👌 یه تنه یه گردان بود...
🌷 دانشگاهش تموم شده بود و از آلمان چند تا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود...
همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانی هاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هسته ای بریم.
تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوت نامه ها و خارج رفتنها.
موند پای کار کشور امام زمان...
گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه...
رفت و با خون دل، تاسیسات هستهای نطنز رو راه انداخت...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🕊🌹
بارها دیدم با اینکه حسن آقا در پایگاه شهید بهشتی یعنی محل سکونت ما در اهواز حضور داشت ولی به منزل نمی آمد.
وقتی علت را از ایشان جویا شدم گفت:
رزمندگان دیگری هم در پایگاه هستند که متاهل می باشند و زن و بچه دارند و از نظر وجدانی عذاب می کشم که آنها نمی توانند هر روز به ملاقات خانوادهشان بروند.
حسن آقا به عنوان فرمانده لشکر رفتارش طوری بود که بسیجی ها او را نه تنها یک فرمانده بلکه پدر خود می پنداشتند.
ایشان حتی برخی اوقات لباس بسیجی ها را به پایگاه و خانه می آورد و خودش همه آنها را می شست.
#شهید_سردار_حسن_طوسی🕊🌹
روایت همسر شهید🌸
یادت نره برای چیزایی که الان داری یه روزی دعا کردی و آرزوشو داشتی...
خدا هر چیزی که بخوایی بهت میده کافیه از ته ته قلبت بخوایی!!
هدایت شده از 💢 بصیرت سایبری 💢
چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ ، امیرالمومنین علی(علیهالسلام) را آنگونه مظلوم کرد ، نبودن #بصیرت و قدرت #تحلیل_مسائل بود
دشمن همچنان در کمین است ، مراقب باشیم...
http://eitaa.com/joinchat/1646657543C4115473fd6
چند بار به پنجره آسمان سنگ بکوبم
پدر
بیداری؟!
روح تمام پدران آسمانی شاد🌸
#روز_پدر
بیشتر مردم رویاهاشون رو میفروشن، به جاش بهونه میخرن
مثل بیشتر مردم نباش...
وَ الصُبحِ اِذا تَنَفَّس
تکویر/۱۸
و قسم به صبح چون دميدن گيرد.
خدا بهت فرصت داده یه روز دیگه هم چشمانت به دنیا باز بشه این یعنی دنیا هنوز به حضورت نیاز داره...
#قرآن_بخوانیم 🍃
فکرش را بکنید فرمانده لشکری که ارتش عراق از او حساب میبرد! با یک دوچرخه کارهای داخل شهر را انجام میداد. حسین یک شلوار ساده می پوشید و یک دوچرخه هم داشت که برای پدرش بود. زمان اعزام به جبهه بود میخواستیم با اتوبوس به لشگر برویم. حسین با دوچرخه آمد یک شلوار بسیجی تنش بود سلام و علیک کرد دوچرخه اش را گذاشت و وارد ساختمان سپاه شد!
#شهید_حسین_خرازی🕊🌹
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیهالسلام
بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم.
گفت: بنزین ماشین من از#بیت_المال است اگر ذره ای از آن را به تو بدهم نه تو خیر می بینی و نه من !
#شهید_مهدی_طیاری🕊🌹