5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 طنز زیبای پایان اسرائیل😊
#طوفان_الاقصی
وارد کوچه که میشدم آیلین، دختر ۴ ساله همسایه، از بین بچهها جدا میشد، جلو میآمد و با لبخندی که دندانهای شیریاش را نمایان میکرد سلام میگفت. دوست بودیم با هم. شعر تازهای اگر یادگرفته بود برایم میخواند و خوراکیای اگر در ماشین داشتم به او میدادم. چند هفته قبل، مادر آیلین با جیغ و فریاد از خانه خارج شد. ظاهرا طناب باریک تابی که از چارچوب اتاق دخترک برایش بسته بودند، ناغافل دور گلویش پیچیده و نفس بچه را بریده بود. اتفاق تلخی بود. دوست کوچکم را از دست دادم. حالا چند هفته بود که وقتی از پیچ انتهای کوچه وارد میشدم، کسی به سمتم نمیدوید؛ چند هفته بود که شعر جدیدی نمیشنیدم؛ محله تا سقف مرتفعترین ساختمان کوچه در غم فرو رفته بود. مادرش هنوز در بهت بود. میگفت دخترم هنوز بطور دقیق با مفهوم مرگ آشنا نشده بود. میگفت لابد دخترم لحظه مواجه شدن با مرگ،خیلی ترسیده. بیقرار بود. تا امروز.
امروز مادر آیلین خواب دیده که دخترش در باغهای بهشت، در میان بچههای دیگر با حضرت فاطمهزهرا درحال بازی است. مادر آیلین زن مذهبیای نیست. او پیش از این احتمالا هیچوقت این روایت را نشنیده بود که «انّ اطفال شیعتنا تربّیهم فاطمه» که در بهشت، کودکان فوت شده شیعه را فاطمه تربیت میکند. بعد در قیامت لباسهای زیبا تنشان میکند و به سر و رویشان میرسد و تحویل پدرومادرشان میدهد.
مادر دخترک حالا آرام شده.
حالا آیلین شعرهایش را آنجا میخواند.
کنار غنچههای قطعه کودکان بهشت زهرا.
کنار بچههای بمباران حلبچه یا هواپیمای ۶۵۵.
کنار جنینهای سقط شده توسط مادرانشان.
اساساً بچهها خیلی مظلوماند. مواجههشان با مقوله سهمگین مرگ مظلومانهتر است.و بهت مادرانشان پس از واقعه، بسیار مظلومانهتر.
این روزها مادران دلنازک و لطیف کاروان حسین، کودکان کمسال از دست دادهاند. به شکلی فجیع و بیرحمانه. همگی در بهت هستند. فرصت نشده بود مرگ را برای بچهها توضیح دهند.
برایشان دعا کنید بلکه خوابی ببیند.
بلکه آرام شوند...
نویسنده: مهدی مولایی
پا شو بابا!
❤️زیر بارش همه فشارها و تهدیدها و تحریمها، پا شو بابا! پا شو! من هستم! پسر کوچکت که نمرده، مردانه کنارت هستم، کمکت میکنم بر خیزی. غیرت را خودت یادم دادی. پا شو!
❤️بلند شو! اینجا حرم شاه «چراغه»! مرا آوردی که برخاستن را یاد بگیرم. یاد بگیرم سایه بر سر دارم، فراموش نکنم نور امام رضاع را. که هویت ایران را پر کرده از کلمه« لااله الا الله». و حول این کلمه بارگاهی ساخته که همه اش حرم است، همه اش بهشتی امن از همه زشتی ها و رذالتهای زورگوها «حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».
❤️بلند شو! ببین چه مردی شدم برای خودم. کودک دهه نودی ات را ببین! این جا ایران است درش سرو میروید و لاله. پر است از قاسم ع و عبدالله ع، پر است از عزیزاللهی و بهنام محمدی و فهمیده، پر است از علی لندی، پر است از خونی که میجوشد...
❤️پا شو ببین دشمن آمده! همان که روسری از سر خواهرانم میکشید، همانکه نان و آب مان را بریده بود، همانکه درد بیکاری و خجالت بابا ها سر سفره غذا را چشانده بود، همانکه از سینهزنیها و اشک روضه هامان عصبانی بود، همانکه برادر دانشمندم را کشت همانکه تیرهای زهرآلود شهوت و بی غیرتی و بی ناموسی را به سوی جوانهای ما رها کرده بود، حالا اسلحه گرفته در دست و آمده کنار شاه «چراغ»، که چه کند؟ خون بریزد. چرا؟ چون آن روی سگش بالا آمده لابد. وقتی دید خواهرم روسری اش را سفت چسبید و بی حیا نشد، بابایم کمرش خم شد ولی حسین حسینش ترک نشد، مادرم بغض کرد ولی لقمه نان و غیرت درست کرد و در کیف «مدرسه» مان گذاشت.
❤️دشمن آمده تا یادم نرود دشمن دارم. تا یادم نرود اینها «عقیده» مرا میخواهند و نه هیچ چیز دیگر را. تا یادم نرود «حجاب» و «چادر» مادرم چند میارزد. تا یادم نرود آینده را خودم باید بسازم. دشمن آمده تا برخاستن را فراموش نکنم.نترس بابا!...
«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»
❤️پاشو بابا! قصه در و دیوار را تماشا میکنی؟ قصه مادری که زمین خورد تا ما زمین نخوریم؟
یا علی بگو! چیزی نمانده.
چیزی نمانده تا نام حسینش را در عالم فراگیر کنیم. و آن وقت اماممان بیاید و فریاد بزند
الا یا اهل العالم! ان جدی الحسین قتلوه عطشانا....
و باز با روضه امام حسین ع باز هم قیامت کند! بیدارمان کند! همه را برخیزاند! و اینگونه آراممان کند! و بسوزاندمان! و این قصه سر دارز دارد...
پا شو بابا!
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 #فیض_منبر
0⃣1⃣ قسمت پایانی: مسئلهای به نام دشمن! (۲)
▫️ حجتالاسلام علی مهدیان
#محرم_۱۴۴۵
#هیئت_فدائیان_فاطمه سلام الله علیها
#استوری
برای آزادی کامل فلسطین ، صلوات
🧡اٰللـٌّهًٌمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓمّ🧡
✾ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ