این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است. دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
لیبرالیسم جنسی و خشونت.mp3
21.8M
جلسه کرسی نظریه رابطه لیبرالیسم جنسی و خشونت، در دانشگاه شهید چمران اهواز توسط دکتر مرعشی، 27 آذر 97
کانال ارائه مباحث علمی و معرفتی دکتر مرعشی پزشک و روانشناس
https://eitaa.com/SAmarashi
آیا زن و مرد یکسان هستند یا متفاوت
---------------------------------------------------
زن و مرد هر دو از نظر انسانیت شبیه هستند و خداوند این نکته را که افق رشد معنوی دو جنس تفاوتی ندارد اینگونه بیان فرموده:
النحل
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﻮﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺍﻯ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ .(97)
زن و مرد اما در کنار شباهت های بسیار تفاوت های کلیدی و مهمی دارند. این تفاوت ها واقعی و خلقتی است نه آنکه همه اش بخاطر آموزش و محیط باشد. مرد و زن در همه فرهنگ های دنیا تفاوت های جسمی آشکاری دارند، میانگین قد و قدرت ماهیچه ای مردان همواره بیشتر از زنان است، زنان برخلاف مردان قدرت فرزندآوری و شیردهی دارند، تفاوتهای اسکلتی شناخته شده ای میان دو جنس دیده می شود و ... همچنین در روانشناسی فیزیولوژیک به خوبی نشان داده شده که مغز زنان و مردان در دوره جنینی تحت تاثیر هورمون های جنسی تفاوت هایی پیدا می کند که موجب تفاوت در ویژگیهای روانشناختی زن و مرد می گردد. بنابراین همه تفاوت های رفتاری مشاهده شده میان زن و مرد حاصل فرهنگ و تربیت نیست بلکه بخش مهمی از آن حاصل خلقت و تغییر ناپذیر است و چنانچه به زور تغییر یابد به ناهنجاری و بیماری ختم می گردد.
تفاوت ظرفیت های جسمی و روانی زن و مرد برای هر یک امتیازاتی نسبت به دیگری ایجاد میکند و هر کدام را برای کاری مناسب میکند و یا آسیب پذیر میسازد.
ایندو مکمل هم هستند یعنی می توانند نقایص هم را پوشش بدهند به همین دلیل موجب آرامش هم میشوند.
الروم
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ [ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴﺖ ]ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻰ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ [ ﻛﺎﺭ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ] ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ ،(21)
مثلا زن هوش هیجانی بیشتری دارد و مرد هوش محاسباتی بیشتری. زن جزئیات را بهتر تشخیص میدهد اما در تشخیص کلیات غفلت میکند و مرد برعکس. زن مهربان است و مرد شجاع. و ...
پس هرکسی را بهر کاری ساختند
وقتی تفاوت توانمندی داریم باید تفاوت وظایف داشته باشیم زیرا نقش فرد اگر با توانایی اش سازگار نباشد باعث فرسودگی جسمی و روانی او میشود.
وقتی وظایف متفاوت بود باید اختیارات و حق و حقوق هم متفاوت باشد.
عدالت همان برابری نیست وگرنه من باید به همه کلاس یک نمره یکسان میدادم. برابری ظلم است و عدالت یعنی قرار دادن هر چیز به جای خود. عدالت یعنی سنگینی وظایف من با حجم اختیاراتم و حقوقم بخواند.
تفاوت در توانایی ها⬅ تفاوت در وظایف ⬅ تفاوت در اختیارات و حقوق
این یک اصل بدیهی عقلی است
خانواده یک سیستم است و هر سیستم از اجزایی درست شده که با هم فرق دارند و گرنه سیستم نیست، و هر جزء کاری میکند متفاوت از دیگر اجزاء،
در یک تیم یا سیستم نقش های مختلفی هست و حتما و الزاما یکی از این نقش ها نقش رهبری تیم است، هر نقشی باید متناسب با توانایی های ذاتی افراد واگذار شود، با توجه به شجاعت و قدرت بدنی و کل نگری (نگاه استراتژیک)، روحیه حمایتگری و حفاظت، و ... در مرد و همچنین ظرفیت بالاتر بدنی و ذهنی برای پول درآوردن رهبری خانواده با مرد است و خانوادههایی که رهبر آنان زن است به دلبل فرسودگی زودهنگام زن و به دلیل اینکه روانشناسی زن اینست که مرد ضعیف را دوست ندارد و به دلیل اینکه دختران خانواده فقط توسط محبت یک پدر مقتدر اشباع عاطفی میشوند بنابراین خانواده های زن سالار نابهنجار بوده و کارکرد طبیعی ندارند. امتیازاتی که به مرد داده شده به دلیل بار رهبری و وظیفه تامین اقتصادی و حفاظت خانواده است که به عهده اوست. در مقابل برای زن حقوق دیگری در نظر گرفته شده که متناسب با وضعیت و نیازهای اوست. اجازه زن از مرد برای خروج از منزل به دلیل وظیفه حفاظتی مرد است. الان یک مقام بلندپایه هر جا بخواهد برود باید اول از تیم حفاظتی خود اجازه بگیرد و این به معنای برتری مامور حفاظت بر آن مقام بلندپایه نیست.
در مورد ارث زن و مرد، دیه زن و مرد، تعدد زوجات، شهادت در دادگاه، حجاب متفاوت زن و مرد، قبلا مطالبی نوشته ام که بتدریج برای مطالعه کسانی که از تعصب به دورند میگذارم.
کانال دکتر مرعشی پزشک و متخصص روانشناسی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
4_5904416791647486502.mp3
8.51M
اگر سرگرمی ها برای شماسودی نداشته باشند و جای تفریح واقعی را بگیرند در معرض آسیب هایی مانند افسردگی و خانواده گریزی قرار خواهید گرفت.
دکتر مرعشی
https://eitaa.com/SAmarashi
چرا در اسلام ارث مرد دوبرابر زن است؟
---------------------------------------------------
اولا همیشه اینطور نیست و گاهی ارث زن بیشتر است. مثلا گاهی مادر فرد فوت شده ارث بیشتری از پسران آن فرد میبرد چون پسران متعدد هستند و یا تک دختر فرد متوفی از پدربزرگ خود بیشتر ارث می برد و مثالهای دیگر. اما از بین افرادی که در یک طبقه از وارثان باشند، مرد دو برابر زن ارث می برد و دلیلش آنست که مرد وظیفه دارد هزینه زندگی زن را تامین کند و زن این وظیفه را ندارد.
اگر فرض کنیم یک نسل از نسل قبلی 90 تومان ارث برده 30 تومانش مال زنها و 60 تومانش مال مردهاست. مردها موظفند 60 تومان خود را همراه زنانشان مصرف کنند یعنی 30 تومان از 60 تومان مردان صرف زنان میشود (و البته گاهی بیشتر) اما زنان 30 تومان ارثیه خود را می توانند برای خود نگه دارند و وظیفه شرعی و قانونی ندارند که به شوهرانشان بدهند. به این ترتیب زنان 60 تومان سهم برده اند و مردان 30 تومان. اما چرا خداوند در تقسیم مالی سهم زنان را بیشتر کرده و مردان حق اعتراض ندارند؟ چون مردان توان پول درآوردنشان بیشتر است و جنس ضمختی دارند اما زنان ظریف ترند و باید بیشتر مورد حمایت باشند، به فرمایش امام علی علیه السلام: المرأة ريحانه ليست بقهرمانه، زن گل است نه پهلوان
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است. دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
4_5852538083542566066.m4a
43.04M
اگر توحید لازمه ورود به بهشت است ما چقدر موحدیم؟
دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
چرا دیه زنان نصف مردان است
---------------------------------------------------
اینکه دیه زنان نصف مردان است باز بخاطر آنست که خسارت اقتصادی ناشی از قتل یک.مرد برای خانواده او معمولا بیش از قتل یک زن است و دیه جبران.نسبی خسارت اقتصادی ناشی از قتل است نه خونبها! زیرا خونبها کلمه ای فارسی است که اشتباها در ترجمه کلمه دیه بکار رفته است.
در واقع دیه مرد مقتول را که بیشتر است به خود او نمی دهند بلکه به خانواده اش میدهند که وقتی دوبرابر باشد در واقع سهم مالی زن بیشتر شده و همچنین دیه زن را که کمتر است به خود او نمی دهند بلکه به خانواده اش میدهند و بنابراین مرد سهم مالی کمتری خواهد داشت. همه اینها برای حمایت مالی از زن است.
می گویند شخصی به دوستش گفت من خواب دیدم قیامت شده و من و تو را حاضر کردند. سپس من را در چاه لجن و تو را در چاه عسل فرو بردند. دوستش خوشحال شد و گفت دیدی من وضعم بهتر است؟ اولی گفت حالا بقیه اش را گوش کن. ما دو تا را از چاه ها بیرون آوردند و گفتند حالا همدیگر را لیس بزنید.
این است حکایت تفاوت دیه و ارث مرد و زن.
و اینست شاهکار خدا که احکامی داده که مردان بدون آنکه احساس ظلم کنند و اعتراض کنند به سهم.مالی بیشتر برای زنان راضی هستند و جیکشان هم در نمی آید.
در حالیکه زنان قبل از اسلام ارث که نمی بردند هیچ، خودشان هم به عنوان دیه رد و بدل می شدند و یا جزو ارثیه بودند و قرنها مردان به این وضع خو کرده بودند.
ببینید چطور اسلام حکیمانه کار کرده است
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است. دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
خداباوری و کهن الگو در دیدگاه یونگ.pdf
212.5K
خداباوری و کهن الگو در دیدگاه یونگ.pdf
دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
4_5983191435363483695.pdf
120.9K
از انتقاداتی که به اسلام وارد شده تفاوت وزن شهادت زن و مرد در دادگاه است در این فایل دلایل علمی این تفاوت را بیان کرده ایم. البته در مواردی فقط شهادت زن پذیرفته است نه مرد.
https://eitaa.com/SAmarashi
1Dsm-مرعشی.wma
10.76M
چرا از نظر علمی همجنسگرایی یک بیماری است؟ لطفابا هندزفری گوش دهید.
کانال دکتر مرعشی پزشک، متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
4_330357949421584424.pdf
662.3K
چرا اسلام برای مردان چندهمسری را مجاز شمرده؟ پاسخی جامع از دیدگاه زیست شناختی، روانشناختی، جمعیت شناسی، حقوقی و دینی
دکتر مرعشی
کانال مباحث علمی و معرفتی
https://eitaa.com/SAmarashi
دکتر سید علی مرعشی
پزشک متخصص روانشناسی
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
مدتی است مطلبی تحت عنوان اخلاق و آسیب های اجتماعی، به عنوان بخشی از سخنرانی یک مدرس فلسفه در فضای مجازی منتشر می شود، متن این مطلب و پاسخی مهمی را که به آن داده شده از نظر می گذرانیم:
✅ مدت هاست در هر جمع و گروهی این سوال طرح می شود که:
1️⃣ چرا در ایران اختلاس و رشوه زیاد است؟
2️⃣ چرا تهمت فراوان است؟
3️⃣ چرا دروغ بی شمار است؟
4️⃣ چرا زیرآب زنی در کار و خیانت در شغل و فساد در خانواده افزون شده است؟
5️⃣ چرا جوانان به مواد مخدر روی اورده اند؟
6️⃣ چرا رابطههای آنچنانی رواج یافته؟
7️⃣ چرا میزان تصادفات رانندگی زیاد شده؟
8️⃣ چرا دعواهای خانگی و خیابانی و چاقو کشی و قتل و جنایت و تجاوز روز به روز بیشتر میشود؟
9️⃣ چرا تحمل ایرانیها کم شده؟
🔟 چرا فحش زیاد شده؟
⏪ چرا هر کس که سفری به اروپا می کند میگوید آنجا احترام دیده و در ایران بیاحترامی؟
چرا و چرا؟؟
⏺ مگر از صبح تا شب نوای دین از صدا و سیما به گوش نمیرسد؟
⏺ مگر هر هفته در کل کشور نماز جمعه برگزار نمیشود؟
⏺ مگر این همه مداح و سخنران که شب و روز از خدا و پیغمبر میگویند کم است؟
⏪ پس چرا مشکلات اخلاقی جامعه روز به روز اسفناکتر و فجیعتر میشود؟؟
خلاصه: چرا جامعه ایران از اخلاق دور شده است؟
پاسخ این همه سوال فقط یک عبارت است:
🔴 ابهام از آینده و اخلاقی زیستن 🔴
❇️ در دهۀ 1960 تعدادی از روانشناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مركز شبانه روزی تأسیس كردند.
در این مركز، نوجوانان 19-12 سال آموزش میدیدند و زندگی میكردند. مدّت یک سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت و آزمایشهای مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت.
در طول این یک سال، هر نوجوان 3 وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعدهها، 800 گرم غذا میخورد.
پس از یک سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانهروزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیرهبندی شود.
شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از 800 گرم به 1200 گرم افزایش یافت.
هنگامی كه عملاً جیرهبندی را آغاز كردند، مصرف غذا از 1200 گرم به 1500 گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهار ساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از 5 كیلوگرم غذا میخوردند!
🔴 دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم میدیدند.
هنگامی كه مركز شبانهروزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف میكردند و نسبت به یكدیگر رابطهای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد.
🔴 در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و... به مرور زمان كمرنگ گشت.
⏪ آیندۀ مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و... آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای كاهش میدهد.
❇️ به طور مثال، در جامعهای كه همۀ افراد با هر تخصصی میتوانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخنچینی، چاپلوسی و... كمتر است.
✅ به طور كلی در جامعهای كه نیازهای اساسی انسانها در آن تأمین میشود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی میكنند.
⏪ پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
⏪ اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.
به جای صرف هزینههای بسیار برای دعاهای مستحب کمیل و ندبه و سخنرانیهای خسته کننده و مداحیهای سوزناک و خرج برای برپایی مجالس و همایشهای بی اثر؛ بهتر است این ثروت عمومی را به واجبات مردم یعنی مخصوصا ازدواج و شغل منتقل کنید.
✅ جوانی که شغل دارد و ازدواج کرده، با خوش بینی به آینده مینگرد و همین آرامش به او زندگی اخلاقی بهتری هدیه خواهد داد.
❇️ پس، لطفا مستحبات را کم کنید و به واجبات برسید.
و اما پاسخ:
متاسفانه بسیاری از مدعیان تفکرات فلسفی عادت کرده اند در خصوص مقولات روانشناسی و جامعه شناسی براساس حس عام (common sense) خود اظهار نظر کنند و برای این پدیده ها علت شناسی و چاره شناسی کنند بدون آنکه اساسا این پدیده ها را به شکل علمی شناخته باشند یا حتی اینگونه نظرات خود را مدلل به مقدمات عقلایی منطبق بر اصول منطق صوری کرده باشند. سازنده شبهه فوق از نمونه های بارز اینگونه متفلسفان است که متاسفانه رصد جریان کلی طیف متبوع وی حاکی از تمایل آنها به تضعیف قالب های مورد تایید دینی در جامعه است.
اینکه آیا مسائل اقتصادی در شادکامی تاثیر دارند یا نه واقعا موضوع ساده ای نیست که بتوان بدون استناد به منابع وحیانی یا پژوهش های عینی و فقط بر اساس حس عام راجع به آن نظر داد.
اگر ما به منابع دینی نگاه کنیم در
می یابیم که فقر از عوامل کفر و گسترش گناهان هست (الفقر اخ الکفر) اما عکس آن درست نبوده و الزاما ثروت و رفاه اجتماعی عامل شادکامی نیست هر چند ممکن است عامل شادی های سطحی باشد اما بنا به تعریف، سازه های شادکامی و شادی با هم متفاوت هستند، زیرا شادی را مثلا با یک بست تریاک هم می توان به دست آورد اما شادکامی عمیق تر از این حرفهاست. همچنین در قرآن سرگذشت اقوام زیادی را میبینیم که رفاه و تکنولوژی و شهرسازی عالی و ثروت داشته اند مانند قوم عاد و قوم فرعون و ... اما این سبب نشد که اهل اخلاق و هدایت و انصاف شوند. پس فقر عامل انحراف هست اما ثروت الزاما عامل هدایت نیست. و لذا جوامع مرفه بدون آموزش های اخلاقی و الهی و مواعظ انبیاء منحرف می شوند و انحرافاتشان هم خیلی خطرناک می شود. این مبنای دینی و تاریخی قضیه. اما مبنای علمی ماجرا هم همین را تایید می کند که در پست بعدی بر اساس <روانشناسی کمال> مطلب را توضیح خواهم داد. بعون الله تعالی.
اما آنچه امروز در جهان مشاهده می شود آنست که جوامع مرفه از چند چیز تهی شده اند یکی از خداپرستی دوم از نهادی به نام خانواده و سوم از انصاف نسبت به سایر ملت ها. و این سه نه تنها در این جوامع بحرانی به نام بحران اخلاق پدید آورده که خودشان به آن معترفند، بلکه شادکامی و سلامت معنوی آنها را نیز به شدت تهدید کرده است (علاقمندان می توانند برای دیدن مستندات این گزاره ها به کتاب بهداشت روان و نقش دین تالیف حقیر مراجعه بفرمایند).
برای مثال دکتر ملبیه نماینده نروژ (از کشورهای اسکاندیناوی که مرفه ترین کشورهای جهان هستند) در سازمان جهانی بهداشت در حدود 15 سال پیش ضمن قرائت گزارش وضعیت سلامت و اقدامات بی بدیل رفاهی در کشور خود چنین گفت: مردم من با وجود این همه رفاه احساس شوربختی می کنند!! (چیزی که محققین کشورش در پیمایش رضایت از زندگی جامعه نروژ به دست آورده بودند). همچنین با یک جستجوی ساده می توان در وبگاه های رسمی سوئد (از دیگر کشورهای حوزه اسکاندیناوی) دید که بالاترین آمار افسردگی و اضطراب جهان در این کشور است 44/3% کل جمعیت) و همچنین سوئد بالاترین آمار خودکشی و خودزنی جهان را داراست. در حالیکه آمار افسردگی در کل جهان 17 درصد و در ایران براساس اعلام وزارت بهداشت دولت اعتدال 13 درصد و در نمونه گیریهایی که ما خودمان انجام داده ایم 20 درصد و در بنگلادش که از فقیرترین کشورهای جهان است اوضاع سلامت روان خیلی بهتر از سوئد است. غربیها خودشان در منابع زیادی اعلام کرده اند که بررسی ها نشان داده است که افسردگی جوامعشان ناشی از اضطراب وجودی است که خود شامل سه جزء است یکی خلأ معنی (ناشی از بی خدایی) دوم خلأ اخلاق (ناشی از دور ماندن از نصایح پیامبران) و سوم ترس از مرگ (ناشی از بی اعتقادی به معاد)
واقعا امکان آن نیست که بحثی فنی به این سنگینی و دارای ظرافت و پیچیدگی را در فضای مجازی به خوبی ارائه کنیم و
واقعا بعید می دانم امثال این مدرس فلسفه به این ظرافت ها اعتنا داشته اند یا اگر داشته اند لذا در حسن نیتشان باید تردید روا داشت.
و اما ببینیم روانشناسان کمال چه می گویند:
آلپورت از روانشناسان کمال محسوب میشود که در جای سلامت روان بیشتر کمال و بلوغ روانشناختی را مورد بحث قرار میدهند، او بلوغ روانشناختی را مستلزم 7 مشخصه میداند که یکی از آنها برخورداری از فلسفه زندگی است، آلپورت توضیح میدهد که فلسفه زندگی خود شامل پایبندی به ارزشهای خاص، احساسات تمایزیافته مذهبی، وظیفه شناسی و وجدان نهادینه شده است، از نظر آلپورت فقدان این مشخصات از جمله فقدان دین باوری سبب حالتی میشود که به آن <زندگی بی معنی> گفته میشود، چنین فردی هم پوچ است هم نابالغ، او می تواند شادی های تخدیری و موقتی را با مصرف مواد مخدر، موسیقی، رقص و آواز و امثال ذالک تجربه کند اما سیر کلی خلق او به سمت افسردگی و ناشادی است، مدتی پیش چند ده یافته پژوهشی دال بر این ادعا را در آمفی تئاتر دانشکده برای دانشجویان و برخی همکاران عزیز ارائه نمودم، لذا شادی های سطحی کمکی به سلامت روان نمی کنند و لازم است انسان با پایبندی به ارزشهایی زندگی خود را معنی دار کند، البته پایبندی به ارزش های دینی کاملا این کارکرد را دارند و برخلاف آنها پایبندی به سایر ارزشهای غیردینی به ویژه در بحرانهای زندگی دیگر چنین کارکردی در جهت سلامت روان و معناداری زندگی و نجات از پوچی ندارند،
اسپرانگر ارزشهای زندگی را 6 نوع میداند: ارزشهای علمی، هنری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی، که آلپورت بر آن اساس پرسشنامه معروف و مهم خود را به نام سنجه ی ارزش های فردی ساخت، اما داده ها نشان میدهد که در بحران های زندگی مانند سوگ، جنگ، تهدید مرگ و امثال آن همه ارزش ها رنگ می بازند و نه تنها نمی توانند به زندگی معنا ببخشند بلکه خود بی معنا می شوند، مگر ارزشهای دینی نهادینه شده و درونی شده، یعنی ارزشهای دینی که خالصانه برای
خدا و نه برای مطامع دنیا پذیرفته شده باشند، که آلپورت اولی را تدین درونی و دومی را تدین بیرونی نامیده است (اخلاص و ریا)
تصور کنیم شخصی به ما مراجعه کرده و از احساس پوچی و بی معنایی شکایت دارد، ما او را تشویق کردیم که به دنبال ارزشهایی برود، مثلا قهرمانی ورزشی (ارزش اجتماعی) یا هنرمند شدن، یا پولدار شدن (ارزش اقتصادی)، این توصیه ها واقعا در ابتدا اثر دارد و فرد را از پوچی و بی هدفی به سمت معناداری می کشاند، اما اگر در خلال مسیر جایی آزمایش فرد را به دست او بدهند و بگویند چند صباح دیگر بیشتر زنده نیستی اکثر افراد دوباره به پوچی برمی گردند مگر افرادی که از پشتوانه ارزشهای دینی درونی قوی برخوردار باشند، افرادی که فلسفه حیات و مرگ برایشان روشن شده باشد و بدانند از کجا آمده اند و به کجا می روند؟ لذا تاجر پولدار بی دین معمولا با خبر مرگ قریب الوقوع خود متزلزل شده و شاید دستور توقف فعالیت اقتصادی را بدهد، اما تاجر دیندار با خبر مرگ خود احتمالا دستور تسریع فعالیت ها را می دهد تا بتواند در این فرصت باقیمانده پول بیشتری در جهت اهداف اخروی خود هزینه نماید، او در روزهای باقیمانده عمر حتی هدفمندتر از گذشته نیز می گردد
ممکن است این سوال پیش آید که آیا هرگونه پایبندی دینی چنین کارکردی دارد؟ مثلا ادیان غیرالهی مانند بودائیسم؟ پاسخ آنست که خیر، تدین را از یک نظر می توان به تدین سلامتی بخش و بیماریزا تقسیم کرد، که در کتاب بهداشت روان و نقش دین برای تمیز این دو 28 مشخصه را نقل کرده ام، براساس این مشخصات 28 گانه که در نظریات و پژوهشهای روانشناسان غیرمسلمان آمده کاملا روشن می شود که در میان تمامی ادیان الهی و غیرالهی، تحریف شده و تحریف نشده فقط اسلام اصیل اهل بیت علیهم السلام این مشخصات را داراست (که در کتاب فوق الذکر به تفصیل بحث کرده ام)، و البته فرد مسلمان نیز به شرطی از مزایای سلامتی بخش دین بهره مند می شود و به بلوغ روانشناختی می رسد که فهم او از اسلام با لحاظ این مشخصات باشد.
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است
https://eitaa.com/SAmarashi
متن زیارت حضرت فاطمه
سلام الله علیها
،
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ
فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً
وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ
وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ
فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ
إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا
لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ
أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ
وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَی رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْقَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ
سَاخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ
مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ
مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ
مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ
مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ
مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ
وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً
🌹آن گاه بر رسول خدا و ائمه طاهرين (ص) صلوات بفرستید.
آمین فرشتگان به دعای رسولالله صلّیالله علیه وآله درباره زهرای مرضیه سلاماللهعلیها👇
👈 عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:
وَ أَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ ... وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا
وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَيْتَهَا، وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا، وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا، وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا، وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا، وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا، وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ، وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ
فَلَا تَزَالُ بَعْدِي مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً بَاكِيَةً تَتَذَكَّرُ انْقِطَاعَ الْوَحْيِ عَنْ بَيْتِهَا مَرَّةً وَ تَتَذَكَّرُ فِرَاقِي أُخْرَى
وَ تَسْتَوْحِشُ إِذَا جَنَّهَا اللَّيْلُ لِفَقْدِ صَوْتِيَ الَّذِي كَانَتْ تَسْتَمِعُ إِلَيْهِ إِذَا تَهَجَّدْتُ بِالْقُرْآنِ
ثُمَّ تَرَى نَفْسَهَا ذَلِيلَةً بَعْدَ أَنْ كَانَتْ فِي أَيَّامِ أَبِيهَا عَزِيزَةً فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْنِسُهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ بِالْمَلَائِكَةِ، فَنَادَتْهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ:
يَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ، يَا فَاطِمَةُ! اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِين
ثُمَّ يَبْتَدِئُ بِهَا الْوَجَعُ فَتَمْرَضُ، فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ تُمَرِّضُهَا وَ تُؤْنِسُهَا فِي عِلَّتِهَا
فَتَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ: «يَا رَبِّ، إِنِّي سَئِمْتُ الْحَيَاةَ وَ تَبَرَّمْتُ بِأَهْلِ الدُّنْيَا فَأَلْحِقْنِي بِأَبِي»، فَيُلْحِقُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِي، فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَةً
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ:
«اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا، وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا، وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا، وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا»
فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين.
(امالی صدوق ، ص114)
💠رسولخدا صلّیالله علیه وآله فرمود:
◾️در مورد دخترم فاطمه علیهاالسلام، هنگامی که او را دیدم، به یادم آمد آنچه پس از من با او انجام میشود.
خواری به خانهاش داخل میشود
حرمتش زیر پا میرود
حقّش غصب میشود
از ارثش منع می گردد
پهلویش شکسته میشود
و جنینش سقط میگردد
وی فریاد میزند:
یا محمّداه! و جوابی شنیده نمیشود
استغاثه میکند و کمک میجوید
امّا کسی به دادش نمیرسد
وی همواره پس از من محزون، پریشان و گریان خواهد بود
یک بار به یاد میآورد که وحی از خانهاش قطع شده است
یک بار به یاد جدایی از من میافتد
شب هنگام که میشود صدای مرا در حالی که با تلاوت قرآن تهجّد میکردم نمیشنود
پس خودش را بعد از آن که در زمان حیات پدرش عزیز بود، خوار مییابد
در این هنگام خداوند متعال، فرشتگان را مونس او میکند
پس فرشتگان به همان گونه که به مریم دختر عمران خطاب میشد، به فاطمه علیهاالسلام خطاب میکنند که:
ای فاطمه! «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ»
و نیز خطاب میکنند که:
ای فاطمه! «اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِين»
بیماری او آغاز میشود و خداوند مریم دختر عمران را به نزدش میفرستد تا از او پرستاری کند و در بیماری انیس او باشد
در این هنگام چنین ندا میکند:
«پروردگارا! من از زندگی خسته شدهام، و از اهل دنیا دلتنگم، مرا به پدرم ملحق کن»
پس خداوند او را به من ملحق میکند، و او نخستین کسی از اهل بیتم میباشد که به من ملحق خواهد شد
وی در حالی بر من وارد میشود که محزون، پریشان، و غمناک است، مال او را غصب کردهاند و وی را کشتهاند
در این هنگام می گویم:
«بارالها، لعنت کن کسی را که بر او ظلم کرد
و کیفر ده کسی که حقّش را غصب نمود
و خوار کن کسی که او را خوار کرد
و در آتش جهنّمت جاویدان نگاه دار آن کس که به پهلویش ضربه زد تا فرزندش را سقط نمود»
پس در این هنگام فرشتگان آمین می گویند.
برده داری در اسلام چرا؟.pdf
10.85M
برده داری در اسلام چرا؟
کانال علمی معرفتی دکتر مرعشی عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
لطفا این فایل را به ترتیب شماره صفحه مطالعه بفرمایید نه به ترتیب چینش صفحات
https://eitaa.com/SAmarashi
یک استدلال ویرانگر از قرآن.pdf
199.1K
یک استدلال ویرانگر از قرآن در رد پیدایش تصادفی موجودات زنده
کانال مباحث علمی و معرفتی دکتر مرعشی پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
سوال یک دانشجو: سلام استاد آیا بیگ بنگ منشاء جهان هستی است؟
سلام بیگ بنگ یا انفجار بزرگ در یک گوی کوچکی از جنس ماده و انرژی بسیار متراکم رخ داده که اندازه اش تقریبا معادل یک نخود بوده (و روایات اسلامی هم این را تایید می کنند) استیفن هاوکینگ در پاسخ به این سوال که این گوی کوچک از کجا آمده می گوید این گوی از "هیچ" به وجود آمده، وقتی از او سوال میشود که منظورت از هیچ دقیقا چیست می گوید منظورم خلاء است، خلاء هم به معنای یک میدان فضا-زمان است، جمله هاوکینگ دقیقا این است: افت و خیز خلاء سبب پیدایش ماده و انرژی اولیه برای بیگ بنگ شده است، پس تا اینجا دانستیم که ابتدا یک موجودی (دقت کنید) به نام خلاء یا هیچ یا میدان فضا-زمان وجود داشته که نوساندار بوده است، این موجود هیچ واقعی نیست فقط اسمش را گذاشته اند هیچ! این موجود نوساندار از کجا آمده؟ آیا همیشه بوده؟ اگر همیشه بوده، آیا همیشه نوساندار بوده یا از یک جایی به بعد تصمیم گرفته نوساندار شود؟😊 هاوکینگ می گوید قوانین فیزیک مانند جاذبه عمومی سبب می شوند که جهان از هیچ!! ایجاد شود، مثلا قوانین فیزیک سبب شده اند که میدان فضا-زمان نوساندار باشد، نکته این است که اگر علت این نوسانات قوانین فیزیک هستند و قوانین فیزیک ثابت اند پس میدان یا همان خلاء نمی تواند که هم باشد و هم نوسان نداشته باشد،
نکته بعد این است که اگر قرار است نوسان میدان یا خلاء سبب ایجاد ماده و انرژی برای بیگ بنگ گردد، پس از هر زمانی که میدان فضا-زمان وجود داشته بایستی ماده و انرژی هم وجود می داشته، یعنی قوانین فیزیک و همچنین میدان فضا-زمان نمی توانند تصمیم بگیرند که ماده و انرژی ایجاد کنند یا نکنند، اینکه ظهور ماده و انرژی نقطه آغاز دارد نشان می دهد که قوانین فیزیک و میدان فضا-زمان مستقل نبوده و از جایی تدبیر می شوند، جایی که قدرت تصمیم گیری دارد،
از اینها گذشته چون میدان فضا-زمان نوساندار است هر کدام از نوسانهای آن نمی تواند بعد از بی نهایت نوسان قبلی رخ داده باشد و گرنه هرگز نوبت به آن نوسان معین نمی رسید، بنابراین میدان فضا-زمان از ازل نبوده و بلکه سابقه نیستی دارد، با این حساب هاوکینگ مجبور است توضیح دهد که میدان فضا-زمان یا همان به اصطلاح هیچ که واقعا هیچ نیست خودش از کجا آمده؟ اگر هاوکینگ باز هم بخواهد ایجاد این میدان را به موجود متغیر دیگری نسبت دهد باز باید توضیح دهد که آن موجود قبلی را چه چیز ایجاد کرده و این سلسله را تا بی نهایت نمی تواند به عقب ببرد چون در اینصورت هرگز نباید نوبت حلقه آخر این زنجیره میشد که می بینیم شده، پس هاوکینگ چاره ای ندارد جز آنکه اعتراف کند این زنجیره یک نقطه ابتدا دارد که خودش متغیر نیست، به زبان دیگر موجودات متغیر را موجودی نامتغیر ایجاد کرده است که چون نامتغیر است سابقه نیستی ندارد و ازلی است، این موجود که دیگر نه ماده است نه انرژی و نه میدان نوساندار، نه زمان بر او می گذرد و نه مکانها او را دربرمی گیرد، همان خدا است با تعریف دینی اش
کیش و مات
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است.
دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
🏴مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم..
همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم...
🏴داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میكرد
تا كه برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم...
🏴بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسله ی آل عبا ریخت بهم...
🏴ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یك ضربه ی پا ریخت بهم..
🏴گُر گرفته بدنِ فاطمه،ای در بس كن
وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم...
🏴رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم
دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم...
🏴شدتِ ضربه چنان بود كه سر خورد به در
رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم..
🏴پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد
گیسوانِ پسرش كرب و بلا ریخت بهم..
🏴مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم...
◾️آجرک الله یا بقیت الله...
با سلام به علاقمندان روانشناسی اسلامی
ما هنوز در ابتدای تاسیس علم دینی (علم به معنای science) به طور عام و روانشناسی اسلامی به طور خاص هستیم، مبانی فلسفی، نظری و پژوهشی ما هنوز جای چکش کاری بسیار زیادی دارد تا به پختگی مطلوب برسد، عجله در چیدن میوه کال درختی که تازه کاشته ایم به معنای نابود کردن این ثمره است، اگر روش های ناپخته به نام دین عرضه شوند دین نیز آسیب می بیند، بنده با آنکه عمیقا معتقدم که نظریات غربی پایه ایدئولوژیک داشته و مسمومند و ما باید روزی از آنها خلاص شویم، عمیقا از روانشناسی اسلامی دفاع می کنم و باکی از تقابل و حتی صدمه دیدن در راه روانشناسی اسلامی نداشته ام و از سال 82 تا کنون مشغول به آن هستم و پژوهش های متعددی را در این زمینه انجام داده یا هدایت کرده ام و خود را از قدیمی های این مبحث می پندارم، اما تاکنون ادعای مرکز روان درمانی اسلامی نداشته ام، هر چند به صورت جسته و گریخته در بیماران کاملا مستعد آن هم با احتیاط و به صورت پارشیال و جزئی از آموزه های دینی بهره می برم،
عزیزان! ما باید ابتدا مبانی فلسفی و نظری خود را خوب چکش کاری کنیم، در روش شناسی خود پخته شویم، حجم پژوهش های خود را بیافزاییم، روش های مداخله ای متعددی را در نمونه های محدود آزمون کنیم، آنها را پس از بارها و بارها امتحان اصلاح نماییم، و تا خوب پخته نشده ایم ادعایی نکنیم که در آن بمانیم، وگرنه خدای ناکرده بجای خدمت به دین خدا، به آن آسیب می زنیم و شاید کار به جایی برسد که دیگران هم که می خواهند با تامل و متانت کار را به پیش برند کار برایشان بسیار سخت شود،
من واقعا وقتی می شنوم که فلان کارگاه آموزشی رواندرمانی اسلامی دایر شده یا فلان مرکز مشاوره و رواندرمانی اسلامی بیمار و کارورز می پذیرد بدون تعارف تنم می لرزد، نه از اینکه موج روانشناسی اسلامی در حال فراگیر شدن است، که آن مایه مسرت و مباهات است، بلکه از اینکه چیزی به نام روانشناسی اسلامی به جامعه عرضه شود که در جامعه تولید مقاومت و طرد و لجاجت نماید و آنگاه که کارهای پخته فراهم شد دیگر پذیرشی نباشد
دوستان همراه! ما الان در مرحله مطالعات نظری و پژوهش و پایلوت هستیم و با مرحله "کاربردی" روانشناسی اسلامی فاصله بسیار داریم،
به ویژه به دوستان جوان خود توصیه می کنم:
هیجان زدگی و عجله را کنار بگذاریم و مدتی صبر کنیم و بی سروصدا کار نظری و پژوهشی و آزمایش های محدود انجام دهیم
ما راه درازی تا حصول نتیجه در پیش داریم
کانال علمی و معرفتی دکتر مرعشی، پزشک، متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi
نظریه شخصیت توحیدی.pdf
315.5K
نظریه شخصیت توحیدی در قرآن
بریده ای از کتاب درسنامه روانشناسی اسلامی (آماده چاپ)
دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
https://eitaa.com/SAmarashi