#اقتدار_ایرانی✊🏻
#غیرت_ایرانی✊🏻
🌸اللهم عجل لولیک فرج🌸
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🥀باز این چه شورش است که در خانه ی علیست؟
این سوز گریه های غریبانه ی علیست
🍂کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست
آن در که جبرئیل امین بود خادمش
آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست🥀
خورشید آسمان و زمین کنج بستر است
این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست
حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟
سرهای قدسیان همه بر شانه ی علیست
باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟
این جان حیدر است که در حال رفتن است🥀🥀🥀
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
با سلام خدمت تمام عزیزان دوستدار شهدا🌸
و عرض تسلیت به مناسبت شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🥀
این هفته با عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها🍂 میهمان شهیدی عزیز از شهدای مدافع حرم❤️ خواهیم بود...
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
شهید میثم نجفی❤️
تاریخ تولد : 1367/02/10🌸
محل تولد : تهران🌸
تاریخ شهادت : 1394/09/11🌹
محل شهادت : حلب - سوریه🌹
وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند🌺
محل مزار شهید : گلزار شهدای قرچک🌹
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🔰هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که راهش به مسجد محله🌸 باز شد و نمازخواندنش شروع شد. مادرش میگفت: وقتی من نماز امام زمان(عج)💠 را میخواندم میثم شنیده و یاد گرفته بود. حدوداً 9 ساله بود که این نماز را در مسجد خوانده بود و یکی از نمازگزاران مسجد که مرد مسنی بود، فکرمی کرده میثم فقط خم و راست میشود و الکی این نماز را می خواند ولی خوب که دقت کرده بود، متوجه شده با وجود سن کم، تمام نماز را صحیح می خواند🌸
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🌸نوجوانی🌸
🔷وقتی زحمات پدر را دید تصمیم گرفته پا به پایش کار کند. در کار کردن رضایت صاحبکار برایش خیلی مهم بود سعی می کرد حق صاحب کار ضایع نشود و تلاشش را می کرد که کار را تمام و کمال انجام دهد🔷
از همان دوران هم عضو بسیج🍂 دانش آموزی شد. میثم بیشتر از سنش زحمت میکشید و خانواده را درک میکرد. در کنار صلابت مردانه اش همیشه خنده بر لب داشت و همانطور که پدر را تنها نمیگذاشت کمک حال مادر هم بود.
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
به سن تکلیف🔰 که رسید تازه به عمق اعتقاداتش پی بردیم. ایمانش بسیار قوی بود و غسل جمعه را ترک نمیکرد. و با روضه های حاج منصور در مسجد ارک بزرگ شد. جمکران💚 هم زیاد میرفت
🔰دیپلم گرفت و به عضویت سپاه درآمد. وقتی علت آمدنش به سپاه را پرسیده بودند گفته بود که مادرم، مشوق من بوده است.
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
▪️ ای خاک در تو تاج سرها زهرا🍂
▪️ وی قبر تو مخفی از نظرها زهرا🥀
▪️ تا باب شفاعت تو باز است چه غم
▪️ گر بسته شود تمام درها زهرا🥀
#فاطمیه
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🌸ازدواج🌸
🛑میثم با ورودش به سپاه، اعلام کرد که میخواهم ازدواج کنم. به دلیل فصلی بودن شغل پدر و کم سن و سال بودن میثم، خانواده سعی کردند که میثم را متقاعد کنند که هنوز برای ازدواج زود است اما میثم در برابر اصرار خانواده گفت: «ازدواج امر خدا و سنت رسول الله(ص) است، وقتی ازدواج میکنی، خداوند همه چیز را فراهم میکند، من هم به خدا توکل میکنم و نمیترسم، چون خدا همه کارها را جور میکند. » و بلاخره خانواده با صحبت های میثم متقاعد شدند 💠🍂
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🌸زندگی شیرین تر از عسل🌸
🔷اعتقاد میثم این بود که اگر ایمان قوی باشد، همه چیز درست میشود. سرزنده و شاداب بود. خانه شادبی اش را از وجود میثم وام میگرفت. همسرش میگفت: خیلی شوخ طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند🔷 یادم هست یکبار که میخواستم نماز بخوانم، گفتم: «چقدر سر و صدا میکنی! کمی آرام باش ». با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سر و صداهای میثم بود🍂
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🌸خیلی اهل تفریح بود🌸
با هم گردش و کوه میرفتیم. هر کجا که از طرف محل کارش میرفت و مناسب بود، بعد از آن، من را هم میبرد. همه جا هم با موتور میرفتیم. سفر هم زیاد میرفتیم⭕️
🎤همـسر شهـید
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
گاهی اوقات از ظاهر برخی مذهبی نماها انتقاد میکرد🛑 ریاکاری را دوست نداشت.معتقد بود باطن انسانها مهمتر از ظاهرشان است🔷
او هم یک آدم معمولی بود🍂 من بعضی اوقات لباس پوشیدنهایش را نمیپسندیدم. دوست نداشتم لباسهایی را که خیلیها تن میکنند، بپوشد🔷 گاهی اوقات درباره این موضوع، خیلی با او حرف میزدم و اما او اینها را دوست داشت. شاید هر کسی ظاهر او را میدید فکر نمیکرد روزی شهید شود🥀
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🔷اگر بخواهید یک خصوصیت منحصر به فرد اخلاقی همسر خود را نام ببرید که خودتان فکر میکنید به خاطر داشتن آن اخلاق شهید و عاقبت به خیری نصیبش شد، چه میگویید؟
🥀خیلی عاشق حضرت زینب(ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت، شاید هر کسی ظاهر او را میدید فکر نمیکرد شهید شود(چون ظاهرش به شهدایی که میشناسیم نمیخورد) در حالی که باطنش چیز دیگری بود...🍂
🎤همسـر شهـید
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری #شهید_میثم_نجفی🌸
برای #حضرت_زهرا (س)
#فاطمیه
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
🌸احساس مسئولیت🌸
🔷از روزی که متوجه شد میخواهد پدر شود احساس مسئولیتش بیشتر شد. برای اینکه از لحاظ مالی همه چیز را برای آمدن فرزند مهیا کند رفت سر کار و شغل دوم پیدا کرد. به دلیل نبودن میثم در خانه، همسرش تا شب خانه پدر بود وقتی به میثم گفت: «آقا میثم! در خانه بمان. من دوست ندارم مرد خانه دیر برگردد🔷
⭕️میثم پاسخ داد: «بالاخره باید روزی برسد که نبودن ها را تحمل کنی. » دوست نداشت خانه بماند و یا به خاطر بحث مالی دستش را جلوی کسی دراز کند.
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
💠سال قبل یک هفته داوطلبانه به عراق رفت. همان سال، یک شب، ساعت 2 نیمه شب بود که دوستانش تماس گرفتند و گفتند اگر میخواهی سوریه بروی، همین الان بیا که همان موقع با موتور رفت ولی رفتنش به سرعت کنسل شد🛑وقتی برگشت، گفت:«به قدری با سرعت رفتم که نزدیک بود، بین راه تصادف کنم».
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
دغدغه میثم🛑
🔷میثم اهل ظاهرسازی نبود. تنها دغدغه اش بی عدالتی بود. و هر وقت ریاکاری و یا بی عدالتی میدید خیلی ناراحت میشد و حرص میخورد. زمزمه های رفتن، اولین اعزام از همان جلسه اول خواستگاری گفته بود که به جهاد علاقه دارد و اگر هر جا درگیری باشد برای دفاع از اسلام می رود. سال 93 اولین بار که داوطلبانه برای دفاع از حرم به عراق رفته بود، به کسی نگفت کجا میخواهد برود⭕️
🔰شب آخر ماه صفر بود با مادر تماس گرفت و گفت: «مامان، من را حلال کن، میخواهم همین اطراف به ماموریت بروم 🛑
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh
«همیشه آقا میثم با من شوخی🌸 میکرد و میگفت: "وقتی شهید🥀 شوم و برای مصاحبه پیش تو آمدند چه چیزی میخواهی بگویی؟" واقعا به بعضی از این سوالات فکر نکرده بودم.»
🎤همـسر شهـید
عشق❤️ به فرزند یا شهادت؟
💠خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟ »
🔷خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی عشقش به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد🔷
کانال شهدای ظهور🌹👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/whjhtgh