ب- چالشهای اجتماعی-فرهنگی در بخش منابع طبیعی
1- ضعف سرمایه اجتماعی (بدلایل مختلف، سرمایه اجتماعی در ایران، به تدریج ضعیف شده است) و در نتیجه تشدید شکاف بی اعتمادی (بی اعتمادی مردم به دولتیها و از طرف دیگر، بی اعتمادی دولتیها به مردم و بخش خصوصی بدلیل ترس از تغییر کاربریها و زمین خواریها و نظایر آن)، ضعیف شدن روحیه همدلی و مسئولیت پذیری و در نتیجه، کاهش انگیزه مشارکت در بین آحاد مردم و بهره برداران محلی و افزایش بی تفاوتی مردم در خصوص حفظ منابع طبیعی و محیط زیست که سبب تشدید معضلاتی چون تخریب سرزمین و بروز آتش سوزی عمدی در جنگلها و مراتع میشود.
2- جهل و ناآگاهی بعضی از بهره برداران که سبب بهره برداری بی رویه و غیراصولی از جنگلها و مراتع و منابع آب و خاک شده و باعث تشدید پدیده تخریب سرزمین و بروز معضلاتی نظیر فرسایش خاک، وقوع زمین لغزش، بروز سیل و خسارات جانی و مالی ناشی از آن، هجوم ریزگردها و به خطر افتادن سلامت انسانها و همچنین ناپایداری و تعطیلی برخی کسبوکارها میشود.
3- ضعف آگاهی عمومی در خصوص نقش و اهمیت منابع طبیعی و محیط زیست و بی اطلاعی از "خدمات اکوسیستمی" و ارزش های بازاری (تجاری) و غیربازاری (غیرتجاری) آنها و در نتیجه، اکثرا، کم توجهی مردم به لزوم و ضرورت حفظ منابع طبیعی ذیقیمت و حیاتی (منابعی که امانت آیندگان است در نزد ما).
4- بی اعتمادی به مردم و بهره برداران محلی و ضعف استفاده از ظرفیت آنها در زمینه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی (کم توجهی به رویکرد "قُرُقهای بومی " که در سطح جهانی بسیار موفق بوده است)
5- افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی مردم (بعنپوان مثال، افزایش سطح بهداشت فردی و عمومی و لزوم مصرف بیشتر آب و سایر منابع) و غلبه برخی رویکردهای مصرف گرایی و مُد پرستی که سبب افزایش مصرف و افزایش فشار بر منابع طبیعی و به تدریج، تخریب محیط زیست شده است.
ج- چالشهای اقتصادی در بخش منابع طبیعی
1- غلبه اقتصاد نفتی و رانتی و استفاده ناکارآمد از درآمدهای نفتی (با نگاهی شتابزده) برای توسعه کشور که بیشتر بدنبال تحقق رشد اقتصادی از طریق توسعه زیرساختها و اجرای پروژههای عمرانی بزرگ (توسعه فیزیکی) است و به سایر ابعاد توسعه (توسعه انسانی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نهادی و محیط زیستی) کمتر توجه می کند.
2- غلبه اقتصاد رانتی و فساد ناشی از آن و در نتیجه ایجاد انگیزه برای افراد طماع و سودجو در حوزههای مختلف زمین خواری، کوه خواری (معدن کاوی بی رویه)، جنگل خواری، تصرف ساحل دریا، تغییر کاربری در اراضی جنگلی و مرتعی (بعنوان مثال، ویلاسازی و یا ساخت خانه دوم توسط بعضیها که سبب تغییر شرائط محیطی و همچنین تغییر شرائط فرهنگی و اجتماعی میشوند).
3- شرائط بد اقتصادی کشور (کاهش ارزش پول ملی، تورم، گرانی، تحریمهای سیاسی و اقتصادی و مالی و ...) و نیاز نیازمندان که یکی از انگیزههای اصلی تخریب سرزمین است (بر اساس آمارهای رسمی موجود، بیش از 7 دهک جامعه زیرخط فقر زندگی میکنند).
4- بهره برداری بی رویه و غیراصولی از معادن و تخریب سرزمین (تخریب عرصههای جنگلی و مرتعی) به بهانه اشتغالزایی از طریق اجرای عملیات اکتشاف و بهره برداری از معادن (عدم همخوانی و سازگاری قوانین مرتبط با معادن با قوانین حفاظت از منابع طبیعی بدلیل برخی لابیهای افراد با نفوذ و ثروتمند و قدرتمند) و همچنین خام فروشی و صادرات مواد معدنی و کم توجهی به احیای اراضی تخریب شده پس از اتمام عملیات اکتشاف و بهره برداری از معادن.
5- کم توجهی به ظرفیت بخش خصوصی در زمینه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی (کم توجهی به رویکردهای نوین نظیر " پرداخت برای بهره مندی از خدمات اکوسیستمی" PES و استفاده ناقص و نادرست از ظرفیت مسئولیت اجتماعی بنگاهها CSR )
انتظار میرود که دولت چهاردهم، از انجام کارهای صوری و نمایشی و شتابزده و عوام فریبانه اجتناب کند. در زمینه آگاهی بخشی، شفافیت، اعتمادسازی و تقویت سرمایه اجتماعی تلاش وافری . بی وقفه ای داشته باشد. به کنوانسیونها و معاهدات بین المللی در حوزه مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست پایبند باشد و بر اساس منطق کارشناسی و با استفاده از خِرد جمعی، تجربیات داخلی و خارجی و نیز استفاده درست از ظرفیت آحاد مردم، نهادهای مدنی و بخش خصوصی، توجه بیشتری به اصول و مبانی توسعه پایدار و بهره وری و تاب آوری داشته باشد و در جهت رفع مسائل و چالشهای اشاره شده، تلاش جدی و موثری داشته باشد.
به امید آبادی و آبادانی و شکوفایی سرزمین ایران و عزت و سربلندی همه ایرانیان.
#ما_همه_مسئولیم!
هدایت شده از رهپویان توسعه پایدار
▫️مروری بر چالشهای حکمروایی، اجتماعیفرهنگی و اقتصادی در منابع طبیعی
🔻مانع توسعه یا حافظ سرزمین
| سید ابوالفضل میرقاسمی |
◇وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان یک دستگاه اجرایی «مصرفکنندۀ منابع طبیعی» و متولی تأمین «امنیت غذایی»، نمیتواند در زمینۀ حفظ منابع طبیعی نقش جدی و مؤثری داشته باشد و بهتر است که بخش منابع طبیعی مستقل شده و از بدنۀ وزارت جهاد کشاورزی جدا شود.
گزارش کامل را در سایت «پیام ما» بخوانید.
#منابع_طبیعی #وزارت_جهاد #پیام_ما
@payamema
🛑 آلمانیها چگونه حکمرانی میکنند؟
✍️ دکتر محمود سریعالقلم
🔹آلمانیها چهار درس کلیدی به واسطه جنگ جهانی دوم آموختند:
۱. تسلط یک طرز تفکر در جامعه به بسیاری تصمیمهای اشتباه منجر میشود.
۲. وجود یک حزب فراگیر تنها به پوپولیسم منتهی میشود.
۳) بدون اجماع سازی میان دولت و ملت، جامعه روی رشد، پیشرفت و ثبات را نخواهد دید
۴. بدون مناظره در سطح جامعه نمیتوان به توسعه دست یافت.
◀ سیاستمداران آلمانی با قدرتمند شدن آلمان در سطح بینالمللی در پی محکم کردن جاپای این کشور در اروپا بودند. در عین حال استراتژی فرانسه و بریتانیا در محدود نگاه داشتن قدرت آلمان بود. در پایان جنگ اول، آلمان تحقیر شد ولی نابود نشد. در رویارویی با فرانسه و لهستان، آلمان بخشهایی از سرزمین خود را از دست داد و ارتش آن به صدهزار نفر محدود شد. جریانهای افراطی که در پی تسلط آلمان بر اروپا و جبران گذشته بودند، بیست سال کار کردند تا مجددا در اواخر دهه ۱۹۳۰ از طریق جنگ جهانی دوم به هدف خود برسند. بالاخره در سال ۱۹۴۳، آلمان بر اروپا و بخشهایی از شوروی مسلط شد، اما به چه قیمتی؟ نوعی نیاز روانی تاریخی و جریان روشنفکری ۱۹۰۰-۱۸۸۰ تامین شد. مهمترین نکته تئوریک که باعث شد شکستهای پی در پی آلمان رقم بخورد، تمرکز فکر و قدرت در نهاد حکومت بود و جامعه نقشی در تعدیل این افکار و تمایلات نداشت.
◀ اقتدار حکومت آلمان در حدی فراگیر بود که مانع از ظهور استنباطهای گوناگون از منافع ملی میشد. آلمانیها به واسطه توانمندیهای سازمانی تمایل داشتند که فراتر از اتحادیهها و ائتلافهای اروپایی عمل کنند، ولی همیشه منابع لازم را برای این ابراز وجود برای مدت طولانی با وجود رقبایی مانند انگلستان، فرانسه و روسیه نداشتند. بعد از ۱۹۵۰، تمام تلاش سیاستمداران آلمان برای چندین دهه بر این اصول تمرکز یافت: قدرت از طریق ثروت اقتصادی، وحدت دو آلمان و توازن میان شرق و غرب.
◀ دو جنگ جهانی اتفاق افتاد تا اندیشه حکمرانی در آلمان از ایدهآلیسم به رئالیسم تبدیل شود. دو جنگ جهانی اتفاق افتاد تا آلمانیها متوجه محدودیتهای خود شوند. قانون اساسی جدید، رابطه مردم و حکومت را غنیتر کرد، به بلوغ سیاسی مردم بیشتر اهمیت داد و از حاکم شدن یک نوع طرز تفکر به طور ساختاری جلوگیری کرد. اجماع حاصل شد که حکومت باید دائما در جامعه و لایههای آن نقد گردد. روشنفکران این بار به جای تایید حکمرانان به نقادی پرداختند. گفته شد اگر کشوری میخواهد به افق چشم اندازهای کلان برسد باید از طریق خواستههای مردم بدان دست یابد و نه آنکه در گروههای کوچک و بدون بحث و گفتگو، آیندههای ایدهآلی مانند آنچه طی سالهای ۱۹۴۵-۱۹۱۴ بر آلمان گذشت شکل گیرد. علاوه بر این، طیفی از سیاست مداران مانند جوشکا فیشر و اندیشمندانی مانند هابرماس معتقد شدند که هر کاری آلمان خارج از مرزهای خود انجام میدهد باید در یک چارچوب "چندجانبهگرایی" و با همکاری اروپا باشد. در عین حال، این چند جانبه گرایی باید براساس خواستهها و اجماع ضد نظامی جامعه و افکار عمومی در آلمان باشد.
◀ با ظهور جهانی شدن و توانمندی خاص صنعتی و تولیدی آلمان، وابستگی متقابل آلمانیها به اقتصادهای فرا اروپایی افزایش یافت و جایگاه خود را به عنوان اقتصاد سوم یا چهارم جهان حفظ کرد. مجموعه دستگاه سیاست خارجی و ۲۳۰ نمایندگی در جهان در اختیار صادرات و بخش خصوصی آلمان قرار گرفتند. اگر در دوره بیسمارک و کایزر، اروپاییها نگران قدرت سازماندهی نظامی آلمان بودند، هم اکنون نگران جایگاه ممتاز سازماندهی اقتصادی آلمان هستند. آلمانیها در داخل و خارج نهایت تلاش خود را میکنند تا قدرت نرم آلمان به ترس اطرافیان تبدیل نشود.
◀ اوج عملی حکمرانی مطلوب در آلمان، ظهور آنگلا مرکل به عنوان صدراعظم بود. او که در یک آپارتمان ۱۲۰ مترمربعی زندگی میکرد و خرید آخر هفته را خودش انجام میداد و چند دست لباس بیشتر ندارد، تشکیلات صدراعظمی آلمان را با ۳/۳ میلیارد یورو بودجه مدیریت میکرد. معروف است که تصمیم گیریهای وی در ۵ سال اخیر مدیریتش براساس ۶۰۰ افکار سنجی حرفهای که از طرف دفتر صدراعظم انجام شده بود، صورت گرفته است. فردی که معتقد است کشورهایی که ادعای تمدن سازی دارند باید پل بسازند، نه آنکه دیوار بکشند
◀ یکبار نویسندهای از او سوال کرد که چرا آلمان با این همه سرمایه اجتماعی بینالمللی، نقش پررنگ تری در سطح جهانی ایفا نمیکند:
او در پاسخ گفت: مردم آلمان اجازه نمیدهند!
29.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #ببینید | پیامدهای خرد شدن اراضی کشاورزی
شاخصهای مهم برای انتخاب معاون توسعه روستایی در نهاد ریاست جمهوری
"معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری" با همکاری وزارت جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن و سازمان شهرداریها و دهیاریها (وزارت کشور) و با مشارکت فعال و موثر سایر نهادهای دولتی و حاکمیتی، میتواند در زمینه آبادانی و پیشرفت (توسعه پایدار) مناطق روستایی (به عنوان مهمترین رکن تولید محصولات کشاورزی و تأمین کننده امنیت غذایی کشور) نقش مهمی داشته باشد و برای تقویت نقش روستاها در نظام برنامهریزی کشور و ایجاد انسجام سازمانی و همکاری بین بخشی با هدف گسترش خدماترسانی به روستاها و نیز پیشگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها و کاهش فاصله برخورداری نقاط روستایی و شهری، هماهنگی لازم را بعمل آورد (با استفاده از جایگاه معاون اول رئیس جمهور).
هر چند نهادهای مختلفی در روستاها ورود می کنند ولی ضرورت دارد که آن معاونت، نقش هماهنگ کننده امور مرتبط با توسعه و عمران روستایی را ایفا نموده و در زمینه توزیع مناسب خدمات و پیشگیری از اقدامات موازی دستگاههای اجرایی (که موجب اتلاف منابع ملی میگردد) تلاش نماید و نیز در راستای زمینهسازی برای گسترش عمران روستایی و کشاورزی صنعتی و صنایع تبدیلی، تشویق سرمایهگذاری در زمینه گسترش عمران در روستاها و توسعه خدمات روستایی و ارائه تسهیلات مورد نیاز در این خصوص و گسترش خدمات گردشگری روستایی و توسعه فرصتهای شغلی در این مناطق، اقدامات و هماهنگیهای لازم را بعمل آورد.
با توجه به نقش و اهمیت "معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری" و رسالت و ماموریتهایی که در زمینه توسعه روستایی و محرومیت زدایی (کاهش فقر) دارد، ضرورت دارد که تصدی این مسئولیت مهم به فرد شایسته ای واگذار شود که توان علمی و تخصصی و مدیریتی لازم و همچنین تجربه کاری مرتبط را داشته و اهل تعامل و همکاری با سایر نهادهای ذیربط باشد.
علاوه بر دارا بودن ویژگیهای عمومی نظیر خصوصیات اخلاقی پسندیده، سلامت نفس، پاک دستی و مورد اعتماد بودن، تعدادی از شاخصهای انتخاب معاون توسعه روستایی عبارتند از:
- داشتن دانش و تخصص مرتبط با جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و توسعه روستایی
- داشتن تجربه کاری در امور مرتبط با روستا و سابقه مدیریتی موفق
- داشتن روحیه خلاقیت و ایده پردازی و حمایت از نوآوری
- دغدغه مند بودن و داشتن شناخت کافی از وضع موجود روستاها و چالشهای توسعه روستایی و توانایی ارایه راهکارهایی برای مدیریت آنها
- داشتن برنامه برای ساماندهی نظام مدیریت روستا (بعد از حذف نظام ارباب-رعیتی، هنوز نظام اثربخش و کارآمدی برای مدیریت روستا پیاده نشده است و تجربه چند دهه اخیر، مبین آن است که بدلایل مختلف، نظام شورای اسلامی روستا و دهیار نتوانسته اند نقش موثری در مدیریت روستا ایفا کنند)
- آشنایی با چالشهای کسبوکارهای روستایی و داشتن ایده برای رفع مشکلات ناشی از عدم دسترسی روستائیان به منابع و آموزش و بهداشت و تسهیلات و بازار و ...
- آشنایی با فنون مذاکره، لابی گری، مطالبه گری و تسلط به روشهای حل مسئله
- ارتباطات خوبی با دولت و مجلس و همچنین نهادهای حاکمیتی داشته باشد.
- شناخت خوبی از نهادهای مردمی و شبکه کنشگران فعال در حوزه توسعه روستایی داشته و تمایل به همکاری و استفاده از ظرفیت آنها داشته باشد.
هر چند پیدا کردن فرد شایسته ای با لحاظ همه شاخصهای فوق بسیار مشکل است ولی انتظار میرود که در عمل (و نه در حد شعار و وعده) نظام شایسته سالاری در همه وزارتخانه ها و سازمانها و نهادهای دولتی پیاده شود و مدیران ارشد هر سازمانی به فکر جانشین پروری و رشد و ارتقای کارکنان خویش باشند تا هم انگیزه کارکنان برای تلاش و رشد و ارتقای سازمانی افزایش یابد و هم فرآیند شناسایی و انتخاب مدیران شایسته تسهیل شود و کارایی و بهره وری مدیران افزایش یابد (ضرورت دارد که مدیران هر سازمانی "از سربازی به سرداری برسند" و نه از طریق رابطه، پارتی بازی و یا اعمال نفوذ و یا سفارش و توصیه جناحی و سیاسی).
با توجه به ضیق وقت و شدت مسائل و مشکلات روستاها (فرصتی برای آزمون و خطا نیست)، انتظار میرود که دولت چهاردهم فرد شایسته و کارآمدی را برای تصدی این مسئولیت مهم انتخاب نماید. مطمئنا دغدغه مندان و فعالان حوزه توسعه روستایی (تشکلهای مردم نهاد و موسسات نیکوکاری و گروههای جهادی و ...) میتوانند افراد واجد شرائطی را به معاون اول محترم رئیس جمهور پیشنهاد دهند تا پس از بررسی رزومه کاری و برنامه پیشنهادی فرد داوطلب و همچنین مصاحبه با ایشان، فرد شایسته موردنظر انتخاب شود.
و من الله التوفیق
جمعی از دغدغه مندان و فعالان در حوزه توسعه روستایی و محرومیت زدایی
27/05/1403
فایل پیوست، در زمینه نحوه تهیه یک برنامه اقدام اجتماعی
Social Action Plan
🔸 به همت *مرکز نوآوری و تحول دیجیتال* اتاق بازرگانی تهران و
مشارکت *مجمع تشکلهای دانشبنیان ایران*
همایش « *انقلاب پنجم صنعتی و بادبانهای تغییر* »، با حضور *فعالان اکوسیستم اقتصاد دیجیتال* و *فعالان کسبوکارهای نوآورانه و فناورانه* برگزار شد.
*فایل پیوست* :
فایل ارائه آقایان دکتر نظری و دکتر نوری در همایش *انقلاب پنجم صنعتی* و *بادبانهای تغییر*
🎥 ویدیوی کامل این جلسه را در لینک زیر ببینید:
https://www.aparat.com/v/mhr01l7