🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش اول):
حرفهای سیاسی+دینی پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان
بعضی از #مقامات_غربی متأثر از توصیه پیشینیان خود، از #مذاکره با #ایرانیان، وحشت دارند! زیرا معتقدند که ایرانیان، مردمانی #گیج_کننده هستند و حریف خود را میبرند چشمه و برمیگردانند تشنه!
ایبسا آنها #مسعود_پزشکیان را نماد آشکار ایرانیانی بدانند که حرفهای جدی و شوخی آنها براحتی قابل تشخیص نیستند! چهبسا که شوخیترین حرفهای خود را جدی میگویند و جدیترین حرفهای خود را شوخی!
بنده به عنوان کسی که در جای جای ایران، تردد و بعضاً مدتی زیست و لذا بیشترین مراوده متنوع را با انواع ایرانیان داشته و همچنین در انواع کشورهای دنیا از شرق دور تا غرب دور، سیاحت داشته، نه تنها تصور غربیها را در مسئله گیجکننده بودن ایرانیان، تأیید میکنم بلکه در ریشهیابی علت تشکیل چنین شاکلهای در شخصیت ایرانیان، به مطالعه و تعمق پرداخته و معتقدم که اساساً #فرهنگ_ایرانیان، گیجکننده است! یعنی این #فرهنگ_ملی ماست که حتی خود ما را گیج کرده است! و براستی میتوان گفت؛ چون فرهنگ ما شترگاوپلنگی است، باعث گشته که همهچیز ما #زرافه شود!
«زرافه» را سایر مردمان دنیا، زرافه میبینند و مینامند ولیکن ایرانیها آنرا ترکیبی از «شترگاوپلنگ» میبینند و مینامند و لذا #زرافه_ایرانی متفاوت از #زرافه_جهانی است!
در فرهنگ لغت هم آمده است: «زرافه؛ کنایه از هر چیز نامعلوم و غیرمشخصی است که از آن نتوان سردرآورد»! همچنانکه اصطلاح «شتر گاو پلنگ»؛ کنایه از هر چیز نامربوط و نامعلومی است که اجزایش تناسب ندارند و نمیتوان از آن سر در آورد؛ چه حیوان باشد چه شیء و چه اخلاق و رفتار نامشخص یک فرد! مثل رزافه که معلوم نیست شتر است؟!، پلنگ است؟! یا گاو است؟!
از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ
وز یک طرفی عرصه به ملّیون تنگ
قانون و حکومت نظامی و فشار
این است حکومت شترگاوپلنگ
(فرخی یزدی)
این مسئله غمانگیز و اندیشناک، سالها و بلکه دهههاست که از خلجانهای ذهنی نگارنده بوده، موجب کنکاشی گردید که به تحریر مقالهای تحت عنوان 👈«ملتی آتشین در گذرگاه ایران»👉 در سال ۱۳۷۹ انجامید و با آنکه مقاله نسبتاً کوچکی بود ولیکن وقتی که با هماهنگی یکی از نهادهای فرهنگی، توسط یکی از اساتید مسکو به زبان روسی ترجمه شد، تبدیل به کتابی قطور گردید! و آن دانشمند روس (که بهتر از بنده به زبان فارسی، مسلط و تقریباً همهجای ایران را درنوردیده بود!!)، اذعان کرد که بعد از ترجمه مقاله بنده، دچار حیرتی عجیب در باره فرهنگ و شخصیت ایرانیان شده است! و ظاهراً #ولادیمر_پوتین هم متحیر شده بود!
خب! قبل از اینکه دریابیم؛ این فرهنگ از کجا آغاز شده؟ و چه فرجامی خواهد یافت؟ لازمست در #طرح_مسئله درنگی بکنیم:
شاید بهترین شاهد مثال ما دو مجموعه ساختمانی احداثی در #ناف_تهران باشد که طی یادداشتهایی با عناوین؛
👈تاج شاه؛ نماد امّالقرای اسلام!👉
و
👈دو وصله ناجور در ناف تهران!!👉
بدانها اشاره کردم. فلذا تکمیل همان مبحث، میتواند به طرح مسئله ما کمک کند:
آقای #ضرغامی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«چند سالی است که وقتی از کنار #پارک_دانشجو رد میشوم، با سازه نازیبایی به نام "مسجد و مجتمع فرهنگی مذهبی حضرت ولیعصر" روبرو میشوم که به لحاظ معماری، اصلاً با معماری #تئاتر_شهر روبه روی آن قابل مقایسه نیست. اخیراً موقع نماز ظهر وارد این مجموعه شدم و غصهام صدچندان شد. هزینه هنگفتی صورت گرفته ولی هیچ کاربری مشخصی که در شأن این مکان و مردم مشتاق باشد به چشم نمیخورد. محل نماز، وضعیت سرویسهای بهداشتی، فضاهای سربسته بدون استفاده و محیط پیرامونی با بدسلیقگی فراوان به شما خوشآمد میگویند. چقدر خوب بود حالا که جلوی یک سازه معروف قبل انقلاب، مجموعه عظیم و گرانقیمتی را علم میکنیم به فکر جوانانی که این دو اثر را در یک لحظه با هم مقایسه میکنند، هم باشیم. نمیدانم مسئول رسیدگی به این امور کیست؟»
و حال آنکه متقابلاً؛
پس از طی مرحله طراحی، از #مهدی_حجت، #استاد_دانشگاه تهران و بهشتی به عنوان صاحبنظر در عرصه #معماری_اسلامی دعوت به همکاری میشود و حجت نیز در همکاری شش ماهه خود با پروژه، آن را میستاید و در دفاع از اثر با توجیهی شاعرانه میگوید: "این یک مسجد افقیست که از خاک بلند میشود و به افلاک میرود!"
⁉️ این احساسهای متضاد، ناشی از چیست؟! همان گیجکنندگی همیشگی که حتی در معماری ما هم تجلی یافته است!
این #مسجد_افقی یا 👈مجموعه نهنگی👉 اصلاً قرار نبوده که مسجد باشد تا چه رسد به اینکه چرا گنبد و گلدسته ندارد؟! بلکه قرار بوده یک #تکیه_شهر سنتی باشد تا با همسایه مدرن خود؛ #تئاتر_شهر هارمونی داشته باشد.
ولیکن چرا هر دو مجموعه، شترگاوپلنگی و نماد #ملغمه_ایرانی شدند؟!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏