eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
145 دنبال‌کننده
369 عکس
214 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۳۸): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۱): برخی از صاحب‌نظران و ، اصرار دارند که در ، بجای دوگانه «اصولگرا/اصلاحطلب» از اصطلاح «انقلابی/غیرانقلابی» (/ضدانقلابی)، استفاده شود. زیرا که هر دو اردوگاه مدعیان و ، مملو از و است و هیچ مرز ارزش‌مندی بین آن‌ها نیست و هر دو را باید دور ریخت! فلذا معتقدند که یا ، فی‌نفسه، نه ارزشمند هستند و نه ضد ارزش. بزعم ایشان؛ اصولگرایی و اصلاحطلبی فاقد هرگونه وجاهتی و عاری از واقعیت هستند و لذا این عبارات، فریبنده بوده و موجب گمراهی مخاطبین و هواداران می‌گردند. و بعضی از علاقمندان هم از بنده حقیر، نظرخواهی می‌کنند! آنچه که به عقل ناقص بنده می‌رسد؛ این مسئله را باید از چند جهت مورد توجه قرار بدهیم. «اصولگرا و اصلاحطلب»، هر دو ضد «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تخریب شوند ولیکن «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، هر دو عین «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تکریم شوند. اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، هر دو دارای دو خاستگاه حقیقی و واقعی انکارناپذیر هستند که هنگام عبور اجتناب‌ناپذیر از دو گردنه صعب‌العبور، تبدیل به کلاف‌های سر در گمی شده‌اند که اگر به صلابت و ظرافت، گره‌گشایی نشوند، بنیاد «نهضت+نظام اسلامی ایران» توسط خود اصولگراهای غریق حماقت و اصلاحطلبهای اسیر وقاحت، بر باد رفته و کوثران ایران و ایران، ابتر می‌شوند! یک) اصول‌گرایی و اصلاحطلبی؛ بعنوان دو مفهوم ذهنی در باره هر چیزی (و نه فقط امور نهضت+نظام اسلامی)، معتبر هستند. یعنی جنبه اعتباری دارند و اعتبار آن‌ها به این است که؛ هر پروسه‌ای، بدون پای‌بندی به خاصی که ویژه آن پروسه (فرآیند) است و همچنین بدون لازمی که خاص هر پروسه منحصربفرد (پروژه/فرآورده) است که مجریان آن، رأساً و شخصاً فاقد سوابق مجربی هستند، امری بدیهی و کاملاً عقلائی است و لزومی به تخطئه آن‌ها نیست‌. یعنی هم اصول‌طلبی و هم اصلاح‌گرایی، لازم و ملزوم پروسه‌های خلاقانه است. اقامه «نهضت+نظام اسلامی»، بزرگترین و پیچیده‌ترین «فرآیند+فرآورده» است که اساساً بدون اصول‌طلبی و اصلاح‌گرایی در آن، ره به جایی نبرده و هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. إقبال به هر کدام از این دو مطلب، توأم با إدبار به دیگری، نهایت حماقت و بدسگالی است. زیرا هر شخص انقلابی نهضت‌آفرین و هر فرد ناظم نظام‌سازی، محتاج هر دو گرایش مذکور است و هر منکر آن‌ها، منکر اساس و بنیاد نهضت+نظام است. بدون اندیشه اصلاح‌طلبانه و بدون تفکر اصول‌گرایان، نه نهضت است و نه نظام و بالتبع هیچ‌کدام هم نیستند. به همین دلیل است که امام خامنه‌ای، خود را «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» نامیدند و صریحاً فرمودند: «من به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم». نه از باب اینکه تأییدی از «دو باند مفسد مدعیان اصلاحطلبی و اصولگرایی»، بعمل آورده باشند بلکه بعنوان اینکه این دو مطلب، برای نهضت+نظام اسلامی، جنبه حیاتی دارند. علت اصلی گیج‌کنندگی قضیه هم در آنجاست که امر خطیر «نهضت+نظام اسلامی» ما هم بعنوان نهضت، یک پروسه (فرآیند) است و هم بعنوان نظام، یک مگاپروژه (أبَرفرآورده) و این دو مطلب، تفکیک‌ناپذیر هستند. پروژه؛ «اصول‌گرایی» را می‌طلبد و پروسه؛ «اصلاح‌طلبی» را و فراورده بدون اصول‌گرایی مضمحل می‌گردد و اصلاح‌طلبی در آن، سمّ مهلک است و عمر عاجلی برای آن رقم می‌زند و فرایند برعکس آن است! یعنی با اصول‌گرایی، متوقف و متعفن می‌گردد و اصلاح‌طلبی، لازمه حیات و بقای آن است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست ما زنده به آنیم که آرام نگیریم دلبسته سازیم و اسیر می نابیم گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم (البته این شعر، با پروسه، فرآیند و نهضت، تناسب دارد وگرنه ویرانگر نظام، پروژه و فرآورده است.) تعریفی در باره تفاوت پروسه و پروژه: «درک لیدو» (نویسنده و استاد)، پروژه‌ها و فرآیندها را به روشی آسان تعریف کرده است. لیدو در کتاب خود با عنوان Startup Leadership، می‌گوید؛ پروژه‌ها کارهایی هستند که قبلاً هرگز انجام نشده‌اند، در حالی که فرآیندها کارهایی هستند که مستمراً انجام می‌شوند و می‌توان در انجام آنها از سایر فرایندها الهام گرفت. فرآیند یک جریان کار مستمر و تکراری است، اما پروژه یک تلاش موقتی [محدود] محسوب می‌شود. خروجی فرآیند دارای تکرار شوندگی است، اما خروجی پروژه یکتا است. مفهوم «بهبود مستمر» در فرآیند معنا دارد اما پروژه با رسیدن به هدف پایان می‌یابد. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۱۵): دوّارترین رئیس، کدامست؟! ، دارای؛ _ ٪۱۰ ثروت (منابع و معادن) _ هفدهمین کشور در جمعیت _ هفدهمین کشور در مساحت _ جو متنوع چهارفصل _ بعضاً چهل درجه اختلاف دمایی _ موقعیت جغرافیایی ویژه جهانی _ قدیمی‌ترین تمدن جهانی _ توان کار و بازار در حدود ۲۰۲۳ (GDP)، کشوری کم‌نظیر و بلکه بی‌نظیر است و با ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومترمربع وسعت و حدود ۹۰ میلیون نفر جمعیت، قاعدتاً نیازمند ملت و دولتی درخور آن است و رئیس جمهوری که بخواهد و بتواند در یک دوره ۴ ساله، روزی حداقل ۱٫۰۰۰ کیلومترمربع آنرا در نوردد! بسیار سریع‌تر از Usain Bolt (سریع‌ترین دونده جهان)! و معادل همین مساحت باید به پیمایش مسافت‌های مختلف جهانی (به و عالم) جهت اقامه انواع تعاملات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و.. بپردازد. ⁉️ در طی ۴۸ ماه فرصتی که ملت به او می‌دهند، چرا باید حدود ۳٫۰۰۰٫۰۰۰ کیلومترمربع را بِدَوَد؟! و آیا چنین شخصی پیدا می‌شود که به چنین پیمایش محیرالعقولی، موفق گردد؟! اگر سرتاسر را سرکشی نکند، هرگز نمی‌تواند، و مدیران پایینی و میانی و حتی بالایی حکومت را برای ، علاج بکند. 🏃 یوسِین بولت، دوندهٔ جامائیکایی دو سرعت و سریع‌ترین انسان جهان است. او رکورددار کنونی و قهرمان المپیک دو ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر دنیاست و... بولت نخستین دوندهٔ سرعتی است که ۹ مدال طلای المپیک را کسب کرده است و... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۵ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش۱۸): برای پر پر کردن مسن‌ترین دسته‌گل ، بنظرم همین چهار موردی که در بخش‌های قبلی برشمردم، کفایت می‌کند. البته بیش از این‌ها می‌توان برشمرد ولیکن می‌ترسم در این دو روز باقی مانده تا انتخابات و باصطلاح دقیقه ۹۰ مجالی برای پر پر کردن چهار نفر دیگر پیدا نکنم! دومین دسته‌گلی که لازمست، پر پر شود، جناب آقای است که بعد از ۷۰ ساله دارای بالاترین سن (۶۵ ساله) است. قبل از هر مطلبی، لازمست شگفتی خود را از ورود ایشان به اظهار نمایم. مگر ایشان نمی‌داند که اشخاص شاخص در حوزه و و حتی ، معمولاً مورد قرار نمی‌گیرند؟! کاری به غلط و صحت در این‌خصوص ندارم و صرفاً آنرا لازم به توجه می‌دانم. شاید علتش در این باشد که درد گَزیده شدن ملت از رژیم ستم‌شاهی چنان عمیق است که حتی از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسند! بعنوان شاهد مثال؛ آقایان ری‌شهری و فلاحیان (ولو اینکه ملبس به کسوت روحانیت بودند) و آقایان رضایی و قالیباف (ولو اینکه عنوان سرداری خود را به دکتر تغییر دادند) در دوره‌های پیشین نتوانستند آراء ملت را بسوی خود جلب نمایند! گرایش اکثریت ملت به آقایان روحانی و رئیسی هم‌ در واقع خرق عادت بود! زیرا این دو هم دارای سوابق امنیتی و شبه‌امنیتی و قضایی بودند. شاید علت دیگرش این باشد که ملت گمان می‌کند که این جماعت، در جایگاه «بگیر و ببند» بوده‌اند و لذا می‌توانند ترسناک باشند! مضافاً که این‌ها معمولاً تیمی هم برای معرفی کابینه خود نداشته‌اند و ملت احتمال می‌داده که آدم‌های این‌ها احتمالاً کسانی باشند که صرفاً گوش بفرمان هستند و فردا روزی که شوند اطرافیان مستبدی را به کار خواهند گرفت. در واقع وحشت از مانع این بوده که ملت به این‌ها تمایلی بورزند. ولو اینکه شاید خدوم‌ترین ایرانی‌هایی باشند که مدافع حقوق و امنیت ملت بوده‌اند اما از کجا معلوم که این روحیه قاهره آن‌ها روزی علیه خود ملت به کار نیافتد؟! چنین تردیدهایی، باعث إدبار و از اشخاصی شده است که سوابق امنیتی و نظامی و انتظامی و قضایی داشته‌اند. چه برسد به اینکه جنابعالی بیایید در تبلیغات خود بگویید که آمار اعدامی‌های من کمتر از هر استان دیگری بوده است! بنابراین شما پیشاپیش دسته‌گلی هستید که نیامده پر پر شده‌اید! و نیازی به پر پر کردن شما نیست! اگر به چنین تحلیل عمیقی وقوف نداشته و ندارید و آمدید (که بعید است)، معلوم می‌شود که نه تنها شناخت کافی بلکه شناخت لازم از روحیه و روان ملت خود را ندارید! و اگر دانسته آمده‌اید، جای سؤال خواهد بود که «آمدن برای ناکامی»، چه وجاهتی دارد؟! ولیکن توصیه نمی‌کنم که انصراف بدهید. زیرا ممکنست یک میلیون نفر را جذب کرده باشید که نباید بعلت انصراف شما از حساب کسر شود. و اینکه در تعلیل خلوتی ستاد خود فرمودید؛ علیرغم دولت قرار بودن‌تان، قرار نیست بین مراجعین، پست و مقام توزیع کنید، اینگونه هم قابل تعلیل است که امثال جنابعالی با روحیه «قاطعیت در بگیر و ببند»، ناچار بوده‌اید همیشه در رأس و ریاست باشید زیرا اینگونه امور را نمی‌توان هیئتی و اشتراکی به ثمر رسانید. فلذا باید «تنها» می‌بودید و عادت هم کرده‌اید که باشید و بالتبع کسی هم سراغ همکاری با شما نمی‌آید الاّ کسانی که با شما همکاری داشته‌اند و دارند. به همین سادگی علیرغم انجام خدمات ارزشمند و ایثارگرانه، «تنها» مانده و خواهید ماند! مگر اینکه معجزه‌ای بشود! اجرکم عندالله🤲 خب! وقتی ایشان، پیشاپیش پر پر است، چه نیازی به پر پر شدن توسط امثال بنده دارد! وگرنه به تناقضات اخلاقی وی با ادعاها و شئونات وی هم اشاراتی می‌کردم. اگرچه اشکالات وارده به ایشان شاید در حدی نباشد که اگر ملت به وی إقبالی نشان بدهند، بشود گفت که بعداً پشیمان خواهند شد! إقبال به پزشکیان را مطمئنم که پیامدی بجز ندامت برای ملت، نخواهد داشت ولیکن در باره ایشان، مطمئن نیستم! و اما نوبت می‌رسد به پر پر کردن دسته‌گل‌های سوم و چهارم (جلیلی و قالیباف) ولو اینکه ممکنست باب طبع کسانی نباشد که معمولاً پیام‌های بنده را بازنشر می‌دهند! ولیکن بنده بعنوان یک طلبه، مصمم هستم که به سهم خویش بر دانایی و بینایی ملتم و لااقل اطرافیان خود، بیافزایم به نسبت دانش و تجربه‌ای که در سن ۶۲ سالگی خود و بعد از ۴۸ سال بودن، دارم. تکلیف طلاب؛ عمل به آیه ۱۲۲ از سوره توبه است: «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۰): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۳): مبحث و ، طفیلی و تابع مبحث «نهضت+نظام اسلامی» است. (در تعبیر مقام معظم رهبری؛ و در تعبیر ؛ ) تعبیر سزامندی برای تعریف و ترکیب «نهضت+نظام اسلامی» است. «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی»، دو بال پرواز «نظام ولایی» هستند و چیدن هر کدام از این دو جناح، (جناح بمعنی بال پرواز نه بمفهوم باندهای سیاسی سالوس‌های احمق یا وقیح چپ و راست)، در حکم ساقط کردن نظام ولایی است. بنابراین «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، در ساحت عقلانیت، ریشه مستحکم نظام ولایی را دارند. ولیکن مبدأ دیگری هم بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، شکل گرفت که آنرا می‌توان پدیده‌ای تحمیلی همچون (میهمان ناخوانده که میزبان، مایل یا قادر به رد آن نیست!) حاملگی به بچه‌ای که والدین، آمادگی تولد او را ندارند ولیکن حال که نطفه‌اش منعقد شده، نمی‌توان سقط جنین را در باره آن، عملی کرد! نه اینکه نامشروع باشد بلکه صرفاً ناخواسته است. فلذا چاره‌ای جز مراقبت از او نیست، چه قبل از تولد و چه بعداز تولد. این پدیده نامطلوب چیست؟ و جمهوری اسلامی ایران، چرا و چگونه باردار آن گردید؟! قبل از جواب این سؤال مهم، لازمست درنگ دقیق‌تری نسبت به موضوعیت تغایر اصولگرا با اصول‌گرایی و نیز تنافر اصلاحطلب با اصلاح‌طلبی داشته باشیم. در بخش اول این سلسله، سخن از «لزوم تخریب اصولگرا و اصلاحطلب» و «ضرورت تکریم اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» رفت و هیچ تناقضی در میان نیست. زیرا «اصولگرا» غیر از «اصول‌گرایی» است همچنانکه «اصلاحطلب» متغایر با «اصلاح‌طلبی» می‌باشد. اصولگرای سیاسی بلحاظ ضدیتی که با اصلاحطلب سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصلاح‌طلبی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی از اصول اساسی نهضت+نظام اسلامی است. اللهم حوّل حالنا بحسن حالک 🤲 متقابلاً اصلاحطلب سیاسی نیز بلحاظ ضدیتی که با اصولگرای سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصول‌گرایی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصول‌گرایی و تعهدخواهی از اصول بنیادین نهضت+نظام اسلامی است. اللهم ثبت قلوبنا علی دینک 🤲 بنابراین اصولگرای ضد اصلاح‌طلبی و اصلاحطلب ضد اصول‌گرایی، دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن ریشه‌ها و شاخه‌های نهضت+نظام اسلامی و به اضمحلال کشانیدن نظام ولایی . فلذا امام خامنه‌ای در مورخه ۱۳۸۴/۲/۱۸ تصریح فرمودند؛ «من این تقسیم‌بندی‌های و را قبول ندارم» + «بنده به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم» مفهوم این سخن کاملاً واضح است که اصولگرای بدون اصلاح‌طلبی، ضلالت است همچنانکه اصلاحطلب بدون اصول‌گرایی، خیانت است و مستوجب . اصلاح‌طلب‌های نافی اصول‌گرایی، مصداق بارز هستند. همچنانکه اصولگراهای فاقد اصلاح‌طلبی، مصداق بارز و گمراهان هستند. و «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» هم از زمره «إنعام یافتگان الهی» بوده و در الله در حرکت است. بنابراین هر شخص حقیقی یا حقوقی که صرفاً بر یکی از این دو ضرورت توأمان تأکید نماید، در ضدیت با نظام ولایی بوده و در حال تضعیف نهضت+نظام اسلامی است و لذا باید تخریب شود و بنده سالهاست که هر ۲ باند تبهکار موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را توأمان مورد حمله و افشاگری خود قرار داده‌ام. در این معرکه، اشخاص حقیقی یا حقوقی مدعی هم اگر بمعنای تجمیع مبانی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی در وفاداری به نهضت+نظام اسلامی باشند، از زمره نیروهای نظام ولایی به شمار می‌روند و چنانچه بمفهوم اجماع اصولگراها و اصلاحطلبها هستند که در زمره خیانت‌پیشگان هستند و باید بدون واهمه تخریب شوند. زمانی که بنده بعنوان دبیرکل یک حزبی، عضو گروه تلگرامی دبیران احزاب ( ضد ولایت!) بودم و با تمام وجودم معنا و مفهوم آیه قرآنی «کُلُّ حزبٍ بما لدیهم فرحون» را لمس کردم، با هر سه ضلع مثلث شوم مذکور (که هر سه، فاقد بودند و هستند) در کشمکشی بی‌پایان بودم، صحنه عجیبی شکل گرفته بود! به هر ضلع این مثلث که حمله می‌کردم مورد تحسین و تشویق دو ضلع دیگر قرار می‌گرفتم! ولیکن در مجموع هر سه ضلع آن نهایتاً رأی به اخراج بنده از گروه دادند و دو بار اخراج کرده و مجدداً برگردانیدند و دفعه سوم که اخراج شدم، دیگر نپذیرفتم که به جمع آن ضالین و مغضوبین و مضلین برگردم! و اما دو نکته مهم دیگر که به سخن معطوف است؛ یکی تاریخ بیان آن است و دیگری بحث چپ و راست! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۸ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش اول): 👌این مبحث در ادامه مباحثی تحت عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی» تحریر و تقدیم می‌گردد🙏 پیروزی ۱۴۰۳ ملت ایران مشارکت ۴۰٪ی در مرحله اول انتخابات ۱۴۰۳ انصافاً بزرگی بود. زیرا همانطور که قبل از اعلام اسامی نامزدهای ریاست جمهوری ۱۴۰۳ طی یادداشتی در ۲۰ خرداد تحت عنوان «مشارکت مردم در جهش تولید/مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» پیش‌بینی کرده بودم که شاهد مشارکت قابل توجهی نخواهیم بود. فلذا در تعلیل منطقی آن هم نوشته بودم: «تاکنون همزمانی انتخابات با شوراهای اسلامی شهر و روستا، موجب افزایش در انتخابات بوده است. فلذا کاهش مشارکت چشمگیر در انتخابات فقط ریاست جمهوری ۱۴۰۳ امری کاملاً طبیعی است.» بنده حقیر ۱۹ روز قبل از مشارکت ملت در انتخابات و حتی قبل از اعلام اسامی نامزدها، چرا رفتم سراغ و احتمال دادم که شاهد «کاهش چشمگیری در مشارکت» خواهیم بود؟! و چرا «مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» را به موضوع «مشارکت مردم در جهش تولید» (که در فصل اول سال، آنچنان ناچیز است که نمی‌شود سراغ آن رفت!) پیوند زدم؟! زیرا که توقع مشارکتی بیش از یک‌سوم از ملت، در این انتخابات، واقع‌بینانه نبود و بلکه زیاده‌خواهی بود و حال آنکه دو پنجم ملت پای کار آمدند و لذا در نوع خود، یک حماسه معجزگونه این بود که به برکت شهادت روی داد. بنابراین (بر خلاف برخی تحلیل‌های سطحی که آنرا فاجعه تلقی می‌کنند! یا بعضی‌ها که کلمات متأسفانه را در بیانات و مکتوبات خود ضمیمه میزان مشارکت ملت می‌کنند! و این نحوه قضاوت، ظلم است و ناشکری)، این کاهش چشمگیر، قابل پیش‌بینی بود، اگرچه نمی‌توان آنرا چشمگیر توصیف کرد. زیرا اساساً نمی‌توان گفت که کاهشی صورت گرفته تا چه رسد به اینکه آنرا به چشمگیر توصیف بکنیم. در عین‌حال برای «چشمگیر» نشدن کاهش قابل پیش‌بینی مذکور، راهکار پیشنهادی خود را هم نوشتم: «اما برای چشمگیر نشدن این کاهش، ضرورت دارد که در این دوره، سهل‌انگاری‌های کم‌نظیری را در تأیید داوطلبان اتخاذ نماید. تا آنجا که هر کاندیدی اگر بتواند حتی یک میلیون نفر را به پای صندوق‌ها بکشاند باید شود!» و حتی در راستای چاره‌جویی در این امر (ره‌یافت برای افزایش سطح مشارکت) نوشتم؛ «در این صورت، تعداد نامزدها باید بیش از هر دوره باشد. ولو اینکه نهایتاً فرد منتخب، دارای کمترین درصد باشد. تا آنجا که می‌توان گفت این دوره عمدتاً منتخب (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) است نه ملت! زیرا برای دنیا (بویژه ) میزان ما مهم‌تر، مؤثرتر و متمایزتر از این است که چه کسی به جایگاه ریاست جمهوری برسد! حتی اگر یک ، رئیس شود!» ولیکن شورای نگهبان را چه به ترتیب‌اثر دادن به اینگونه پیشنهادات؟!! اگرچه می‌تواند ادعا کند که کدام «سهل‌گیری» بالاتر از تأیید فردی مثل ؟!! قبل از آنکه به حلاجی و تحلیل پیش‌بینی‌های درست یا نادرست خودم و دیگران بپردازم، ضرورت دارد که در اینجا مسئله مهمتری را متذکر بشوم؛ در این مطلب که در یک مثل ، هر نوع ، دو کارکرد دارد، هیچ شکی نیست که عبارتند از؛ أهم: انتخابات چیست؟ مهم: انتخابات کیست؟ منظور از ، میزان درصدی از مشارکت مردم در انتخابات است (قبل از اینکه اقدام به بازخوانی اسامی مندرجه در برگه‌های رأی صندوق بشود) چند نفر؟ منظور از ، این است که چه کسی/کسانی؟ حائز بیشترین رأی شده/شده‌اند؟ به چه کسی؟ قاعدتاً (قبل از گشودن صندوق و صرف‌نظر از این که باطله است یا اسم کدام نامزد در آن نوشته شده) خیلی مهمتر از انتخابات است. (همچنانکه امام خامنه‌ای هم صریحاً فرمودند: «هر رأی به هر یک از نامزدها یک رأی به جمهوری اسلامی ایران است.») براستی هم هر رأی قبل از آنکه به هر نامزدی تعلق پیدا کند، به «نهضت+نظام اسلامی» () تعلق می‌یابد. همین که مشارکت‌جو بسوی راه می‌افتد مفهومی از پیمایش برای تأیید دارد و سند آن انگشت رنگی اوست. این واقعیت را، هم دشمنان می‌دانند و هم دوستان و لذا سیاست‌گذاری انتخابات و مهندسی آن باید به گونه‌ای باشد که مهم بر أهم غلبه نکند و بلکه باید أهم بر مهم، حاکم باشد و سرآغاز این حاکمیت با تصمیم شورای نگهبان است که چه کسانی را در معرض انتخاب مردم می‌گذارد؟ هیچ تصمیمی نباید موجب کاهش مردم گردد. از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
♨️ در مورد همسران موقت دکتر پزشکیان در تبریز دو روایت در مورد پزشکیان شنیدم. یکی اینکه پزشکیان بعد از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. برخی‌ها این را نشانه وفاداری به همسرش دانستند و برخی‌ها ناتوانی او در انتخاب همسر مناسبی که بتواند برای فرزندانش مادری هم بکند و برخی‌ها هم تأکید می‌کردند که شاید او کسی را در بین آذری‌ها لایق ازدواج با خود که جراح قلب بود نمی‌دید! ♨️و اما روایت دیگر این بود که او نیاز خود به همسر را از طریق ازدواج‌های موقت مکرر برطرف می‌کرد. قطب زاده وزیر خارجه اول انقلاب که به دلیلی توطئه برای قتل حضرت امام (ره) اعدام شد مجرد بود و وقتی از او سوال می‌کردند که چرا ازدواج نمی‌کند با یک ضرب‌المثل فرانسوی پاسخ می‌داد که "به خاطر یک لیوان شیر که آدم در خانه‌اش گاو نگه نمی‌دارد." از نظر بنده مرز مورد نظر، حلال و حرام خداست و اگر صیغه هم کرده باشد گناهی مرتکب نشده است اما آیا این حدیث که "نماز فرد متأهل ۷۰ برابر نماز مجرد ثواب دارد" شامل داشتن "همسران متعدد موقت" هم می‌شود هم صدق می‌کند یا نه را نمی‌دانم. ولی اینکه رئیس جمهورمان فردی مجرد باشد را درست نمی‌دانم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 خبط شورای نگهبان در بررسی تجرد پزشکیان 😳 شرط تأهل؛ برای مسجد، آری برای جمهوری اسلامی ایران، نه😳 اخیراً در روستای فصلی چند ۱۰۰ نفره ما، شورای آن اعلام کرد که لازمست تعدادی از اهالی برای عضویت در کوچک آن (با جماعتی معمولاً زیر تعداد انگشتان یک دست)، کاندیدا شوند که یکی از شرایط نامزدی، داشتن تأهل است. فلذا بنده که همسرم را در از دست دادم و هنوز نتوانسته‌ام همسر جدیدی برای خود اختیار نمایم، نتوانستم نامزد هیئت امناء مسجدی بشوم که بعضاً (زمانی که به روستای محل زادگاهم و اراضی میراثی خود سرکشی می‌کنم) امام جماعت آن هم می‌شوم! آری! بعنوان یکی از «شرایط عضویت در هیئت امناء مساجد» لحاظ شده است ولیکن برای «ریاست جمهوری اسلامی ایران» چنین شرط مهمی، لحاظ نشده است! و حال آنکه جمهوری اسلامی ایران؛ بزرگترین در جهان امروز است. ⁉️ آیا «بزرگترین ایران»، خفیف‌تر از یک مسجدی در یک روستای دور افتاده است؟! وقتی در «نهضت+نظام اسلامی» دارای جای‌گاهی راهبردی است، چرا «تأهل» نباید از شرایط عمومی برشمرده بشود؟! شاید گفته شود؛ از مفاد قانون اساسی؛ «دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به؛ مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» قابل استخراج است. اگر چنین است، پس چرا مجرد یا متأهل بودن پزشکیان مورد توجه هیئت بررسی شرایط عمومی وی، مورد توجه قرار نگرفته است؟! و شاید هم گفته شود که این مطلب در عبارت نهفته است. یعنی رجال کسی است که رجولیت دارد و بالتبع کسی که دهها سال بدون همسر سر کرده است، فاقد آنست. خب! اگر چنین است پس چرا وی را از مصادیق رجال، معرفی کرده است؟! و اگر توجیه شود که زندگی با همسر/همسران موقت و صیغه‌ای، جبران مافات می‌کند، پس تکلیف چه می‌شود؟! (دقت شود که بحث در باره یک شهروند معمولی و عادی مثل بنده نیست بلکه در باره شاکله شخصیتی و شرایط کسی است که در سطح جهانی، باید نماد بارز باشد.) چگونه می‌شود که ، هم داعیه‌دار به همه دنیا باشد و هم به تمام بگوید که مردان می‌توانند بصورت و بدون نیاز به همسر هم زندگی بکنند؟! و خانواده، ارزش چندان مهمی نیست! (و تشکیل خانواده فقط برای بار اول لازم است! و اگر بر فرض مثال، همه مردان و زنان به هر علتی، مجرد شدند، همه می‌توانند به خود ادامه بدهند!) آیا انسانی این و این دکترین مبتنی بر را از ما می‌پذیرد؟! براستی این چه و خطایی بود که شورای محترم نگهبان، مرتکب آن شد؟! و حال چگونه باید این پلشتی (برای امر پلیدی) را جبران نماید؟! آیا شورای نگهبان می‌تواند به علت چنین نقصی در شرایط عمومی، پزشکیان را مورد بازنگری قرار بدهد؟! شورای نگهبان ممکنست ادعا نماید که توقع بررسی وقتی که در قانون نیامده است، تکلیفی قانونی بر عهده این شورا نبوده است ولیکن لازمست در ، این مطلب مهم، مورد توجه قرار بگیرد ان‌شاءالله. آیا می‌تواند از به پزشکیان (در صورت کسب با آراء اکثریت مردم) امساک بورزد؟! از لحاظ قانونی، آری ولیکن به چه قیمتی؟! (از لحاظ شورشیان و اغتشاشگران فتنه و احتمال تمردها و توحش‌های خونین منتهی به ) سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۶): رأی کثیف پوزیده (۱) بنده به علت کم‌رنگ دیدن تأثیر ترک و کرد و کرد و بلوچ در انتخابات، پیش‌بینی می‌کردم که آقای با تمایزی البته ناچیز بر ، غلبه نماید! ولیکن بی‌توجهی به این گسل‌های اجتماعی، خبطی بود که کمتر کسی بویژه ، بدان توجه جدی داشت. البته بنده با تحلیل مرحله اول، متوجه شده و طی پیامی (متضمن «یالان‌دو» و تهدید به جهنم!) آنرا تذکر دادم. اگرچه آقای جلیلی هم در آخرین روز تبلیغاتی متوجه شد ولیکن جبرانی مذبوحانه بود! حال، ضمن تبریک فرمایشی به نسبی (از ۴۸٪ی که امیدوارم ضربدر 3 نشده باشد!)، بنده بعنوان یک طلبه ترک‌زبان باید به وی عرض بکنم که؛ 👌 رأی تو بود! زیرا مبتنی بود بر: الف) (عادت اعراب جاهلی) و عصبیت زبانی و نژادی که پیامبر اعظم(ص) فرمودند: مستوجب جهنم است (کل عصبیة فی النار) و نیز فرمودند: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة» (حدیث هشتم از چهل حدیث امام خمینی) تو اگر در چنین تعصبی، نقشی باندازه خردلی داشتی (که داشتی!)، ایمان را در وجودت پاره کردی. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: ‏«من تعصّب أو تعصّب له فقد خلع ربق الإیمان من عنقه» یعنی «کسی که عصبیت کشد یا عصبیت کشیده شود، گشاده شود ریسمان ایمان از گردن او.» لذا تو پیروز نشدی و تو به منزل نخواهد رسید! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۹ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲‌ گروه چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 وجاهت تغییر اسم و شهرت! بعضی‌ها اشکال می‌گیرند که شما چرا در کنار شهرت ، شهرت سابق او را هم می‌نویسید؟! (نوشتن برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر می‌دهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح می‌دهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم! این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آن‌صورت هرگونه خوش‌بینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است! پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک می‌شود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر می‌دهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمی‌گزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن چندان هم قابل اغماض نیستند. بله! حضرت هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان را بر او نهادند. ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام نائل می‌گردد که ذره‌ای ندارد و دنبال پرش به بر ملتی هم نیست. و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینه‌ای دارد. بعد از پیروزی ، در عرصه رسانه‌های فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آن‌ها افزوده شد. در نخستین شماره‌های هفته‌نامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا می‌شوند! تا دیروز همه او را شمربن‌ذی‌الجوشن می‌شناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضل‌العباس! اینگونه تغییرات، است و موجب می‌گردد جای و عوض شود. آنهم در عصری که ، همه‌جانبه در صدد (regime change) در است! و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟! حالا که می‌شنویم؛ ۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را می‌نامد تا خود را برای تصاحب جای‌گاه و آنگاه مقام تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت. ۲) حسن فریدون خود را می‌نامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و می‌خواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل بوده‌اند! ۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنی‌ها) که خود را پزشکیان می‌نامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمی‌دارد و دم از نهج‌البلاغه می‌زند بدون اعتناء به این سخن علی (علیه‌السلام) که اگر کسی را مناسب‌تر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق می‌انجامد. کسی داوطلب ریاست می‌شود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را خود می‌نامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود می‌نشاند. اگر سانحه کاملاً مشکوک «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده باشد و قرار باشد همه ، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند. بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخ‌ها را حفظ کنیم. حاکمیت در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای که رئیس جمهور منتخب‌شان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعه‌ستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان با نَسبیّت دارد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
به پیری هم نفهمیدیم افسوس که دنیا «بازی طفلانه» کیست؟! ۷۰ ساله ۷۲ ساله ، نشانه چیست؟! جایگاه هم است! 🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام برای ، رنگ خواهد باخت. ✍ حم ۱۳۴۰۳/۵/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۶): گاف امروز پزشکیان! در👈بخش ۲👉و👈بخش ۳👉 این سلسله به ظهور و سقوط برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، پرداختم و اینکه به علت ناقص بودن و در تراز «نهضت+نظام اسلامی» نبودن آن، طومارش درهم پیچیده شد. با این‌حال، ، دست از این تابوت نکشید! زیرا برای تدوین و تبیین آن، ۸ سال زحمت کشیده بود! این برنامه (با نام اولیه «ایران در افق ۱۴۰۴»)، اگر به منصه تحقق می‌رسید، قاعدتاً سال آینده، سال پایانی آن می‌بود و امسال باید در پی مقدمات برپائی جشن موفقیت آن می‌بودیم. سوءاستفاده آقامحسن از این برنامه منقرضه، این بود که آنرا تبدیل به خود برای نمود! به گونه‌ای که این برنامه در ، جایگزین و خودش هم و آن می‌شد! حتی اگر وی خودش به نمی‌رسید اما ۲۰ سال بر ، سلطه پیدا می‌کرد ولیکن اولین برنامه، آنرا حاصل کار نامید و وی را سنگ روی یخ کرد! () در روخوانی از انشای خود برای مراسم امروزش، (بدون اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی!) بخشهایی از متن چشم‌انداز ۲۰ ساله (تابوت متحرک ۲۲ سال پیش م.رضایی) را برای متن خود عیناً رونویسی کرده بود (مثل کلیپ پیوست) و موضوع اولین جلسه هیئت دولت امروز وی هم همین بود! و حال آنکه در این ۲۲ سال، آن برنامه به قعر تاریخ رفته و چند سری پوست‌اندازی کرده است! ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🥴خبط و خطای معرفتی دو رئیس جمهور کم‌سواد ایران!! بیت شعری از روشن‌ضمیر مشهور به ؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو قرار گرفته است: ۱) () در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹ ۲) () در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹ و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم کاملاً غلط برای با سوء برداشت از این شعر حافظ است! آن‌ها که گویا چندان بهره‌ای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها بلکه ادبیات و ندارند، خود از عبارت بخشی را ملعبه تصورات خود از و در سیاست خارجی قرار داده و پنداشته‌اند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با و است و در نتیجه، بصورت اجتناب‌ناپذیری به نتیجه غلطی می‌رسند و آنگاه که مواضع‌شان به شکست می‌انجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) می‌جویند! و ریشه این هر دو نفر و بلکه میلیون‌ها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در فارسی، جستجو کرد! و اما معنا و مفهوم شعر حافظ: قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به بود. «عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» 👌 حافظ می‌داند که وقتی از به عرضه می‌شود، مردمان چهار دسته می‌شوند؛ ، ، و صرف‌نظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین می‌زنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان می‌ستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است: ۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصره‌ای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳) ۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحله‌ای را توصیه می‌کند: ۲/۱- دستور به مدارا و قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵) ۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸) بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آن‌ها) می‌کند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و (و نه ) است. 👌 نحوه مواجهه با و (کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر) هم دقیقاً باید همین باشد؛ ۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند. ۲) به نادانان و باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا و نمایند. ۳) جاهلینی که مایل به یافتن و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند. پ.ن.: «با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسان‌الغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست. فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار یا هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟! آیا ضرورت ندارد این‌ها قبل از ورود به پشت ، ساعتی هم در بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟ ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 امید واهی به پروسه نجات! انتصابات اخیر () اثبات دیگری بر دروغگوئی آشکار وی (مبنی بر «عدم وابستگی به باندهای سیاسی»!) است. بعضی از ساده‌لوحان هم گمان می‌کنند که وی در چنبره شیادهای قدرت‌طلب، محاصره شده است و این انتصابات، نتیجه سلطه آن‌هاست فلذا وی را باید از محاصره نجات داد! این خوش‌خیال‌ها حتی توصیه مبنی بر «جدی گرفتن » را یکی از قوی‌ترین راهکارهای مؤثر بر و هدایت از چنگال گرگ‌ها تلقی کردند! آیا رؤسای قضائیه و مجلس (که خود احتیاج به هدایت دارند!)، مایل و قادر به نجات و هدایت وی هستند؟! 🙄 دستکاری عکسی توسط نشریه (با هر نیتی که صورت گرفته باشد، بنظرم جوابی به این سؤال هم است و در پاسخ این سؤال)، بسیار معنی‌دار است که می‌شود گفت: نقش آن دو رئیس بر این رئیس است! یعنی بود و نبودشان، یکی‌ست! ⁉️ که در طی دو انتخابات اخیر، گشت و ستادهای انتخاباتی خود را در خدمت تجمیع پزشکیان قرار داد، کی و کجا و چگونه می‌تواند کسی باشد که بخواهد و بتواند هادی وی باشد؟! هیهات! ⁉️ آیا جناب (که مظهر اعلای گشته و در جایگاه برای ، هر روز چندین نفر از مفسدین و در دولت‌های پیشین را که باعث ناامیدی و سرخوردگی ۵۰٪ از «نهضت+نظام اسلامی» گردیده‌اند را به بالای دار می‌کشد!!!)، مایل و قادر به هدایت اوست؟! هیهات! 👌بمناسبت جلسه سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 دولت سالمند؛ فرصت یا تهدید؟ (۲) اگرچه طبق آمارهای ؛ جمعیت ایران از ۲۲ سال (در ۱۳۵۵) به ۳۲ سال (در ۱۳۹۹) رسیده است ولیکن ، جمعیتی به شمار می‌رود. همچنین بیشترین مشارکت در دور دوم مربوط به گروه سنی ۳۵ تا ۴۵ سال بوده است. بنابراین به جرأت می‌توان گفت که ، نقش‌آفرینان اصلی بوده‌اند که البته مسئله چندان عجیبی نیست ولیکن تعجب در این است که ، برای ، چرا پیرترین نامزد را به نشاندند تا زمینه‌ساز تشکیل باشند؟! اگرچه این نتیجه‌گیری را نمی‌توان یک تلقی کرد و بلکه قرائن مختلفی حاکی از استثنائی بودن آنست. زیرا که پیرترین نامزد، با سوءاستفاده از «تحریک گسل‌های قومیتی و مذهبی» توانست خود را به برساند که قاعدتاً ارزیابی می‌شود. با این حال، چنانچه این واقعیت‌ها را بخواهیم نادیده بگیریم تا این نتیجه حاصل شود که «گزینش پیرترین دولت توسط جوانان ایرانی» کاملاً طبیعی بوده و مسیرهای عادی خود را طی کرده است، در این‌صورت یک قاعده‌ای می‌شود که تبدیل به معمای شگفت‌انگیزی می‌گردد که چرا؟!! در ارزیابی (فارغ از بررسی منفی بودن نوع و نیز خارج از منفی بودن و او) و او از زاویه به نتیجه می‌رسیم! همچنانکه در خود وی هنگام ورودش به دفترش، مرتکب آن شد و پاسخ دندان‌شکنی گرفت! مخاطبین محترم، بخاطر دارند که بنده حقیر یکهفته قبل از دور اول انتخابات ریاست جمهوری، طی «بند ۴/۱» یادداشتی با عنوان بخش ۱۱ انتخاب با قرعه‌کشی (در مورخه ۱۴۰۳/۴/۱) بمنظور هشدار در مسئله گرایش خطاکارانه بسوی گزینش خبط‌آلود «پیرترین نامزد »، نوشتم: «هفتاد سالگی، سن مناسبی برای حمل بارهای فوق‌العاده سنگین نهضت+نظام اسلامی نیست وقتی که جوان‌ترها در هستند.» و چهار روز قبل از آن، در بخش سوم همان سلسله (۱۴۰۳/۳/۲۷) نوشته بودم: 👌 مملکت (در سالن مونیتورینگ کلیه نقاط کشور و مدیریت آنلاین ۲۴ ساعته مسئولین)، فاقد کارآمدی کافی و بلکه لازم است. بله! اگر نظام دارای کارگزارانی نسبتاً «دانا، دلسوز و دلیری دین‌دار» بود و فرضاً کلیه مناطق کشور در وضعیت کرونایی بود، نیاز مبرمی به آنچنانی نبود ولیکن [اینک] توان جوانانه‌ای لازمست که بشود تا حدودی را جمع کرد.» و در همان تاریخ، در بخش چهارم همان سلسله نوشتم: 👌در عین‌حال؛ واقعیت اینست که بصورت طبیعی و در شرایط غیراستثنائی و در و متکی بر ، نامزد ۵۳ ساله بر نامزد ۷۰ ساله، بمراتب برتری دارد زیرا که بهتر می‌تواند از پس ۴ ساله مورد نیاز در گستره کشور پهناوری مثل بر آید.» همچنین در قالب عکس ضمیمه یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۴/۱ با عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی» (بخش ۰۹)، سن نامزدهای ریاست جمهوری را برجسته‌سازی کردم که مسن‌ترین آن‌ها، پزشکیان ۷۰ ساله بود و نسبت به سایر نامزدها، کمترین تناسب با را داشت که جوان‌ترین‌ها را می‌طلبد. ولیکن (علیرغم هشدارهای (که عمدتاً هستند)، ترجیح دادند که «ریاست اجرایی کشور پهناور ایران [و بسیار پر حاشیه]» را به بسپارند! و حال آنکه در چنین گزینشی، نه تنها هیچ فرصت مطلوبی، وجود ندارد، بلکه تهدیداتی هم نهفته است که مهمترین آنها «ناکارآمدی دولت» و «تعطیلی » در عرصه ملی ایران است که بالتبع پیامدی بجز پریشانی بیشتر و آشفتگی بدتر در امور مختلف و ندارد. چنانکه در یادداشت هشدارآمیز خود در مورخه ۱۴۰۳/۵/۷ ضمن انتقاد از انتصاب کهن‌سالان در مناصب معاونتی ، پرسیدم: ، نشانه چیست؟! جایگاه هم است! 🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام برای ، رنگ خواهد باخت.» و این امیدواری، امروز با توجه به لیست پیشنهادی وزرای پزشکیان به ، رنگ باخت و بدل به یأس شد! یعنی اگر هم به چنین و پیری، بدهد، در واقع به مدیریت جهادی حکومت زده است و حال آنکه مبرم‌ترین ما برای ، برخورداری از است. و اما وحشتناک نهفته در برای که تیشه به ریشه نهضت+نظام اسلامی است، کدامند؟ و چه و دهشتناکی در آن، نهفته است؟ ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و... 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 دولت سالمند؛ فرصت یا تهدید؟ (۳) بنابراین، اولین قربانی ترجیح بر ، سستی و اضمحلال دولت است که آشفتگی و پریشانی امور و از پیامدهای آن است و لذا تهدید بزرگی به شمار می‌رود. ولیکن خود کرده را تدبیر چیست؟! و از ماست که بر ماست! به هر حال ، ترجیح دادند چنین بلیّه‌ای را به جان بخرند و در فرآیند نیل به ، ایجاد اختلال نمایند! و حال آنکه مجید، فرمان داده است که «لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» و این بنیان‌گذار نهضت+نظام اسلامی است که مکرراً در مدح جوانی و‌ ذم پیری، داد سخن دارد که بعنوان نمونه فقط دو نوشته کوتاه از ایشان را مورد اشاره قرار می‌دهم: در جایی نوشته است: «...تا در دست تو است کوشش کن در و در و در و که هزاران جوان که به نزدیک‌ترند، موفق می‌شوند و یک پیر موفق نمی‌شود. قید و بندها و اگر در جوانی غفلت از آنها شود، هر روز که از عمر بگذرد، ریشه‌دارتر و قوی‌تر می‌شوند.» در وصیت خویش به مرحوم احمدآقا نوشته‌اند: «پسرم! اکنون با تو که جوانی صحبت می‌کنم باید توجه کنی که برای جوانان، آسان‌تر و و سریع‌تر می‌تواند باشد. در ، هواهای نفسانی و و و خود بزرگ‌بینی بسیار افزون‌تر از است. لطیف است و انعطاف‌پذیر و آن‌قدر که در پیران و است در جوانان نیست. می‌تواند به آسانی نسبی، خود را از شر رها سازد و به گرایش پیدا کند. در و آن‌قدر که جوانان تحت تاثیر واقع می‌شوند. نمی‌شوند.» مشکل و بلکه معضل پیری، علاوه بر باطن (ریشه‌دارتر بودن و و شهوات و و مبارزات و امثالهم بودن)، معمولاً در ظاهر هم، مشمئز کننده است. در حالی‌که شاهد حضور یک فرد کهن‌سال (که کنترلی بر اعضای بدن خود ندارد)، بر منصب (که آبرویی برای هیئت حاکمه آمریکا در جهان باقی نگذاشته)، بودند و در عین‌حال به بر مصدر نشاندن کهن‌سال، اقبال نشان دادند! و حال آنکه، متناسب با بالاتر رفتن سن و سال ریاست بزرگ‌ترین ، سالمندی او بیش از پیش، فرساینده خصائلی است که یک باید در طی حداقل ۴ سال، داشته باشد و از خود بروز بدهد بویژه خصلت . بنده حقیر در بخش دوم سلسله یادداشت‌هایی با عنوان انتخاب با قرعه‌کشی (مورخه ۱۴۰۳/۳/۲۷) آورده بودم که: ✅ نخستین ویژگی هر شخصی در جای‌گاه ؛ این است که دارای بالاترین معدل ، و در باشد. 👌 خیلی‌ها در مسائل و امور ممکنست؛ 👈 دانا باشند اما دلسوز و دلیر نباشند. 👈 دلسوز باشند اما دانا و دلیر نباشند. 👈 دلیر باشند اما دلسوز و دانا نباشند. 👈 دانا و دلسوز باشند اما دلیر نباشند. 👈 دانا و دلیر باشند اما دلسوز نباشند. 👈 دلسوز و دلیر باشند اما دانا نباشند. 👌 اگر «دانا و دلسوز و دلیر» باشند، دیندار و دین‌مدار هم هستند! 👌 هر نامزدی که ۳ خصلت از ۴ ویژگی مذکور یا بلکه ۲ ویژگی از ۴ صفت مذکور و یا حتی ۱ رکن از ۴ رکن مذکور را نداشته باشد یا کم‌رنگ و بی‌رمق داشته باشد مستحق استقرار در جای‌گاه نیست. 🤲 «دانا و دلسوز و دلیر دین‌دار»م آرزوست.» دلیری یکی از ارکان اصلی است که متناسب با افزایش سن، (نسبت به دلسوزی و دانائی و دین‌داری) روند کاهشی سریع‌تری پیدا می‌کند و زودتر از آنچه که تصور می‌رود، مضمحل می‌گردد. در گزارشی راجع به مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، قریب به دو ماه قبل از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری (مورخه ۱۴۰۳/۲/۲۲) نیز نوشته بودم: «در هر حال، برای همه راه‌یافتگان به ، آرزوی توفیقات روزافزون دارم و ان‌شاءالله بتوانند با حفظ و توسعه «دانایی+دلسوزی+دلیری دین‌دارانه» خود بصورت حداکثری در خدمت به «نهضت+نظام اسلامی»، «ملت ایران+امت اسلام» و «مستضعفین عالم+دین خدا»، موفق و مؤید باشند و السلام» به عبارتی؛ فزایندگی سالمندی، معمولاً ورطه سقوط خصلت دلیری است که برای دولت‌مردان نهضت+نظام اسلامی (بویژه مجریانی که شبانه‌روز باید در تکاپوی تردد در جای جای ایران و جهان باشند)، سمّ مهلک است. و بدترین عارضه کم‌توانی ، رشد است و أنگَل‌ستان شدن ایران! زیرا که «آقاها» (دولتمردان)، کمبودهای اجرائی خود را ناچاراً به معتمدین خود می‌سپارند که معمولاً فرزندان‌شان هستند! و... خلایق هرچه لایق!سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 رئیس جمهور اشتباهی! در آستانه هشتمین دوره (۱۳۸۰/۳/۱۸)، بنده طرحی نوشتم در «ضرورت فرهنگی و هنری » و آنرا برای رئیس «حوزه اندیشه و هنر » فرستادم که ۱۱ روز مانده به انتخابات، این جوابیه☝️را نوشت. دغدغه آن‌روزهای محمدعلی زم؛ رئیس حوزه هنری، سخیفی سطح تبلیغات تجاری بود و اینکه عاری از جنبه‌های فرهنگی و هنری بوده و در نیستند. و دغدغه بنده، عاری از ملاحظات فرهنگی و هنری بودن رؤسای جمهور در تراز نهضت+نظام اسلامی ایران در سطح جهانی بود! چنانکه در آستانه انتخابات سال جاری هم تحریر مقاله‌ای با عنوان کدام چهره؟، دنباله همان دغدغه دهه‌های پیشین بود. مفهوم آن پروپوزال این بود که در باره «وجاهت رفتار و گفتار و چهره نامزدها و شاکله شخصیتی هنری و فرهنگی آن‌ها» از مراکز تخصصی مثل هم، استعلام بگیرد! زیرا که او ملت و است و باید تناسب لازم را داشته باشد. حال با مشاهده اشکالات معنوی و سیرتی و نیز نابسامانی مادی و صورتی در نطق‌های تکراری و در عین‌حال ناتمام و فاقد شالوده‌ای معقول و تُپق‌های مکرر ()، بنظرم وقت آنست که این مسئله، جدی گرفته شود و بر است که طی طرحی، نامزدهای ریاست را رسماً موظف نماید که از مراکز حرفه‌ای، درجه مقبولیتی بگیرند که نشان دهد در ایران و جای‌گاه ریاست جمهوری آنان هستند. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 موافقت مطلق مجلس با دولت! انکار نمی‌کنم که خبر بهت‌انگیزی بود! ولیکن این سؤال برجسته شد که چرا بی‌خیال توصیه به معیارهای ۱۲ گانه به مجلس گشت!! ⁉️ اشکال قضیه کجاست؟! اشکال شخصی بنده در این بود که بجای توجه به پخش مستقیم برنامه مجلس به کابینه پیشنهادی، ناچار شدم آنرا بعداً از طریق اخبار دنبال بکنم وگرنه این‌همه دچار حیرت نمی‌شدم! به مردم در مجلس، القاء می‌کند که این کابینه (از جمله وزرایی که بحث‌برانگیز هستند!) تماماً و بدون استثناء مؤید ۱۰۰٪ی رهبری هستند!!! و اکثریت نمایندگان هم به ریاست از این ، کاملاً متأثر شده و معیارهای اصولی را فراموش می‌کنند! هیچ‌کدام از نمایندگان، تقاضای مهلتی برای صحت و سقم قضیه نمی‌کنند و حال آنکه وظیفه به داشتند و اهمیت مطلب، ایجاب می‌کرد که مراسم رأی‌گیری چند ساعتی و بلکه چند روزی به تعویق بیافتد! البته تعدادی از (حدود ۱۲۰ نفر)، عمل کرده و تسلیم پزشکیان و همراهی قالیباف نشدند ولیکن اکثریت مجلس منفعل شدند و رأی قاطع به پذیرش دولتی دادند که در ترکیب آن، به اسم ! معامله شده بود! اگرچه در «عدم استمهال برای استعلام القائات»، کلیه نمایندگان از جمله آنانی که اهل بصیرت و غیرت بودند نه اهل معامله و خودفریبی، باید پاسخگو باشند. مگر اینکه بپذیریم آن‌ها هیچگونه احتمال نیرنگ و فریبی نسبت به پزشکیانی نداشتند که با بالا آمد! آدم که فریب شیطان را خورد، توجیه کرد که گمان نمی‌کرده شیطان جرأت کند در ، سوگند دروغ بخورد! حتی یک نفر از نمایندگان، جرأت نکرد حداقل از پزشکیان بخواهد که وی برای صحت ادعاهای خودش، لااقل بخورد! پزشکیان بدون قسامه، ذهن اکثریت را خرید ولیکن اقلیت چرا مطلقاً منفعل شدند؟! بعضی‌ها توجیه می‌کنند که پزشکیان شاید راست گفته و این کابینه مورد حمایت ۱۰۰٪ی رهبری بوده است! و بدیهی‌ست که او برای اخذ نظر مثبت رهبری، خدمت رسیده باشد و آقا هم با توجه به شرایط جاری (آمادگی روزافزون برای ورود به شرایط جنگی سهمگین با اسراعیل و اربابش آمریکا) مته لای خشخاش نگذاشته است! و اعلام حمایت و همکاری کرده است. شاید چنین بوده و حضرت آقا که پیشاپیش نمایندگان را به معیارهای لازم توجیه کرده بودند، خیالشان راحت بوده که مجلس به تکلیف خود عمل خواهد کرد، وقت گران خود را صرف دخالت در وظایف رئیس جمهور منتخب ملت ایران نکرده است! و حال آنکه اینجا بحث، بحث حمایت و دخالت و این توجیهات نیست. بلکه القاء پزشکیان است که وقتی خود آقا به تکمیل لیست وی، مستقیماً ورود کرده است، چه لزومی دارد که نمایندگان بخواهند کاسه داغ‌تر از آش باشند؟! مسئله اصلی، القائی است که باعث اختگی اکثریت مجلس شد و لذا نیاز به تعمق و تدبر دارد. بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند که «مشورت با رهبری در تعیین اعضای دولت»، است و اشکالی به هیچکدام وارد نیست! اگر قرار باشد رئیس جمهور با حضرت رهبر مشورت بکند و نتیجه مشورت، ترک معیارهایی باشد که خود رهبری از نمایندگان خواسته مراعات بکنند، قطعاً باری را کج می‌کند که به مقصد نخواهد رسید. بعد از این دیگر چه لزومی دارد که مجلس، چندین روز از اوقات گرانبهای خود را صرف بررسی‌های جنجالی کابینه پیشنهادی بکند؟! آیا بهتر نیست که رئیس برود پیش رهبر و از طریق مشورت، به نتیجه دلخواه خود برسد و زحمت مجلس را هم کم بکند؟! به هر حال، یک جای کار می‌لنگد! یا القائات پزشکیان، دروغ و نیرنگ و بزرگنمایی بود (که با توجه به شاکله شخصیتی وی، اصلاً بعید نیست) و یا اینکه مقام رهبری به علت ملاحظه شرایط حاد و استثنائی کشور، ترجیح داده‌اند تن به عدم سخت‌گیری در تحقق خود بدهند که بعنوان یک احتمال، قابل تأمل است. در عین‌حال در هیچ جای قانون (و نیز عقلانیت سیاسی ملت) نیامده که «مشورت با رهبری» می‌تواند جایگزین «اراده مجلس» باشد. زیرا فرجام پذیرش چنین جایگزینی غیرعادی، حذف از و است که هرگز مطلوب نبوده و نیست وگرنه را از کف می‌دهد که قطعاً برای مملکت آسیب‌زا خواهد بود. شاید هم رهبری خواستند دولت را از شر دخالت‌های بعدی نمایندگان در امر عزل و نصب مقامات استانی و شهرستانی، نجات بدهند فلذا تعمداً مجلس را در انفعال قرار دادند! چنانکه در یکی از مواعظ خودشان، صریحاً از نمایندگان خواستند که به علت معقولی، دخالت نکنند. در هر حال اگر این قضیه، به خوبی توجیه نشود، خطرناکی است که ویرانگر آینده نهضت+نظام اسلامی خواهد شد. در واقع زلزله‌ای رخ داد که پس‌لرزه‌های آن، خطرناک‌تر خواهد بود. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 منع رطب کرد و خود رطب خورد؟! با عنایت به این سخنان و با توجه به مبنی بر اینکه اعضای دولت وی پیشاپیش هستند، چنانچه هر کدام از ، مرتکب جرم و خلافی شد، یقه چه کسی را باید بگیرد؟! یقه را؟ یا یقه را؟ و یا یقه را؟! عده‌ای شاید توجیه کنند که رئیس جمهور با رهبری کرده است و رهبری هم نظر داده است که تصادفاً نظرشان هم ۱۰۰٪ مثبت و بدون قید و شرط بوده است! و رهبری هم بدون ، صرفاً کرده است! و حال آنکه؛ آقا با فلانی تماس گرفت و فلانی را قبل از توضیح قبول کرد و فلانی را هم خودش گفت باشد و این‌گونه گزارش از جلسه‌ای غیرعلنی، نشان می‌دهد که ظاهراً قضیه، فراتر از صرفاً مشورت و تلاش برای بوده است! وقوع چنین وضعیتی (در صورت صحت) که مفهومی بجز «دور زدن مجلس و قانون» ندارد، اگر توجیه معقولی مثل ملاحظه کشور نداشته باشد، قطعاً زلزله ویرانگری برای «نهضت+نظام اسلامی» است و و عواقب آن، مخرب‌تر خواهد بود حتی اگر هیچ‌کدام از اعضای دولت مرتکب خبط و خطایی نشوند! بله! می‌توان گفت که دخالت نبوده و بلکه صرفاً مشورت و حمایت بوده ولیکن خروجی این مشورت و حمایت، «عدم دخالت اکثریت مجلس» را رقم زد! این خروجی، مورد اشکال است. اگرچه در شرایط اضطراری، رهبری حتی اگر دخالت غیرقانونی هم می‌فرمودند، قابل اغماض بود! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
رفسنجانی هیچ وقت برای خدا کار نکرد فقط به دنبال کسب ریاست و قدرت بود. دستکاری قانون اساسی بزرگترین خیانتی بود که بهرمانی به ملت کرد. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و استیلاء بر کرسی ریاست آن عملا رئیس جمهور منتخب مردم را شخص سوم کشور کرد و این ارث نامیمون تا امروز دولتها رو ناگزیر به فرمانبرداری از مجمعی ساخته که اساسا اشراع آن نه تنها ضرورتی نداشت بلکه انتصاب را بر انتخاب مرجح نمود. (یک حقوقدان بزرگ) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ضرورت تشکیل مجمع تشخیص «مصلحت نهضت+نظام اسلامی» مسئلة: پرده اول) در ، قوانینی را تصویب می‌کنند که قاعدتاً باید محصول نیازها یا مطالبات موکلین آنها باشند. پرده دوم) که موظف به بررسی مصوبات مجلس از لحاظ فقهی و حقوقی است برخی مصوبات را خلاف شرع و قانون تشخیص می‌دهد. قاعدتاً مصوبه مردوده باید مجدداً در مجلس اصلاح و تکمیل شود و معمولاً می‌شود اما گاهی نمی‌شود و نظر فقها و حقوقدانان شورای نگهبان را تأمین نمی‌کند. پرده سوم) گاهی، هیچکدام از طرفین ماجرا (مجلس و شورای نگهبان) عقب‌نشینی نمی‌کنند و مصوبه مورد دعوا، بعد از یک یا چند بار رفت و برگشت، معلق می‌گردد. در اینصورت، تکلیف چیست؟ پرده چهارم) محلل قضیه کدام نهاد است؟ دخالت رهبری؟ دخالت قوه رحمانیه (قضاییه سابق)؟ دخالت قوه مجریه؟ دخالت قوه مسلحه؟ همه‌پرسی از ملت؟ دخالت سازمان ملل؟ دخالت پنتاگون؟! دخالت پیمان بریکس؟! دخالت پیمان ناتو؟! دخالت شورای شهر دونقوزآباد؟! دخالت کانون وکلای دادگستری؟!! دخالت ....؟! بالاخره کدام نهاد ذی‌ربط یا بی‌ربط ملی یا فراملی و یا فرازمینی و مریخی و... باید فصل‌الخطاب باشد؟ پرده پنجم) ابتکار جالبی بود که تخطئه آن، بازگشت به گرفتاری در پرده چهارم است. اینطور نیست؟ و اما چند نکته مهم دیگر: 👌 و صد البته خبط بزرگی که در رخ داد و هم بر آن سایه انداخت و در بازنگری بعدی باید جبران شود، حذف عبارت از عنوان و ساختار این مجمع است. زیرا کمتر از نیست. (امثال و ، بر خلاف اشخاص؛ و ، بدنبال بودند و هستند که منشأ قریب باتفاق بدبختی‌های ملت ماست!) 👌 تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم ضرورت داشت و هم میمون و مبارک بود ولیکن باید تکمیل گردد نه تخطئه. و اساساً در زمان رهبری و به تشخیص و دستور آن‌حضرت عملاً تشکیل شده بود. زیرا در حدود اختیارات قانونی ولی‌فقیه بود ولیکن فاقد جایگاه تعریف شده در قانون بود. در بازنگری قانون اساسی، جامه رسمی و قانونی بدان پوشانیده شد که اگر هاشمی هم نبود، چنین اتفاقی مورد اقدام قرار می‌گرفت. فلذا چندان ربطی به هاشمی نداشت بجز این که وی به هر حال در انواع جایگاه‌هایی که قرار گرفت، مشتاق پیشبرد نظام بود. (تنها عیب هاشمی، حذف نهضت از نظام بود که البته خیانت بزرگی بود) و اما اینکه اعضای آن باید انتصابی از جانب ولی‌فقیه باشند یا انتخابی از سوی ملت؟ جای تأمل دارد نه تخطئه. زیرا نیازمند خبرگی (و نه قلابی و عنوانی!) است. 👌 در بی‌حد و مرز هاشمی بهرمانی، هیچ تردیدی نیست و بنده هم در مقاله دیگری بدان پرداخته‌ام. 👌 اقتضای در قانون اساسی، آن است که لزومی به تلقی کردن آن نیست. 👌 شاید تحمل شکسته شدن تمام استخوان‌های در زیر شکنجه‌های وحشیانه () برای خدا بوده است. لذا بکار بردن عبارت «هیچ‌وقت» برای تأکید بر کار نکردن آن مرحوم برای خدا، شاید غلط باشد. 👌 تشکیل مجمع تشخیص، برای حل دعوای مجلس و شورای نگهبان بود که بالتبع نیازمند ریاست یکی از اعضای آن بود و هست و خواهد بود. چه ربطی به دارد و تحت‌الشعاع قرار گرفتن جایگاه او؟! اگر اعضای مجمع، هاشمی را به ریاست پذیرفتند و یا از جانب ، منصوب شد، چه ربطی به هاشمی دارد که گنهکار جلوه داده شود؟! 👌 ، چه شخص سوم کشور باشد چه شخص چهارم و پنجم آن، عهده‌دار بزرگترین کشور است که تمام پول‌ها و پل‌ها را در اختیار دارد و ریاست مجمع تشخیص مصلحت، استیلائی و تأثیری در قدرت کم‌نظیر او ندارد. 👌 قوی‌ترین اشکالی که به هاشمی و تأثیر وی در هنگام بازنگری وارد شده مقوله «سپردن ریاست شوراهای عالی کشور به ریاست جمهوری» (= مضاعف ساختن قدرت رئیس جمهور) بوده است که این ایراد هم اشکال دارد و به عللی، چندان وارد نیست. 👌 اشراع بمعنی شروع نیست! 👌 در قضاوت‌های خود سعی کنیم همه جوانب قضایا را در نظر بگیریم و از حدود و و ، تجاوز نکنیم حتی در قبال دشمنان‌مان 🙏 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ ستون‌های اصلی جامعه را بشناسید و در بزنگاه‌ها به آنها نگاه کنید. ستون‌های اصلی جامعه چه کسانی هستند؟ از زبان رهبر انقلاب بشنوید. @rasaee ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر ستون‌های رسمی ستون‌های اصلی! پویایی، پایایی و زیبائی هر جامعه بشری، رهین ستون‌های رسمی و غیررسمی آن جامعه است و ای‌بسا نقش‌آفرینی ستون‌های اصلی (غیررسمی و حتی گمنام) جامعه، بمراتب بیشتر و بهتر و قوی‌تر از ستون‌های رسمی آن باشد. در هم، چنانچه «نهضت+نظام اسلامی» تبدیل به بگردد، بالتبع ستون‌های اصلی جامعه از بین می‌رود و تبدیل به می‌گردد. بنابراین (علی‌رغم تأثیرگذاری‌های غیرقابل انکار ستون‌های رسمی کشور بر کار و زندگی ایرانیان یا الگوپذیری ملت از دولت و حکومت)، حفظ و بقای در ایران، الزاماً و انحصاراً رهین گفتار و رفتار دولت‌مردان از جمله و و امثالهم نیست. فلذا بر نهضتی‌های ولایی، فرض و واجب است که بصورت جدی، دائماً در باشند ولو با توسل به اقدامات ، بدون مرعوب ستون‌های رسمی کشور شدن و مماشات ورزیدن در قبال عملکرد ای‌بسا غلط آن‌ها، تا از حدود و ثغور ارزش‌های اسلامی و ایرانی، نمایند و هیچ باکی هم از نداشته باشند. فقط در چنین وضعیتی (در میدان بودن ستون‌های جامعه) می‌توان مطمئن شد که اقدامات گسترده و دنباله‌دار نفوذی‌ها به سرمنزل مقصود شومشان نخواهد رسید، بشرط اتصاف به: سیدمحمدحسینی(منتظر)👉 ۱۴۰۳/۶/۱۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌پزشکیان: اگر ما مسلمان‌ها برادری می‌کردیم، اسرائیل می‌توانست این جنایات را در فلسطین و غزه کند؟ 🔹‌رئیس‌جمهور ایران در دیدار با نخبگان، دانشگاهیان و عشایر عراق: 🔹‌اگر با یکدیگر اختلاف کنیم و باعث تفرقه شویم درون آتش هستیم. 🔹‌ما هر روز نماز می‌خوانیم و می‌گوییم ما را هدایت کن، هدایت معنایش چنگ زدن به ریسمان خداوند است. 🔹‌صراط مستقیم به معنای وحدت است و یعنی ما همه یکی هستیم. @shamime141 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر مقدس‌ترین مثلث طلایی؛ ولایت مبتنی بر وحدت و عدالت این سخن ، اشاره بدیعی‌ست که را تلقی کنیم ولیکن نیازمند تکمیل و تبصره‌هائی چند است: ۱) وحدتی وحدت است که خروجی آن تشکیل باشد. ۲) امتی امت است که مبتنی بر وحدت و توأمان باشد و مهمتر از آن‌دو که تابع باشد. (لا ینال عهدی الظالمین) ۳) وحدتی معتبر است که مبتنی بر ولایت و قرین عدالت باشد. وحدت عاری از ولایت و عدالت، متزلزل و ناپایدار است. ۴) صراط مستقیم؛ صرفاً وحدت نیست بلکه «وحدت قرین عدالت» و هر دو مبتنی بر است. (فلذا (ع) فرمودند: «صراط المستقیم»، 👈ما اهل بیت (صاحبان ولایت) هستیم.👉 ۵) تأکید بر «وحدت بدون ولایت و عدالت»، فریب و آب در هاون کوفتن است. (همچنانکه ولایت و عدالت منهای وحدت، نافرجام است. همانطور که عدالت منهای وحدت و ولایت، خطرناک است و هکذا ولایت بدون وحدت و عدالت که ظلم است) ۶) ، «ولایت+وحدت+عدالت» امت اسلام است که به (ع) و تالی‌تلو آنان می‌رسد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 امام معصوم در خدمت ولی‌فقیه حقی را که باید به سختی گرفت قبلش باید به نرمی مطالبه کرد! : «و قضینا الى بنى‌اسرائیل فى‌الکتاب لَتُفسِدُنّ فى‌الارض مرّتین و لَتَعلُنّ عُلوّاً کبیرا» (الاسراء/آیه۴) و در به فرزندان اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد مى‌کنید و سرکشى مى‌کنید، ! (ع): «گویا گروهی را می‌بینم که از مشرق قیام کرده‌اند و حق را طلب می‌کنند که به آن‌ها داده نمی‌شود و دوباره طلب می‌کنند باز هم به آنها داده نمی‌شود وقتی وضع را چنین دیدند به دست گرفته و نبرد می‌کنند و دشمنان‌شان به خواسته‌های آنها تن می‌دهند، ولی آنها قبول نمی‌کنند تا این که خودشان به [جهانی] برسند و [بین‌المللی] تشکیل دهند و آن حکومت را به کسی مگر به شما (یعنی (عج) واگذار نمی‌کنند و کشته‌های آن‌ها شهیدند. بدانید که اگر من آن‌زمان را درک می‌کردم خود را در خدمت و اختیار رهبر آن‌ها قرار می‌دادم.» (کتاب الغیب للنعمانی/ص۲۷۳) (ع): «فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آن‌ها می‌باشد» (غیبت شیخ طوسی/ص۲۶۲) (ص): «یخرُجُ اُناسٌ من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه» مردمی از نمایند و را برای آماده سازند» (بحار/ج۵۱/ص۸۷) 👌 بعینه بود که ، حق را به نرمی مطالبه کرد اما ، سرکشی بزرگی کرده و () را و آن‌را کرد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏