eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
369 عکس
214 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۲): ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده: ... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزله‌ها، سیل‌ها، بی‌آبی‌ها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرف‌نظر از انواع کارشکنی‌های تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل می‌برد. ۶. در کنار بدبختی‌های ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختی‌های خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و ماله‌کشی نیستند. در این‌خصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و را از زمان تشکیل پایان‌یافته تلقی می‌کرد و لذا دم از زد که کاملاً غلط بود! همچنانکه عده‌ای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطی‌گری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند! بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و می‌خواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابی‌ام نه دیپلمات»! روحانی به غلط تصور می‌کند که بودن با «نظام‌مند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند! و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابی‌گری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست. البته این سرطان بی‌غیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقه‌ها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازاده‌ها!) آلوده‌اند. در عین‌حال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابی‌گری اصولی» را اگر در بودن خلاصه کنیم، نمی‌توانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! و حداقل اینکه در قضاوت‌های خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم. با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید. شما مختارید که خوبی‌ها و کارآمدی‌های روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیک‌ناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمی‌بینم. حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد. «اللهم أرنا الاشیآء کما هی» بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋» (پایان مقاله۱۴۰۰حم) 👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دوره‌های خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، را در استقبال از آن‌دو نفر همراهی بکنم ولیکن در دوره‌های روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم! 👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابی‌ام نه دیپلمات» امام خامنه‌ای است که مورد اشاره قرار گرفته است. این جمله آقا، بسیار معنی‌دار است و ریشه آن، برمی‌گردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جای‌گاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابی‌گری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت ، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقه‌ای از انقلابی‌گری نداشتند و نمی‌خواهند حتی ذره‌ای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!) بنابراین «طیف دیپلمات‌ها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابی‌گری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین هستند. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۸ بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 خودزنی بی‌بصیرت‌های بی‌شرف!! بعضی‌ها که گرفتار توهمات عجیبی می‌شوند، دست به اقدامات غریبی می‌زنند و حال آنکه بازنده و منکسر نهایی آن مبارزه (توحش) دون‌کیشوت‌وارشان، خودشان هستند! امان از و درایت و !! امان از و بی‌پایان! اما بدترین قسمت ماجرا آن‌جاست که گاهی (ولو اکثریت نسبی و اسمی جامعه) علیه خود می‌جنگند و به خودشان آسیب می‌زنند و نهایتاً خودشان را از پای در می‌آورند و در عین‌حال گمان می‌کنند را منفعل و تارومار کرده‌اند! مثل همین قوچ بیچاره که به علت عدم دارد از روی خود با خود می‌جنگد اما در نهایت فقط خود را فرسوده و مضمحل می‌سازد! این گونه و بلکه ، بی‌گمان و ، همان بی‌شرف‌هایی هستند که گاه و بیگاه علیه ، شعار «بی‌شرف ... بی‌شرف ...» سر می‌دهند!!! و هر ناظر سومی بعینه می‌بیند که آن‌ها گویا در مقابل آینه، با یک ۱۰۰٪ی خصلت وقیح و قبیح خودشان را فریاد می‌زنند و‌ به دیگران نسبت می‌دهند! آن‌ها با این و امثال آن، چنان خود را و تحریک به می‌کنند که به سرعت تبدیل می‌شوند به «کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر» تا برای هیچ‌کسی جای هیچ تردیدی باقی نگذارند که در حضیض بی‌شرفی کرده‌اند! متأسفانه در ایران‌زمین هم چنین جانورانی یافت می‌شوند که به هیچ صراطی، مستقیم نیستند! الا علی سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۳ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏