▫️ *کمیسیون حکمرانی* سازمانی اتاق بازرگانی تهران منتشر کرد ▪️ *راهنمای اتاق بازرگانی بین‌المللی* پیرامون *تعارض منافع* به موسسات تجاری 🔺 براساس اعلام مریم فدایی، معاون امور کمیسیون‌ها و هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، سند راهنمای اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) پیرامون *تعارض منافع* به موسسه‌های تجاری توسط کمیسیون حکمرانی سازمانی اتاق تهران ترجمه و منتشر شد. این کتاب در سایت اتاق تهران برای مطالعه فعالان اقتصادی در دسترس قرار گرفته است. 👈 بیشتر بخوانید: https://news.tccim.ir/story?nid=78246 👈 دریافت سند راهنما: https://service.tccim.ir/journal?pid=218&cat=3

کتاب « *مدیریت مبتنی بر نتایج* ؛ مفاهیم، رهیافت ها، کاربست ها» به همت # *مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی ایران* منتشر شد. نویسنده: *ارغوان فرزین معتمد* ... از سخن آغازین کتاب نوشته *صمد حسن زاده* ؛ *رئیس اتاق ایران* : « *اتاق ایران* در راستای فراهم آوردن *موجبات رشد و توسعه اقتصاد کشور* از طریق تبادل افکار، بیان آرا و عقاید مدیران #صنعتی ، #معدنی ، #کشاورزی و #بازرگانی ؛ وظیفه خود می‌داند تا به منظور ارتقای دیدگاه و دانش اعضا، در خصوص *توسعه نظریه‌های مدیریتی* نیز اقدام نماید. به همین منظور یکی از اقدامات مرکز پژوهش های اتاق ایران، تقویت دانش اعضا و ایجاد زمینه‌های اجرایی ساختن یکی از روشهای مدیریتی با عنوان *مدیریت مبتنی بر نتایج* بوده است که در بسیاری از سازمان‌ها با ماهیت توسعه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این هدف، مرکز پژوهش‌های اتاق ایران برگزاری دوره‌های مدیریت مبتنی بر نتایج را از ابتدای سال ۱۴۰۲ آغاز کرده است. در همین مسیر، تدوین کتاب پیش رو به منظور آشنایی با مفاهیم مدیریت مبتنی بر نتایج و کاربست‌های آن از دیگر اقدامات مرکز پژوهشهای اتاق بوده است.» ... *نسخه pdf کتاب* در پیوند زیر تقدیم می‌شود👇 https://research.chambertrust.ir/0413-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA/041301-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9/item/1631-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%86%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%9B-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%D8%8C-%D8%B1%D9%87%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7.html

🔲⭕️ *دولت ایران گرفتار سارکوپینا شده است! [* مجتبی لشکربلوکی](https://t.me/Dr_Lashkarbolouki) در علم پزشکی پدیده ای هست به نام سارکوپینا. به زبان ساده یعنی از دست رفتن و کاهش ماهیچه‌ها. گفته می شود کمابیش انسان‌ها بعد از ۴۰ سالگی سالانه حدود یک درصد از حجم ماهیچه‌هایشان را از دست می‌دهند. با ضعف بافت ماهیچه ها ممکن است وزن شما تغییر نکند. حتی لاغر هم نشوید، اتفاقی که می افتد این است که نسبت عضله به چربی و استخوان کاهش پیدا می کند و شما تبدیل می شوید به پوست، چربی و استخوان و اندکی ماهیچه (عضله)! به همین خاطر افراد مسن مستعد زمین‌خوردن و شکستگی می‌شوند. حالا این چه ربطی دارد به دولت؟ توضیح می دهم. فقط قبلش را بگویم که منظورم از دولت، قوه مجریه نیست بلکه کل سازوکار اداره کشور یعنی کل نظام حکمرانی است. دولت ما نشانه های سارکوپینا را دارد. *☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی* وقتی روی کاغذ نگاه می کنیم تمام وزارت خانه ها، نهادها و سازمان ها -مشابه آنچه در کشورهای پیشرفته وجود دارد- را داریم. در روی کاغذ ساختار نظام حکمرانی ما تفاوت جدی ای با بقیه کشورها ندارد. (ساختار دولت می شود همان اسکلت استخوانی در بدن). برای اینکه اسکلت استخوانی به حرکت در بیاید و کار کند نیاز به نیروی انسانی با انگیزه، شایسته و کاردان داریم. وقتی به نیروی انسانی نگاه می کنیم متوجه می شویم سرجمع و از نظر تعدادی، کارکنان دولت کم نیستند. مساله چیست؟ ما ساختارها را روی کاغذ ایجاد کرده ایم، نیروی انسانی هم به وفور به این ساختار تزریق کرده ایم. اما این ترکیب تبدیل شده به موجودی که گرفتار سارکوپینا است. استخوان دارد. چربی به وفور دارد. عضله ای برای حرکت ندارد. سه مثال بزنم: یکی از بزرگ ترین نهادهای دولتی، آموزش و پرورش است اما معدل دانش آموزان ما در رشته های ریاضی، تجربی، انسانی به ترتیب برابر است با ۱۱.۸، ۱۲ و ۹.۱۳!! افتضاح است نه؟ باهوش ترین فرزندان این سرزمین پزشکی می خوانند اما همچنان از کمبود پزشکان متخصص رنج می بریم. روی میلیاردها مترمکعب گاز و میلیاردها بشکه نفت می خوابیم و بلند می شویم، اما زمستان بی گازیم و تابستان بی برق. این نظام حکمرانی شده است چربی و استخوان که توان راه رفتن و حل مساله ندارد. چرا؟ فعلا به دنبال دلایل پیچیده نمی رویم به سه دلیل مشهود بسنده می کنم: ۱) مهاجرت نخبگان از ایران به خارج؛ فقط کافیست آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران را امروز در گوگل سرچ کنید. ۲) عزیمت شایستگان از دولت به بخش خصوصی: فرض کنید نخبه ای مهاجرت نکند و بخواهد سالم زندگی کند. دو گزینه پیش رو دارد: با حقوق دولتی کار کند و در عین حال از رانت های دولتی استفاده نکند و در عین حال پاسخگوی ۱۶ نهاد نظارتی و امنیتی و بازرسی باشد در برابر گزینه دیگر که در بخش خصوصی کار کند و حقوق بالاتر دریافت کند و به هیچ نهادی هم پاسخ گو نباشد. شما کدام را انتخاب می کنید؟ ۳) ممانعت از حضور نخبگان: حالا فرض کنید که نخبه ای مهاجرت از ایران و عزیمت از دولت را انتخاب نکند، با پدیده شوم تری مواجه می شود به نام ممانعت. یکی را به این خاطر که در خارج درس خوانده می بریم زیر ذره بین. دیگری چون هم حزبی و هم شهری ما نیست. سومی به این خاطر که ده سال پیش در اعتراضات شرکت داشته. چهارمی به این خاطر که فرزندش مقیم کشور دیگری است. پنجمی به این خاطر که رفتار همسرش به سلیقه ما نمی خورد و این داستان شوم ادامه دارد. آن اندک عضله ای هم که باقی مانده درگیر بروکراسی های دست و پاگیر، مافیای قدرت، ائتلاف های توزیع منافع شده و عملا به سکوت و سکون و رکود کشیده شده. نگران آنم نظام حکمرانی آنقدر ناتوان شود که توان بهبود خودش را هم نداشته باشد و حتی نتواند نسل جدیدی از حکمرانان را پرورش دهد. همه دولت ها از چپ و راست با شعار جوان گرایی می آیند و آخرش یا دوباره در دام کهن سالاری می افتیم و یا در دام خام سالاری (جوانان قدکوتاه مدعی که یک شبه به مقامات می رسند) نظام حکمرانی ما پوست شده و استخوان و مقدار زیادی چربی. استخوان یعنی همین ساختاری که با سازمان های عریض و طویل درست کرده ایم. عزم وجود دارد. عضله وجود ندارد. نمی توانیم مساله حل کنیم. به همین خاطر نمی توانیم ناترازی ها را حل کنیم. ناترازی های آب، انرژی، بودجه و هفت هشت ناترازی دیگر که ریشه در چند ناترازی بزرگ تر دارند که یکی از بزرگ ترین آن ها این است: ناترازی بین ظرفیت حکمرانی (عضله) مورد نیاز و ظرفیت موجود نظام حکمرانی برای حل مسایل کشور. تحلیل گرانی که هر روز بر طبل ناترازی ها می کوبند به این سوال جواب بدهند که دولت با چه ظرفیتی می خواهد این ناترازی ها را برطرف کند؟ *این یک ناترازی نیست، یک ابرناترازی است.* در زمان ضعف بروکراسی، باید رفت سراغ نتوکراسی؛ حکمرانی شبکه ای و ائتلاف های مساله‌محورِ موقت بخش مردمی با دولت برای حل مسایل ملی. @Dr_Lashkarbolouki

پوستر فراخوان تجارب موفق حوزه زنان روستایی و عشایری

ای عاشقان دنیا دنیا وفا ندارد مرگ است آخر كار، چون و چرا ندارد هر درد را دوائیست جز مرگ خانمان سوز این درد ِ ناگهانی هرگز دوا ندارد داری هزار خانه، بنگر به خانۀ قبر این خانۀ من و توست، ما و شما ندارد تیر اجل به هر شكل، روزی سراغت آید این تیر سر نوشت است، دید خطا ندارد یك روز امیر بودن، یك روز اسیر بودن پیك اجل چو آید، شاه و گدا ندارد شادی مجو ز دنیا، دار غم است اینجا جز قصۀ غم انگیز، این غم‌سرا ندارد هر جا گل است و گلزار، غرق صفاست آنجا باغی كه گل ندارد، هرگز صفا ندارد بر شادی دو روز دنیا مَبند دل را دنیا به جز بلا و جور و جفا ندارد هر كس ستم نماید، بیند سزای كارش چوب خدا به هر شكل، هرگز صدا ندارد التماس دعا

دستورالعمل حقوق ومزایای دهیاران

*فریدون مشیری* : *یاد من باشد* فردا دم صبح *جور دیگر باشم* بد نگویم به هوا، آب ، زمین *مهربان باشم، با مردم شهر* و فراموش کنم، هر چه گذشت *خانه ی دل، بتکانم از غم* و به دستمالی از جنس گذشت ، بزدایم دیگر، *تار کدورت، از دل* مشت را باز کنم، تا که دستی گردد و به *لبخندی خوش* دست در دست زمان بگذارم یاد من باشد فردا دم صبح به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم و به انگشت نخی خواهم بست تا فراموش، نگردد فردا *زندگی شیرین است* ، *زندگی باید کرد* ! *گرچه دیر است ولی* کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ، شاید به سلامت ز سفر برگردد *بذر امید بکارم، در دل* *لحظه را در یابم* من به *بازار محبت* بروم فردا صبح مهربانی خودم، عرضه کنم یک بغل عشق از آنجا بخرم یاد من باشد فردا حتما به *سلامی* ، دل همسایه ی خود شاد کنم بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در چشم بر کوچه بدوزم با شوق تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل ما را با خود و بدانم دیگر *قهر* هم *چیز بدیست* یاد من باشد فردا حتما باور این را بکنم، که *دگر فرصت نیست* ! و بدانم که اگر دیر کنم ، مهلتی نیست مرا و بدانم که *شبی خواهم رفت* و شبی هست، که نیست!!!