چقدر منبر کعبه به عمو میآید
خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد
در حقیقت همه را قبلهنمای خود کرد
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابای من آبادش کرد
از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینیتر از عباس ندیدم هرگز
«کاشف الکرب» تویی؛ خندۀ ارباب تویی
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!
روی چشم تو بُوَد جای حسن، جای حسین
هستِ ما بین دو ابروی تو، بین الحرمین
پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نَبُوَد تیزتر از ابرویت
تیغْ چرخاندهای و پیش تو طوفان هیچ است
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوختهای
فن شمشیر زنی را ز که آموختهای؟!
ای جوان! پیر رهت کیست؟ از آن شاه بگو
«أشهد أن علیاً ولیُ الله» بگو
او علمدار حسین است، ببخشید مرا
مدح او کار حسین است، ببخشید مرا
✍ #مجید_تال
🌼🍃🌼🍃
🍃🌼🍃
🌼🍃
🍃
#شعر_کودکانه
💚 چه خوبه ماه شعبان
💚 ماه پيمبر است آن
💚 آغاز آن سه ميلاد
💚 حسين، عباس و سجاد
🌸 حسين امام سوم
🌸 چراغ راه مردم
🌸 امام نيكو سرشت
🌸 سرور اهل بهشت
💚 عباس نماد وفاست
💚 علمدار كربلاست
💚 زيباست چو ماه گردون
💚 شجاع و مرد ميدون
🌸 سجاد امام چهارم
🌸 نيكوترين مردم
🌸 زينت عابدان است
🌸 صبور و مهربان است
💚 به به، به ماه شعبان
💚 همه چه شاد و خندان
💚 نيمه ي آن به دنيا
💚 آيد امام زمان (عج)
#ماه_شعبان #یا_حسین #یاصاحبالزمان
4_5865971246595835118.mp3
19.03M
🌹#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی حنیف طاهری
✍شاعر:احسان نرگسی
🌹#ولادت_امام_حسین_علیه_السلام
🌹#مدح
🎤مداح :کربلایی حنیف طاهری
✍شاعر:احسان نرگسی
💫💫💫💫💫💫💫💫💫
زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است
سجده کنید، روح عبادت رسیده است
نور خدا، چراغ هدایت رسیده است
باید قیام کرد، قیامت رسیده است
امشب که مست می شوم از بوی کربلا
فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا
تاج سر ملائکه ی آسمان حسین
تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین
ذکر زمان سختی پیغمبران حسین
زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین
گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان
گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان
در مشکلات پشت و پناهم حسین شد
بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد
تنها دلیل گریه و آهم حسین شد
زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد
فهمیده ایم طبق روایات معتبر
از کشتی حسین نباشد بزرگتر
از کودکی "حسین" مسیحای زینب است
یعنی تمام لذت دنیای زینب است
غیر از حسین کیست که همتای زینب است
کنج دل حسین فقط جای زینب است
"زینب" همان که سیطره دارد به عالمین
زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین
ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا
ما سائل ایم سائل سلطان کربلا
دل برده از ملائکه ایوان کربلا
دست تمام عالم و دامان کربلا
بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت
دنیا چه داشت؟ کرببلا را اگر نداشت
افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست
جبریل معتکف شده کربلای اوست
دنیا و هر چه هست در آن خاک پای اوست
اصلا بهشت گوشه صحن و سرای اوست
عشق "حسین" در دل ذرات عالم است
دنیای بی حسین شبیه جهنم است
از اشک روضه، چشم مگر سیر میشود؟
بی کربلا زمانه زمین گیر میشود
خوشبخت آن که پای علم پیر میشود
عالم به آب علقمه تطهیر می شود
امشب بساط گریه برایت فراهم است
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
(سرود۶٨)
عاشقان آل احمد پنجم شعبان رسیده
چهارمین شمس هدایت خورشید تابان رسیده
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
آمد امشب شب میلاد آمده حضرت سجاد
دومین علی رسیده شیعه ی علی شده شاد
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
از تبار و نسل احمد دومین علی خوش آمد
بگو ای شیعه ی حیدر تبریک بر آل محمد
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
از گلستان ولایت یاس بیقرینه آمد
پسر حسین زهرا علی در مدینه آمد
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
حق دوباره کرد عنایت سر زده نور ولایت
آمده امام سجاد چهارمین شمس هدایت
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
از قدمهای گل دین مدینه گردیده گلشن
شادمان حسین زهرا دیده ی او شده روشن
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
این گل گلشن طاها برحسین نور دو عین است
شهربانو مادر او علی فرزند حسین است
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
باب او مولا حسین و مادرش حضرت زهراست
عمویش حضرت عباس عمهاش زینب کبراست
سجاد آمد نجل رسول الله
شادمان شد حضرت ثارالله
#رضا_یعقوبیان ۱۴۰۳
#سبک_بودن_و_نبودن
#سبک_منو_زخم_این_زمستون
#ولادت_امام_سجاد_ع
🍀💫🍀💫🍀💫🍀💫
210.5K
#ولادت_امام_سجاد_علیه_السلام
🌹#سرود
🎤مداح :کربلایی اسماعیل پرندوش