روزی از مدرسه به خانه میآید ، درحالی که گونهها و دست های سرخ و كبودش ، حكایت از عمق سرمایی میكند كه در جانش رسوخ كرده است.
پدرش همان شب تصمیم میگیرد كه پالتویی برایش تهیه كند.
دو روز بعد ، با پالتویی نو و زیبا به مدرسه میرود ، غروب كه از مدرسه برمیگردد ، با شدت ناراحتی ، پالتو را به گوشه ی اتاق میافكند.
همه اعضای خانواده با حالت متعجب به او مینگرند و مهدی درحالی که اشك از دیدگانش جاری است ، میگوید:
چگونه راضی میشوید من پالتو بپوشم ، درحالی که دوست بغل دستی من ، در كنارم از سرما بلرزد....
شهید مهدی باکری🌷
یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
YEKNET.IR -Moghadam-Shab 03 Fatemiyeh Aval1397-002.mp3
5.14M
#فاطمیه
🌴با صدای مناجاتت شبا مادر بیدار میشم
🌴اشکاتو وقتی میبینم دوباره بیقرار میشم😔
🎤 #جوادمقدم
⏯ #زمینه
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
ابراهيم به هيچ وجه گرد گناه نميچرخيد. براي همين الگویي براي تمام دوستان بود. حتي جائي که حرف از گناه زده ميشد سريع موضوع را عوض ميکرد. #شهید_ابراهیم_هادی 🌹
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
کانال کمیل
ابراهيم به هيچ وجه گرد گناه نميچرخيد. براي همين الگویي براي تمام دوستان بود. حتي جائي که حرف از گناه
#اے_شـــهید
فاصــله ها
دروغ میگویند..
کہ بین من و تو ایستادهاند...
وقتی گرمای #حضورت
را هرلحظه احساس میکنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
وصیت تکان دهنده #شهید_رضا_نادری
حتما ببینیـــد👌👌👌
#استاد_رائفی_پور
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
هدایت شده از کانال کمیل
nasor-nas-baqra-s1-1.mp3
2.01M
شبتون آروم با نوای #قرآن که آرامش بخش دلهاست ❤️
بچّهها محاصره شده بودند. نیروهای پشتیبانی، نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار، به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
#شهید_محمدرضا_کارور
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود
❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم نماز_صبحه
❤️✨به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم؟ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود
❤️✨گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود،
❤️✨بنده خدا بابک نوری از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو شرمنده خودش کرد...
#شهید_بابک_نوری_هریس🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌷یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که پدر_نداشت توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی دوستش داشتند
💟✨به بزرگ_تر و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از اساتید کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به احترام استاد می ایستاد.
💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی حساس بودن که حتما حلال باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کم_کاری کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد.
✍به روایت دایی شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷یادش با #صلوات
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
هیچوقت ازتوبه خسته نشویم
آیاهربارکه لباسمان کثیف میشود
آن را نمیشوییم؟
گناه هم این چنین است
باید پشت سرهم استغفارکرد
تاگناهان پاک شود
أستَغفِرُ اللّهَ رَبّیوأتُوبُ إلَیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همخوانی با نشاط رزمندگان ایرانی با لهجه زیبای #لری😍
درد و بلای رزمندگان اسلام بخوره تو سر مسئولی که داره خیانت به این کشور اسلامی می کنه
#مدافعان_حرم 🇮🇷❤️🌹
#بوسه_ای_به_رنگ_خون
🌷دو ساعت مانده بود به عملیات. نیروها آرام و با کم ترین صدا سوار بلم ها شدند و به سمت خط حرکت کردند. حالا نزدیک عراقی ها ساکت نشسته بودیم. بلم ما کنار بلم «علی مورتمی» بود. من و علی خیلی با هم اُخت شده بودیم. نگاهم را به نی ها دوخته بودم که علی آهسته صدایم زد: «علی، علی!» گفتم: «هان، چیه؟» گفت: «بیا منو بوس کن.»
🌷....خنده ام گرفت و با تعجب نگاهش کردم. گفتم: «به چه مناسبتی؟» گفت: «من شهید می شوم. تا دیر نشده بیا بوسم کن.» خنده ام بیشتر شد. علی خیلی پسر گُلی بود و واقعاً هم دوست داشتنی. هوس کردم کمی سر به سرش بگذارم. گفتم: «برو یکی دیگه رو سیاه کن. ما خودمان این کاره ایم. بوس بی بوس.» گفت: «خودت می دانی. من یکی دو ساعت دیگه رفتنی ام. بعد دلت نسوزد که چرا نبوسیدی.»
🌷....گفتم: «علی تو شهید بشو نیستی. می بینمت از زور بی کاری و بی پولی سر میدون کهنه قم دستمال ابریشمی دست گرفتی و می فروشی.» علی خندید و گفت: «حالا من هر چه اصرار کنم تو قبول نکن و مسخره کن. ولی خداییش بیا منو ببوس.» افتاده بودم به دنده شیطنت و هر چه علی اصرار کرد، من اذیت کردم.
🌷رمز عملیات را اعلام کردند و گروه ما تا خواست حرکت کند، از سمت عراقی ها دو تا تیر به طرف ما شیک شد. یکی از تیرها به سینه علی خورد. علی خم شد و آهسته توی بلم نشست. خودم را انداختم توی بلمشان. علی را بلند کردم. شهید شده بود. نمی دانستم چه کار کنم. همه ناباورانه نگاه می کردند.
🌷حرف علی خیلی زود رنگ واقعی خون گرفت. آرام سرش را بلند کردم. بغض گلویم را فرو خوردم و گفتم: «علی جان! همه شماها قبل از رفتن جایگاهتان پیش خدا را دیده بودید. اینجا جای تو نبود. من هم نبوسیدمت که حالا ببوسمت. حالا که بهشتی شدی.» لب هایم را به پیشانی علی گذاشتم. گرمی صورتش دلم را آتش زد.
🌷بلم ها به سمت دشمن حرکت کرد. ما خط شکن بودیم....
راوى: سرهنگ پاسدار علی حاجی زاده
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
hobe donya.mp3
968.8K
🎙چرا اشک نداریم؟... آیت الله مجتهدی تهرانی
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
نمازهایت را عاشقانه بخوان.
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری
قبلش فکر کن چرا داری #نماز میخوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان میکنی.
تکرار هیچ چیـــــز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست...
#شهید_مصطفی_چمران
🔰 امام خامنهای:
حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است.
دفاع مقدس وسیله ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها به شکل عجیبی بُروز کند.
مثلا" شهید حسن باقری بلاشک یک طراح جنگی است. کی؟ در سال ۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۵۹
این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی ،یک حرکت بیست ساله ،بیست و پنج ساله است.
این جوان در عرض دوسال این حرکت را کرده است. اینها معجزه انقلاب است.
🌷شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)
ولادت: ۵ اسفند ۱۳۳۴ ، تهران
شهادت: ۹ بهمن ۱۳۶۱ ، فکه
4_5814432493742325788.mp3
6.33M
@salambarebrahimm
ببین صدای گریه های من...
🎤حاج محمد رضا بذری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همچین دانشجوهایی داشتیم!
جواب کوبنده شهید حسن باقری به استاد دانشگاه نامسلمون :))
#سالگرد_شهادت
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
❣ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎﺏ...
ﺣﺎﻟﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ!
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎب ﺣﺴﺎﺳﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﯾﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ چاشنی ﻣﯿﻦ ﻓﺴﻔرﯼ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻟﻮ ﻧﺮﻩ ﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺷﮑمش ﻭ ﺫﺭﻩ ﺫﺭه کباب ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﺯﺩ و ﻓﻘﻂ ﺑﻮﯼ گوﺷﺖ ﮐﺒﺎﺏ ﺷﺪﻩ به مشامت میرسید؛
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮ ﺣﺴﺎﺱ نمیشدی؟؟
"❣شهید مهدی زین الدین❣"
#شهدا_شرمنده_ایم😭
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عشق...
رفیق مراقب باش بااعمالت شرمنده این زوج نشی😔
🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃