این آخرین جمعهِ اولین سالِ قرن
هم گذشت و برای تو آدم نشدیم !
کاش حول حالنای ِ امسالِ ما ؛ به
سربازی تو ختم شود مهدی جان🥀
هدایت شده از صدایسکوت!🇵🇸
دردِ فراق را به کدامین مطب بَرَم ؟!
رفعِ غمِ حبیب که کارِ طبیب نیست !
یجوری بغضم ترکید نفهمیدم کی بود
گفت سال تحویل صحن انقلابم ! این
انصاف آقای امام رضا، انصاف نیست !!
صدایسکوت!🇵🇸
وقتی میفهمم توی یک جمعی حضور داشتی قلبم شروع به تند تپیدن میکند، حسرت میخورم که چرا من آنجا نبودم
اَتْـمَنّٰاك . .
آرزويت ميكنم !
میپرسند : چرا چیزی نمیگویی؟ چرا ساکتی ؟
و من تنها خواهم گفت نمیدانم ! چه بگویم ؟
چه دارم بگویم ؟! در تاریک ترین کنجِ خلوت
خود کسی را نیافتم درد ودل کنم، سر روی
شانهاش بگذارم دلم گرم باشد به بودنش . .
نبودند! هیچ کدامشان نبودند در کنارم . . . ؛
حقیقتا دلم میخواهد بگویم روزهایی که نیاز
داشتم با کسی صحبت کنم، رهایم کردید ،
حالا که دیگر از یاد بردهام چطور صحبت میکردم
و به تنهایی خود عادت کرده ام، سراغ مرا میگیرید ؟!
Hossein Khalaji - Sale No (128).mp3
9.86M
سال جدید همه میخوان برن سفر،
اما من . .
صدایسکوت!🇵🇸
سال جدید همه میخوان برن سفر، اما من . .
این آخر سالی
با امید اومدم نشستم
اومدم تا بگیری دستم
ای خدا . . .
صدایسکوت!🇵🇸
سال جدید همه میخوان برن سفر، اما من . .
کی بود میگفت ؛ اگه یادت نمیاد اولین
زیارتت کِی بوده یعنی امام رضا بزرگت
کرده (((:
آقای ِامام رضا شما نه فقط مولای ِ ما که
بابای ِ مایید . . پدری کردید بزرگی کردید
مگه میشه عشقمون رو پابستِ یه زیارت
کنیم قربونت برم، شمایی که وقتی خودم
پشت خودمو خالی کردم تو بودی محکم
ایستادیُ امید شدی تو روزای ِتاریکم . .
تصدقت بشم درسته یک ماه نگذشته از
دعوتت ولی این فرزندِ ناخلفتون هوای ِ
خونه پدر زده به کَلهش !
پدری کن،
اذن دخولی . . شرفِ حضوری . .
سجاد افشاریان تو یکی از پادکستهاش
میگه : ببین چه بیرحمانه دوباره شب به
صبح میرسد و صبح کسی برای همیشه
رفته است . . .
دقیقا همین((((:
۷ صبح جلسه دارم ولی این
دل بیصحاب نمیذاره چشام
بره رو هم، نمیذاره لعنتی
از خودم بدم میاد . .
از تو بیشتر(؛
کاش با یه "بیخیال" میشد سرُتهشو هم آورد؛ ولی نمیشه،
هر چیو یادم بره مگه چشاتو یادم میره ؟! (('؛
اینکه این موقع 5 نفر دارن اینجارو سین میزنن میتونه امید به زندگیم رو طی امروز افزایش بده .
یکی نوشته
در چه حالی به سر میبری؟
میخوام بگم آخه قربونِ اون شکلِت
از سرِ شب غمِ تو کلماتمُ متوجه نشدی
که میپرسی در چه حالی؟؟!
باید در چه حالی باشم ممبر جان؟!
شاید همین سه کلمه حالم رو ادا کنه؛
"فرسودِ زِ غم"
همینُ بس.
آغشته به صدای ِروح نوازِ علیرضا قربانی با مضمون"بوی گیسو"
و عمق نگاه به ماهِ آسمان . .
سالی که حالا کوتاه دقایقی از آن مانده،
به معنای ِواقعی لذتبخشترینُ در عین
حال زجرآورترین سالِ عمرم بوده؛ چرا که
تو را به من داد .
واژه پیشبینی نشده "عشق" به همراهِ
فراقُ رنجُ وابستگی . .
عشقَت را در دلم کاشتی تا جوانه زد ،
ریشه دواند ،
بزرگ شد و مرا به خود مبتلا کردی، بعد
بهانه اوردیُ و کَندی و رفتی !
سالِ خوبی بود؟ نمیدانم، خوب بودنَش
را نمیدانم اما برای من عجیب، تعجبآور
بود .
|نوشتهدردقایقپایانیِ۲۹اسفندِ۱۴۰۱.
یا مُحَوِل یا مُقلِب.m4a
114.6K
یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا الا اَحسنِ الحال .
نمیدانی چقدر دلم میخواست سالِ
جـدید را با لبخنـدَت شــروع کنم ،
کاش کنارم نشسته بودی سال که
تحویل میشد اولین نگاهم در سال
جدید با نگاهِ تو برخورد میکرد، مثل
همیشه چشهایمان ، بودنمان را کنار
هم تبریک میگفتند بیهیچ سخنی ؛
یا لااقل 55 دقیقه بامداد، شمارهی
صَدرِ تماس هایم را میگرفتمُ با ذوق
یک سـال بیشـتر داشـتن را جشــن
میگرفتم . . . اما ،
فقط خیالَت است که نیمکرههای ِ
مغزم را لبالب از عشقَت پر کرده وُ
حضورت خالیست از آغوشم !
نمیدانی چقدر دلم میخواست سالِ
جدید را با لبخندَت شروع کنم،
امسال به ناچار تنها، حفره نبودَنَت
را نظارهگرم نه احساسِ گرمِ حضورَت
عزیزِ دورم . . .
خودَت که نه، دلتنگیات اما با من است .
|نوشتهدردقایقابتدایییکمفروردینِ۱۴۰۲.
✍🏻صدایسکوت!