هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۲):
... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال #سفارتخانه_آمریکا که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن #کشاکش_درونی (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید.
بدینصورت که؛ وقتی که در #تظاهرات_انقلابی (بویژه در حوالی بازار تهران و #دانشگاه_تهران نیز) بصورت شهادتطلبانه، در #صحنه بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا #انقلاب_خونین ما هم مثل همه انقلابها (طبق تحلیل جامعهشناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به #ضد_انقلاب خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟!
زیرا گویا که از #قوامیس_الهی است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و #تشکیل_حاکمیت، تدریجاً و بلکه تسریعاً #نظام_نوین تبدیل به #گورستان_انقلاب میگردد!!!
این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که #اکثریت_ملت ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدیترین #خلجان_فکری بنده بود که وقتی امام خمینیره فتح #لانه_جاسوسی را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد.
آری! میشود که ضمن #حفظ_نظام (بعنوان #اوجب_واجبات شرعی)، #انقلابی ماند و آنرا قربانی #دیپلماسی نکرد و چنین اعتدالی، #پارادوکسیکال نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است.
گاز بیجا همانقدر خطرناک است که ترمز بیجا!
چنین دعوائی در سالهای اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری #میدان و #دیپلماسی!
در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به #روحانی_سنتی بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آنمرحوم به علت آنکه قبل از #تبعید #امام_خمینی، مدتی طلبه او بودند، دارای #روحیه_انقلابی گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه #رژیم_شاه موضعگیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد #تهدید یکی از #اهالی_روستا بود که به خدمت #ساواش (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در #انقلابی بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به #دکتر_شریعتی، نه تنها خوشبین نبودند بلکه او را از مصادیق #روشنفکران ضد دین و حداقل #ضد_روحانیت تلقی میکردند! فلذا #مباحثات شبانه آندو معمولا به #مشاجرات کشیده میشد!
البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً #مستمع_آزاد بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آنها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوهها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آنها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمیگشتند لغایت ۱۲ نیمهشب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفتههای متعصبانه خود کوتاه نمیآمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود!
روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی #متناقض بنظر میرسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالبتر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان #زلات_دکتر منتشر سازم)!
ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، #حکومت اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح #امام_خمینی بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، #جمهوری اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که #ملت_ایران در قفای خمینی بدنبال آنست، #جمهوریت، نقش بازری خواهد داشت و همین #مردمی_بودن حکومت میتواند مایه امیدواری باشد که #نهضت ما قربانی #نظام ما نخواهد گشت.
(علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگیم بر میگشت که وقتی ابوی، روخوانی و روانخوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده میآموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط میشوند یا معنای آنها تغییر میکنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!)
ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود.
... ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۲):
ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده:
... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزلهها، سیلها، بیآبیها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرفنظر از انواع کارشکنیهای تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل میبرد.
۶. در کنار بدبختیهای ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختیهای خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و مالهکشی نیستند.
در اینخصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و #انقلاب را از زمان تشکیل #نظام پایانیافته تلقی میکرد و لذا دم از #اعتدال زد که کاملاً غلط بود!
همچنانکه عدهای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطیگری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند!
بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و میخواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابیام نه دیپلمات»!
روحانی به غلط تصور میکند که #انقلابی بودن با «نظاممند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند!
و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابیگری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست.
البته این سرطان بیغیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقهها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازادهها!) آلودهاند.
در عینحال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابیگری اصولی» را اگر در #ولائی بودن خلاصه کنیم، نمیتوانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائیتر از روحانی سراغ ندارم»!
(ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنهای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمیشود عبور کرد!
و حداقل اینکه در قضاوتهای خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم.
با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید.
شما مختارید که خوبیها و کارآمدیهای روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیکناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمیبینم.
حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند #اعتدال_حقیقی (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد.
«اللهم أرنا الاشیآء کما هی»
بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋»
(پایان مقاله۱۴۰۰حم)
👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دورههای خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، #اکثریت_ملت را در استقبال از آندو نفر همراهی بکنم ولیکن در دورههای روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم!
👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابیام نه دیپلمات» امام خامنهای است که مورد اشاره قرار گرفته است.
این جمله آقا، بسیار معنیدار است و ریشه آن، برمیگردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جایگاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالشهای امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد.
بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابیگری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت #دیپلمات، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقهای از انقلابیگری نداشتند و نمیخواهند حتی ذرهای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!)
بنابراین «طیف دیپلماتها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابیگری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین #اندیشه_اسلامی هستند.
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۸ بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
خودزنی بیبصیرتهای بیشرف!!
بعضیها که گرفتار توهمات عجیبی میشوند، دست به اقدامات غریبی میزنند و حال آنکه بازنده و منکسر نهایی آن مبارزه (توحش) دونکیشوتوارشان، خودشان هستند!
امان از #عدم_عقلانیت و درایت و #بصیرت!!
امان از #جهالت و #لجاجت بیپایان!
اما بدترین قسمت ماجرا آنجاست که گاهی #اکثریت_ملت (ولو اکثریت نسبی و اسمی جامعه) علیه خود میجنگند و به خودشان آسیب میزنند و نهایتاً خودشان را از پای در میآورند و در عینحال گمان میکنند #دشمنان را منفعل و تارومار کردهاند!
مثل همین قوچ بیچاره که به علت عدم #درک_صحیح_صحنه دارد از روی #توهمات خود با #رقیب_خیالی خود میجنگد اما در نهایت فقط خود را فرسوده و مضمحل میسازد!
این گونه #متوهمین و بلکه #دیوانگان، بیگمان و #بدون_تعارف، همان بیشرفهایی هستند که گاه و بیگاه علیه #شریفان_روزگار، شعار «بیشرف ... بیشرف ...» سر میدهند!!!
و هر ناظر سومی بعینه میبیند که آنها گویا در مقابل آینه، با یک #فرافکنی ۱۰۰٪ی خصلت وقیح و قبیح خودشان را فریاد میزنند و به دیگران نسبت میدهند!
آنها با این #شعار_فرافکنانه و امثال آن، چنان خود را #تهییج و تحریک به #اغتشاشات #جنون_آمیز میکنند که به سرعت تبدیل میشوند به «کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر» تا برای هیچکسی جای هیچ تردیدی باقی نگذارند که در حضیض بیشرفی #سقوط کردهاند!
متأسفانه در ایرانزمین هم چنین جانورانی یافت میشوند که به هیچ صراطی، مستقیم نیستند!
الا #لعنة_الله علی #القوم_الظالمین
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۶/۲۳
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏