هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
بسمه تعالی
#عبرت از #باخت
و نقش روستای ما در #جام_جهانی!
(قسمت ۰۰۲):
بررسی نقش تاریخی «روستای امامزاده علاءالدین» در باختهای پیدرپی «تیمهای ملی در جام جهانی» (عمدتاً ورزشهای جمعی)!!!
اگر قرار است که بعد از صرف #هزاران_میلیارد تومان و دلار و یورو از بیتالمال برای #فوتبال، اعطای معافیتهای گوناگون مالیاتی، خدماتی، سربازی و امثالهم به عدهای که ادعای قهرمانی دارند، تخصیص هزاران ساعت از لحظات گرانبهای #رسانه_ملی (میلی!؟) به سلبریدیهای دوزاری، تخصیص انواع امکانات و تسهیلات و خدمات ملی به عدهای پرمدعا ووو... نتیجهاش باخت ۶ بر ۲ در جام جهانی باشد، اکیداً پیشنهاد میکنم، اهالی روستای ما را به مصاف تیمهای جهانی بفرستید. البته نه جوانهای امروزی (روغننباتی؟!) بلکه همان جوانان قدیمی را که همچون آهو در کوهها به هر سوی در پی گله خود میجهیدند و همچون ببر، درندگان را فراری میدادند و اینک البته پیرسال شدهاند.
اگر قرار به شکسته، ما هم بلدیم شکست بخوریم!
فوقش بجای ۶ گل ۶۰ تا گل میخوریم! عوضش #اسراف اینهمه #بیت_المال #ایران در اوضاع ناهنجار اقتصادی ملت و بلکه #فلاکت_معیشتی #مستضعفین، صرفهجویی میشد و آبروی مثلاً اسطورههای #ملت هم بر باد نمیرفت.
اگر قرار به #شکست_مفتضحانه باشد، هزاران روستا را میتوان به صف کرد. چه لزومی دارد، اراذلی را بفرستیم که بجای تمرکز بر #میدان، دنبال تقلید از اداواصول مشتی #دواعش و #فواحش متمرکز باشند؟! و با وطنفروشی آشکار به ولینعمتان خود، دهنکجی، اهانت و #خیانت کنند و به #نظام، لگد بزنند؟!!
جوانان قدیمی و حتی جدید روستای ما (امامزاده علاءالدین) و هزاران روستای دیگر اگر در میدان، غیرتیتر از بیصفتهای نمکبحرامی که نای خواندن #سرود_ملی را ندارند، نجنگند و حتی ۶۰ بر ۶ شکست بخورند نهایتاً همه دنیا میفهمند که فرضا فلان روستای نامتمدن و بیفرهنگ شکست خورد نه #عصاره_قهرمانان #ملت_ایران!
اینک این دلقکهای اعزامی اگر در بازی با ولز و #آمریکا، باخت مسخره خود به #انگلیس_خبیث را جبران نکنند، نه تنها از بازگشت آنها به ایرانزمین باید ممانعت شود بلکه نه تنها وزیر ورزش که کلیه وزارتخانه ورزش و نیز #رسانه_میلی باید استیضاح شوند و قطع #بودجه و امکانات و...
البته با همه این احوال؛ بنده صرفاً این تیمهای اعزامی متخصص در شکستهای جهانی را #مقصر_اصلی نمیدانم بلکه ریشه این ناکامیها را باید در بخش «#مفاسد_فرهنگی» این ملت، جستجو کرد که بدون این آسیبشناسی خطیر، هرگز قادر به #فتح_پایدار قلههای افتخار در سطح جهانی نخواهیم شد.
واقعیتهای دردناک ملی را باید بصورت عمیق و دقیق شناخت و آنگاه در صدد پیچیدن نسخه علاج برآمد.
آری! سخن از کشف «درد ملی نهادینه» شده است که در طی هزاران سال در تمامی مویرگهای ملت ما رسوب کرده است و لازمه آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی موفق این آترواسکلروزیس کهن، مشاهده و معاینه رسوبات #قرون_ماضیه در اخلاق و #سبک_زندگی و تفکرات این #ملت است.
خوشبختانه #نسخه بسیار عالی و کارآمدی هم داریم ولیکن، #مربیان و مدیرانی نداریم که بتوانند بین «درد و درمان» موجود پی به انطباق اصولی و عقلانی ببرند.
بدیهی است که وقتی #درد را نمیشناسند، راه #درمان را هم نمییابند. درمانی هم که پیشه میکنند، درد اصلی را معالجه نمیکند و این کهنهدرد کماکان فغانانگیز است و راه درمان هم کماکان معطل میماند! که حیرتانگیزتر از هر چیز همین است!
یعنی همان حکایت همیشگی؛ «آب در کوزه و ما تشنهلبان میچرخیم / یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم»!
از آب و یار همراه خود #غفلت کرده و از تشنگی و بیکسی رنجوریم و البته که حکایت غریبی است!
آری! درمان درد ما در #اقامه_نهضت «بازگشت به خویشتن خویش» است و بس. اما چگونه؟ و چگونه؟! و چگونه؟!!
راه حل پیشنهادی شما چیست؟
لطفا با ما همراه باشید.
... ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
آذر ۱۴۰۱
«چلچراغ معارف و احکام»
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff