eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
369 عکس
214 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/82 بخش قبلی☝️ حضرت ، با شخصیت بی‌نظیر و پیامبرگونه خود در عمر کوتاه خویش، دارای آثار و برکات کم‌نظیری است که اوج آن‌حضرت در ۷۵ روز پایانی عمر شریف اوست. بعد از شهادت‌گون (ص) در با (ع)، مطالب محرمانه‌ای را دریافت می‌کند که توسط (ع) به رشته تحریر درآورده شده و نامیده می‌شود که به نیز مشهور است. این صحیفه با حجمی سه برابر حجم کتاب ، در راستای و و بدون درج حتی یک آیه از یا بدون پرداختن به و ، صرفاً ناظر به و آینده و بوده است و نیز نقشی که حضرات علیهم‌السلام هر کدام یکی پس از دیگری باید ایفاء نمایند. این منحصرا در اختیار بوده است و همراه داشتن آن از نشانه‌های حقانیّت آنان در بوده است. بعنوان یک شخصیت عبارتند از: ۱) أخذ صحیفه فاطمیه ۲) عمل به صحیفه و اگرچه برای خاصه علیهم‌السلام بوده است ولیکن از باب بودن ، قابل الگوبرداری برای عموم هم است. عملکرد (س) بر مبنای فرامین خود، عبارت بوده است از: ۱) ۲) دفاع از با نثار جان و از آنجا که امر خطیر «دفاع از ولایت» در مقابله با یورش وحشیانه رسول‌الله الاعظم(ص) همزمان و عجین با امر خطیر و ظریف «رسواسازی منافقین امت» بوده است، ما این دو امر خطیر را تحت عنوان یاد می‌کنیم که در دوران حضرات بعدی نیز با اشکالی دیگر تداوم یافته است. بنابراین؛ پدیده ارزشمند بوده است و آن‌حضرت به امر مجدانه «» (علیهم اللعنة و العذاب) بوده است. فلذا عرض کردیم که ، بنا به ، دو گوهر گرانبهای؛ ۱- صحیفه ۲- رسواگری بوده است که کتمان آنها علامت و خط بطلان بر حقیقت محمدی(ص) است و لذا را بر نمی‌تابد وگرنه به خواهیم مُرد. این قسمت را هم با بیان دیگری از راحلمان، (ره) به پایان می‌بریم: امام خمینی(ره) در توصیف ؛ می‌فرماید: «تمام ابعادی که برای یک متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده و بوده است. آن بزرگوار یک نبوده است؛ یک ، یک ، یک به تمام معنا انسان، او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت ظاهر شده است. زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ملکوتی، جلوه‌های الهی، جلوه‌های جبروتی، همه در این موجود مجتمع است. در تجلیـل و بزرگداشـت ، وی را همطراز با پیامبر(ص) دانـسته می‌فرماید: زنی که افتخار [است] و چون خورشیدی بر تارک می‌درخشد، زنی که فضائل او همطراز فضایل بی‌نهایت و و طهـارت بـود. زنـی کـه هرکسی با هر بینش در باره او گفتاری دارد و از عهـده سـتایش او بر نیامده و احـادیثی کـه از خاندان وی رسیده به اندازه بوده و را در نتوان گنجاند، و دیگران هرچـه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او.» در قسمت‌های بعدی به بررسی «ثقل صغرای فاطمی» یعنی مظاهر و مصادیق امریه الهی؛ «رسواسازی » خواهیم پرداخت، ان‌شآءالله ... ادامه دارد 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کرده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب‌وداغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در و هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ @SMHM212 امر خطیر خطرشناسی و هشدار در بنیاد فقاهت! (بخش ۰۱) یعنی و یعنی روحانیت، عبارتند از: ۱) خطرشناسی ۲) هشدارگری در مقاله «جایگاه ابدی روحانیت» اشاره کردیم که منشأ و علت وجودی و روحانیت و ، آیه مبارکه ۱۲۳ سوره بدون است. (در بعضی نسخ ، آیه ۱۲۲ سوره شریفه ) ولیکن برخی از از بیان این آیه شریفه، واهمه دارند و از تبیین و حتی ذکر آن گریزانند! یعنی؛ در حالیکه آحاد روحانیت و اسلام، در نعمت و رحمت برخورداری از فضای و و حتی از سپهر و فضای حوزات علمیه و نیز یافتن متأثر از آن‌را، مدیون این آیه مبارکه هستند، با این حال بعضاً التفاتی به آن نداشته و (گویا که تعمد دارند آن‌را نادیده بگیرند!) بلکه جرأت نمی‌کنند توجه دیگران را به مفاهیم والای آن جلب نمایند! چرا؟! نشان به آن نشان که (بنده ۶۱ ساله‌ای که یک‌سوم عمرم به مسافرت در انواع بلاد اسلامی و غیراسلامی گذشته)، کمتر حوزه علمیه‌ای را دیده‌ام که تابلوی سر درب ورودی خود را با این تزیین کرده باشد! و البته این متحیره، محدود به بعضی از روحانیت نیست و بنظر می‌رسد، بسیاری از مردمان هم چندان علاقه‌ای به شنیدن و فهم مسئولیت‌آور آن ندارند! تدبری در مفاهیم خود این آیه شریفه، می‌تواند علل این آیه را روشن سازد. زیرا باید دقیقاً ملاحظه کرد که؛ در آیه ۱۲۲ قرآن؛ کلمه «لینذروا» چه سنخیّت و تناسبی با کلمه «لیتفقهوا» دارد؟! طبق مفاهیم این آیه؛ فقه یعنی و یعنی و هم بالتبع یعنی و یعنی ، فلذا «تفقه» یعنی ادراک و فهم دقایق و عواقب خطراتی که جامعه و آحاد آنرا تهدید می‌کند. زیرا کسی قادر به در باره است که خطرات را بشناسد و چرا قرآن از فقیه توقع دارد که پیوسته به هشدار بپردازد و دائماً اعلام خطر کند؟! آیا بجز اینست که در ذات فقه و بلکه محور بنیادی آن، خطرشناسی جهت دادن مردمان است؟! (مفهوم۱؛ تفقه و فقیهی که خطرشناسی و هشدارگری ندارد، اساساً فقاهت و فقیه نیست و «فقیه آل‌محمد» یعنی کانون خطردانی و هشدارگری) به همین دلیل؛ و در قرآن، معمولاً قرین هم به کار رفته‌اند. زیرا دانش، زاینده تقواست و تقوی هم از علم، نشأت می‌گیرد. (إنما یخشی الله من عباده العلماء) با دقت در این آیه، درمی‌یابیم که؛ سؤال و جوابی مقدر است مبنی بر اینکه؛ وقتی که فراگیری جهت اقامه «دیانت‌ورزی»؛ چنان امر خطیری است که می‌طلبد عموم مؤمنین بدان مبادرت و اهتمام بورزند ولیکن چنین مطلبی، بعللی عملاً امکان‌پذیر نیست و قرآن هم بر این مسئله، صحه می‌گذارد که؛ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً»؛ امکانپذیر نیست که همه به امر فراگیری امر کوچ نمایند! (کوچ بمفهوم دست شستن از زندگی عادی ولو در قالب مسافرت به شهری غریب و دور از وطن و بستگان) پس چه باید کرد؟! جواب آنست که؛ «آب را اگر نتوان کشید، پس بقدر باید چشید»! همان سخن (ص): «ما لا یُدرَک کلُّهُ لا یُترَک کلُّهُ»؛ آنچه را کامل به دست نمی‌آید، نباید به تمامی وانهاد. فلذا آیه با این سؤال (= مطالبه الهی) تکمیل می‌شود که؛ «فَلَوْ لَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ؟»؛ پس چرا از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای کوچ نکنند؟ یعنی که از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای باید کوچ کنند. چرا باید عده‌ای کوچ کنند؟! جواب: «لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» برای اینکه؛ در تفقه کنند تا زمانی که بسوی مردم خود برگشتند، آن‌ها را (به و جاری و آتی آن‌ها) هشدار بدهند تا شاید (امیدست) آن‌ها هم و احتیاط نمایند. بنابراین؛ چرخه مطلوب ، لزوم کوچیدن طایفه‌ای از مؤمنین برای فراگیری دقیق و عمیق امر خطرات و تهدیدات دنیوی و أُخروی مردمان برای زمانی است که بسوی ارتباط با مردم برمی‌گردند تا با تمام وجود خود (و بتعبیر امیرالمؤمنین؛ «أن لا یقارّوا»؛ با بی‌قراری و دل‌واپسی!) هشدار بدهند، بدون آنکه توقع داشته باشند که مردمان هم لابداً و حتماً به هشدارهای آنان، کمترین ترتیب‌اثری بدهند! (مفهوم۲؛ اگر مردمان نه تنها بی‌تفاوتی، بلکه دشمنی هم بورزند، فقیه باید به امر هشدار ورود یافته و به خطرگویی خود ادامه بدهد) (مفهوم۳؛ کسی/کسانی غیر از فقهای دینی، اعلام خطر و هشدار دادن ندارند. زیرا که این امر، مطلبی کاملاً است) (مفهوم۴؛ سخنرانی فقیه/فقهاء چیزی بجز خطررانی نیست!) ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۷ آبان۱۴۰۲ 🆔 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 💎 💠 کانال «حیفه این پیام‌ها را نبینی» 🌹
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۲): 👈(بخش ۱)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان قرآن: خداوند در می‌فرماید: «وَ اتلُ عَلَیهِمْ نَبَأ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ، وَ لَوْ شَئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکنَّهُ اخْلَدَ الی الْارْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ اوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ! ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ» (آیات ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره اعراف) بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی [سرانجام] خود را از آن تهی ساخت و در پی او افتاد، و از شد. و اگر می‌خواستیم، [مقام] او را با این [و علوم و دانش‌ها] بالا می‌بردیم؛ [امّا اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم] و او به پستی گرایید، و از خود پیروی کرد. مثل او همچون است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز کرده، زبانش را بیرون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند؛ [گویی چنان تشنه است، که هرگز سیراب نمی‌شود] این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را [برای آنها] بازگو کن، شاید بیندیشند (و شوند). در بیانات (علیهم‌السلام): «اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَمُ». اگر فاسد شود، فاسد می‌شود. این معنا قابل اصطیاد است از حدیث منقول در کتاب خصال، باب الإثنین، ص ۳۷ در (صلی‌الله علیه و آله) به آمده است که: «یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ‏ أَنَ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ إِذَا فَسَدَ، فَالْمِلْحُ‏ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاءٌ- » یعنی: «اى ابوذر! بدان که داروى جلوگیرى از است. و چون نمک فاسد شود براى آن دارویى نیست.» [هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک] در تفسیر این بیان ، در به نقل از می‌فرماید که: «هَذَا الْمَثَلُ لِعُلَمَاءِ السَّوْء» یعنی “این مثل است” در به این موضوع در ۲ مقطع با الفاظ متفاوتی اشاره دارند. در صفحه ۴۲۶ از جلد یک، هر دو مطلب نقل شده است که مولا می‌فرمایند: «زَلّةُ العالِم تُفسد العَوالِم» یعنی: ، همه عالَم‏ها را مى‏سازد.» و باز می‌فرمایند: «زلّةُ العالِم کانکِسار السّفینَه؛ تُغرق و تُغرقُ معَها غَیرها» یعنی؛ « همانند شکسته شدن در است هم خود غرق مى‏‌شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‌‌گردد.» عنه عليه‌السلام: «آفةُ العامّةِ العالِمُ الفاجرُ» (غررالحكم/۳۹۵۲) عليه‌السلام: «آفت مردم، است.» ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 💎 البته ناگفته نماند؛ همان‌قدر که و تأثیرپذیری از ( و حتی ) مذموم است و فرجامی بجز ندارد، از نیز پایانی بجز هلاکت و جهنم ندارد و حال آنکه یعنی؛ و ) را باید در پیروی از ( و و ) جست. بی‌اعتنایی به ، تبهکاری در حق است. (عبارت قرآنی؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ» در آیه ۸ سوره ۱۰۲ اشاره به مؤاخذه و مجازات کسانی دارد که در قبال نعمت عظمای «علمای الهی»، احساس مسئولیت نداشته و عملکرد مقبولی نورزند) همچنان‌که در هر زمان و هر مکانی، معمولاً و دانشمندانی هستند که موجب و بهانه انسان‌های بی‌بصیرت و بی‌لیاقت شوند ولیکن در هر عصری و ای‌بسا در هر مصری، صاحب بصیرتی هم هستند که باعث و آدم‌های لایق و قابل بگردند. 👌 طبق بیان قرآن؛ کسانی، را فرا می‌گیرند ولیکن ناگهان یا تدریجاً، کسوت را از وجود برکنده و خود را از تقیدات آن، جدا می‌کنند و لذا شده و بدنبال آن‌ها می‌افتد و آن‌ها هم می‌پذیرند که بجای ، خود و دیگران را با بیافکنند! علت این دگردیسی آن‌ها، به پیروی آن‌ها برمی‌گردد که گمان می‌کنند در زمین، ماندگار خواهند بود! و شیطان هم آن‌ها را غرق و اوهامی می‌سازد که قرآن این حالت آن‌ها را به تشبیه می‌کند. این قصه‌های شگفت، مایه بسی و عبرت برای همگان است. (ص) هم را به نمک تشبیه فرمودند که خاصیت دارد و خودش نباید بگندد اما گاهی می‌گندد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۱): بسمه تعالي ملت آتشين بر فراز پل ايران از عناصر اصلي است وليكن با طبيعتي بسيار شگفت‌انگيز! گاهي گرمازا و روشنايي‌بخش و حيات‌آفرين و گاهي خمود، سرد، خاكستر و اسير بادهاي سرگردان و گاهي داغ و سوزان با شعله‌هايي ويران‌گر و خطرناك همچون خُلق و خُوي در طول قرون متمادي! گاهي با يكي دو فوت كودكانه چيزي جز دود از آن باقي نمي‌ماند و گاهي آنچنان شعله‌كشان به هر سوي هجوم بي‌امان مي‌برد كه مهار ناپذير مي‌نمايد! در عين‌حالي‌كه بدون آن زندگي‌ها بي‌فروغ است اما بي‌رحم و غير قابل اعتماد نيز هست! گاهي با يك جرقه منفجر مي‌شود و شعله‌ها بر مي‌كشد و گاهي با قدري آب و خاك دم فرو مي‌بندد! در اين مقاله مي‌خواهيم اين ادعا را بررسي و ثابت كنيم كه ، منحصر بفردترين فرهنگ‌ها در جهان است و كمتر ملتي را مي‌توان يافت كه داراي چنين اخلاقيات و آداب و رسومي باشد! كامل‌ترين تعريف در باره اين همانست كه گفته شود: «مردمان ايران ملتي هستند با همان خاصيت‌ها و خصلت‌هاي آتش»! و علقه ديرينه از ميان عناصر اصلي طبيعت (آب و آتش، هوا و خاك، چوب و فلز) به آتش و حتي و حفظ نمادهايي از توجه بدان در قالب مراسم در نسلهاي بعدي (حتي در ) بدليل سنخيتي است كه با شخصيت تاريخي ايشان عجين گرديده است. و شايد بجرأت بتوان گفت كه اگر پيكر ايرانيان كالبدشكافي شود شعله‌هايي آتشين از جسم آنها زبانه خواهد كشيد! در اين راستا ناچار به طرح دو مقدمه هستيم تا بتوانيم نتيجه‌گيري مطلوب خود را داشته باشيم: ۱) پل‌نشيني همانند پـل بسيار موسّع و بزرگي است بر روي يك رودخانه‌اي بسيار بزرگتر، رودخانه‌اي از شمال به جنوب و پلي از شرق به غرب! رودخانه بالايي اين پل است كه گويي از يخ‌بندان‌هاي سرد سرچشمه مي‌گيرد و پايين آن نيز به آبهاي گرم و مي‌ريزد. اين پل بزرگ كه گويي و را به همديگر پيوند مي‌دهد، ساليان ديريـني است كه گذرگاه اصلي انواع جريانهاي اقتصادي، نظامي، فرهنگي، اخلاقي، سياسي، ديني، اجتماعي و هنري شرق به غرب و بالعكس بوده است. زيرا از قديم‌الايام عبور از شمال و جنوب اين سرزمين به دليل موانع طبيعي بويژه و با صعوبت و بلكه به ندرت صورت مي‌گرفته است و حال آنكه عبور از سطح اين سرزمين با عنايت به تنوع دمايي و آب و هوايي آن به سهولت امكان‌پذير بوده است. عبور از روي اين پل پهناور، بهترين نماد و مصداق و گواه مدعاي صادق ماست. مردمان شرق و غرب دنيا در عبور از روي اين پل بزرگ داراي انگيزه‌هاي مختلفي بوده‌اند. گاهي انگيزه آنها عملكردي اقتصادي، سودي تجاري و منفعتي بازاري بوده است و گاهي انگيزه آنها سياسي، توسعه قدرت، تصرفات نظامي و فتح و الحاق سرزمين‌هاي جديد به قلمرو سلطنت خود بوده است. و شايد بيشترين لشگركشي‌هاي از روي اين پل بزرگ صورت پذيرفته باشد. مغول‌ها، چيني‌ها، افغان‌ها، هندوها و امثالهم از شرق به غرب و رومي‌ها، ترك‌ها، عرب‌ها و آفريقائي‌ها از غرب به شرق. و بدين‌گونه بوده كه مردمان اين سرزمين كمتر زماني بوده كه به حال خود رها شده و در آسودگي و آرامش زيسته باشند و بلكه عمدتاً و متناوباً و بلكه متوالياً داراي مهماناني بوده‌اند اعم از انواع ميهمانان خوانده و ناخوانده! كه يا بايد با آنها مي‌جنگيده‌اند و يا آنكه از آنها پذيرائي مي‌كرده‌اند! البته معمولا پذيرائي نموده‌اند تا بدانجا كه ضرب‌المثلي جهاني شده است!! مهمان‌نوازي! اين ملت همواره و خواه و ناخواه ميهماناني داشته است زيرا دروازه‌هاي آن هميشه و با آغوش باز به روي و (ولو اينكه تمدن بزرگي هم نداشته‌اند) باز بوده است و صد البته در اين ملت (به استثناء که فرستادگان را به ناحق کشتند!!) مذموم بوده است و بالعكس در اين ، اهتمام به چشم‌گيرتر بوده است چه از نوع اجباري آن و چه از نوع اختياري و با طوع رغبت آن! و هر مهماني هم كه وارد اين شده و يا از آن عبور كرده است، بالطبع چيزهايي هم با خود آورده و باقي گذارده است و ايضاً چيزهايي هم با خود برده است. و شايد به دليل همين گوناگوني میهمانان و تأثيرات متفاوت آنها بوده است كه ذوائق، سلايق و عواطف و حتي افكار و عقايد اين ملت بسي دستخوش تغيير و تحولات فراواني گرديده است كه چه بسا عمدتاً در پي اميال اين و آن بوده است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
💠 🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز جهانی دریانوردی 🔰 قورمه‌سبزی با طعم اطمینان ❇️ روایت پیشرفت از ناوگروه ۸۶ ارتش 🔹 وقتی با او سلام و احوال‌پرسی می‌کردم، آرامش در صدایش موج می‌زد. پرسیدم: «ناهار چی خوردین؟» گفت: «جای شما خالی، قورمه‌سبزی!» با تعجب پرسیدم: «مگه به طوفان برنخوردین؟ نکنه پیش‌بینی نرم‌افزار هواشناسی‌مون درست از آب درنیومده؟!» 🔹 - اتفاقا، نرم‌افزارمون درست هشدار داده و طوفان بدی به راه افتاده. ما هم الآن داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا تعادل کشتی‌ها حفظ بشه. 🔹 وقتی دریانوردان ما در ناوگروه ۸۶، برای نخستین بار در تاریخ دریانوردی ایران، وارد اقیانوس خروشان آرام شدند، طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی، به طوفان سختی برخوردند؛ طوفانی که یک کشتی تایلندیِ ساخته‌شده توسط آمریکا را در ۲۰۰ مایلی ناوهای ما، در موج‌های بلند آرام غرق کرد. 🔸 من که درباره وضعیت ناوگروه ۸۶، به خصوص ناو سبک‌ وزن تماما ایرانی دنا، نگران بودم، با فرمانده‌ی آن، دریادار امید مقانی، ارتباط برقرار کردم؛ اما او به گونه‌ای صحبت کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است! روحیه‌ی دریانوردان ما و اطمینان آن‌ها به ناو ساخت ایران و تجهیزات آن، آن‌قدر زیاد بود که با دلِ خوش، قورمه‌سبزی خورده بودند؛ در صورتی که طبق عرف دریانوردی، می‌بایست در آن شرایط جوّیِ متلاطم، سیب‌زمینی می‌خوردند تا حالشان بد نشود. 💬 به نقل از دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش 🔹 با ما همراه باشید ⬇️ 🆔 @hoseyniye_roh_alah ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌چشم طوفان بنده زمانی که (۷۱-۱۳۶۴)، افسر روابط عمومی و کشتیرانی (.P.R.S) بودم با یکی از کشتی‌های اقیانوس‌پیمای شرکت کشتیرانی ، از این اقیانوس، دو بار (رفت و برگشت فی‌مابین دریاهای و تا بندر )، عبور کرده‌ام. اقیانوسی ناآرام اما موسوم به !! در این سفر دریایی، هفته ما به علت عبور از خط مقابل نصف‌النهار ، موسوم به خط روزگردان یا (IDL)، هشته و ششته شد!! یکی از پدیده‌های این در مواقع طوفانی، تشکیل است که کشتی شما ظاهراً در وسط طوفان در آرامش است اما طوفان‌های بزرگی از اطراف مختلف شما را محاصره کرده‌اند و وضعیت بسیار خطرناکی است. خوشبختانه ما ناخدای سیاهپوست ماهری داشتیم که توانست، کشتی را در مسیرهایی پیش ببرد که چندان درگیر عوارض طوفان نشویم. ولیکن یک کشتی ایرانی که ۲۴ ساعت از ما جلوتر بود، بدجوری آسیب دیدند. 👌 یک‌سوم مرزهای ، دریاست و ما باید دارای بزرگترین جهان (اعم از نظامی و تجاری و علمی و...) باشد. مشاغل حداقل یک سوم و شرکت‌های دانش‌بنیان باید در دریاها و اقیانوس‌ها باشد. یک‌سوم قوانینی که تصویب می‌کند باید به دریاها معطوف باشد! حضور ناوگروه‌های نظامی و کشتی‌های تجاری در انواع دریاها و اقیانوس‌های جهان را گرامی می‌داریم. ضمناً طبق روایات اسلامی؛ نسبت به ده برابر است و متأسفانه سخنان و آرزوهای (ص) در موضوع و ، در بین و دریایی ما مغفول مانده است! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏