ده سال پس از اینکه ایران در دور اول جنگ با روسیه شکست سختی خورد و تن به عهدنامه گلستان داد، در حالی که هنوز خانواده های ایرانی داغدار بودند و کودکان زیادی یتیم شده بودند بار دیگر زمزمه جنگ با «اروس» (روسیه) توسط تندروهای مذهبی و ایدئولوگهای متعصب (دلواپسان آن زمان) بلند شد. تحریک فتحعلیشاه برای آغاز «جهاد»ی دیگر در جبهه روسیه و ناآگاهی مفرط او از اوضاع نظام بین الملل سرانجام وی را به همراهی با موج دلواپسان واداشت. شاه متاثر از فضای هیجانی ایجاد شده، برای تهیه مقدمات جنگ عازم تبریز شد و شبی در حالی که شمشیر معروف نادری را بر کمر بسته بود تمام علما و سرداران نظامی و وزرای خویش را برای مشورت فراخواند. پس از انجام مراسم دعا و ثنا برای سلامت «ذات اقدس ملوکانه» و آرزوی دوام و قوام دین مبین، نوبت به اظهار نظر درباره جنگ رسید. همه کسانی که مورد سئوال قرار گرفتند، بدون استثنا، پس از بیان مراتب جان نثاری و ابراز آمادگی برای نوشیدن شربت شهادت، موافقت خود را با جنگ اعلام کردند. در این میان فقط یکی از صاحب منصبان کاردان آذربایجان به نام «میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» در برابر جو غالبی که دلواپسان در مجلس ایجاد کرده بودند ایستاد و با جنگ مخالفت کرد. وقتی شاه علت مخالفت وی را جویا شد، قائم مقام گفت: «اعلیحضرت چه مبلغ مالیات می گیرد؟» شاه پاسخ داد: «شش کرور» قائم مقام: «دولت روس چه مبلغ مالیات می گیرد؟» شاه: «می شنوم ششصد کرور» قائم مقام عرض کرد: «به قانون حساب، کسی که شش کرور مالیات می گیرد با کسی که ششصد کرور عایدات دارد از در جنگ در نمی آید»! این اظهار نظر واقع بینانه همهمه‌ای در مجلس براه انداخت و باعث شد متعصبین سخت بر وی بتازند و حتی او را به داشتن روابط پنهانی با روسها متهم کنند که در نتیجه این مسئله وی از مقام خود خلع و به مکان دوری در خراسان تبعید شد. دست آخر فتحعلیشاه مجلس را با شعری اینچنین باب دل دلواپسان به پایان برد: کشم شمشیر مینایی / که شیر از بیشه بگریزد زنم بر فرق پسکوویچ (ژنرال روس) / که دود از پطر (پادشاه روس) برخیزد! پوچ بودن این شاخ و شانه کشی ها وقتی آشکار شد که طبق پیش بینی قائم مقام لشکر فتحعلیشاه شکست خفت باری از روسها خورد و تحمیل عهدنامه ترکمن چای به ایران اشتباه مهلک دلواپسان را به اثبات رساند. کینه ساده لوحان از عزیزی چون ظریف، یا جهل نسبت به تاریخ این مملکت هست، یا خیانت و دشمنی با ایرانی ☝ ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر #حم 👌 قیاس مع‌‌الفارغ/مع‌الفارق! آری! ساده‌لوح‌هایی از #امت_اسراعیل پارسی‌زبان در #ایران هستند که #ذلیل_سخیف و #خائن را #ظریف_عزیز می‌پندارند!! و بدون توجه به #توان_ایران_قوی، همچنان اسیر و برده پستوی #تاریخ_شاهنشاهی پر از جهالت و لجاجت هستند و دریغ از حتی ۱٪ #بصیرت و #تعقل و #درایت و #هوشمندی و واقع‌بینی! این جماعت برده‌صفت و غرب‌گدا و خفاش‌چشم و دلباخته به خزعبلات و القائات #اسراعیل و اذناب پلید و پلشت آن (و باورمند به حقیرهایی مثل کذاب زشت‌کلام و پوزیده‌ها!)، چنان کوردل هستند که نمی‌توانند پیروزی‌های بی‌شمار و مشعشع ریز و درشت و خیلی بزرگ #امت_اسماعیل در طی گام اول #انقلاب_اسلامی و #گام_دوم #جمهوری_اسلامی در ایران و جهان را ببینند! تا گرفتار چنین اعوجاجات مزخرفی نشوند! و آبروی خود را نبرند! این‌ها بدون کمترین درک و فهمی از ضرورت تعامل #میدان و #دیپلماسی، با قیاسی مع‌الفارق، گمان می‌کنند که میدان باید قربانی دیپلماسی شود و دلیران دانا و دلسوزی مثل #حاج_قاسم از صفحه روزگار، محو شوند! همین‌قدر #پلید و #پلشت! این #دخوها (مستعد #نفوذی_دشمنان شدن) بجز #خیانت و #خسارت برای ملک و #ملت، هیچ دستاوردی نداشته و ندارند و نخواهند داشت و در عین‌حال #هوشمندان #غیور و فرزانه را تخطئه می‌کنند! ولیکن شگفتی ماجرا در این‌جاست که این ترسوهای بزدل و گریزان از #نبرد_قهرمانانه با #دشمنان، در #بزنگاه_شیطانی خود، #علیه_ولایت، #تیغ_خیانت از نیام کشیده و ابایی از ارتکاب هرگونه ویرانگری و جنایت علیه #حق و #عدالت و #جبهه_مقاومت ندارند! این افراد که گمان می‌کنند #جنگیدن_بحق با قلدرهای پولدار عالم، محکوم به شکست است، چنان بیگانه با #فرهنگ_جهاد و #فرهنگ_شهادت هستند که برای این سخنان صریح #خالق_متعال که می‌فرماید: «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة بإذن الله و الله مع الصابرین» (۲/۲۴۹) (چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است.) و «و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فإن حزب الله هم الغالبون» (۵/۵۶) (و هر کس که خدا و رسول و اهل ایمان را ولیّ و فرمانروای خود داند (فیروز است) که تنها لشکر خدا فاتح و غالب خواهد بود)، هیچ حسابی باز نکرده و نمی‌کنند! #دولت_کثیف #پوزیده #وفاق_نفاق #دولت_هویج ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏