eitaa logo
ستی
2.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
37 فایل
ستّی:بانوی‌من.لقب‌حضرت‌معصومه‌‌‌‌‌س نقاط‌قوّت‌زنانه‌،هویّت‌والای‌زن✨مظهرجمال‌ایزدی 🌱کپی‌نه‌ فقط‌با‌لینک‌وبا‌نام‌نویسنده راه ارتباطی 🆔️ @Salehi_sadati https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴۱۵ خرداد ۴۲ زنان ایران برای اولین بارگفتند یا مرگ‌ یا خمینی 🔹بعد از قیام مسجد گوهر شاد وشهادت جمعی از بانوان متدین، در اعتراض به بی حجابی اجباری ،دومین حرکت مهم و چشم گیر مشارکت سیاسی زنان مؤمن در روند انقلاب اسلامی ،حضور بانوان در قیام ۱۵ خرداد ۴۲است.همچنین در خرداد ۴۲ بانوان برای اولین بار به صحنه اجتماعی اعتراضات آمدند و در کنار مردان مؤمن، شعار یا مرگ یا خمینی را سر دادند.و قدم های محکمی برای تشویق احاد مردم به مبارزه با وابستگی و طاغوت رابرداشته اند .مورخ انقلاب اسلامی سیدحمید روحانی در کتاب نهضت امام خمینی در این باره می نویسد: "نقش زنان غیور و مسلمان قم در جنبش و شورش ضد حاکم چشمگیرتر بود ... بسیاری از این زنان فداکار و انقلابی، کودکان شیرخوارشان را همراه آورده بودند ... ورود زنان به صف تظاهرکنندگان از جان گذشته، مردان را تکان داد و به خروش افکند" ⏪زنان مبارز انقلاب اسلامی به راستی با روحیه عدالت خواهی و ظلم ستیزی خود محکم ترین گام های را در تاریخ معاصر برداشته اندونمونه هایی بی بدیل از بانوان آزاده خواه هستند. ✍عالیه سادات عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
خانم خدیجه ثقفی همسر گرامی امام خمینی رحمه الله علیه بدون شک ، نقش عمده ای در همه مراحل زندگی حضرت امام (دوران تحصیل، تدریس، مبارزه، تبعید، انقلاب و رهبری) داشته است و از این رو خانم حق بزرگی بر همه افراد ملت مقتدر ایران دارد. ♦️شناخت ابعاد وجودی این بانوی بزرگ میتواند یکی از بهترین الگوهای رفتاری برای هر بانویی باشد که می خواهد اسلامی زندگی کند، اسلامی بپاید و بر بلندای قله رفیع انسانی ـ الهی قرار گیرد. عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞نامه عاشقانه امام خمینی به همسرشان ❣تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
در كشور ما مسأله‌ى اساسى اين است كه مردم، با ايمان خودشان در همه‌ى ميدان ها وارد شدند و خطر را پذيرفتند و ايستادند. 🎙ديدار بسيجيان و پرسنل سپاه پاسداران استان گيلان 1380/2/16 موتورِ حركت ما، ايمان ماست و اتكاى ما، به خداست؛ تكيه‌ى ما، به راهنماييها و هدايت‌هاى الهى است. دشمن هم اتفاقاً همين نقطه‌ى اساسى، نقطه‌ى ايمان، را بمباران مي كند. 🎙ديدار هزاران نفر از بسيجيان در سالروز شهادت حضرت امام صادق عليه السلام 1384/9/7 🔆 مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی رحمه الله علیه بر دو نکته تأکید کردند: ایمان و امید 💠 نقش ما بانوان در ایمان جامعه چیست؟ «فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (انفال -1) ✅ اگر مؤمن هستید، این سه کار را انجام بدهید: اولاً تقوای خدا پیشه کنید، ثانیاً اختلافات میان خود را به‌سود حقیقت از بین ببرید، برای مسائل جزئی به‌جان هم نیفتید. سوم اینکه به فرمان خدا و پیامبر راه بیفتید.... ♻️ پس من اول خودم ایمانم را حفظ کنم بعد اختلافات جزئی را کنار بگذارم. اختلاف جزئی یعنی این حزب یا اون حزب، این شخص یا اون شخص. آن چه مهم است انقلاب و سخن رهبر است. بعد از خدا و رسول خدا اطاعت کنم و اطاعت از رهبر یعنی اطاعت از رسول... 🟩 پس من و تو سهمی در ایمان کشورم، مردمم دارم... 🌱 خدایا مرا برای آن چه خلقم کردی هدایت کن.... ✍# باباخان عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
کتاب صوتی قیام ۱۵خرداد.m4a
7.89M
🔘 کتاب صوتی قیام ۱۵ خرداد 🎙 تألیف و صوت: یوسف شیخ 🕕زمان : 8 دقیقه 🌹یاد شهدای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ گرامی و نامشان جاودان باد. 🌏مجتمع اهل البیت علیهم السلام عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ «قرار دل ها»؛ اثری بسیار زیبا درباره امام خامنه‌ای 🎼 🎶 خواننده و آهنگساز: علیرضا بیرانوند 🌹 به مناسبت آغاز سی و پنجمین سال زعامت امام خامنه‌ ای حفظ الله عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پانزدهم سرو صدا تمام فضای خانه پدربزرگ را پر کرده بود، نزدیک به سال تحویل بود. آن سال مرضیه با خانواده اش مهمان خانه پدری بودند، همه به خصوص مرضیه به عنوان دختر بزرگ خانه در تلاش آماده کردن تدارکات سال نو بودند، همهمه و شادی و بازی بچه ها با پدربزرگ کل فضای خانه را پر کرده بود و مادربزرگ هم در حال پختن شیرینی بود، خاله منا هم در حال آماده شدن و چیدن سفره عید بود، بعد از آماده شدن همه چیز، همه در کنارهم سر سفره عید با دعای تحویل سال، سال جدید را در کنار هم به خوشی آغاز کردند. چند روز بعد مرضیه تصمیم گرفت بچه ها را به تالار بازی سرپوشیده ای که تازه افتتاح شده بود، ببرد، پسرا دور پدر بزرگ را گرفتند که حتما با آنها بیاید. مرضیه پسرها را آماده کرد و خودش هم آماده شد و با پدر بزرگ به تالار بازی رفتند، تالاربازی، ساختمانی مستطیل شکل، کنار جاده بود که در ورودی آن در عرض ساختمان قرار داشت وقتی وارد تالار میشدی دو متری به سمت طول، محل رفت و آمد بود و جلوتر سه ردیف صندلی برای نشستن خانواده ها چیده شده بود و بقیه هم تا انتها سالن وسایل بازی بود. هم ردیف صندلی ها، سمت چپ گیشه بلیط فروشی بود، از بیرون هم به طول ساختمان تمام شیشه بود. مرضیه ماشین را در پارکینگ پارک کرد، بچه ها پیاده شدند و به سمت تالار دویدند، پدربزرگ و مرضیه هم بعد از پارک ماشین در حالی که با هم صحبت می کردند به سمت ورودی تالار می رفتند. هنوز مرضیه قدم‌ دوم را داخل تالار نگذاشته بود که حرکت سری که با صدای مرضیه به دنبال صاحب صدا می گردد، توجهش را جلب کرد، پسرا به سمت پدربزرگ دویدند و دست در دست پدربزرگ به سمت گیشه رفتند، قدم های مرضیه آرام شد و در حالی که نگاهش به سمت مردی که پشت به او روی صندلی نشسته بود به سمت گیشه می رفت نزدیک گیشه آرام نگاهش را به سمت صندلی ها چرخاند که چشمانش در چشمان مردی که ایستاده خیره به او بود، گره خورد، قلبش از حرکت ایستاد، حامد بود و هر دو بدون عکس العملی، مات در چشمان هم شدند. -مامان، مامان علی، پسر کوچک مرضیه بود، صدای علی چشمان مرضیه را از چشمان حامد برید. - جانم مامان - قطار هم سوار شم. - اره مامان و رویش را به سمت پدر و گیشه برگرداند اما تمام حواسش به نگاهی بود که از حامد گرفته بود، نگاهی کوتاه که گویا تمام گذشته را در خودش هضم کرده بود. دیگر نتوانست نگاه کند به پدر گفت من همین کنار می ایستم شما با بچه ها به سالن بازی برید، پدر هم قبول کرد، مرضیه هم کنار دیوار پشت گیشه ایستاد، نگاهی به صندلی انداخت حامد هم نشسته بود و به جلو خیره بود گویا در قلب و ذهن حامد هم غوغایی به پا شده بود. ادامه دارد... ✍ عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ ⛔️انتشار رمان بدون لینک کانال مجاز نیست.⛔️ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️
🎊🎊🎊🎁مسابقه ویژه 🎁🎊🎊🎊 حدس بزنید😍🤩 🔴 عنوان رمان:..........❓ 🟢 این رمان برای اولین بار در حال انتشار است. 🟣 بعد از پایان یافتن رمان به بهترین عنوان پیشنهادی جایزه ای ویژه اهداء خواهد شد. عضو شوید👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/331677930C388bc13934 ┗━━━━━━━━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛