🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
وجاهت تغییر اسم و شهرت!
بعضیها اشکال میگیرند که شما چرا در کنار شهرت #رئیس_جمهور، شهرت سابق او را هم مینویسید؟! (نوشتن #پوزیده_سابق برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر میدهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح میدهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم!
این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آنصورت هرگونه خوشبینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است!
پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک میشود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر میدهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمیگزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن #تغییرات_مشکوک چندان هم قابل اغماض نیستند.
بله! حضرت #سلمان_فارسی هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان #سلمان را بر او نهادند.
ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام #منا_اهل_البیت نائل میگردد که ذرهای #هوای_نفس ندارد و دنبال پرش به #سکوی_ریاست بر ملتی هم نیست.
و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینهای دارد.
بعد از پیروزی #انقلاب_اسلامی_ایران، در عرصه رسانههای فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آنها افزوده شد.
در نخستین شمارههای هفتهنامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضیها توصیه میکنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا میشوند!
تا دیروز همه او را شمربنذیالجوشن میشناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضلالعباس! اینگونه تغییرات، #فریب_عمیق است و موجب میگردد جای #جلاد و #شهید عوض شود. آنهم در عصری که #استکبار_جهانی، همهجانبه در صدد #رژیم_چنج (regime change) در #ایران است!
و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟!
حالا که میشنویم؛
۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را #احمدی_نژاد مینامد تا خود را برای تصاحب جایگاه #ریاست_جمهوری و آنگاه مقام #ولایت_فقیه تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت.
۲) حسن فریدون خود را #روحانی مینامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و میخواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل #روحانیت بودهاند!
۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنیها) که خود را پزشکیان مینامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمیدارد و دم از نهجالبلاغه میزند بدون اعتناء به این سخن علی (علیهالسلام) که اگر کسی را مناسبتر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق میانجامد.
کسی داوطلب ریاست میشود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را #وزیر_امور_خارجه خود مینامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود مینشاند.
اگر سانحه کاملاً مشکوک #سقوط_بالگرد «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئهای برنامهریزی شده باشد و قرار باشد همه #مظنونین، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در #صف_اول متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند.
بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخها را حفظ کنیم. حاکمیت #شیعه_ستیزی در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای #ایرانیان که رئیس جمهور منتخبشان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعهستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان #مجلس با #یهودیان نَسبیّت دارد!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲گروه هماندیشی چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت دوم):
ادامه اپیزود اول:
البته بنظرم آن شیخ از لحاظ قانونی حق داشت که مرا توبیخ نماید. زیرا بنده متعهد بودم در آن پنج ساعت، به طرح #مباحث_اعتقادی مندرج در کتاب سهمیهای سربازان بپردازم نه اینکه خوانش #زبان_فارسی را آموزش بدهم.
اما من تغییر مسئله بنیانی سربازان به مطلب بنیادی آنان را بلامانع میدانستم و در هر حال، اگرچه توبیخ شدم اما خوشحال بودم که روشی از #سوادآموزی_خلاقانه را کشف کردهام که میتواند #بیسوادی میلیونها نفر از #ایرانیان را با کمترین #زمان و #هزینه از کشور ریشهکن نماید و بلکه آشنایی مردمان سایر ملل با #زبان_فارسی را به خارج صادر کند!
روش خود را روی چند نفر بیسواد دیگر هم آزمودم و دیدم که بخوبی جواب میدهد و لذا اسم طرح خود را گذاشتم «سوادآموزی جهشی حم در ۲۴ ساعت» و بسوی آقای #محسن_قرائتی (در ساختمان نهضت سوادآموزی خیابان فاطمی) تاختم و آی هوار که؛ ... یافتم ... یافتم!!
چند نکته حائز توجه در ۲۴ ساعته نامیدن مدت سوادآموزی جهشی حم؛
۱) افزایش مدت آموزش از پنج شش ساعت به ۲۴ ساعت (و بعدها به ۴۰ ساعت) محض بالا بردن #ضریب_اطمینان از تحقق ادعا بود.
۲) منظور از ۲۴ ساعت، با تناوب هر روز دو ساعت و جمعاً ۱۲ جلسه دو ساعته است و اگر کلاس کشش داشته باشد میتوان در ۸ جلسه ۳ ساعته و حتی ۶ جلسه ۴ ساعته آنرا کار کرد. فلذا میتوان ادعا کرد؛ «سوادآموزی در یک هفته»!
۳) تأثیرگذاری روانی بر نوآموز که ۲۴ ساعته (فرضاً در یک شبانهروز) میتواند باسواد بشود. و اگر بیسوادی واقعاً کشش داشته باشد میتواند در مدت یک شبانه روز باسواد بشود.
۴) در دورههای آزمایشی بعدی متوجه شدم که ۲۴ ساعت برای سنین ۱۵ سال تا ۴۵ سال مناسب است و سنین کمتر یا بیشتر از این محدوده، نیازمند تکرار بیشتری هستند و لذا اگر از محدوده سنی (۴۵-۱۵) صرفنظر کنیم مدت ۴۰ ساعت برای کلیه سنین، کفایت میکند. و مجموعاً در کمتر از یک ماه هر بیسوادی میتواند باسواد بشود.
⁉️ اما چرا #سازمان_نهضت_سوادآموزی، نوآموز را برای مدت یکسال در رفت و آمد نگه میدارد؟! و از تعداد بیسوادان کشوری، #آمار دقیقی ارائه نمیدهد؟! و بعد از نیم قرن از #پیروزی_انقلاب_اسلامی و تشکیل #نظام_جمهوری_اسلامی_ایران، هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم ایران، بیسواد هستند؟! و حتی قادر نیستند اسامی نامزدهای انتخاباتی خود را روی برگه رأی بنویسند!! و #نظام_آموزشی، چرا قادر (و بلکه مایل) به #ریشه_کنی_بیسوادی نیست؟!!
البته این سازمان هر سال دو نوع آمار ارائه میدهد که بنظرم هر دو اغراقآمیز است! یکی در سالگرد تأسیس نهضت سوادآموزی که بگونهای داد سخن در میدهد که گویا بیسوادی ریشهکن شده و فقط چند تا پیرزن و پیرمرد فرتوت باقی ماندهاند که کشش ندارند و عنقریب باید منتظر مرگ آنها باشیم تا بتوانیم ادعا بکنیم که بیسوادی ریشهکن شد! و حال آنکه ۱۰٪ الی ۲۰٪ جمعیت ایران در بیسوادی به سر میبرند!
یکی هم، زمانی که سازمان بدنبال #کسب_بودجه است که آمارهای نسبتاً واقعبینانهتری شاید باشد. در هر حال این دو نوع آمار هیچگاه با هم منطبق نیستند!
اگر ریشهکنی بیسوادی به سختی آپولو هوا کردن هم بود، رزمندگان ما توانستند موشکهای هایپرسونیک خود را روانه قارههای دیگر بکنند. ولیکن بزمندگان ما نمیتوانند بیسوادی را ریشهکن کنند! وگرنه تا حالا باید بیسوادی ریشهکن و سازمان نهضت سوادآموزی منحل میشد. ولیکن بنظر میرسد که ناندانی بعضیها شده است و تعمداً نمیخواهند ریشهکن شود!
علیأیّحالٍ پس از ورود به دفتر جناب قرائتی، تازه متوجه شدم که ملاقات با ایشان هم تابع پروتکلهای دیدار با مقامات رسمی است و از قبل باید تقاضای مکتوبی میدادم و علت تقاضای ملاقات خود را توضیح میدادم و اگر وقتی تعیین میشد آنگاه باید حرکت میکردم.
در این پروتکلها، امتیازی هم برای «کاشف روش جدید سوادآموزی» تعریف نشده بود!
در عینحال نشستم تا سماجت بکنم و در برگه کوچکی اندازه کف دست، عناوین ۱۰ تا طرح و ایدهای که اجرای آنها به گروه خونی استاد قرائتی میخورد، نوشتم که اولین ردیف آن، همین «سوادآموزی در ۲۴ ساعت» بود.
داشتم مأیوس میشدم که ناگهان آقای قرائتی، برای لحظاتی سرش را از اتاقش بیرون آورد تا چیزی به رئیس حوزه ریاست خود بگوید، #ابن_الوقت خودم را کشیدم جلو که؛ حاجی! عرض حاجت دارم.
برگه را گرفتم جلو چشمانش که گرفت و گفتم: برای اجرای این ۱۰ تا طرح فرهنگی-مذهبی، کمک شما لازمست.
آن لیست را سریعاً خواند و گفت: «اولی را ثابت کن، بقیه را دربست قبول میکنم» و #بدون_تعارف به اتاقش برگشت!
گفتم: از کجا شروع کنم؟
با اشاره به گوشهای گفت: برو پیش آقای بهشتی!
و در را بست!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
قصه تلخ محمد علی زم!
زاویهای که یافت با زمزم
(نمونه بارزی از قربانی حلقه اول اصحاب!)
حضور #زم در مراسم #راد، سوژهای شد تا همه او را بنام پدر #نیما_زم یاد کنند. چرا که وی بعد از اعدام پسرش (به جرم «فتنهگری مؤثر» در «عرصه براندازی» #جمهوری_اسلامی_ایران)، بجای عذرخواهی از پیشگاه #ملت_انقلابی، سعی کرد عدم باور به انحراف وحشتناک پسرش و بلکه ملکوتی شدن او را به #ملت_رشید_ایران نیز القاء نماید!! و نشان داد که توهمات آن پسر خودفروخته به #شیطان، وراثت پدری او بوده است!
مایل نیستم نمک به زخم او بپاشم که حرف فراوان است. اگر بخواهم در باره او بنویسم هفتاد من کاغذ شود! حتی یکبار خواستم فقط مکاتبات فیمابین را بصورت کتابی منتشر بکنم از تصور این که کسی حوصله خواندن آنها را نخواهد داشت، منصرف شدم!
زم تنها مدیری بود (از میان دهها مدیری که با آنها ارتباط داشتم) که نامههای نقادانه و مقالات طویل مرا (علیرغم تند و تیزی مرسوم مکتوبات بنده!) بمحض دریافت، مطالعه میکرد و واکنش نشان میداد و حتی یکبار گلایه کرد که چرا کمتر مینویسید؟!!
و شاید تنها مدیری بود که تا تمام کارتابلهای خود را ملاحظه نمیکرد عازم منزلش نمیشد! و بنظرم دقت و حساسیت به انجام کاری که داشت (مدیریت #حوزه_هنری سازمان تبلیغات اسلامی و آنگاه ریاست #سازمان_فرهنگی هنری شهرداری تهران) موجب #غفلت از #تربیت_صحیح پسرش گردید!
اگرچه اصحاب #حلقه_اول وی هم در جدائی او از #زمزم_ولایت بسی مؤثر بودند!
«الله الله فی اصحابکم»
#منتظری
#هاشمی
#زم
#پزشکیان
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۴
🆔@chelcheraaqHM
🎲گروه چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت سوم):
😬 بنده نه از حکومت #مدعیان_اصلاحطلبی واهمه دارم و نه از حاکمیت #مدعیان_اصولگرایی، بلکه وحشتم از سلطه #مدعیان_کارشناسی است که در همهجای #ایران یافت میشوند!
⁉️ چرا زمانی که حاجآقای #قرائتی از ریاست سازمان #نهضت_سوادآموزی استعفاء دادند، من دو رکعت نماز شکر بجای آوردم؟!
ادامه اپیزود اول:
انتظار داشتم بعنوان یک روحانی سید که با ادعای دستیابی به روش سوادآموزی جهشی ۲۴ ساعته به دیدار حاجآقا قرائتی شتافته، تحویل گرفته شوم ولیکن از اینکه حاضر نشد خودش بعنوان مسئول ریشهکنی بیسوادی حتی یک دقیقه برایم وقت بگذارد، قدری عبوس شدم که چهره ناراحت قرین عصبانیت و افسوس مرا هنگام بستن در اتاقش در یک لحظه دید و لذا دوباره لای درب را باز کرد و برای دلجویی من یا توجیه بیتوجهی خود، جملهای گفت که برای من بدترین فحش عالم بود! گفت: طرح شما باید #کارشناسی شود. من که سر در نمیآورم! برو پیش بهشتی!
«ارجاع به کارشناس» بنظر من از «پرتاب طرح به سطل زباله» بدتر بود! علتش همین است که میخواهم در این سلسله مطالب به توضیح آن بپردازم.
در هر حال رفتم پیش حجتالاسلام بهشتی که دفترش در پارتیشنی روبروی دفتر حاجی #قرائتی بود. چیدمان میز او جوری بود که درب دفتر قرائتی را میدید.
لذا متوجه شد که از طرف آقای قرائتی به وی ارجاع شدم.
گفت: مشکلت چیه؟!
گفتم: من مشکلی ندارم اما آمدم مشکل شما را حل بکنم.
گفت: مشکل ما چیه؟!
گفتم: عدم ریشهکنی بیسوادی!
حدود ۱۵ سال از فرمان امام برای تشکیل نهضت سوادآموزی گذشته و شما هنوز بیسوادی را ریشهکن نکردهاید!
با تمسخر گفت: و لابد شما میتوانید؟!
گفتم: بله! طرحی دارم که اگر به درستی انجام شود ظرف پنج سال، بیسوادی را ریشهکن میکند.
گفت: طرحت چیه؟!
گفتم: سوادآموزی در ۲۴ ساعت!
ناگهان به خندهای افتاد که اگر کنترل نمیکرد داشت تبدیل میشد به قهقهه!!
گفتم: کجای حرفم خندهدار بود؟!
گفت: آخه اینجوریشو ندیده بودم!
گفتم: منظورتون چیه؟!
گفت: آخرین کلاهبرداری که به تور ما خورد ادعای سوادآموزی چهل روزه را داشت. کلی ما رو سر کیسه کرد و فرار کرد! حالا شما در هیبت یک سید روحانی ادعا میکنی ۲۴ ساعته! خب! خیلی خندهداره!
پرسیدم: آیا من از شما تقاضای پول کردم؟!
گفت: پس چی میخوای؟!
گفتم: یک کلاس آدم بیسواد و دو هفته مهلت. اگر باسواد نشدند مرا جریمه کنید و خسارت بگیرید.
گفت: و اگر موفق شدی چی؟!
گفتم: و اگر موفق شدم برای خودم چیزی نمیخواهم اما اجرای ۹ طرح دیگر فرهنگی که لیست آنها را به آقای قرائتی دادم و باسوادشدهها را ارتقاء کیفیت میبخشند، یک پانزدهم بودجه سازمان شما را میخواهند.
گفت: دیدی بدون طمع نیستی!
گفتم: شنیدم بودجه امسال [۱۳۷۳] شما ۱۵ میلیارد تومان است. وقتی که طرح بنده باعث صرفهجویی حدود ۱۰ میلیارد تومانی شما بشود آیا تقاضای یک میلیارد آنهم برای اجرای طرحهای فرهنگی مذهبی مفید و مؤثر برای جدیدالسوادها که به جنس کارکرد آقای قرائتی هم میخورند، تقاضای زیادی و شخصی است؟!
خلاصه سیر این گفتگو و مشاجره ما به سمتی رفت که مرا مأیوس نمود و آماده ترک وی میشدم که دوباره آقای قرائتی، درب اتاقش را باز کرد تا بنظرم مهمانش را بدرقه کند که سریع رفتم و معترضه گفتم؛ این آقا بنای همکاری ندارد متأسفانه!
با اشاره به بهشتی گفت: بفرست پیش میرزایی!
دوباره برگشتم پیش بهشتی!
گفتم: میرزایی دیگه کیه؟
گفت: معاون آموزشی نهضته.
گفتم: طبقه چندمه؟
گفت: باید بری میدان فلسطین!
گفتم: اگر قراره میرزایی تصمیم بگیره تو چکاره بودی که مخالفت میکردی؟!
گفت: من مشاور حاجی هستم.
با لحن خاصی گفتم: عجب! (بدین مفهوم که آدم قحطه که تو رو کرده مشاور خودش؟! انگار ذهنم رو خوند!)
گفت: فیش تمام سخنرانیهای حاجی رو من تهیه میکنم. تحقیقات تمام صحبتهای تلویزیونی حاجی رو من انجام میدهم!
گفتم: پس چرا خودت از آنها استفاده نمیکنی؟!
گفت: اگر بخوام خودم سخنرانی بکنم حاجی گفته طلاقت میدم!
(البته در سالهایی که حاجی بستری شد ایشان خودش در گوشه کنار به سخنرانی پرداخت ولیکن جذابیت سخنرانیهای قرائتی را نداشت!)
مستقیماً عازم دفتر معاونت نهضت در میدان فلسطین شدم و بعد از مدتی معطلی، آقای میرزایی از اتاقش بیرون آمد و ضمن عذرخواهی گفت: امروز خیلی سرم شلوغه و نمیتونم در خدمت شما باشم. لطفاً فردا حدود ساعت ۱۴ اینجا باشید و حتماً قبل از حرکت، تماس بگیرید تا بنده ناخواسته بدقول نشوم!
فردایش چون بدون وسیله بودم و باید با جابجایی چند تا خط اتوبوس خودم را میرسانیدم با احتمال ترافیک و... زودتر راه افتادم و بین راه ساعت ۱۳ تماس گرفتم که گفت؛ مشکلی نیست، تشریف بیاورید.
اما قبل از س.۱۴ رسیدم و...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۴
🆔 @chelcheraaqHM
🎲 هماندیشی
🙏
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای که چقدر این خانم جوان خوب حرف زد و حرف های خوبی هم گفت.
لذت بردم.
تا حالا کسی به این قشنگی قطع رابطه آمریکا با ایران رو تبیین نکرده بود..
برای همه سلیقه ها مفید هست.
حتما تا آخر گوش کنید ، چون قطعا ارزش آنرا دارد.ضمنا برای مدعیان فهم زبان دنیا متاسفیم😒👋
پیشنهاد میکنم عزیزان برای دوستانشون حتما این ویدئو رو ارسال کنن
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌 امام صادق عليهالسلام:
انسان عاقل/مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود.
⁉️ دکتر #پزشکیان (#پوزیده_سابق)؛ دارای #فوق_تخصص_جراحی_قلب و چندین دوره #نمایندگی_مجلس #شورای_اسلامی و نامزد #ریاست_جمهوری (اما بدون #بصیرت در #سیاست و #دیانت)، چرا میخواهد، #ملت_ایران برای چندمینبار از #سوراخ_آمریکا گزیده شود؟!
#عقل
#ایمان
#نقصان
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
نسخه غلط گنگ خواب دیده!
یکی از نمایندگان دوران قبل، مشهور به خوابالو در بسیاری از جلسات #مجلس در خواب بود! و حال معلوم شد که نماینده دیگری هم نه تنها در مجلس بلکه در طی حداقل نیمقرن اخیر، #منگ بوده است!
وی فقط در یک فراز از حرفهای نسنجیده اما #خوشایند_ابلهان، مرتکب سه #غلط_سیاسی شد که نشان از بحران بیبصیرتی وی دارد!
۱) گمان میکند که دعوای #ایران و #آمریکا زیر سر ایران و قابل حل است و مائیم که باید آنرا حل کنیم!
۲) گمان میکند که «عدم حل دعوای ایران و آمریکا»، باعث «بدبختی روزافزون ایرانیان» است!
۳) گمان میکند که حل دعوای آمریکا با ایران، آنچنان پیچیده و بغرنج است که رهین #کارشناسی #کارشناسان است!
البته این توهمات خود را با عبارت «در یک نگاه ساده» ردیف کرد و حال آنکه باید میگفت؛ «در یک نگاه سادهلوحانه»!
تک تک عبارات این گنگ خوابدیده، محتاج نقادی مفصلی است ولیکن اجمالاً عرض میکنم:
بند(۱) توهمات وی را خانم رحیمی پاسخ نسبتاً مناسبی داد.
#دشمنی_آمریکا با #ایرانیان، ۳ علت دارد که بارها گفته و نوشتهام و باز هم خواهم نوشت.
بند(۲) توهمات وی، ناشی از آنست که تفاوت مفاهیم #پدیده_منحوس #وابستگی اقتصادی به #مثلث_شوم (#نفت+ #بانک+ #دلار) که علت اصلی بدبختی روزافزون ایرانیان شده است و #خودکفایی اقتصادی و #اقتصاد_مقاومتی را نفهمیده است! و لذا #نسخه_غلط میپیچد!
بند(۳) توهمات وی، ناشی از جهل به این مطلب است که کارشناسی را #عقل_منفصل_مدیران تلقی میکند نه #امتداد_تکمیلی آن!
#پزشکیان
#پوزیده_سابق
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🙄 ایرانیان خوششانسی که خود
را گرفتار بدشانسی میکنند!😳😭
یکی از خوششانسیهای #ایرانیان، برخورداری از #نعمت_گاز طبیعی است که هماکنون حدود ۹۰٪ نیروگاههای #تولید_برق از آن تزریق میکنند.
حدود ۱٪ تولید برق کشور هم از #نیروگاه_اتمی، است که نفوذیهائی از قبیل #ظریف در تلاش انهدام کامل آن بودند و هستند.
حدود ۱۰٪ نیروگاههای حرارتی ما وابسته به سوختهای فسیلی (گازوئیل و مازوت) هستند که عجالتاً مشکل میدانی ما در همینجاست.
یکی دیگر از خائنین بزرگ به #ملت_ایران، وزیری بود که احداث #پالایشگاه را #کثافت_کاری معرفی میکرد!
از طرفی با آغاز #جنگ_تحمیلی #غرب_وحشی به #روسیه در قالب #جنگ_اکراین، صادرات گازوئیل از #اکراین به روسیه قطع شد و بالتبع صادرات #گازوئیل از روسیه به ایران هم قطع شد.
پیامد این مشکل، تأمین سوخت نیروگاههای فسیلی دچار اختلال و حتی بعضاً تبدیل به #معضل_صنعتی گردید و تنها راه حل این بحران، توسعه نیروگاههای هستهای (انرژی پایانناپذیر) و گازی (انرژی پایانپذیر) است. امکانپذیری چنین توسعهای از خوششانسیهای ایرانیان است ولیکن با #عدم_مشارکت در #انتخابات و حتی معمولاً رأی دادن به #حیوانات_جلاّل، موجبات بدشانسی خود را رقم میزنند! و باید گفت از ماست که بر ماست!
در چنین معرکهای، گستاخ مکّاری هم از زنجیره مدعیان اصلاحطلبی و #غرب_گدا، پیوسته در صدد تحمیل #اراجیف و #جهل_مرکب بر ملت ایران است و دستگاه عریض و طویل قضائیه هم کماکان در #خواب_خرگوشی آرمیده است!
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت چهارم):
ادامه اپیزود اول:
قبل از ادامه این اپیزود، باید تصریح و تفکیک نمایم به اینکه جناب آقای قرائتی (حفظهالله) در نزد بنده دارای دو شخصیت متمایز هستند:
۱) شخصیت روحانیتی که عمدتاً در قالب مواعظ هفتگی #رسانه_ملی جلوه کرده و بنده هنوز هم شیفته ۹۹٪ صحبتهای مقبول ایشان هستم و دیگران را هم تشویق به استماع آنها میکنم.
۲) شخصیت اداری در قالب رئیس سازمان #نهضت_سوادآموزی که وقتی با آن مواجه شدم ۹۹٪ مدیریت وی را مردود میدانم. زیرا که نتوانست #بیسوادی را ریشهکن کند. زیرا که افسار شتر سازمان خود را به سفیهانی سپرد که آنها را #کارشناس تلقی میکرد!
بنابراین نقادی کاراکتر ضعیف ریاستی ایشان نباید به مفهوم توهین در حق شخصیت ممتاز واعظی وی تلقی گردد.
و اما بعد؛
حدود ۱۰ دقیقهای زودتر از موعد رسیده بودم و گوشهای نشستم تا رأس ساعت ۱۴ وارد دفتر میرزایی بشوم و ناخواسته افرادی را میدیدم که وارد سالن خاصی در آنسوی دفتر میرزایی میشدند که در ادامه متوجه شدم سالن کنفرانس متصل به دفتر میرزایی است و واردین همگی مسئولین و #کارشناسان تدوین کلیات و جزئیات کتب زبان فارسی اول ابتدایی مقطع دبستان و نیز سال اول نهضت سوادآموزی هستند!
رأس ساعت مقرر به مسئول دفتر آقای میرزایی اعلام کردم که ورودم را به معاون آموزشی آقای قرائتی اطلاع بدهد.
بعد از چند دقیقه او آمد و گفت که جلسه مهمی با عدهای از همکاران دارم که دقایق پایانی آنست و بر خلاف معمول که من ساعت ختم جلسه را تمدید میکردم، ایندفعه تعجیل بخرج دادم تا سر ساعت در خدمت شما باشم. با این حال از شما استدعا میکنم چند دقیقه دیگر به من مهلت بدهید تا این جلسه را جمعبندی بکنم و بعدش در خدمت شما هستم.
بنده تصادفاً در جایی نشستم که تردد برخی افراد را میدیدم که وارد سالن کنفرانس میرزایی میشوند.
تا اینکه دقایقی بعد، میرزایی مجدداً از سالن کنفرانس خود بیرون آمد و گفت: حاجآقا! من در خدمت شما هستم اما تعجیل من برای ختم جلسه برای دوستانم، مسئلهدار شده و علتش را پرسیدند و من هم راستش را به آنها گفتم. گفتم که یک روحانی سیدی پیدا شده که میتواند سوادآموزی را در ۲۴ ساعت به انجام برساند اما همه آنها حیرت کرده و شدیداً مشتاق هستند که یک لحظه ادعای شما را از زبان خودتان بشنوند و بروند و بعدش من دربست در خدمت شما هستم!
گفتم: این همکاران و دوستان شما چهکاره هستند؟! چون من کاری به تعجب دیگران ندارم و مایلم با خود شما به مطلب شفافی برسم.
گفت: اینها همگی کارشناسان روشهای سوادآموزی هستند که اتفاقاً تخصصشان از جنس همین ادعای شماست.
حدس زدم کاسهای زیر نیمکاسه باشد اما همراهی کردم و وارد سالن شدم و با دیدن آنها (که دقایقی قبل یکی یکی وارد میشدند) متوجه شدم که جلسهای رو به اتمام نیست بلکه جلسهای برای آغاز است! و میرزایی سناریویی برای من چیده است!
لحظهای عصبانی شدم و خواستم برگردم و بیخیال اصل قضیه همکاری بشوم ولیکن خودم را کنترل کردم و بصورت ایستاده و خطاب به آنها گفتم: بله! بنده ادعا دارم که سوادآموزی در ۱۲ جلسه ۲ ساعته و بلکه ۸ جلسه ۳ ساعته امکانپذیر است و آقای میرزایی اگر چنین حرفی به شما زده، کاملاً درست گفته است.
میرزایی خیلی سریع شروع کرد به معرفی آنها و عناوین پرطمطراق آنها که ۳ نفرشان دکترای سوادآموزی داشتند و ۶ نفرشان کارشناس ارشد و کارشناس دروس سال اول نهضت و نیز فارسی کلاس اول دبستان بودند و نفر دهم مشاور ارشد خود میرزایی و با خود میرزایی جمعاً شدند ۱۱ نفر (که من به عدد ۱۱ هم بعنوان عدد مقدس شیطانپرستها، حساسیت منفی داشتم!)
و بعدش برگشتم با لحن نسبتاً تندی خطاب به میرزایی گفتم: آقای معاون آموزشی محترم جناب قرائتی! متأسفانه بنده از دیدن کارشناسجماعت، حالم بد میشود! و اینجا اصلاً احساس خوشایندی ندارم! و توصیه میکنم برویم به جلسه دو نفره که ...
اظهارات حضار بالا گرفت که چرا گفتارم نسبت به آنها توهینآمیز است؟! گفتم: زیرا شما کارشناسجماعت، دنبال نان و نام هستید تا خدمت! وقتی هم که در مصدر تصمیمسازی و تصمیمگیری مینشینید، میشوید #برج_عاج_نشین و احساس میکنید با یک ورقپاره مدرک دانشگاهی لابد حکمرانی بر کل دنیا را به دست آوردهاید و لذا کارشناسی شما تبدیل میشود به مسلخ خلاقیت! ذاتاً نمیتوانید پذیرای نوآوری کسی باشید! زیرا که احساس میکنید سالها تحصیلات مدرج شما هدر رفته است!
بنده باورم اینست که؛ تمام بدبختیهای ملت ایران از دست #مدعیان_کارشناسی و اسارت مدیران ضعیف در چنگال کارشناسهای دغل و حیلهگر است و بس!
محدودیت جایگاههای مدیریتی، موجب عقدهای شدن کارشناسها شده و...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ معارف
🙏