eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
372 عکس
221 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 وجاهت تغییر اسم و شهرت! بعضی‌ها اشکال می‌گیرند که شما چرا در کنار شهرت ، شهرت سابق او را هم می‌نویسید؟! (نوشتن برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر می‌دهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح می‌دهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم! این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آن‌صورت هرگونه خوش‌بینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است! پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک می‌شود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر می‌دهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمی‌گزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن چندان هم قابل اغماض نیستند. بله! حضرت هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان را بر او نهادند. ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام نائل می‌گردد که ذره‌ای ندارد و دنبال پرش به بر ملتی هم نیست. و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینه‌ای دارد. بعد از پیروزی ، در عرصه رسانه‌های فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آن‌ها افزوده شد. در نخستین شماره‌های هفته‌نامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا می‌شوند! تا دیروز همه او را شمربن‌ذی‌الجوشن می‌شناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضل‌العباس! اینگونه تغییرات، است و موجب می‌گردد جای و عوض شود. آنهم در عصری که ، همه‌جانبه در صدد (regime change) در است! و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟! حالا که می‌شنویم؛ ۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را می‌نامد تا خود را برای تصاحب جای‌گاه و آنگاه مقام تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت. ۲) حسن فریدون خود را می‌نامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و می‌خواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل بوده‌اند! ۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنی‌ها) که خود را پزشکیان می‌نامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمی‌دارد و دم از نهج‌البلاغه می‌زند بدون اعتناء به این سخن علی (علیه‌السلام) که اگر کسی را مناسب‌تر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق می‌انجامد. کسی داوطلب ریاست می‌شود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را خود می‌نامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود می‌نشاند. اگر سانحه کاملاً مشکوک «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده باشد و قرار باشد همه ، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند. بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخ‌ها را حفظ کنیم. حاکمیت در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای که رئیس جمهور منتخب‌شان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعه‌ستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان با نَسبیّت دارد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ⚠️عامل اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران؛ سرطانی بنام کارشناس! باتلاقی بنام کارشناسی! (قسمت دوم): ادامه اپیزود اول: البته بنظرم آن شیخ از لحاظ قانونی حق داشت که مرا توبیخ نماید. زیرا بنده متعهد بودم در آن پنج ساعت، به طرح مندرج در کتاب سهمیه‌ای سربازان بپردازم نه اینکه خوانش را آموزش بدهم. اما من تغییر مسئله بنیانی سربازان به مطلب بنیادی آنان را بلامانع می‌دانستم و در هر حال، اگرچه توبیخ شدم اما خوشحال بودم که روشی از را کشف کرده‌ام که می‌تواند میلیون‌ها نفر از را با کمترین و از کشور ریشه‌کن نماید و بلکه آشنایی مردمان سایر ملل با را به خارج صادر کند! روش خود را روی چند نفر بیسواد دیگر هم آزمودم و دیدم که بخوبی جواب می‌دهد و لذا اسم طرح خود را گذاشتم «سوادآموزی جهشی حم در ۲۴ ساعت» و بسوی آقای (در ساختمان نهضت سوادآموزی خیابان فاطمی) تاختم و آی هوار که؛ ... یافتم ... یافتم!! چند نکته حائز توجه در ۲۴ ساعته نامیدن مدت سوادآموزی جهشی حم؛ ۱) افزایش مدت آموزش از پنج شش ساعت به ۲۴ ساعت (و بعد‌ها به ۴۰ ساعت) محض بالا بردن از تحقق ادعا بود. ۲) منظور از ۲۴ ساعت، با تناوب هر روز دو ساعت و جمعاً ۱۲ جلسه دو ساعته است و اگر کلاس کشش داشته باشد می‌توان در ۸ جلسه ۳ ساعته و حتی ۶ جلسه ۴ ساعته آن‌را کار کرد. فلذا می‌توان ادعا کرد؛ «سوادآموزی در یک هفته»! ۳) تأثیرگذاری روانی بر نوآموز که ۲۴ ساعته (فرضاً در یک شبانه‌روز) می‌تواند باسواد بشود. و اگر بیسوادی واقعاً کشش داشته باشد می‌تواند در مدت یک شبانه روز باسواد بشود. ۴) در دوره‌های آزمایشی بعدی متوجه شدم که ۲۴ ساعت برای سنین ۱۵ سال تا ۴۵ سال مناسب است و سنین کمتر یا بیشتر از این محدوده، نیازمند تکرار بیشتری هستند و لذا اگر از محدوده سنی (۴۵-۱۵) صرف‌نظر کنیم مدت ۴۰ ساعت برای کلیه سنین، کفایت می‌کند. و مجموعاً در کمتر از یک ماه هر بیسوادی می‌تواند باسواد بشود. ⁉️ اما چرا ، نوآموز را برای مدت یک‌سال در رفت و آمد نگه می‌دارد؟! و از تعداد بی‌سوادان کشوری، دقیقی ارائه نمی‌دهد؟! و بعد از نیم قرن از و تشکیل ، هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم ایران، بیسواد هستند؟! و حتی قادر نیستند اسامی نامزدهای انتخاباتی خود را روی برگه رأی بنویسند!! و ، چرا قادر (و بلکه مایل) به نیست؟!! البته این سازمان هر سال دو نوع آمار ارائه می‌دهد که بنظرم هر دو اغراق‌آمیز است! یکی در سالگرد تأسیس نهضت سوادآموزی که بگونه‌ای داد سخن در می‌دهد که گویا بیسوادی ریشه‌کن شده و فقط چند تا پیرزن و پیرمرد فرتوت باقی مانده‌اند که کشش ندارند و عن‌قریب باید منتظر مرگ آن‌ها باشیم تا بتوانیم ادعا بکنیم که بیسوادی ریشه‌کن شد! و حال آنکه ۱۰٪ الی ۲۰٪ جمعیت ایران در بیسوادی به سر می‌برند! یکی هم، زمانی که سازمان بدنبال است که آمارهای نسبتاً واقع‌بینانه‌تری شاید باشد. در هر حال این دو نوع آمار هیچگاه با هم منطبق نیستند! اگر ریشه‌کنی بیسوادی به سختی آپولو هوا کردن هم بود، رزمندگان ما توانستند موشک‌های هایپرسونیک خود را روانه قاره‌های دیگر بکنند. ولیکن بزمندگان ما نمی‌توانند بیسوادی را ریشه‌کن کنند! وگرنه تا حالا باید بیسوادی ریشه‌کن و سازمان نهضت سوادآموزی منحل می‌شد. ولیکن بنظر می‌رسد که نان‌دانی بعضی‌ها شده است و تعمداً نمی‌خواهند ریشه‌کن شود! علی‌أیّ‌حالٍ پس از ورود به دفتر جناب قرائتی، تازه متوجه شدم که ملاقات با ایشان هم تابع پروتکل‌های دیدار با مقامات رسمی است و از قبل باید تقاضای مکتوبی می‌دادم و علت تقاضای ملاقات خود را توضیح می‌دادم و اگر وقتی تعیین می‌شد آنگاه باید حرکت می‌کردم. در این پروتکل‌ها، امتیازی هم برای «کاشف روش جدید سوادآموزی» تعریف نشده بود! در عین‌حال نشستم تا سماجت بکنم و در برگه کوچکی اندازه کف دست، عناوین ۱۰ تا طرح و ایده‌ای که اجرای آن‌ها به گروه خونی استاد قرائتی می‌خورد، نوشتم که اولین ردیف آن، همین «سوادآموزی در ۲۴ ساعت» بود. داشتم مأیوس می‌شدم که ناگهان آقای قرائتی، برای لحظاتی سرش را از اتاقش بیرون آورد تا چیزی به رئیس حوزه ریاست خود بگوید، خودم را کشیدم جلو که؛ حاجی! عرض حاجت دارم. برگه را گرفتم جلو چشمانش که گرفت و گفتم: برای اجرای این ۱۰ تا طرح فرهنگی-مذهبی، کمک شما لازمست. آن لیست را سریعاً خواند و گفت: «اولی را ثابت کن، بقیه را دربست قبول می‌کنم» و به اتاقش برگشت! گفتم: از کجا شروع کنم؟ با اشاره به گوشه‌ای گفت: برو پیش آقای بهشتی! و در را بست! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 قصه تلخ محمد علی زم! زاویه‌ای که یافت با زمزم (نمونه بارزی از قربانی حلقه اول اصحاب!) حضور در مراسم ، سوژه‌ای شد تا همه او را بنام پدر یاد کنند. چرا که وی بعد از اعدام پسرش (به جرم «فتنه‌گری مؤثر» در «عرصه براندازی» )، بجای عذرخواهی از پیشگاه ، سعی کرد عدم باور به انحراف وحشتناک پسرش و بلکه ملکوتی شدن او را به نیز القاء نماید!! و نشان داد که توهمات آن پسر خودفروخته به ، وراثت پدری او بوده است! مایل نیستم نمک به زخم او‌ بپاشم که حرف فراوان است. اگر بخواهم در باره او‌ بنویسم هفتاد من کاغذ شود! حتی یکبار خواستم فقط مکاتبات فی‌مابین را بصورت کتابی منتشر بکنم از تصور این که کسی حوصله خواندن آن‌ها را نخواهد داشت، منصرف شدم! زم تنها مدیری بود (از میان دهها مدیری که با آن‌ها ارتباط داشتم) که نامه‌های نقادانه و مقالات طویل مرا (علیرغم تند و تیزی مرسوم مکتوبات بنده!) بمحض دریافت، مطالعه می‌کرد و واکنش نشان می‌داد و حتی یکبار گلایه کرد که چرا کمتر می‌نویسید؟!! و شاید تنها مدیری بود که تا تمام کارتابل‌های خود را ملاحظه نمی‌کرد عازم منزلش نمی‌شد! و بنظرم دقت و حساسیت به انجام کاری که داشت (مدیریت سازمان تبلیغات اسلامی و آنگاه ریاست هنری شهرداری تهران) موجب از پسرش گردید! اگرچه اصحاب وی هم در جدائی او از بسی مؤثر بودند! «الله الله فی اصحابکم» سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۴ 🆔@chelcheraaqHM 🎲گروه چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ⚠️عامل اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران؛ سرطانی بنام کارشناس! باتلاقی بنام کارشناسی! (قسمت سوم): 😬 بنده نه از حکومت واهمه دارم و نه از حاکمیت ، بلکه وحشتم از سلطه است که در همه‌جای یافت می‌شوند! ⁉️ چرا زمانی که حاج‌آقای از ریاست سازمان استعفاء دادند، من دو رکعت نماز شکر بجای آوردم؟! ادامه اپیزود اول: انتظار داشتم بعنوان یک روحانی سید که با ادعای دست‌یابی به روش سوادآموزی جهشی ۲۴ ساعته به دیدار حاج‌آقا قرائتی شتافته، تحویل گرفته شوم ولیکن از اینکه حاضر نشد خودش بعنوان مسئول ریشه‌کنی بیسوادی حتی یک دقیقه برایم وقت بگذارد، قدری عبوس شدم که چهره ناراحت قرین عصبانیت و افسوس مرا هنگام بستن در اتاقش در یک لحظه دید و لذا دوباره لای درب را باز کرد و برای دلجویی من یا توجیه بی‌توجهی خود، جمله‌ای گفت که برای من بدترین فحش عالم بود! گفت: طرح شما باید شود. من که سر در نمی‌آورم! برو پیش بهشتی! «ارجاع به کارشناس» بنظر من از «پرتاب طرح به سطل زباله» بدتر بود! علتش همین است که می‌خواهم در این سلسله مطالب به توضیح آن بپردازم. در هر حال رفتم پیش حجت‌الاسلام بهشتی که دفترش در پارتیشنی روبروی دفتر حاجی بود. چیدمان میز او جوری بود که درب دفتر قرائتی را می‌دید. لذا متوجه شد که از طرف آقای قرائتی به وی ارجاع شدم. گفت: مشکلت چیه؟! گفتم: من مشکلی ندارم اما آمدم مشکل شما را حل بکنم. گفت: مشکل ما چیه؟! گفتم: عدم ریشه‌کنی بیسوادی! حدود ۱۵ سال از فرمان امام برای تشکیل نهضت سوادآموزی گذشته و شما هنوز بیسوادی را ریشه‌کن نکرده‌اید! با تمسخر گفت: و لابد شما می‌توانید؟! گفتم: بله! طرحی دارم که اگر به درستی انجام شود ظرف پنج سال، بیسوادی را ریشه‌کن می‌کند. گفت: طرحت چیه؟! گفتم: سوادآموزی در ۲۴ ساعت! ناگهان به خنده‌ای افتاد که اگر کنترل نمی‌کرد داشت تبدیل می‌شد به قهقهه!! گفتم: کجای حرفم خنده‌دار بود؟! گفت: آخه اینجوریشو ندیده بودم! گفتم: منظورتون چیه؟! گفت: آخرین کلاهبرداری که به تور ما خورد ادعای سوادآموزی چهل روزه را داشت. کلی ما رو سر کیسه کرد و فرار کرد! حالا شما در هیبت یک سید روحانی ادعا می‌کنی ۲۴ ساعته! خب! خیلی خنده‌داره! پرسیدم: آیا من از شما تقاضای پول کردم؟! گفت: پس چی می‌خوای؟! گفتم: یک کلاس آدم بیسواد و دو هفته مهلت. اگر باسواد نشدند مرا جریمه کنید و خسارت بگیرید. گفت: و اگر موفق شدی چی؟! گفتم: و اگر موفق شدم برای خودم چیزی نمی‌خواهم اما اجرای ۹ طرح دیگر فرهنگی که لیست آن‌ها را به آقای قرائتی دادم و باسوادشده‌ها را ارتقاء کیفیت می‌بخشند، یک پانزدهم بودجه سازمان شما را می‌خواهند. گفت: دیدی بدون طمع نیستی! گفتم: شنیدم بودجه امسال [۱۳۷۳] شما ۱۵ میلیارد تومان است. وقتی که طرح بنده باعث صرفه‌جویی حدود ۱۰ میلیارد تومانی شما بشود آیا تقاضای یک میلیارد آنهم برای اجرای طرح‌های فرهنگی مذهبی مفید و مؤثر برای جدیدالسوادها که به جنس کارکرد آقای قرائتی هم می‌خورند، تقاضای زیادی و شخصی است؟! خلاصه سیر این گفتگو و مشاجره ما به سمتی رفت که مرا مأیوس نمود و آماده ترک وی می‌شدم که دوباره آقای قرائتی، درب اتاقش را باز کرد تا بنظرم مهمانش را بدرقه کند که سریع رفتم و معترضه گفتم؛ این آقا بنای همکاری ندارد متأسفانه! با اشاره به بهشتی گفت: بفرست پیش میرزایی! دوباره برگشتم پیش بهشتی! گفتم: میرزایی دیگه کیه؟ گفت: معاون آموزشی نهضته. گفتم: طبقه چندمه؟ گفت: باید بری میدان فلسطین! گفتم: اگر قراره میرزایی تصمیم بگیره تو چکاره بودی که مخالفت می‌کردی؟! گفت: من مشاور حاجی هستم. با لحن خاصی گفتم: عجب! (بدین مفهوم که آدم قحطه که تو رو کرده مشاور خودش؟! انگار ذهنم رو خوند!) گفت: فیش تمام سخنرانی‌های حاجی رو من تهیه می‌کنم. تحقیقات تمام صحبتهای تلویزیونی حاجی رو من انجام می‌دهم! گفتم: پس چرا خودت از آن‌ها استفاده نمی‌کنی؟! گفت: اگر بخوام خودم سخنرانی بکنم حاجی گفته طلاقت می‌دم! (البته در سالهایی که حاجی بستری شد ایشان خودش در گوشه کنار به سخنرانی پرداخت ولیکن جذابیت سخنرانی‌های قرائتی را نداشت!) مستقیماً عازم دفتر معاونت نهضت در میدان فلسطین شدم و بعد از مدتی معطلی، آقای میرزایی از اتاقش بیرون آمد و ضمن عذرخواهی گفت: امروز خیلی سرم شلوغه و نمی‌تونم در خدمت شما باشم. لطفاً فردا حدود ساعت ۱۴ این‌جا باشید و حتماً قبل از حرکت، تماس بگیرید تا بنده ناخواسته بدقول نشوم! فردایش چون بدون وسیله بودم و باید با جابجایی چند تا خط اتوبوس خودم را می‌رسانیدم با احتمال ترافیک و... زودتر راه افتادم و بین راه ساعت ۱۳ تماس گرفتم که گفت؛ مشکلی نیست، تشریف بیاورید. اما قبل از س.۱۴ رسیدم و... ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۴ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای که چقدر این خانم جوان خوب حرف زد و حرف های خوبی هم گفت. لذت بردم. تا حالا کسی به این قشنگی قطع رابطه آمریکا با ایران رو تبیین نکرده بود.. برای همه سلیقه ها مفید هست. حتما تا آخر گوش کنید ، چون قطعا ارزش آنرا دارد.ضمنا برای مدعیان فهم زبان دنیا متاسفیم😒👋 پیشنهاد میکنم عزیزان برای دوستانشون حتما این ویدئو رو ارسال کنن ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 امام صادق عليه‌السلام: انسان عاقل/مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمی‌شود. ⁉️ دکتر ()؛ دارای و چندین دوره و نامزد (اما بدون در و )، چرا می‌خواهد، برای چندمین‌بار از گزیده شود؟! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۵ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 نسخه غلط گنگ خواب دیده! یکی از نمایندگان دوران قبل، مشهور به خوابالو در بسیاری از جلسات در خواب بود! و حال معلوم شد که نماینده دیگری هم نه تنها در مجلس بلکه در طی حداقل نیم‌قرن اخیر، بوده است! وی فقط در یک فراز از حرف‌های نسنجیده اما ، مرتکب سه شد که نشان از بحران بی‌بصیرتی وی دارد! ۱) گمان می‌کند که دعوای و زیر سر ایران و قابل حل است و مائیم که باید آن‌را حل کنیم! ۲) گمان می‌کند که «عدم حل دعوای ایران و آمریکا»، باعث «بدبختی روزافزون ایرانیان» است! ۳) گمان می‌کند که حل دعوای آمریکا با ایران، آنچنان پیچیده و بغرنج است که رهین است! البته این توهمات خود را با عبارت «در یک نگاه ساده» ردیف کرد و حال آنکه باید می‌گفت؛ «در یک نگاه ساده‌لوحانه»! تک تک عبارات این گنگ خواب‌دیده، محتاج نقادی مفصلی است ولیکن اجمالاً عرض می‌کنم: بند(۱) توهمات وی را خانم رحیمی پاسخ نسبتاً مناسبی داد. با ، ۳ علت دارد که بارها گفته و نوشته‌ام و باز هم خواهم نوشت. بند(۲) توهمات وی، ناشی از آنست که تفاوت مفاهیم اقتصادی به (+ + ) که علت اصلی بدبختی روزافزون ایرانیان شده است و اقتصادی و را نفهمیده است! و لذا می‌پیچد! بند(۳) توهمات وی، ناشی از جهل به این مطلب است که کارشناسی را تلقی می‌کند نه آن! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۵ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🙄 ایرانیان خوش‌شانسی که خود را گرفتار بدشانسی می‌کنند!😳😭 یکی از خوش‌شانسی‌های ، برخورداری از طبیعی است که هم‌اکنون حدود ۹۰٪ نیروگاه‌های از آن تزریق می‌کنند. حدود ۱٪ تولید برق کشور هم از ، است که نفوذی‌هائی از قبیل در تلاش انهدام کامل آن بودند و هستند. حدود ۱۰٪ نیروگاه‌های حرارتی ما وابسته به سوخت‌های فسیلی (گازوئیل و مازوت) هستند که عجالتاً مشکل میدانی ما در همین‌جاست. یکی دیگر از خائنین بزرگ به ، وزیری بود که احداث را معرفی می‌کرد! از طرفی با آغاز به در قالب ، صادرات گازوئیل از به روسیه قطع شد و بالتبع صادرات از روسیه به ایران هم قطع شد. پیامد این مشکل، تأمین سوخت نیروگاه‌های فسیلی دچار اختلال و حتی بعضاً تبدیل به گردید و تنها راه حل این بحران، توسعه نیروگاه‌های هسته‌ای (انرژی پایان‌ناپذیر) و گازی (انرژی پایان‌پذیر) است. امکانپذیری چنین توسعه‌ای از خوش‌شانسی‌های ایرانیان است ولیکن با در و حتی معمولاً رأی دادن به ، موجبات بدشانسی خود را رقم می‌زنند! و باید گفت از ماست که بر ماست! در چنین معرکه‌ای، گستاخ مکّاری هم از زنجیره مدعیان اصلاح‌طلبی و ، پیوسته در صدد تحمیل و بر ملت ایران است و دستگاه عریض و طویل قضائیه هم کماکان در آرمیده است! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۵ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ⚠️عامل اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران؛ سرطانی بنام کارشناس! باتلاقی بنام کارشناسی! (قسمت چهارم): ادامه اپیزود اول: قبل از ادامه این اپیزود، باید تصریح و تفکیک نمایم به اینکه جناب آقای قرائتی (حفظه‌الله) در نزد بنده دارای دو شخصیت متمایز هستند: ۱) شخصیت روحانیتی که عمدتاً در قالب مواعظ هفتگی جلوه کرده و بنده هنوز هم شیفته ۹۹٪ صحبت‌های مقبول ایشان هستم و دیگران را هم تشویق به استماع آن‌ها می‌کنم. ۲) شخصیت اداری در قالب رئیس سازمان که وقتی با آن مواجه شدم ۹۹٪ مدیریت وی را مردود می‌دانم. زیرا که نتوانست را ریشه‌کن کند. زیرا که افسار شتر سازمان خود را به سفیهانی سپرد که آن‌ها را تلقی می‌کرد! بنابراین نقادی کاراکتر ضعیف ریاستی ایشان نباید به مفهوم توهین در حق شخصیت ممتاز واعظی وی تلقی گردد. و اما بعد؛ حدود ۱۰ دقیقه‌ای زودتر از موعد رسیده بودم و گوشه‌ای نشستم تا رأس ساعت ۱۴ وارد دفتر میرزایی بشوم و ناخواسته افرادی را می‌دیدم که وارد سالن خاصی در آن‌سوی دفتر میرزایی می‌شدند که در ادامه متوجه شدم سالن کنفرانس متصل به دفتر میرزایی است و واردین همگی مسئولین و تدوین کلیات و جزئیات کتب زبان فارسی اول ابتدایی مقطع دبستان و نیز سال اول نهضت سوادآموزی هستند! رأس ساعت مقرر به مسئول دفتر آقای میرزایی اعلام کردم که ورودم را به معاون آموزشی آقای قرائتی اطلاع بدهد. بعد از چند دقیقه او آمد و گفت که جلسه مهمی با عده‌ای از همکاران دارم که دقایق پایانی آنست و بر خلاف معمول که من ساعت ختم جلسه را تمدید می‌کردم، ایندفعه تعجیل بخرج دادم تا سر ساعت در خدمت شما باشم. با این حال از شما استدعا می‌کنم چند دقیقه دیگر به من مهلت بدهید تا این جلسه را جمع‌بندی بکنم و بعدش در خدمت شما هستم. بنده تصادفاً در جایی نشستم که تردد برخی افراد را می‌دیدم که وارد سالن کنفرانس میرزایی می‌شوند. تا اینکه دقایقی بعد، میرزایی مجدداً از سالن کنفرانس خود بیرون آمد و گفت: حاج‌آقا! من در خدمت شما هستم اما تعجیل من برای ختم جلسه برای دوستانم، مسئله‌دار شده و علتش را پرسیدند و من هم راستش را به آن‌ها گفتم. گفتم که یک روحانی سیدی پیدا شده که می‌تواند سوادآموزی را در ۲۴ ساعت به انجام برساند اما همه آن‌ها حیرت کرده و شدیداً مشتاق هستند که یک لحظه ادعای شما را از زبان خودتان بشنوند و بروند و بعدش من دربست در خدمت شما هستم! گفتم: این همکاران و دوستان شما چه‌کاره هستند؟! چون من کاری به تعجب دیگران ندارم و مایلم با خود شما به مطلب شفافی برسم. گفت: این‌ها همگی کارشناسان روش‌های سوادآموزی هستند که اتفاقاً تخصص‌شان از جنس همین ادعای شماست. حدس زدم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه باشد اما همراهی کردم و وارد سالن شدم و با دیدن آن‌ها (که دقایقی قبل یکی یکی وارد می‌شدند) متوجه شدم که جلسه‌ای رو به اتمام نیست بلکه جلسه‌ای برای آغاز است! و میرزایی سناریویی برای من چیده است! لحظه‌ای عصبانی شدم و خواستم برگردم و بی‌خیال اصل قضیه همکاری بشوم ولیکن خودم را کنترل کردم و بصورت ایستاده و خطاب به آن‌ها گفتم: بله! بنده ادعا دارم که سوادآموزی در ۱۲ جلسه ۲ ساعته و بلکه ۸ جلسه ۳ ساعته امکانپذیر است و آقای میرزایی اگر چنین حرفی به شما زده، کاملاً درست گفته است. میرزایی خیلی سریع شروع کرد به معرفی آن‌ها و عناوین پرطمطراق آن‌ها که ۳ نفرشان دکترای سوادآموزی داشتند و ۶ نفرشان کارشناس ارشد و کارشناس دروس سال اول نهضت و نیز فارسی کلاس اول دبستان بودند و نفر دهم مشاور ارشد خود میرزایی و با خود میرزایی جمعاً شدند ۱۱ نفر (که من به عدد ۱۱ هم بعنوان عدد مقدس شیطان‌پرست‌ها، حساسیت منفی داشتم!) و بعدش برگشتم با لحن نسبتاً تندی خطاب به میرزایی گفتم: آقای معاون آموزشی محترم جناب قرائتی! متأسفانه بنده از دیدن کارشناس‌جماعت، حالم بد می‌شود! و اینجا اصلاً احساس خوشایندی ندارم! و توصیه می‌کنم برویم به جلسه دو نفره که ... اظهارات حضار بالا گرفت که چرا گفتارم نسبت به آن‌ها توهین‌آمیز است؟! گفتم: زیرا شما کارشناس‌جماعت، دنبال نان و نام هستید تا خدمت! وقتی هم که در مصدر تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌نشینید، می‌شوید و احساس می‌کنید با یک ورق‌پاره مدرک دانشگاهی لابد حکمرانی بر کل دنیا را به دست آورده‌اید و لذا کارشناسی شما تبدیل می‌شود به مسلخ خلاقیت! ذاتاً نمی‌توانید پذیرای نوآوری کسی باشید! زیرا که احساس می‌کنید سال‌ها تحصیلات مدرج شما هدر رفته است! بنده باورم اینست که؛ تمام بدبختی‌های ملت ایران از دست و اسارت مدیران ضعیف در چنگال کارشناس‌های دغل و حیله‌گر است و بس! محدودیت جایگاه‌های مدیریتی، موجب عقده‌ای شدن کارشناس‌ها شده و... ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۵ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ⚠️عامل اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران؛ سرطانی بنام کارشناس! باتلاقی بنام کارشناسی! (قسمت پنجم): ادامه اپیزود اول: برای آنکه میرزایی را متهم به دروغ و تزویر نکرده باشم، این احتمال هم هست که وی با تعدادی از آن کارشناس‌‌ها واقعاً از قبل، جلسه داشته است ولیکن تعدادی از آنها هم همزمان با ورود بنده به طبقه وی، وارد سالن کنفرانس شدند. در هر حال، میرزایی برای تعدیل تندی من و تلطیف جلسه، صحبت کوتاهی کرد و بدان مفهوم بود که بنده اگر واقعاً طالب مساعدت سازمان نهضت هستم، ناچارم با کارشناسان آن هم کنار بیایم! زیرا هم رویه سازمان است و هم مورد تأکید آقای قرائتی و اینکه بدون مصوبات این عده از کارشناسان نهضت، هیچ اتفاقی در سازمان و مأموریت‌های آن، رخ نخواهد داد! در واقع این لُجنه کارشناسی حکم مجلس برای دولت را دارد و مدیریت حق ندارد بدون نظر اکثریت آنها قدم از قدم بردارد! لذا بنده بر سر دو راهی قرار گرفتم که یا بی‌خیال همکاری با سازمان و رئیس سرطان‌زده آن به بشوم و یا اینکه سعی بکنم به نحوی آن‌ها را متقاعد نمایم که طرح مرا بصورت آزمایشی هم که شده، تصویب نمایند. زیرا وقتی که طرح، اجرای موفقی داشت، بزرگترین مشت عملی بر دهان کارشناس‌جماعت خواهد بود! در عین‌حال افزودم: ... بنابراین سنخیتی بین طرح خلاقانه بنده و قالب‌های فکری خانمان‌سوز و ضد شما کارشناس‌ها وجود ندارد و... و عباراتی از این قبیل که زدن پنبه کارشناسی بود تا اگر بدنبال مرعوب کردن بنده هستند، بدانند که خودشان در موضع اتهام و دفاع هستند و نمی‌توانند خیلی حق‌بجانب با بنده برخورد نمایند! بقول معروف گربه را دم حجله سر بریدم! یکی از آن‌ها که لهجه اصفهانی داشت و شیرین‌زبانی می‌کرد گفت: اوه اوه چه دل پری از کارشناس‌ها دارند این آقاسید!! دو سه نفری شدیداً رفتند به حالت قهر و نفرت و خودخوری که تا آخر ماجرا هم عبوس ماندند! گویی که دیگر شاخی برایشان باقی نمانده بود که بخواهند از آن بهره بگیرند! میرزایی خیلی سعی می‌کرد، نقش میانجی را بازی کند و مشاورش هم کمکش می‌کرد. آن‌ها با لطایف‌الحیل (از قبیل ربط دادن تندی من به ترافیک و ناهار نخوردن و چایی نخوردن و امثالهم) مرا بنظرشان رام و آرام کردند تا دقایقی کنار آن‌ها بنشینم و یک چایی با آن‌ها بخورم و بیشتر با هم آشنا بشویم و از این جور حرف‌ها که من هم با اکراه و قدری هم رودروایسی نشستم و آن جلسه تا ساعت ۱۶ طول کشید! جلسه‌ای که میرزایی می‌گفت در ساعت ۱۴ به پایان خود رسیده اما همگی تا ساعت ۱۶ نشستند تا در واقع مرا بکنند که ببینند طرح من چیست؟ و با چه روشی آن‌را می‌خواهم اجراء بکنم؟ اما من هم مصمم شدم که بدون لو دادن روش خود، آن‌ها را متقاعد بکنم و از همان ابتدای امر هم گفتم: لزومی نمی‌بینم جزئیات روش خود را برای شما توضیح بدهم. صریحاً عرض می‌کنم که ما می‌خواهیم با هم معامله‌ای بکنیم! شما یک کلاس آموزشی با تعدادی فرضا ۱۰ الی ۲۰ نفر بیسواد را (تأیید بیسوادی آنها با شما) یکی دو هفته در اختیار بنده قرار می‌دهید و در آن‌جا یکی دو تا دوربین فیلمبرداری هم تعبیه می‌کنید ولیکن فیلمبردارها را من خودم می‌آورم تا کلیه دقایق آموزشی بنده را مستندسازی بکنند. نسخه‌ها در اختیار بنده خواهد بود. شما در پایان دوره می‌آئید و از نوآموزها امتحان دلخواه خودتان را می‌گیرید. اگر آن‌ها قادر به خواندن متون مختلف (کتاب، مجله، روزنامه و...) و همچنین موفق به نوشتن اسامی خودشان، دوستانشان و اعضای خانواده خودشان شدند، نشانه موفقیت بنده خواهد بود. در این دوره قرار نیست نوآموزان انشاء هم بنویسند و حتی چهار عمل اصلی ریاضی را هم انجام بدهند که اگر قادر به انجام آن‌ها شدند، از فضائل دوره خواهد بود نه از اهداف اصلی آن. ما در دوره آزمایشی فقط یک هدف داریم؛ «توان‌افزائی بی‌سواد به خوانش انواع جملات و نوشتن اسامی» (نه جمله‌نویسی) و فعلاً بیشتر از این را قول نمی‌دهم! وقتی که امتحان گرفتید و باسواد شدن آن‌ها ظرف دو هفته را تأیید کردید آنگاه برمی‌گردیم سراغ قرارداد اولیه‌ای که لازمست امروز با هم ببندیم! پرسیدند: کدام قرارداد؟! گفتم: قراردادی مبنی بر اینکه یک میلیارد تومان به بنده پاداش تعلق بگیرد! بنده فیلمهای مستند کلاس را در اختیار شما قرار می‌دهم که بنشینید جزئیات روش مرا از آن استحصال کنید و در روشهای آموزشی خودتان بر اساس روش بنده، لحاظ کنید. بنده هم می‌روم سراغ آن یک میلیارد تومان که به حساب مشترکی واریز می‌شود (بنام بنده و حاج‌آقا قرائتی و نفر سومی که طرفین به او اعتماد بورزیم). این یک میلیارد تومان، اسمش پاداش بنده است ولیکن صرف پیشبرد ۹ طرح فرهنگی دیگری خواهد شد که عناوین آن‌ها را به آقای قرائتی دادم و ریالی به خود من نمی‌رسد! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۶ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️نظر پورمحمدی پیشنهادی اطلاعات در خصوص منافقین: «ما با منافقین هنوز حسابمون را تسویه نکردیم... به حساب تک تکشون میرسیم» آفرین. قوی و پرصلابت 🔴مرگ برمنافق ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 منافقین عیان =/= منافقین نهان «نهضت+نظام اسلامی»، گرفتار دو نوع بود و هست. منافقینی که دم از و زدند و می‌زنند ولیکن عمدتاً در زمان آشکارا بصورت سازمان‌یافته تبدیل به شدند و برای کشتار حداقل ۱۷٫۰۰۰ ایرانی، از انجام هرگونه و ، دریغ نورزیدند. مراد جناب پورمحمدی هم منافقین همین عده است که عمدتاً از کشور بوده و به دریوزگی افتاده‌اند. البته متواریانی هم هستند که ممکنست، سازمان‌یافته نباشند و فاقد سوابق افعال تروریستی باشند ولیکن جزو منافقین تابلودار هستند. ولیکن عده دیگری از منافقین هم هستند که بوده و در داخل نظام کرده‌اند (که بعید نیست در اقدامات تروریستی و اغتشاشات براندازانه علیه نهضت+نظام ولایی، نقشی نرم‌افزاری و حتی سخت‌افزاری نداشته باشند)، دو دسته هستند؛ دسته‌ای تابلودار (اعم از باریش و بی‌ریش یا با چادر و بی‌چادر) هستند و دسته‌ای که کماکان ناشناخته هستند‌ و باصطلاح کاملاً به شمار می‌روند ولیکن این گروه سوم، از همه منافقین خطرناک‌تر هستند. زیرا در و و ، (در جایگاه وزیر، مدیر، کارشناس، نماینده، روحانی و...) تأثیرگذارند. تأثیراتی که «اضمحلال نهضت+نظام» را هدف گرفته‌اند. سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ 🙏
به پیری هم نفهمیدیم افسوس که دنیا «بازی طفلانه» کیست؟! ۷۰ ساله ۷۲ ساله ، نشانه چیست؟! جایگاه هم است! 🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام برای ، رنگ خواهد باخت. ✍ حم ۱۳۴۰۳/۵/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212تبریک و اعلام آمادگی برای همکاری با ، امر جناب آقای ، برای دوره چهاردهم، تثبیت شد. قاعدتاً از امروز ، تخریب است و لذا بنده (ضمن حفظ همیشگی خود در قبال دولت‌ها و صاحبان قدرت‌ها)، بنا بر توصیه مبنی بر ضرورت کمک به دولت ایشان و نظر به فراخوان ریاست محترم جمهوری از ، اینجانب بعنوان مؤسس (منجر به تشکیل ریاست جمهوری) و دارای ده‌ها طرح فنی_مهندسی و صدها ایده ، ، ، ، ، ، ، و... برای نیل به و صاحب سبک و با تقدیم رزومه مختصر خود ()!، بدینوسیله اعلام می‌کنم که حاضرم، پلیدی شوم و پلشتی کهنه را با استفاده از روش خلاقانه خود، در دوران ریاست ، از کلیه ، ریشه‌کن نمایم تا در افتخار یکی از دستاوردهای (که پیامد آن، انحلال رسمی و بالتبع حذف یکی از ردیف‌های خواهد بود)، سهیم باشم ان‌شاءالله 👌و نیز اعلام می‌کنم؛ اگر موفق به انجام این نشدم، قبل از اتمام قانونی ریاست جناب پزشکیان (حفظه‌الله)، حاضرم در ملأ عام بشوم! تا درس عبرتی باشد برای همه «مهاجمین به مناصب نظام» که از بی‌بهره‌اند! لطفاً این پیام را بچرخانید تا برسد به دست رئیس جمهور محترم 🙏💐 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۶): گاف امروز پزشکیان! در👈بخش ۲👉و👈بخش ۳👉 این سلسله به ظهور و سقوط برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، پرداختم و اینکه به علت ناقص بودن و در تراز «نهضت+نظام اسلامی» نبودن آن، طومارش درهم پیچیده شد. با این‌حال، ، دست از این تابوت نکشید! زیرا برای تدوین و تبیین آن، ۸ سال زحمت کشیده بود! این برنامه (با نام اولیه «ایران در افق ۱۴۰۴»)، اگر به منصه تحقق می‌رسید، قاعدتاً سال آینده، سال پایانی آن می‌بود و امسال باید در پی مقدمات برپائی جشن موفقیت آن می‌بودیم. سوءاستفاده آقامحسن از این برنامه منقرضه، این بود که آنرا تبدیل به خود برای نمود! به گونه‌ای که این برنامه در ، جایگزین و خودش هم و آن می‌شد! حتی اگر وی خودش به نمی‌رسید اما ۲۰ سال بر ، سلطه پیدا می‌کرد ولیکن اولین برنامه، آنرا حاصل کار نامید و وی را سنگ روی یخ کرد! () در روخوانی از انشای خود برای مراسم امروزش، (بدون اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی!) بخشهایی از متن چشم‌انداز ۲۰ ساله (تابوت متحرک ۲۲ سال پیش م.رضایی) را برای متن خود عیناً رونویسی کرده بود (مثل کلیپ پیوست) و موضوع اولین جلسه هیئت دولت امروز وی هم همین بود! و حال آنکه در این ۲۲ سال، آن برنامه به قعر تاریخ رفته و چند سری پوست‌اندازی کرده است! ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۷): تعارض مصادیق با مفاهیم! یعنی هر شخصی که برای را داشته باشد، او نادیده گرفته می‌شود. اما این تعریف ساده را با دو تخصیص دور زد! عبارت و مفهوم «فراجناحی» (که قرین مفهوم هم است)، وقتی توسط ظریف، تخصیص می‌خورد به اینکه؛ ۱) از لحاظ سلبی، ائتلافی از همه جناح‌ها نیست! (بلافاصله مفهوم فراجناحی بودن دولت، رنگ می‌بازد و) ۲) از لحاظ ایجابی، مقید می‌شود به اینکه کارگزاران ، باید همراه باشند، دیگر برای فراجناحی بودن آن، هیچ‌گونه حیثیتی باقی نمی‌گذارد! بنابراین در قالب بازی با کلمات، مرتکب توهین به شعور ملت شده‌اند! پزشکیان () در حرف ادعا می‌کند که وابسته به هیچ جناحی نیست و در عمل، ۱۸۰ درجه بالعکس، دولت خود را کاملاً به دول مخذول و منفور روحانی و خاتمی می‌سپارد! بنظر می‌رسد کسی که با ، خود را به سکوی رسانید، در چیدمان دولت خود هم، در حال پیش‌برد اما به طرزی ناشیانه است! زیرا که این بازی هم تکراری است و هم جیغ! هم در چیدمان دولت خود، امر را ملعبه خود قرار داد. در حالی‌که منظورش صرفاً ستادهای انتخاباتی او بودند نه ملی! ولیکن را در روز روشن، فریب داد! وظیفه اینست که یا ظرپز را برای ملت، نماید. ؟ ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ترور ایران در شمال تهران! ترور هنیه در تهران، در واقع ترور است و در ضرورت دشمن، کمترین تردیدی نباید بخرج داد. دشمن با یک تیر دو نشان زد؛ هم یکی از را حذف کرد و هم را برد. این ، نمی‌تواند بدون همکاری نفوذی‌ها صورت گرفته باشد. مضافاً که باید نشانه ضعف کارآمدی قرارگاه اطلاعاتی و امنیتی کشور هم تلقی شود. این ترور، بالاتر از ضربه به ضربه به بود و قطعاً بهترین بهانه برای برپایی کلیه رده‌های نیروهای نظامی و انتظامی و قضایی نظام از نفوذی‌های که هزینه اقدام علیه را در ایران و جهان به شدت کاهش داده‌اند! تکرار فاجعه امنیتی ظرف ۷۰ روز از وقوع پلشتی آشکار در جابجایی و او، یعنی ریشه این ناکارآمدی را باید در سطح فرماندهان عالی جستجو کرد! سرنوشت شهادت بود ولیکن وقوع آن در آنهم در زمانی که میهمانان خارجی دیگری هم در رئیس جمهور در آن به سر می‌برند، یک آبروریزی حفاظتی برای نهادها و نیروهای و است و این ننگ را باید هرچه زودتر و قوی‌تر جبران کنند. ترور دیروز صهیونیزم جنایتکار در لبنان علیه یکی از فرماندهان جبهه مقاومت و امروز آن در ایران علیه یکی دیگر از فرماندهان جبهه مقاومت آنهم بفاصله چند ساعت بعد از ملاقات با ، نشانه گستاخی رژیم پوشالی است و لذا پاسخ دندان‌شکنی می‌طلبد. سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
⭕️ دقت کنید 🔸رسانه ها و لیدرها باند فتنه گر اصلاحات بصورت هماهنگ شروع به تخریب دستگاه های امنیتی کرده اند. این جماعت که خود بعنوان سرمایه های اسرائیلی در ایران بارها به نیابت از رژیم صهیونیستی اقدام به فتنه و براندازی کرده اند حالا به بهانه شهادت اسماعیل هنیه شروع به بخریب نهادهای نظامی و امنیتی کرده اند. بیشترین نفوذ به کشور در زمان دولت حسن روحانی رخ داده و حالا نتایج آن دارد مشخص میشود. همان زمان بارها رهبرانقلاب درباره مسئله نفوذ هشدار دادند.... 💢کانال خبری @shohadayeiran57 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 حساسیت به تحت پیگرد قرار دادن نفوذی‌ها ممنوع! ⛔️ هیچ بعید نیست این اطلاعیه ☝️ توسط نفوذی‌های ، تنظیم شده تا با دادن، هرگونه نقادی علیه شناسایی و کشف نفوذی‌ها را سرکوب کند! آن‌کس که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟! با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
❌❌❌خودتحقیری ممنوع 🟥مثل همیشه یک عده شروع کرده اند به خود تحقیری و زیر سوال بردن قدرت اطلاعاتی کشور! 🚩🚩🚩ما صرفا چند نمونه از اقدامات اطلاعاتی کشور علیه صهیونیست ها را نام می‌بریم: ۱_ عملیات بیت لید، منطقه بیت لید حفاظتی ترین منطقه در اسرائیل است که تمام نهادهای اطلاعاتی داخلی اسرائیل و ارتش و پلیس آن به آنجا رصد دارند، و تمام نهادهای آنان در آن منطقه خانه های امنیتی بسیاری دایر کرده اند، و در طی عملیات بیت لید چنان ضربه ای به آنان وارد شد که رئیس جمهور وقت اسرائیل آن را با حمله ۳۰ جنگنده به اسرائیل برابر دانست! ۲.عملیات نابودی شین بت، در این عملیات تمام معاونت های شین بت و اکثر مدیران آن کشته شدند و ساختمان مرکزی شین بت در اسرائیل نابود و دستگاه اطلاعاتی امنیت داخلی آنها کور و فلج شد، این ضربه در اندازه ای بد بود که اسرائیل برای ترمیم شین بت مجبور به استفاده از دستگاه های اطلاعاتی آمان و موساد جهت جایگزین کردن نیروهای از دست رفته شد. ۳.نابودی هسته مرکزی گروهک های تروریستی‌، در طی این واقعه واجا موفق شد تمام هسته های مرکزی آنتیفا، گروهک تروریستی الاحوازی، مجاهدین خلق، تشکیلات اطلاعاتی داعش و رئیس آن، احرارة الشام، و معاونت متساوای موساد را در تفلیس، نابود کند! دقت بفرمایید که متساوا مسئول جمع آوری اطلاعات و ترور هدفمند است و ترور رئیس چنین معاونتی چه ضربه خطرناکی است. ۴.حمله موشکی گسترده به اربیل(که البته شناسایی بسیاری از مکان های آنان توسط حفاظت اطلاعات ودجا انجام شد) و کشته شدن معاونت متساوای موساد برای دومین بار در طول تاریخ موساد. ۵.نفوذ عمیق در کابینه رژیم صهیونیستی ، به گونه ای که وزیر انرژی اسرائیل, سالها برای کشور ما جاسوسی می‌کرد و به کشورمان رفت و آمد داشت و شبکه سازی گسترده ای در بدنه اسرائیل کرد، و اسرائیل چه دیر فهمید که وزیرشان نیروی ما بوده و حجم عظیمی از اطلاعات محرمانه اسرائیل را به ما انتقال داده! ۶.مونیکا آلفرد وایت، بانوی مجاهدی که مسلمان شد! مونیکا آلفرد وایت از نیروهای ارشد اطلاعاتی آمریکا بود که توسط دستگاه اطلاعاتی واجا جذب و ۱ سال در آمریکا بوده و اطلاعات محرمانه سنگینی از آمریکا به کشور ما منتقل کرد و یک نمونه از این اطلاعات ها از شبکه مشترک اطلاعاتی ناتو و متحدان آسیایی آنان‌+‌اسرائیل است! ۷.در مورد جاسوسی تجهیزاتی و صنعتی نمی‌توان حرف خاصی زد، فقط سر بسته این نکته گفته شود جاسوسان ما توانستند اطلاعات بخش اعظمی از قدرت دریایی اسرائیل جاسوسی را به کشور منتقل کنند، که یک نمونه ی عادی آن زیر دریایی دلفین اسرائیل است! ۸.شناسایی پایگاه های موشکی اسرائیل و شناسایی تمام خانه های امن آنها در فلسطین اشغالی+کشتن پدر موشکی اسرائیل در هتل امنیتی آنها(پاسخ ما به سیاست هزار ضربه چاقوی موساد) 🔹اینها فقط بخش کوچکی از اقدامات اطلاعاتی کشورمان هست، و خواستیم تو دهنی محکمی به خود تحقیرها باشد وگرنه عملیات ۷اکتبر که ۱۶ سال پروسه آمادگی آن طول کشید و نه آمان به آن پی برد و نه شاباک و موساد، جای خود دارد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌«اثبات شئ، نفی ماعدا نمی‌کند» این عبارت، در ویکی‌پدیا از توضیح خوبی برخوردار است: «یک قاعده در فلسفهٔ منطق است که می‌گوید اثبات مسئله‌ای به منزلهٔ نفی غیر از خود نیست. در بحث و گفتگو باید از دوقطبی‌سازی جلوگیری کرد، همچنان‌که در بحثی اگر کاربری موافق یک گزاره بود، دلیل نمی‌شود با متضاد آن گزاره هم مخالف باشد.» و در ادامه مثالهای خوبی می‌زند، از جمله: «اگر ثابت شود که «در این باغ یک درخت سیب وجود دارد»، این به معنای آن نیست که «درختان دیگری مانند درخت گلابی یا گیلاس نمی‌توانند در این باغ وجود داشته باشند». پ.ن.: قدرت و اقتدار نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، منافاتی با این ندارد که ممکنست به (حتی در سطح و برای فرایندها و فرآورده‌ها)، آلوده شوند. ✍سیدمحمدحسینی(منتظ) ۱۴۰۳/۵/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🥴خبط و خطای معرفتی دو رئیس جمهور کم‌سواد ایران!! بیت شعری از روشن‌ضمیر مشهور به ؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو قرار گرفته است: ۱) () در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹ ۲) () در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹ و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم کاملاً غلط برای با سوء برداشت از این شعر حافظ است! آن‌ها که گویا چندان بهره‌ای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها بلکه ادبیات و ندارند، خود از عبارت بخشی را ملعبه تصورات خود از و در سیاست خارجی قرار داده و پنداشته‌اند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با و است و در نتیجه، بصورت اجتناب‌ناپذیری به نتیجه غلطی می‌رسند و آنگاه که مواضع‌شان به شکست می‌انجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) می‌جویند! و ریشه این هر دو نفر و بلکه میلیون‌ها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در فارسی، جستجو کرد! و اما معنا و مفهوم شعر حافظ: قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به بود. «عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» 👌 حافظ می‌داند که وقتی از به عرضه می‌شود، مردمان چهار دسته می‌شوند؛ ، ، و صرف‌نظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین می‌زنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان می‌ستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است: ۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصره‌ای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳) ۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحله‌ای را توصیه می‌کند: ۲/۱- دستور به مدارا و قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵) ۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸) بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آن‌ها) می‌کند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و (و نه ) است. 👌 نحوه مواجهه با و (کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر) هم دقیقاً باید همین باشد؛ ۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند. ۲) به نادانان و باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا و نمایند. ۳) جاهلینی که مایل به یافتن و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند. پ.ن.: «با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسان‌الغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست. فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار یا هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟! آیا ضرورت ندارد این‌ها قبل از ورود به پشت ، ساعتی هم در بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟ ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏