eitaa logo
خط زندگی
1.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
990 ویدیو
124 فایل
💠 خلیلی هستم👇🏻 🌱اینجا با آموزش و تولید محتوای خطی و خوشنویسی، قراره کمک کنم تا یه حس زیبای هنری و خطی، به زندگی خودت و دیگران منتقل کنی. 🌱 حرفی، حدیثی بود من اینجام👇 @Roohollahkhalili لینک دعوت به کانال👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم شخصیت ما،نتیجه‌ی مجموعه‌ای ازعادت‌های ماست، وقتی اجازه می‌دهیم تا عادت‌های بد قدرت بگیرند، این عادت‌ها به شکل موانعی در مسیر موفقیت ما قرار می‌گیرند ....... چالش اصلی اینجاست که عادت‌های بد، موذی هستندوبه آرامی در وجود ماریشه می‌کنند، تا جایی که حتی متوجه زیانی که به مامیرسانندنیزنمی‌شویم ..... زنجیرهای عادت، آنقدر سبک هستند که آنها را حس نمی‌کنیم، تا زمانی‌ که به اندازه‌ای سنگین می‌شوند که دیگر نمی‌توانیم آنها را پاره کنیم ...... کاش غم وغصه هم قیمت داشت، مجانی است، همه می خورند ....... کاش روی دهانمان کنتوری نصب میشدو جریمه غصه ها رابه حساب آنان می ریختیم ...... سلام. ،. صبح روز پنجشنبه شما بخیر. امروزتون پر ازمحبت ، سهم قلبتون مهربونی ، سهم چشمتون زیبایی ، سهم عمرتون عزت و سربلندی.نثار روح کلیه عزیزان آسمانی شده امون بخوانیم سوره فاتحه واخلاص و صلوات. امروزمتعلق است به حضرت امام حسن عسکری (ع). توکلت علی الله. ذکرامروز یکصدمرتبه (لااله الالله الملک الحق المبین) اللهم عجل لولیک الفرج. التماس دعا
بشنویم و ببینیم موسیقی خط ذکر روز پنج شنبه رو👇👇
نکند مرگ به ما فرصت جبران ندهد... رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
بلای هجر و درد اشتیاق پیر کنعانی کسی داند که چون یوسف عزیزی در سفر دارد رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله شب جمعه است هوایت نکنم می‌میرم رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
1_10560697994.mp3
8.2M
🌗 ، 🕌 شب زیارتی ارباب بی کفن، اباعبدالله الحسین (ع) 😭😭 🌴 دلتان شکست، ما را هم دعاکنید 🤲
این ها را با خنده می گفت و روی پایش بند نبود. خدیجه از سر و صدای صمد خواب زده شده بود. گفتم: «پس شام چی؟! من گرسنه ام.» برگشت و تیز نگاهم کرد و گفت: «امام دارد می آید. آن وقت تو گرسنه ای. به جان خودم من اشتهایم کور شد. سیر سیرم.» مات و مبهوت نگاهش کردم. گفتم: «من شام نمی خورم تا بیایی.» خیلی گذشت. نیامد. دیدم دلم بدجوری قار و قور می کند. غذایم را کشیدم و خوردم. سفره را تا کردم که خدیجه بیدار شد. بچه گرسنه اش بود. شیرش را دادم. جایش را عوض کردم وخواباندمش توی گهواره. نشستم و چشم دوختم به سیاهی شب که از پشت پنجره پیدا بود. همانطوری خوابم برد. خیلی از شب گذشته بود که با صدای در از خواب پریدم. صمد بود. آهسته گفت: « چرا اینجا خوابیدی؟!» رختخوابم را انداخت و دستم را گرفت و سر جایم خواباندم. خواب از سرم پریده بود. گفتم: «شام خوردی؟!» نشست کنار سفره و گفت: «الان می خورم.» خدیجه از خواب بیدار شده بود. لحاف را کنار زدم. خواستم بلند شوم. گفت: «تو بگیر بخواب، خسته ای.» نیم خیز شد و همان طور که داشت شام می خورد، گهواره را تکان داد. خدیجه آرا م آرام خوابش برد. بلند شد و چراغ را خاموش کرد. گفتم: « پس شامت؟!» گفت:       « خوردم.» صبح زود که برای نماز بلند شدم، دیدم دارد ساکش را می بندد. بغض گلویم را گرفت. گفتم: «کجا؟!» گفت: «با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که، امام دارد می آید.» یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: «از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا، یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار، گفتی خانه مان را بسازیم، می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتاده ای توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود، چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبخت شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر و خیال که امشب شوهرم می آید، فردا شب می آید...» خدیجه با صدای گریة من از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. صمد رفت گهواره را تکان داد و گفت: «راست می گویی. هر چه تو بگویی قبول دارم. ولی به جان قدم، این دفعه دیگر دفعة آخر است. بگذار بروم امامم را ببینم و بیایم. اگر از کنارت جم خوردم، هر چه دلت خواست بگو.» خدیجه اتاق را روی سرش گذاشته بود. بندهای گهواره را باز کردم و بچه را بغل گرفتم. گرسنه اش بود. آمد، نشست کنارم. خدیجه داشت قورت قورت شیر می خورد. خم شد و او را بوسید. صدایش را عوض کرد و با لحن بچه گانه ای گفت: «شرمندة تو و مامانی هستم. قول می دهم از این به بعد کنارتان باشم. آقای خمینی دارد می آید. تو و مامان دعا کنید صحیح و سالم بیاید.» بعد بلند شد و به من نگاه کرد و با یک حالتی گفت: «قدم! نفس تو خیر است. تازه از گناه پاک شده ای. برای امام دعا کن به سلامت هواپیمایش بنشیند.» با گریه گفتم: «دلم برایت تنگ می شود. من کی تو را درست و حسابی ببینم...» چشم هایش سرخ شد گفت: «فکر کردی من دلم برای تو تنگ نمی شود؟! بی انصاف! اگر تو دلت فقط برای من تنگ می شود، من دلم برای دو نفر تنگ می شود.» 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
360-forghan-ar-parhizgar.mp3
993.2K
سوره مبارکه قاری: اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 صفحه 360 ✨تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا عجل الله تعالی فرجه الشریف ان شاءالله الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
خشنودی آقا امام زمان(ارواحنافداه) صلوات. رایگان خوش خط شو با...! https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
السَّلامُ عَلیٰ مَهدی الاُمَم و جامِعَ الْکَلِم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئوی آموزش عبارت دلنشین یــــــا مــــهـــــدی (ارواحنا فداه) به خط ثلث به کانال آموزش رایگان خوشنویسی "خط زندگی" بپیوندید. 👇👇👇 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی
● احتیاط کن ! توی ذهنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند ، دست از پا خطا نکنم مهدیِ فاطمه خجالت بکشد . . - شهیدسید‌مجتبی‌علمدار
أَلَمۡ يَعلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ  آیه ۱۴ سوره علق آيا او ندانست كه خدا (اعمال زشتش را) مى بيند (و از او روزى انتقام مى كشد)؟ ترجمه الهى قمشه اى مهدى الهى قمشه‌اى ، صفحه 597  ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/Roohollahkhalili59 💠 خط زندگی