🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ریسندگانی که ریسیده خود را پنبه کردند!
زیرا که سرنوشتشان را به پوزیده سپردند!
(قصه عجیبه عجوزهای بنام ریطه!)
#قرآن: «و لا تکونوا کالّتی نقضت غزلَها من بعد قوّة أنکاثا تتخذون أیمانکم دخلاً بینکم أن تکون أمّة هی أربی من أمة إنما یبلوکم الله به و لَیبیّننّ لکم یوم القیامة ما کنتم فیه تختلفون» (نحل/۹۲)
و (در مثل) مانند زنی که رشته خود را پس از تابیدن محکم وا تابید نباشید، که عهد و قسمهای استوار و محکم خود را برای فریب یکدیگر و فسادکاری به کار برید برای آنکه گروهی بر گروه دیگر تفوق دارند، زیرا خدا شما را به این عهد و قسمها میآزماید و در روز قیامت همه (تقلّبها و) اختلافات شما را بر شما آشکار خواهد ساخت.
گویند در قریش زنی به نام #ریطه بوده که هر روز از صبح تا هنگام ظهر به رشتن و تابیدن پشم میپرداخت و سپس تا هنگام شب به باز کردن رشته خویش مشغول میگشت. به همین جهت او به «بانوی ابله مکّه» معروف گردید.
علیبنابراهیم قمی در تفسیر خود از #حضرت_باقر(ع) نقل میکند که: این زن، دختر کعب بن سعد است و کار هر روزش بافتن و سپس باز کردن بافتهاش بود. او به زن احمق مکّه معروف بود.
اگر چه این مثل در مورد هر کار احمقانه و نامعقولی قابل استفاده است، ولی در موارد #شکستن_عهد و پیمان، از کاربرد روشنتر و بیشتری برخوردار است، زیرا شکستن #عهد و پیمان به مانند باز کردن همان تافته است که کاری بسیار ابلهانه است. هدف از بافتن و رشتن چیزی جز استحکام دادن به آن نیست، در حالی که باز کردن آن، چیزی جز #نقض_غرض و تمسخر خویش نیست.
مباش از جمـله زنـهار خواران/
که یزدان هست با زنهار داران
(ویس و رامین)
... اگر چیزی محصول تلاش طاقتفرسای فرد و یا جمعی باشد که به #خون_جگر حاصل آمده است و با بیتوجهی، غفلت، بیپروایی و یا هوسرانی فرد و یا گروهی از بین برود، آیا جز این است که رشته خویش را پنبه کردهاند و تلاش و دستمایه فراهم آمده از رنجها و زحمتهای سالیان سال را تباه ساختهاند و امروز و فردا جز حسرت و آه چیزی در بساط ندارند؟! آیا اینان زیانکارتر از آن دختر ابله مکّه نیستند که او فقط رشته نیمروز خویش تباه میکرد و اینان رشته ماهها و سالها و قرنها؟! آیا در حقّ اینان این مثل عربی، صادق نیست که «أخسر من الناقضة غزلها؛ زیانکارتر از دختر ابله مکه.» (جهرة الامثال العربی؛ 424/1)
(☝️برگرفته از مجله بشارت/1378/شماره15
مثلهای قرآنی; پنبه کردن بافته/محمّد بابکی)
یکی بود یکی نبود!
روزی روزگاری در سرزمینی، در نتیجه از خودگذشتگی #ایثارگران و شهدای ملتی، حکومت نوپائی تشکیل شد که جای #سلطنت _جابرانه چند هزار سالهای را گرفت تا در پرتو #وحدت به #اقامه_عدالت بپردازد. ولیکن مردمان آن سرزمین، «نهضت+نظام اسماعیلی» خود در #گام_دوم_انقلاب خود را به «تکنوکراسی+بوروکراسی اسراعیلی» تبدیل کردند! زیرا امورات خود را به مشتی #تکنوکرات و #بوروکرات #غرب_گدا سپردند و بدینگونه همچون «ریطه؛ #عجوزه_مکه»، تمام رشتههای خود را پنبه کردند و حال آنکه رسالت و مأموریت آنها سپردن سالم #نظام_انقلابی خود به #پیشوای_زمان بود.
#علت_اصلی دگردیسی آنها در این بود که #کالبد_نظام خود را از #روح_نهضت، خالی نمودند و لذا #حامیان آن از ۹۸٪ به ۴۸٪ سقوط کرد!
«عقبنشینی غیرتاکتیکی» آنها در برابر #نظام_سلطه_جهانی، موجب خشم و #غصب_الهی گردید و لذا به اوضاعی گرفتار شدند که باید آنرا #بدترین_باخت تاریخ بشریت نامید.
آن #ملت_منهزم، فریب تعدادی از #سران_کشوری و #سرداران_لشگری خود را خوردند که به دشمنان قسمخورده و دیرینه آن #ملت و #امت_حق، #اعتماد کردند و در #تله_آتش_بس آنها افتادند که ابلهانهترین اعتماد #تاریخ_بشریت بود.
آنها علیرغم اطلاع بر انواع خیانتهای بیشمار و جنایات بیحدومرز دشمنان که در قالب #صهیونیزم_شیطانی به سرکردگی #استکبار_جهانی، متحد و مؤتلف گشته بودند، باز هم نسبت به آنها #خوش_بینی بخرج دادند و نتیجه اعتماد کاملاً احمقانه خود را خیلی زودتر از آنچه که تصور میکردند، دریافت نمودند!
آنها تمام #زحمات_اجدادی خود را بر باد دادند و خود را به دست خود به #هلاکت افکندند و ملتی به خاکستر سیاه نشست!
آنها علیرغم دریافت #مهالک غلطی از طرف نفوذیهای دشمنان، خود را چنان اسیر #تصمیم_سازان و #تصمیم_گیران فاقد #دانایی، #دلسوزی و #دلیری #دین_دارانه خود نمودند که هست و نیست خود را به سرعت تبدیل کردند به #هَبَاءً_مَنْثُورًا و #هَبَاءً_مُنْبَثًّا مانند ذرّات گَرد و غبار در هوا پراکنده کردند!
آنها ضربات #همه_جانبه دشمنان را #کوچک_انگاری کرده و به بهانه پرهیز از #شتابزدگی، چنان در ورطه #تعلل و عقبنشینیهای #غیر_تاکتیکی گرفتار شدند که آنرا باید بزرگترین #فرصت_سوزی تاریخ تلقی کرد! فلذا #مغضوب_الله شدند و باختند!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۸/۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏