🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🥴خبط و خطای معرفتی دو
رئیس جمهور کمسواد ایران!!
بیت شعری از #حافظ روشنضمیر مشهور به #لسان_الغیب؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو #رئیس_جمهور #خارجی_خوانده قرار گرفته است:
۱) #دکتر_روحانی (#فریدون_سابق) در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹
۲) #دکتر_پزشکیان (#پوزیده_سابق) در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹
و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم #سیاست_خارجی کاملاً غلط برای #جمهوری_اسلامی #ملت_ایران با سوء برداشت از این شعر حافظ است!
آنها که گویا چندان بهرهای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها #معارف_اسلامی بلکه ادبیات و #فنون_ایرانی ندارند، #برداشت_غلط خود از عبارت بخشی #حافظ_شیرازی را ملعبه تصورات خود از #تعامل و #تقابل در سیاست خارجی قرار داده و پنداشتهاند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با #اجانب_مکار و #شیّاد است و در نتیجه، بصورت اجتنابناپذیری به نتیجه غلطی میرسند و آنگاه که مواضعشان به شکست میانجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) میجویند!
و ریشه این #فهم_غلط هر دو نفر و بلکه میلیونها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در #تدریس_غلط #دبیران_ادبیات فارسی، جستجو کرد!
و اما معنا و مفهوم شعر حافظ:
قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با #مکتب_نیشابور (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه #مکتب_تشیع قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین #معارف_ناب_اسلامی مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به #آیات_قرآن بود.
«عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
👌 حافظ میداند که وقتی #قرآن از #غیب به #بشریت عرضه میشود، مردمان چهار دسته میشوند؛ #مسلمانان، #کفار، #منافقین و #مشرکین
صرفنظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین میزنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان میستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور #دین_اسلام در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است:
۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصرهای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳)
۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحلهای را توصیه میکند:
۲/۱- دستور به مدارا و #فرصت_مطالعاتی قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵)
۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸)
بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آنها) میکند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و #سیاست_تقابل (و نه #سیاست_تعامل) است.
👌 نحوه مواجهه با #شورشیان و #اغتشاش_گران (کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر) هم دقیقاً باید همین #سیاست_شفاف_قرآنی باشد؛
۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند.
۲) به نادانان و #فریب_خوردگان باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا #توبه و #جبران نمایند.
۳) جاهلینی که مایل به یافتن #بصیرت و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند.
پ.ن.:
«با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسانالغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست.
فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار #مرض_جهالت یا #غرض_لجاجت هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟!
آیا ضرورت ندارد اینها قبل از ورود به پشت #میز_ریاست، ساعتی هم در #کلاس_اکابر بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱۱
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲هماندیشی چلچراغ معارف
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
غافلگیریهای شگفتانگیز الهی!
(قسمت اول):
👌#دنیا دار #امتحان است و هیچکسی هم در این دنیا باقی نمیماند. همه رفتنی هستند و هستیم. #بهشت و #جهنم و #حساب و کتابی هم هست و بنا هم بر این نیست که اینجا بهشت مراد باشد. اینجا معجونی از بهشت و جهنم درهم آمیخته است که پیدرپی جایگزین هم میشوند تا #انسان، همهرقمه مبتلی و #امتحان شود.
آری! مهم اینست که چگونه از پس #امتحانات_الهی برآئیم؟! که همگان پیوسته در حال ابتلاء به انواع آزمونها هستند.
👌طراح این صحنهها خود خداست برای آزمایش انواع انسانها و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که اوضاع (#صحنه_آزمایش) وفق مراد ما یا تابع خواهش دیگران باشد!
اصلاً طراحیهای خدا چنان خلاقانه هستند که انسانها معمولاً غافلگیر میشوند!
غافلگیریهای شگفتانگیز و عجیب!
شاید برای این که این غافلگیریها موجب جذابیت خاصی هم باشند! (تا شاید #برهوت_دنیا قابل تحمل باشد!) معمولاً وقایع درهم تنیدهای چنان رخ میدهند که انسانها اکثراً انتظار آنرا ندارند!
فلذا معمولاً هم کسانی میتوانند در #آرامش (و شاید در #آسایش) باشند که بتوانند با انواع حوادث سریعاً سازگاری پیدا کنند و شعارشان این باشد که؛ «هرچه پیش آید، خوش آید!» . بقول طلبهها؛ «الخیر فی ما وقع»!
و فرقی هم نمیکند که آنچه پیش میآید #خوشایند است یا #ناخوشایند!؟
👌فراوانی پیشامدهای غیرمنتظره گاهی آنقدر زیاد میشوند که انسان احساس میکند، طراح صحنه (#پروردگار_متعال) تعمداً و پیاپی بقول جوانها #ضد_حال میزند!
فلذا انسانها غرق در انواع معماها هستند و حل آنها سرگرمی جالبی برای اهل فلسفه و اهل #تفکر و تعمق و تأمل هستند!
و #خدا در #قرآن، صریحاً و #بدون_تعارف میفرماید؛ چیزهایی برای شما پیش میآید که از آنها بدتان میآید و حال آنکه ممکنست خوبی و خوشبختی شما در همان باشد و بالعکس ممکنست با چیزهایی مواجه شوید که خوشتان میآید و حال آنکه ممکنست موجب بدبختی و بدی شما باشد!
یعنی تا این حد، خدا صحنه را پیچیده میچیند که رخدادهای آن، نه تنها غافلگیر کننده هستند بلکه قرین سوءتفاهم هم هستند!
به عنوان نمونه از پیچیدگیهای #حیرت_انگیز و #غلط_انداز عالم خلقت (عالم شهود ذیل عالم غیب) خوب است در این دو آیه قرآنی، تدبری بورزیم:
🔰 «وَ عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (بقره/۲۱۶)
چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
🔰 «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ (فجر/۱۵) وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ» (فجر/۱۶)
اما انسان (کم ظرف ضعیف بیصبر) چون خدا او را برای آزمایش و امتحان کرامت و نعمتی بخشد در آن حال (مغرور ناز و نعمت شود و) گوید: خدا مرا عزیز و گرامی داشت! و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید!
👌یعنی میزان و شدت غافلگیریهای الهی در چنان عمقی از کار و زندگی انسانها اتفاق میافتد که حتی #پروردگار_متعال را در معرض اتهامات قرار میدهد!😳
👌 علت گرفتاری انسانها به #پندارهای_وارونه، نادانی یا کمدانی آنها نسبت به عوالم پیرامونی خود است. «... وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (قرآن/اسراء/۸۵)
به تعبیر #ابن_سینا: «تا بدان_جا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم»!
انسانها چندان شناختی از تأثیرات #عالم_غیب بر #عالم_شهود ندارند. فلذا دائماً در حیرت و سرگردانی به سر میبرند.
👌اوضاع انسان در دنیا، بصورت روزافزون، چنان پریشان و غیرمنتظره است (و در آخرالزمان بصورت مضاعفی، تشدید خواهد شد!) که انسانها غرق در حیرت و شگفتی و پندارهای عجیب و غریب شده و میشوند تا آنجا که شرایط حاکمه را غیرواقعی و بلکه جلواتی از افسانه و افسون تلقی میکنند و به تعبیر #حافظ #لسان_الغیب:
دهروزه مِهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
👌در چنین اوضاعی، این سؤال جدی و اندیشناک، رخ میدهد که آیا غافلگیریهای نهفته در #دل_زمان، قابل پیشبینی و تغییر هستند؟ اگر آری! آنگاه این سؤال، سوئیچ میشود به این پرسش که؛ چقدر؟ و حتی دقیقتر که چند درصد؟ و چگونه؟
👌در جواب این سؤال متراکم، تاکنون دو نظریه کاملاً متفاوت، مطرح شده که در این سلسله به بررسی آنها میپردازیم:
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۱
🌐👈حیفه نبینی
💠
🎲👈محل نظرات
🙏