eitaa logo
کانال کمیل
6.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
... 🌷در ایام پیروزی انقلاب چند روزی ابراهیم گم شده بود. یعنی کسی از او خبر نداشت. تا اینکه بعد از چهار روز ابراهیم برگشت و گفت: همراه با جواد ارادانی که از کشتی گیران شجاع بود رفتیم سمت پادگان عشرت آباد، درگیری شدید شد. گلوله ژ٣ به دوستم خورد و شهید شد. 🌷....او را به پزشکی قانونی بردم. آنجا با وضعیت خاص شهدا مواجه شدم و در روزهای انقلاب در پزشکی قانونی بودم. تعداد زیادی شهید وجود داشت که گمنام بودند. این شهدا شناسایی نشده بودند. 🌷من دیدم بیشتر دوستان من درگیر کارهای انقلاب هستند و کسی به دنبال کار این شهدای گمنام نیست. من این چند روز را در پزشکی قانونی ماندم. خدا را شکر توانستم با کمک دوستان بسیاری از شهدا را شناسایی كنم. 🌹 شهيد جاويدالاثر سردار ابراهيم هادى 📚كتاب "سلام بر ابراهيم"
#نمازاول_وقت اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود توسانس تمرین... اوایل خودش تنهایی بااجازه استاد می رفت وضو می گرفت و نمازش رو می خوند. همه چپ چپ نگاهش می کردن... انگار چیز عجیبی دیده بودن..! بعد از چند جلسه که بقیه باهاش آشنا شدن و رفتار و اخلاق حسین رودیدن نصف بیشتر بچه ها موقع اذان ورزش رو تعطیل می کردن و همه باهم نماز می خوندن... 🍃 @SALAMbarEbrahimm🍃
🔸 قبل از رفتن به مدرسه ایستاده بود توی حیاط و مشغول گرفتن بود. با تعجب پرسیدم: "مگه الان وقت که داری وضو می گیری؟" گفت: "می دونی مادر! مدرسه عبادتگاهه؛ بهتر آدم هر وقت می‌خواد بره ، وضو داشته باشه"‌. بعد ها که بیشتر به کارهایش دقت کردم، فهمیدم که وضو گرفتن کار هر روزش شده...
🔹بعد از شهادت🌷 شهید روح الله سلطانی، بی قراری ما بیشتر شده بود. چون محمدتقی در فاصله ی نیم متری شهید روح الله سلطانی بود👥 لحظه ی شهادت ایشون. 🔸محمدتقی که متوجه بی قراری💔 ما شده بود، با حالت طنز به ما میگفت نگران نباشید، من چیزیم نمیشه، آقا روح الله اگه شهید شد، به خاطر این بود که درشت اندام بود☺️ ... اگه مثل من لاغر بود، تیر از کنارش👤 رد میشد و بهش نمی خورد. 🔹البته ما میدونستیم که در دلش چه غوغاییه و چقدر از رفتن دوستش ناراحته😔 و این حرفها رو فقط برای آروم کردن ما میگه. 🌷یادشان با ذکر 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
▫️ هارون الرشید در کاخ بود و امام کاظم در زندان... و شیعیانی که فقط برای اباعبدالله عزاداری میکردند... ..... چه سکانس آشنایی! سالها در سیاهچالها گذراندی و مردم می گفتند امام در غیبت است! تا آنروز که روی پل همه دیدند باشهادت ظهور کرده ای!
❣همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹 🍃🌸 بہ رخت‌خوا‌ب‌ها تڪيہ داده بود . با دستش دانه‌هاے تسبيحش را تند تند روے هم مے‌انداخت . منتظر ماشين بود ؛‌ دير ڪرده بود . مهدے دور و برش مے‌پلڪيد . هميشہ با ابراهيم غريبـے مے‌ڪرد ،‌ ولے آن روز بازيش گرفتہ بود . ابراهيم هم اصلاً‌ محل نمے‌گذاشت . هميشہ وقتے مے‌آمد مثل پروانہ دور ما مے‌چرخيد ،‌ ولـے اين‌بار انگار آمده بود ڪہ برود . خودش مے‌گفت « روزے ڪہ من مسئله‌ے محبت شما را با خودم حل ڪنم ،‌ آن روز ،‌ روز رفتن من است .» 🍃🌺 عصبانے شدم و گفتم « تو خيلے بـے‌ عاطفه‌اے . از ديشب تا حالا معلوم نيست چتہ . » صورتش را برگردانده بود و تڪان نمے‌خورد . برگشتم توے صورتش . صورتش از اشڪـ خيس شده بود . بندهاے پوتينش را يڪ هوا گشادتر از پاش بود ، ‌با حوصلہ بست . مهدے را روے دستش نشاند و همين‌طور ڪہ از پلہ‌ها پايين مے‌رفتيم گفت « بابايـے ! تو روز به روز دارے تپل‌تر میشے . فڪر نمیڪنے مادرت چہ طور مے‌خواد بزرگت ڪنہ؟ » و سفت بوسيدش . 🍃🌸 چند دقيقه‌اے مے‌شد ڪہ رفتہ بود . ولے هنوز ماشين راه نيافتاده بود . دويدم طرف در ڪہ صداے ماشين سر جا ميخ‌ ڪوبم ڪرد . نمے‌خواستم باور ڪنم . بغضم را قورت دادم و توے دلم داد زدم « اون‌قدر نماز مے‌خونم و دعا مے‌ڪنم ڪہ دوباره برگردے .» 🌷یادش با 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
mohamadhosseinpouyanfar-@yaa_hossein.mp3
9.42M
شهادت #امام_موسی_کاظم علیه السلام 🎵من امام رضایی هستم... 🎤محمدحسین #پویانفر 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
رفقا! هوایمان را داشته باشید در لحظـه های طوفانی ... نیازمند نگاهتان هستیم . . .
هرگز تندخویی ازش ندیدم. اما یه روز دیدم با عصبانیت اومد خونه. با تعجب دست از لباس شستن‌ کشیدم و به اتاق رفتم. دیدم مشغولِ خوندنِ قرآن شده. پرسیدم: طوری شده مادر؟ بدون اینکه نگاهش رو از قرآن برداره ، گفت: چیزی نیست! اجازه بدین کمی قرآن بخونم ، می ترسم الان حرفی بزنم و به گناه ختم بشه. من هم از کنجکاوی دست کشیدم.بعد از مدتی خودش اومد و‌گفت: امروز چند تا معلمِ زن‌‌که بی‌حجاب بودند ، اومدند مدرسه ؛ به محض ورود با مردها دست دادند ، من هم از اینکه حریم خدا شکسته شد خیلی ناراحت شدم... 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید رجبعلی آهنی 📚منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه 319 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
هـوای دلم ، باران نگاهـت را می خواهـد.. می شـود بر من بباری حتی به نیم نگاهـی.. 📎خـادم الشهـداء #شهـید_محمد_سلیمانی🌷 شهادت:1389/1/4 پادگان میشداغ 🌷یادش با #صلوات 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
  فکر کن اگه یه روز دوستی، همسایه ای ، استاد ..بهت بگه امل، چه حالی میشی؟!😔😡 حالا...، نکنه یه وقتی خدا بهت بگه امل!!!!😭😱 توی میگه: ❌و همچون دوران نخستین، با ظاهر نشوید....❌ احزاب/33 . معنی صریح آیه اس، مثل امل ها و ها با آرایش💅 و خودنمایی نیا بیرون....! وگرنه املی! ☹️ حالا باشه، امل بازی درنیاری. ...!😦😰 . . اصلا چادر لباس رزمه؛ با نَفْس...🌷ْ با بی حیایی...🍃 با بی حجابی. ..💐 همون که رنگ میتونه از سرخی خون شهدا بالاتر باشه...🌹 گول اسمش رو نخور، اسمش ولی،😢 توی این باید سفت و سخت باشی،💪 اون وقت اگه طاقت آوردی و موندی؛👌 چادرت رو با هیچ مارک و مدلی عوض نمیکنی...!❤️ 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
#نگاهـت را قاب می‌گیرم🌹 در پس آن #لبخند معصوم ڪه به من شور و نشاط زندگی می‌بخشد😍 ❤️هادی دلم شهید #ابراهیـم_هادی 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃