eitaa logo
تیـرانداز
1هزار دنبال‌کننده
476 عکس
65 ویدیو
0 فایل
کانال تیرانداز↓ https://eitaa.com/joinchat/2103181931Cc78e299616 کانال شروط و پاسخگویی به پیام های ناشناس تیرانداز↓ https://eitaa.com/joinchat/2967601771C0ed636ced1 لینک ناشناس برای سخنانان ارزشمند شما بزرگواران↓ https://daigo.ir/secret/432031818
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جانان
آدمی که یک‌بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن‌تر است از آدمی که تابه‌حال پاش نلغزیده... این حرف سنگین است، خودم هم می‌دانم. خطا نکرده، تازه وقتی خطا کرد و از کارتنِ آکبند در آمد، فلزش معلوم می‌شود، اما فلزِ خطاکرده رو است، روشن است، مثلِ کفِ دست، کج و معوجِ خطش پیداست. از آدمِ بی‌خطا می‌ترسم، از آدمِ دو خطا دوری می‌کنم، اما پای آدمِ تک‌خطا می‌ایستم...! ||
زده زانوی ادب، علم و ادب پیش علیست نوری از عالم یاس آمد و هم کیش علیست
همه‌ی ما... روزی غـروب خواهیم کرد! و کاش اون غروب رو بنویسن:
بنویسید اباالفضل بخوانید حیا ! بنویسید علمدار بخوانید وفا ! هیچکس مثلِ اباالفضل نگیرد دستی ؛ بنویسید ز حاجات بخوانید روا .. - ای پسرِ ام‌البنین ۜ ♥️ : )) .
آقای من! اگردیربرسید،دربارهٔ من هم خواهندنوشت: این هم جمال یوسف زهرا ندید و رفت...
یادت باشد خدا بنده‌هایش را با آنچه بدان دل‌ بسته‌اند آزمایش میکند.
استادپناهیان‌مۍگفت : خدایہ‌وقتۍنشونمون‌‌میده‌میگہ ؛ ببین‌هیچ‌کس‌دوسِت‌نداره‌اما ، یواشکۍتوگوشِت‌میگہ‌جزمن:)!
هر کی از حاجی میپرسید: نظرت در مورد فلانی چیه؟! حاجی چه فلانی رو میشناخت چه نمیشناخت فقط یه جواب می‌داد و می‌گفت: من فقط خودمو خوب میشناسم که از همه آلوده ترم...
شایـد آقا فـقط منتظر توست...‌‌ ‌
■ نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی‌اش بود. آن نقاشی بطورباورنکردنی زیبا بود و میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی‌اش بودکه ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد. که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد. شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند. میخواست فریاد بزند، اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود، مرد به سرعت قلمویی را برداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد. نقاش که این صحنه را دید با سرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند. اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود. براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم، اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای ما را خراب میکند. ●گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است.🪐✨