🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
شرکت در انتخابات با قرعهکشی!
(بخش پنجم):
#خصائل_اصلح:
⁉️کدام چهره؟!⁉️
👌قبل از اینکه به بیان اصلیترین شاخصهای پیشنهادی خود در امر خطیر گزینش نهمین #رئیس_جمهور برگردم، مایلم به شاخص فرعی مهم دیگری هم بر اساس یک تجربه شخصی اشاره بکنم:
😳 در اولین سالی که بعنوان #افسر_کشتیرانی، پای در بنادر هر کشوری (اعم از شرق و غرب دنیا) گذاشتم، چشمگیرترین چیزی که مشاهده کردم، تنوع نامحدود مردم (اعم از زن و مرد و..) در پوشش و رفتارشان بود تا آنجا که احساس میکردم در حال گردش در وسط #باغ_وحش هستم!
فلذا ناخواسته این سؤال در ذهنم شکل میگرفت که آیا در این کشور، کسی هم پیدا میشود که نماد #چهره_جدی آن کشور باشد؟!
و تدریجاً بنظرم رسید که جدیترین نماد چهرهای هر کشور را باید در «اخبارگوی سیاسی تلویزیون» آن کشور و «رئیس جمهور» آن ملت جستجو کرد!
آری! رئیس جمهور هر کشوری، نماد #چهره_ملی و #عصاره_شخصیتی ملت آن است. شاکله ظاهری (چهره، گویش، رفتار، لباس، حرکات، وجنات و..) رئیس جمهور، نماد شخصیت ملتی است که او را برگزیده است.
اهمیت این قضیه در آنجاست که مردم جهان، از گفتمان مورد تعقیب رئیس جمهور و ظرائف گفتاری او چیزی سر در نمیآورند ولیکن ظاهر او میتواند برای هر ملتی با هر زبانی، قضاوت برانگیز باشد.
بعبارتی واضحتر؛ مردم دنیا در هر گوشه و کنار کره زمین، با دیدن رئیس جمهور ما در باره شاکله شخصیتی #ملت_ایران، ارزیابی و قضاوت میکنند ولو اینکه یک کلمه حرف نزند. #چهره_رئیس_جمهور به تنهایی، ویترین و #سفیر_ایران است.
..ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۳/۲۷
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش ششم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای سیاسی+دینی #پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان!!
تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتابهای قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه (#شرک_خفی و #ضرب_المثل) به اجمال مورد توجه قرار میدهم و قبل از بیان آنها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان #نجابت_ایرانی) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی #فرهنگ_ایرانیان است و به ضرورت طرح مبحث جاری (#ملغمه_ایرانی مولّد #فتنه_پوزیده) هم کمک میکند.
سالها پیش (بعد از سالها #مأموریت_فرهنگی در موضوع #ارشاد_اسلامی در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان #افسر_کشتیرانی ناوگان دریایی #جمهوری_اسلامی_ایران) در گفتگویی که با یکی از دستاندرکاران هفتهنامه #کیهان_هوایی در مسئله اوضاع #ایرانیان_خارج از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه میکردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات #کیهان_لندن (سلطنتطلب) بهتر است روی #نجابت_ایرانی، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به #اسلامیت و #جمهوری_اسلامی، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید!
در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم.
بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه میپنداشتم!)
زیرا در آن سالها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان میکردم با شاخ و برگ دادن به آن کلیگوییها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد #شهید_مطهری قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی #انقلاب_اسلامی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالیست.
بنظرم میرسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آنها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند.
آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما میتوانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند!
ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویقهای مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آنها و خود بنده، شگفتانگیز بود!
علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوههایی از ایثار #شهداء و #رزمندگان #دفاع_مقدس، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمیدانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمیتوانست در امتداد نجابتها و ایثارگریهای دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آنها را نانجیبانه تلقی میکردم! و حداقل اینکه نانجیبیها چشمگیرتر از نجابتهای قابل ذکر بود!
چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از:
۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!)
۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!)
این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب میشود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک میکشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع #امور_جانبازان به #بنیاد_شهید، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته میشد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمیرسد!
فلذا بنده هم در آن مقطع که میخواستم مطالب و شاهد مثالهای خود را از نجابتهای شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابتهای مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه میشدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمیتوانستم نجابت را به بینجابتی و نجیبان را به نانجیبها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این #خط_مقدم ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏