🔹امامنامه🔹
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟..
به سویت آمدهام از هوای شاهچراغ
نوای هوهوی خیل کبوتران با من
به سویت آمدهام از مسیر جادۀ ابر
کویرها به هوایت نفسزنان، با من
از این طرف غم شاه شهید در جگرم
از آن طرف عطشِ ماه جمکران با من
از این طرف شعفی سبز در منازل دل
از آن طرف خبر شوق دوستان با من
به مشهد آمدهام، نبضنبض شاعرخیز
کمیت و دعبل و حَسّان، دوان دوان با من..
هزار حافظ و سعدی غزلسُرای دلت
هزار فردوسی، شاهنامهخوان با من
ولی به وصف تو باید امامنامه سرود
اگر که بار معانی کشد بیان با من..
به یک قدم منم و شاعری که کهنهسراست
به یک قدم عطش شاعری جوان با من..
به پیشت آمدهام، با لبان مضمونساز
کلیم و صائب و بیدل نقارهخوان، با من
شبیه شعر، تو را بیت بیت خواهم یافت
اگر که صبر کند، لفظ ناتوان با من
مگر ستارۀ مهرت طلوع کرده به دل
که در مدار تو افتاده کهکشان با من؟
نه من به پای زیارت دویدهام تنها
که رو به توست: زمین با من و زمان با من
به سمت مبدأ تو ذهن بادها جاری
به سوی مقصد تو رودها روان با من
درختها به تولای مشرقت پر گل
بهارها به تمنات، گلفشان با من..
من از مکان تحیر رسیدهام اینجا
به جستجوی تو جانهای لامکان با من
من از زمین محبت به سویت آمدهام
اگر چه در سفر توست، آسمان با من
به دستگیر ملائک رسیدهام اینجا
صدای ممتد بال فرشتگان با من
من ایستادهام اینک میان حیرت خلق
جهانیان همه انگشت بر دهان با من
من ایستادهام اینجا کنار ثقل جهان
ملالنامۀ تقدیر اِنس و جان با من
من ایستادهام اینجا میان گوهرشاد
طنین لحظۀ گلدسته و اذان با من
به خلسه دست رساندم به نقرهکوب ضریح
خروش و غلغل انبوه زائران با من
درود! ای نفست روحبخش سینۀ ما!
سلام! ضامن نام تو بیامان با من!
تو شاهراه یقین منی اگر یک روز
به جنگ، صد تنه رو آورد گمان با من
تو یار و حافظ دین و دل منی حتی
اگر که دشمن خونی شود جهان با من..
ببین بدون تو و سفرۀ ولایت تو
چه کرده است غم آبرو و نان با من؟..
ولی چه جای شکایت؟ که اینک اینجایم
مقابل تو و خورشید خاوران با من..
به خود میآیم و یک بغض... آب مینوشم
هزار چشمه عطش میزند فغان با من
زمان به ساعت آخر رسیده، باید رفت
ببار اشک خوش آخرالزمان با من
بخوان صداقت پندار، جاودان در جان
بمان سعادت دیدار، همچنان با من
درود حس شفاعت، مرا ببر با خود
سلام حال زیارت، کمی بمان با من
سفر تمام شد و در کنار سفرۀ صبح
نشستهام من و یک داغ بینشان با من..
🖊محمد مرادی
#معرفی_کتاب
📙راه کارهای عملی آموزش اخلاق و مهارت های اخلاقی
🖊احمد ابراهیمی
کتابی مناسب برای مربیان برای اداره کلاسهای هدفمند و مفید است. راهکارهایی که قوه خلاقیت مخاطبان را بارور میکند تا عملی در زندگی استفاده کنند.
قدم به قدم با کاربرگ های مورد نیاز و نحوه ارائه موضوعات.
موضوعاتی مانند اعتماد بنفس، کم رویی، شادزیستی، ثبات شخصیت، وسواس، واقع بینی،....
#سیره_خانواده_تراز
🌺 حقیقت تربیت
🔹 تربیت باید از اصلاح اراده شاگرد برای انتخاب آرزو آغاز شود. راه این است که مربی بتواند اراده شاگرد را به مسیر آرزوی فطری او بکشاند.
🔹 برای این کار زمینهای باید فراهم شود تا فرزند، بتواند استعدادهای فطری را که خدا به او داده نوعی بدهی تلقی کند. بچه وقتی بفهمد هوشش از دیگران بیشتر است، باید به نحوی بفهمد که در مقابل خدا، از دیگران بدهکارتر است. بداند اینها خوبیِ او نیست، بلکه بارهایی است که بر دوش اوست. وقتی فرزند اینطور با مسائل برخورد کند، بزرگبینی در او برطرف میشود و متواضع خواهد شد.
🖊آیت الله حائری شیرازی
📙تربیت دینی کودک، ص۹۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقتدرانه
🌸 متخصصان ایرانی دستگاه اصلاح عملکرد دست را داخلیسازی کردند
این دستگاه برای توانبخشی دستِ بیمارانِ سکتۀ مغزی کاربرد دارد.
#معرفی_کتاب
🌺 یک کتاب با بیش از ۵٠ بازی متنوع که محتوای دینی هم دارند.
🖊 علیرضا افشاری مقدم
#تلنگرانه
🌺قیامتِ آشکارکننده
🖊 آیتالله حائری شیرازی(ره):
✅ هیچ کس با نگاه یا لمس یک نوار کاست نمیتواند بفهمد که آن نوار پر است یا خالی و اگر پر است چه چیزی در آن ضبط شده است.
روز قیامت، دستگاه ضبط صوتی است که در آن نطق اعضا و جوارح آشکار خواهد شد.
ظاهر انسانها مانند نوارها شبیه یکدیگر است تنها یک دستگاه خدایی مانند قیامت است که با آن میتوان از درون انسانها پرده برداشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیره_خانواده_تراز
🌸 دلشوره حرام است..
🎙آیت الله فاطمی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقتدرانه
#حجاب
#سیره_خانواده_تراز
🌺 امام خامنه ای:
در نظام اسلامی زنان باید از درک سیاسی برخوردار باشند، فن خانه داری و همسرداری را بدانند و در صحنه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، علمی و خدمات، مظهر عصمت، طهارت و مناعت باشند و به این مهم توجه کنند که #حجاب شرط اول است. زیرا بدون حجاب، زن فراغت لازم را برای دستیابی به مراتب بالا بدست نخواهد آورد.
٧٢/٩/١۷
📣دختر نخبه ایرانی خانم دکتر فاطمه رضایی ۳۷ ساله صاحب هفت اختراع: چادر برایم افتخار و عزت آورد....
امام رضا علیه السلام.mp3
2.02M
🌸موضوع: لطف امام رضا علیه السلام به شیعیان
🎙حجت الاسلام والمسلمین حاج جعفر ناصری
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
#همه_خادم_الرضاییم
🔹چگونه از مبارزه دائمی خستگیناپذیر امام رضا علیهالسلام درس بگیریم؟
🌺امامِ مبارزه
درست است که امام رضا علیهالسلام مبارزه مسلحانهای در مدت امامتشان نداشتند اما زندگیشان، سراسر مبارزه بود. مبارزهای که تمامی و خستگی نداشت. در هرزمانی با توجه به شرایط آن زمان، سلاح مبارزهشان را انتخاب میکردند و معارف تشیع را گسترش میدادند. آنقدر که بعد از امام رضا علیهالسلام دایره نفوذ شیعه چند برابر شد.
🖊سایت نوجوان
🌸شمشیر نامرئی
اسمش را زیاد شنیدهاید: «تقیه». خیلی از امامان در طول زندگیشان تقیه میکردند. چراکه اگر میخواستند همان ابتدای کار ادعای امامت و ولایت کنند، با شمشیر حاکمان روبرو میشدند. نه اینکه ترس از جانشان داشته باشند و کناری بنشینند. اتفاقاً شمشیر را بر دشمن میزدند، اما طوری که دشمن نه شمشیر آنها و نه بلند کردن و فرود آمدن آن را نمیدید، فقط دردش را احساس میکرد. اصلاً در اسلام «تقیه سپر مؤمن است. سپر را کجا به کار میبرند؟ سپر در میدان جنگ مورد استفاده قرار میگیرد و به هنگام درگیری به کار میآید».(۱)
بعضیها خیال میکنند تقیه یعنی اگر خواستی یک عمل واجبی انجام دهی، اگر خطر و ضرری برایت داشت، کلاً این واجب را کنار بگذاری. برعکس، تقیه به معنای تعطیل کردن کار و تلاش نیست بلکه به معنای پوشیده نگهداشتن کار و تلاش است. همانطور که در زندگی ائمه چیزی که به چشم میخورد تلاش و مبارزه دائمی در این راه است. شروع امامت امام هشتم هم در دوران سلطنت هارونالرشید بود. فضای اختناق به حدی بود که در روایت است که خون از شمشیر هارون میچکد.(۲) در یک چنین شرایطی بود که امام رضا علیهالسلام از ابزار تقیه برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکردند. در همان شرایط دشوار هم شاگردان زیادی تربیت کردند و معارف اسلامی و قرآنی را در جامعه گسترش دادند و نگذاشتند به درخت تشیع آسیبی برسد.
۱) بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزان نظام ۱۳۶۸/۱۱/۹
۲) کافى، ج ۸، ص ۲۵۷
🌺فرصت مبارزه
بخش دیگر مبارزات حضرت در ماجرای ولایتعهدی است. مأمون در شرایط جنگهای داخلی بنیعباس و مبارزات تشیع قرارگرفته بود، از طرفی بنیعباسیها خیلی او را بهحساب نمیآوردند و اقتدار لازم را نداشت. نقشهای طراحی کرد و آن؛ پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام و واردکردن حضرت، به عرصه خلافت بود. با این کار امام رضا علیهالسلام را از میدان مبارزات انقلابی که در پوشش تقیه داشتند به میدان سیاست میکشاند. هم امام را زیر نظر داشت و هم وجههای برای خودش درست میکرد. مأمون، حاکم سیاس و باهوشی بود و نقشهاش حرف نداشت. همهچیز حسابشده پیش میرفت. دو ماه فشار آورد و حضرت قبول نکردند. در آخر حضرت را تهدید به قتل کرد و ایشان با تعیین شروطی مجبور شدند ولیعهدی را قبول کنند. حرفهای مردم هم شروع شد که یک عمر زهد و تقوا و نماز، رفت ولیعهدِ سلطان شد! شرایط حساسی بود اما امام با تدابیری که داشتند نقشه مأمون را برهم زدند. امام هشتم از هر فرصتی استفاده کردند و اجباری بودن این منصب را به گوش این و آن رساندند و این موضوع دهانبهدهان و شهر به شهر چرخید که کسی مثل علیبنموسیالرضا علیهالسلام پیدا میشود که به ولیعهدی با بیاعتنایی نگاه میکند. از طرفی، با مأمون هم شرط کردند که در کارهای حکومت هیچ دخالتی نکنند. اوضاع بهگونهای پیش رفت که در میدانی که خود مأمون فراهم کرده بود، او را شکست دادند. طوری که اصلاً در تاریخ «سال ولایتعهدی آن حضرت، یکی از پربرکتترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازهای در مبارزات علویان دمیده شد.»(۳)
در حقیقت «امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهلبیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظیر بوده است و آن برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجهیک آنها قرار نمیگرفت آن را به گوش همه رساند.»(۴)
فضا بهگونهای پیش رفت که همه، شیعه که نه، اما محب اهلبیت شدند و در این مبارزه بزرگ، مأمون نهتنها چیزی به دست نیاورد، که خیلی چیزها را هم از دست داد.
۳) پیام به کنگره علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام ۱۳۶۳/۵/۱۸
۴)پیام به کنگره علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام ۱۳۶۳/۵/۱۸
🌸سلاح علم
کارزار و میدان جنگ بود، اما شمشیر دستشان نبود. علم، سلاحشان بود. فضا و شرایط آن زمان، پر از آرا و نظریات متفاوت از گروهها و فرقههای مختلف بود که هرکدام دنبال گسترش تفکرات گروه و فرقه خود بودند. اما امام رضا علیهالسلام از هر فرصتی برای تبیین عقاید دینی و مبارزه با تحریفات استفاده میکردند. از طرفی مأمون بدون اینکه خود بداند فرصتی را برای امام فراهم کرد که این فرصت درجایی مانند مدینه برای آن حضرت مهیا نبود و آن مجالس مناظرهای بود که با دانشمندان زمان از فرقهها و مذاهب مختلف تدارک دیده بود. هر متکلم و اهل مجادلهای را به مجلس مناظره با امام کشاند شاید که یک نفر در این بین بتواند امام را مجاب کند و شکست دهد. در آن روزها وسایل ارتباطجمعی مثل حالا نبود، اما امام از جلسات مناظره دربار مأمون بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین وسایل ارتباطجمعی آن روز استفاده کردند. در جریان مناظره، با هرکدام از دانشمندان، با زبان و با کتاب خودشان بحث میکردند. آنچنان استدلال میکردند و بحث را بهگونهای پیش میبردند که همه حتی خودِ مأمون در قدرت و توانمندی علمی و معنوی حضرت، انگشتبهدهان میماند. اصلاً امام یک پدیده عجیب بود، منجّم میآوردند بحث میکردند، فقیه میآوردند بحث میکردند، ستارهشناس میآوردند بحث میکردند. خبرِ قدرت علمی امام رضا علیهالسلام مثل بمب صدا کرد و همه، قدرت و عظمت علمی و معنوی امام را دیدند تا جایی که به آن حضرت لقب عالم آل محمد علیهالسلام داده شد. این چیزی بود که اصلاً در برنامه مأمون نبود.
*لغات و اصطلاحات
۱- سیاس: سیاسی، سیاستمدار، سیاست دان، سیاست شناس، حیلهگر
۲- خصیصین: یاران خاص، یاران نزدیک
۳- متکلم: سخنران، سخنپرداز، کسی که به مهارتهای علم کلام اشراف کامل دارد.
۴- استدلال: این واژه در لغت به معنی جستوجوی دلیل و بیان حجت است. در اصطلاح منطق، استدلال آن است که بهوسیلۀ قضایای معلوم بتوان قضایای مجهول را کشف کرد.
منابع:
- آیتاللهالعظمی خامنهای،«همرزمان حسین علیهالسلام»، انتشارات انقلاب اسلامی، چاپ اول، پاییز۱۳۹۶
- آیتاللهالعظمی خامنهای، «عنصر مبارزه در زندگانی ائمه»، ناشر: کنگره جهانی حضرت رضا(ع)،۱۳۶۵
- بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج۱۳۹۳/۶/۱۶
- بيانات رهبر انقلاب در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ۱۳۹۲/۶/۲۶
- بیانات رهبر انقلاب پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری (ع) ۱۳۸۲/۲/۲۰
- بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج۱۳۹۳/۶/۱۶
🌺مبارزه همیشگی
از گسترش تشیع در ایران تا مبارزات امام رضا علیهالسلام
ورود تشیع و مکتب محبت و ارادت به اهلبیت به ایران، یکباره نبوده است بلکه به صورت تدریجی بوده و قرنها طول کشید تا این مکتب در سراسر ایران رسوخ کند. وقتی مطالب تاریخنگاران را میخوانیم، پذیرش اسلام از سوی ایرانیان با رضایت بوده است. هرچند در مناطقی مقاومتها و درگیریهایی رخ داد، ولی درمجموع، سرعت و وسعت پذیرش اسلام در ایران، نشان از استقبال مردمان این سرزمین از توحید و معارف دین رسولالله (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه وسلم) داشت.
بعدها بهواسطه شرایطی که در سرزمینهای اسلامی حاکم شد و به دلیل برسرکار آمدن دولتها و خلفای غاصب و ظالم، ایران کمکم به پایگاه دوستداران و مریدان اهلبیت تبدیل شد. شاید برای شما نوجوانان جالب باشد که بدانید ورود تشیع به ایران، چند مرحله اصلی داشته است.
🌺عزیمت امام رضا علیهالسلام به ایران
در سال ۲۰۰ هجری، مأمون عباسی به امام رضا علیهالسلام نامه نوشت و ایشان را به مرو، پایتخت خلافت عباسی فراخواند. حضرت، نخست نپذیرفتند اما با اصرارهای مأمون که نهایت منجر به تهدید شد، ایشان در سال ۲۰۱ هجری- قمری رهسپار مرو شدند. اصل ماجرا بر سر موضوع ولایتعهدی خلیفه بود که مأمون میخواست آن را به امام تحمیل کند. مأمون از این سیاست پیچیده که حتی نزدیکان او هم از ابعاد مختلف آن اطلاعی نداشتند، اهداف مختلفی را دنبال میکرد
🌸اهداف مأمون از واگذاری ولایتعهدی به امام رضا علیهالسلام چه بود؟
اول اینکه ازنظر مأمون، این سیاست میتوانست مبارزههای انقلابی شیعیان علیه حکومت عباسی را آرام کند و باعث شود شیعیان به واسطه حضور امام رضا علیهالسلام در جریان حکومت دست از فعالیتهای انقلابیشان بردارند.
اما دومین هدف مأمون این بود که امام رضا علیهالسلام ولایتعهدی خلیفه عباسی را قبول کند تا شیعیان دیگر ادعا نکنند خلافت عباسی و اموی غاصباند و حکومت را از خاندان علی علیهالسلام غصب کردهاند. مأمون تلاش میکرد با جلب رضایت حضرت به سمت حکومت خود، به خلافت خاندان عباسی مشروعیت و به ادعای شیعیان رنگی ریاکارانه دهد.
سومین هدف مأمون این بود که او میخواست با تحمیل ولایتعهدی خود به امام رضا علیهالسلام ایشان را بیشازپیش زیر نظر بگیرد.
چهارمین هدف مأمون این بود که با قبول ولایتعهدی از طرف امام رضا علیهالسلام رنگ مردمی بودن ایشان کمرنگ و دایره نفوذشان محدود به شرایط حکومت عباسی شود.
مأمون در هدف پنجم به دنبال این بود که با استفاده از این حربه، به خود و حکومت عباسی وجههای ببخشد که تا پیش از آن نه خلفای قبلی عباسیان این وجهه را داشتند و نه هیچیک از خلفای اموی.
هدف ششم مأمون این بود که وانمود به یکرنگی با امام رضا علیهالسلام کند. او میخواست برای تصمیماتش از امام رضا علیهالسلام مایه بگذارد و کارهایش را توجیه کند. به همین دلیل رنگ نمادین حکومت عباسیان را از سیاه به سبز تغییر داد. غافل از اینکه در برابر سیاستها و اهداف ریاکارانه او، بصیرت و کیاست علیبنموسیالرضا علیهالسلام قرار داشت.
🌺امام رضا علیهالسلام چگونه نقشههای مأمون را نقش بر آب کرد؟
اول: حضرت برای خنثیسازی نقشههای مأمون و حتی تبدیل این تهدید به فرصتی طلایی برای شیعیان، از همان آغاز سفر خود از مدینه، نارضایتی شدیدشان را ابراز داشتند و حتی دستور دادند کسی از اهلبیت همراهشان نیاید و در مدینه بمانند، شیون و زاری کنند که این سفر، سفر مرگ ایشان و بیبازگشت است. خبر نارضایتی امام رضا علیهالسلام از سفر به مرو و قبول ولایتعهدی بهسرعت در مدینه و مکه منتشر شد و ازآنجا نیز به سایر شهرهای اسلامی رسید.
البته جمعی از اهلبیت پس از عزیمت امام به سمت مرو، نه همراه ایشان، بلکه به دنبال ایشان رهسپار ایران شدند. بزرگانی همچون خواهر بزرگوار ایشان حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها، برادر بزرگوارشان حضرت احمدبنموسی علیهالسلام و برخی دیگر از فرزندان امام موسی کاظم علیهالسلام، رهسپار ایران شدند. بیشتر آنها مورد تعقیب مأموران خلافت قرار گرفته و شهید شدند.
دوم: ایشان در آغاز سفر و در طول مسیر، همواره بهطور آشکار مخالفتشان را با پیشنهاد مأمون ابراز می¬کردند و دستگاه خلافت عباسی را خوار میکردند و تأکید داشتند که من تهدید به قتل شدم تا ولایتعهدی را قبول کردم!
سوم: با توجه به اصرارها و در نهایت تهدیدهای مأمون، امام تنها به یک شرط حاضر به پذیرش ولایتعهدی شدند. شرط دخالت نکردن در هیچکدام از بخشها و تصمیمگیریهای حکومت عباسی! این تدبیر حضرت، هرچند مأمون را در تنگنا قرار میداد، اما وی همچنان امید داشت که با سیاستهای دیگر خود، این شرط را بیاثر کند؛ مثلاً ماجرای خواندن نماز عید فطر توسط امام بهگونهای شد که وقتی مأمون دید استقبال از امام رضا علیهالسلام بسیار گسترده است، دستور داد ایشان را از میانه راه برگردانند تا تدبیرش برای درگیرکردن ایشان در امور دستگاه عباسی، تبدیل به افتضاحی سیاسی نشود.
چهارم: امام در طول مسیر و در مدتی که در مرو و مناطق اطراف آن بودند، مکرراً درباره امامت شیعی برای مردم صحبت میکردند. این مسئله باعث شد که مدح ایشان و اهل بیت پیامبر مرسوم شود، درحالیکه تا پیشازآن بر بالای منبرها، از آل علی به نیکی یاد نمیشد و شیعیان متهم به خروج از دین بودند.
پنجم: درحالیکه مأمون میخواست امام از مردم دور باشد و به همین دلیل مسیر حرکت ایشان را از مدینه به سمت ایران طوری طراحی کرد که از شهرهای شیعی عبور نکند، حضرت در تمام مسیر با مردم ارتباط مؤثر برقرار و به مسائل و مشکلات آنها رسیدگی کردند.
ششم: مجموع فعالیتهای هوشمندانه حضرت در مسیر چهارماهه عزیمت به خراسان و فعالیتهایشان در مرو و خراسان، مانند مناظرههای اعجابانگیزشان با سایر علمای اسلامی و بزرگان ادیان دیگر، باعث شد نخبگان شیعی در تمام سرزمینهای اسلامی فعال شوند و معارف شیعه و محبت اهلبیت را تبلیغ و ترویج کنند.
🔹نقشه شکست خورده مأمون
هرچند مأمون، انسانی ظالم و خونریز بود و برای بهدست آوردن خلافت، امین عباسی، برادر خود را در بغداد گردن زد، اما فردی زیرک و باهوش بود و بسیار به علم و دانش اهمیت میداد و از سیاست نیز بهره فراوانی داشت. اگرچه او میکوشید با دادن نسبتهای دروغ و انتساب حدیثهای ناصحیح به امام رضا علیهالسلام و برگزاری جلسات مناظره متعدد، دوباره به اهدافش برسد، ولی نهایتاً در عرصه علم، تدبیر و سیاست، به علیبنموسیالرضا علیهالسلام باخت و کارش بهجایی رسید که با دست خود و بدون هیچ واسطهای، امام معصوم را به شهادت رساند.
مأمون بیآنکه متوجه باشد در چه مسیری قدم میگذارد، امام رضا علیهالسلام را از امکانات بیحدومرزی برخوردار کرد و حضرت با استفاده از آنها و داشتن روحیه مبارزهطلبی، حقانیت شیعه و اهلبیت پیامبر را اثبات و گسترش داد ضمن اینکه دیگر برای همه آشکار شده بود که امام هیچ تمایلی به ولایتعهدی ندارد و در حکومت مأمون نیز دخالت نمیکند.
🔹زنجیره طلا
سلسلهالذهب* (زنجیره طلا)، به احادیثی گفته میشود که معصومی از پدران معصوم خود نقل میکند؛ اما این عنوان، مشخصاً به حدیث معروف و مستندی گفته میشود که امام رضا علیهالسلام در نیشابور فرمود؛ «...خداوند گفته است «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد، با صدای بلند فرمود: «البته با شروطی که من خود یکی از آن شروط هستم.»
در تفسیر این شرط امام رضا علیهالسلام فرمودند که این شرط به تمام معصومین برمیگردد که برای ورود به حصار امن الهی، باید ولایت تمامی معصومان را پذیرفت.
* کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها. کلام «لا إلهَ إلّا اللّهُ یعنی هیچ معبودی بجز الله نیست» دژ و حصار من (خدا) است. پس هر کس به دژ و حصار من داخل شود از عذاب من امنیت خواهد یافت، و این شروطی دارد و من (علی بن موسی الرّضا) یکی از آن شرطها هستم. به عبارت دیگر ولایت اهل بیت پیامبر شرط توحید و یگانگی خداوند است.