فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
دخوهای پوسیده پوزیده!
#محسن_رنانی؛ #دخوی_گستاخ که برای پرش به #سکوی_اجتماعی، #اقتصاد را برگزید گویا در حال ارتزاق از استادی اقتصاد در #دانشگاه بود که متوجه شد #مشکلات_اقتصادی زیر سر #سیاسیون است، لذا وارد #دنیای_سیاست شد و خود را «متخصص مسائل سیاسی» هم پنداشت ولیکن باز هم از وقتی که متوجه شد گویا در این کشور، سیاست با #دیانت، عینیت دارد، یقه دیانت را هم گرفت و خود را #متخصص_دیانت هم جلوه داد و وقتی فهمید، اعتبار دیانت در سپهر #روحانیت است، دست به یقه روحانیت هم شد و #روحانیت_شناسی را هم به تخصصهای خود افزود! و بدینگونه؛ اقتصاد، سیاست، دیانت و روحانیت و کل #نظام را زیر مشت و لگد خود گرفت! و #جمهوری_اسلامی_ایران (تنها حکومت گلهگشاد دنیا که حتی دشمنان خود را هم در آغوش میگیرد!) هم به وی هم #مجال_جولان داد!
وی هم با مشاهده باز بودن در دیزی، حیای خود را قورت داد و از خجالت همه برآمد و ضمن تطهیر #رژیم_ستمشاهی، از اظهار فضله در هر امری دریغ نورزید!
این #شیطان از حامیان #غائله_صهیونیستی «ز.ز.آ.» (خدایش، خدای #مهسا و #کیان و #خدانور و #رنگین_کمان!)، فینفسه محلی از إعراب ندارد اما وقتی بعنوان رفیق #پزشکیان (#پوزیده_سابق)، به او گفت در گزینش دولتمردان پیشتازی نکن و طوری رفتار کن که فردای روزگار هر کدام به مملکت گند زدند بتوانی #مسئولیت_خیانت آنها را به گردن نگیری و شورای کذایی (#ظریف) را مقصر معرفی بکنی، مسئله قابل توجهی میشود! خصوصاً که خودشم به عضویت آن شورا در آمده!
و اما نقادی أراجیف وی..
..ادامه دارد
✍️حسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۴/۳۱
🆔@chelcheraaqHM
🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
#ایران_قوی چهار نعل
بسوی #ایران_ضعیف!
تشبیه #پزشکیان (#پوزیده_سابق) به #گورباچف در تیتر اول یکی از روزنامههای تهران، مورد مذمت دو عده قرار گرفت؛
۱) عدهای که تشبیه وضعیت ایران به وضعیت شوروی سابق را غلط دانسته و لذا تشبیه مذکور را غلط ارزیابی کردند!
۲) عدهای که عملکرد گورباچوف را خیانتآمیز دانسته و لذا نسبت دادن خیانت به پزشکیان را غلط ارزیابی کردند!
ولیکن بنده فارغ از علت یا علل تشبیه مذکور در نزد آن جریده و فارغ از علل مخالفت معترضین، معتقدم که تیتر کاملاً صحیح و معنیداری درج شده است و از منظر سیاسی خویش آنرا ارزیابی میکنم.
فلذا لازمست در طی چند مقاله مسلسل (تحت عنوان «عامل اصلی شکست جمهوری اسلامی ایران» یا مشابه آن) بدان بپردازم و اثبات نمایم که «ایران قوی» در حال تاخت چهارنعل بسوی ایران ضعیف بوده است و دولت پزشکیان سرعت این #فروپاشی را تشدید خواهد کرد! مگر اینکه به رشته تخصصی خود برگشته و یک غده سرطانی بدخیمی را جراحی کرده و ریشههای آنرا هم بسوزاند که مایه بدبختی و بیچارگی نهضت+نظام اسلامی ایران گشته است!
دُمَل چرکین و متعفنی که قریب باتفاق سلولهای #حکم_رانی ایران را فراگرفته و ریاست پزشکیان، باعث خواهد شد که با انفجار سر باز کرده و بیرون بریزد!
⁉️ آیا #جراح_متخصص ما قادر به مهار آن خواهد شد؟! یا اینکه در منجلاب آن غرق خواهد گشت؟!
#طرح_مسئله خود را با استفاده از چند اپیزود از مصائب واقعی که خودم شخصاً تجربه کردهام، دنبال خواهم کرد.
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت اول):
👌 #تفکرات_اعوجاجی پرفسور #پزشکیان (#پوزیده_سابق)، در باره #کارشناس و #کارشناسی همان تصورات خبطینه حجةالاسلام #قرائتی و #جنون قریب باتفاق #متولیان_امور است!
😬 بنده نه از حکومت #مدعیان_اصلاحطلبی واهمه دارم و نه از #مدعیان_اصولگرایی، بلکه وحشتم از سلطه #مدعیان_کارشناسی است!
اپیزود اول؛
اجازه بدهید این قصه پر غصه را از اینجا شروع بکنم که در اوائل دهه ۱۳۷۰ از طرف نهاد #عقیدتی_سیاسی لشگر ۲۱ حمزه #ارتش #جمهوری_اسلامی_ایران دعوت شدم تا با عنوان #مربی_عقیدتی و سیاسی با آن نهاد، همکاری نمایم. فلذا هر روز صبح تا ظهر با حضور در #پادگان_لویزان به تدریس مباحث و مسائل #اعتقادی میپرداختم و این همکاری تا مقطع انتقال لشگر به تبریز ادامه داشت.
دورههای آموزشی مذکور که شامل مجموعههای سربازان، درجهداران و افسران بود، در یکی از دورهها با گردانی از سربازان مواجه شدم که در قالب پنج گروهان از روستاهای استانهای کردنشین اعزام شده بودند و آموزش عقیدتی یکی از آن گروهانها به بنده سپرده شد.
همان اول صبح متوجه شدم که با گویش فارسی چندان روان نیستند و شاید بهتر باشد که یکی دو ساعت فقط با هم مکالمه بکنیم تا به همطرازی در مفاهمه کلمات و جملات برسیم ولیکن اتفاق خاصی مرا مصمم کرد که آن روز بنده بجای آموزش اعتقادی به آموزش #زبان_فارسی بپردازم!
زیرا مشاهده کردم که بعضی از سربازها کتابهای خود را وارونه گرفتهاند! حساس که شدم معلوم شد کل آن سی چهل نفر #بی_سواد هستند!
با تعجب پرسیدم: پس چرا کتاب گرفتهاید؟!
گفتند: سهمیه ماست که دادهاند!
باورم نمیشد که همه بیسواد باشند و احتمال دادم که دارند سر به سر من میگذارند!
همزمان رئیس عقیدتی لشگر در حال عبور از حاشیه محوطه جنگلی بود (محل برگزاری کلاسها در آن فصل سال محوطه جنگلی پادگان تعیین شده بود) که صدایش کردم و گفتم: حاجآقا! اینها ادعا میکنند که همگی بیسواد هستند! وی هم آمد و تأیید کرد که بله! این دوره کل گردان همگی بیسواد هستند!
گفتم: پس چرا به همگی کتاب دادهاید؟!
گفت: سهمیهشان بوده! آیا شما مشکلی دارید؟!
گفتم: معمولاً از حضار کلاس میخواستم نوبتی یک نفر داوطلب بشود که دروس کتاب را قرائت کند و من هم هر جا که لازم دیدم، مفاد قرائتی را توضیح بدهم.
گفت: زحمت خواندن کتاب را ایندفعه دیگه خودتان بکشید.
و رفت.
بنده هم با اکراه شروع کردم به خواندن متون کتاب ولیکن ایدهای به ذهنم رسید که بعدها آنرا #سوادآموزی_جهشی نامیدم.
بلند شدم و کتاب را کنار گذاشتم و فیالبداهه مشغول سوادآموزی به آنها شدم؛
ساعت اول حروف الفبای فارسی را روی تخته نوشتم و ساعت دوم کلمات و ساعت سوم جملهبندی را با آنها کار کردم و ساعت چهارم هر جملهای که روی تخته مینوشتم آنها با ذوق و اشتیاق و هیجان و فریاد میخواندند و پادگان را روی سرشان گذاشته بودند! قریب باتفاق سربازان موفق شدند با روش ابتکاری بنده در ظرف چهار ساعت، خواندن را یاد بگیرند!
رسم آموزشی این بود که هر ۵۰ دقیقه به کلاس، آزادباش ۱۰ دقیقهای داده میشد و اساتید هم گوشهای دور هم جمع میشدند تا با هم چای و شیرینی بخورند اما من آنروز به علت استقبال سربازها کل ۴ ساعت را پای تخته ایستادم و با آنها سوادآموزی کار کردم. تا اینکه رئیس آموزش عس. آمد سراغ ما و پرسید: آقاسید! امروز شما روزه بودید؟ (که نیامدید با ما چیزی بخورید) گچ را دادم به او و گفتم: لطفاً یک جمله بنویسید!
تا جمله را نوشت، سربازها آنرا با صدای بلند خواندند!
گفتم: لطفاً جمله دیگری بنویسید. نوشت و خواندند و برای بار سوم هم تکرار شد و بعد به طعنه پرسیدم: حاجی! شما که گفتید اینها از دم بیسوادند!
گفت: إلَدَه! اینا همگی بیسوادند!
گفتم: اما میبینید که هر چه نوشتید خواندند!
لحظهای مکث کرد و با لهجه ترکی گفت: سید! نکنه اینها رو جادو کردی!؟!
گفتم: بله! این، نتیجه جادوی سوادآموزی ابتکاری بنده است!
ناگهان عصبانی شد و به سربازها برپا داد و مرخص کرد.
گفتم: حاجی! اجازه بده که ساعت آخر هم روانخوانی آنها را کار بکنم که اجازه نداد! دستم را گرفت و گفت برویم چایی بخوریم و مرا کشان کشان برد به دفترش و برایم توبیخ نوشت که کارکردم خارج از دستور بوده است!
گفتم: حاجی! اصلاً متوجه هستی کجای کاری؟! این که یک گروهان سرباز ظرف فقط ۴ ساعت باسواد شدند تا کتابشان را خودشان بخوانند آیا معجزه نیست!! بجای تشویق داری توبیخم میکنی!!
گفت: تو متوجه نیستی که سنیها را باسواد کردی!
گفتم: مگر قراره اهل سنت باسواد نشوند!
آن مشاجره ما کشید به مسائل #شیعه و #سنی و فهمیدم ریشه قضیه به بافت قومیتی روستای ایشان در آذربایجان برمیگردد!!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱
✅کانال حیفه نبینی:
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
وجاهت تغییر اسم و شهرت!
بعضیها اشکال میگیرند که شما چرا در کنار شهرت #رئیس_جمهور، شهرت سابق او را هم مینویسید؟! (نوشتن #پوزیده_سابق برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر میدهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح میدهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم!
این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آنصورت هرگونه خوشبینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است!
پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک میشود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر میدهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمیگزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن #تغییرات_مشکوک چندان هم قابل اغماض نیستند.
بله! حضرت #سلمان_فارسی هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان #سلمان را بر او نهادند.
ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام #منا_اهل_البیت نائل میگردد که ذرهای #هوای_نفس ندارد و دنبال پرش به #سکوی_ریاست بر ملتی هم نیست.
و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینهای دارد.
بعد از پیروزی #انقلاب_اسلامی_ایران، در عرصه رسانههای فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آنها افزوده شد.
در نخستین شمارههای هفتهنامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضیها توصیه میکنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا میشوند!
تا دیروز همه او را شمربنذیالجوشن میشناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضلالعباس! اینگونه تغییرات، #فریب_عمیق است و موجب میگردد جای #جلاد و #شهید عوض شود. آنهم در عصری که #استکبار_جهانی، همهجانبه در صدد #رژیم_چنج (regime change) در #ایران است!
و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟!
حالا که میشنویم؛
۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را #احمدی_نژاد مینامد تا خود را برای تصاحب جایگاه #ریاست_جمهوری و آنگاه مقام #ولایت_فقیه تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت.
۲) حسن فریدون خود را #روحانی مینامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و میخواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل #روحانیت بودهاند!
۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنیها) که خود را پزشکیان مینامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمیدارد و دم از نهجالبلاغه میزند بدون اعتناء به این سخن علی (علیهالسلام) که اگر کسی را مناسبتر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق میانجامد.
کسی داوطلب ریاست میشود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را #وزیر_امور_خارجه خود مینامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود مینشاند.
اگر سانحه کاملاً مشکوک #سقوط_بالگرد «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئهای برنامهریزی شده باشد و قرار باشد همه #مظنونین، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در #صف_اول متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند.
بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخها را حفظ کنیم. حاکمیت #شیعه_ستیزی در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای #ایرانیان که رئیس جمهور منتخبشان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعهستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان #مجلس با #یهودیان نَسبیّت دارد!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲گروه هماندیشی چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت دوم):
ادامه اپیزود اول:
البته بنظرم آن شیخ از لحاظ قانونی حق داشت که مرا توبیخ نماید. زیرا بنده متعهد بودم در آن پنج ساعت، به طرح #مباحث_اعتقادی مندرج در کتاب سهمیهای سربازان بپردازم نه اینکه خوانش #زبان_فارسی را آموزش بدهم.
اما من تغییر مسئله بنیانی سربازان به مطلب بنیادی آنان را بلامانع میدانستم و در هر حال، اگرچه توبیخ شدم اما خوشحال بودم که روشی از #سوادآموزی_خلاقانه را کشف کردهام که میتواند #بیسوادی میلیونها نفر از #ایرانیان را با کمترین #زمان و #هزینه از کشور ریشهکن نماید و بلکه آشنایی مردمان سایر ملل با #زبان_فارسی را به خارج صادر کند!
روش خود را روی چند نفر بیسواد دیگر هم آزمودم و دیدم که بخوبی جواب میدهد و لذا اسم طرح خود را گذاشتم «سوادآموزی جهشی حم در ۲۴ ساعت» و بسوی آقای #محسن_قرائتی (در ساختمان نهضت سوادآموزی خیابان فاطمی) تاختم و آی هوار که؛ ... یافتم ... یافتم!!
چند نکته حائز توجه در ۲۴ ساعته نامیدن مدت سوادآموزی جهشی حم؛
۱) افزایش مدت آموزش از پنج شش ساعت به ۲۴ ساعت (و بعدها به ۴۰ ساعت) محض بالا بردن #ضریب_اطمینان از تحقق ادعا بود.
۲) منظور از ۲۴ ساعت، با تناوب هر روز دو ساعت و جمعاً ۱۲ جلسه دو ساعته است و اگر کلاس کشش داشته باشد میتوان در ۸ جلسه ۳ ساعته و حتی ۶ جلسه ۴ ساعته آنرا کار کرد. فلذا میتوان ادعا کرد؛ «سوادآموزی در یک هفته»!
۳) تأثیرگذاری روانی بر نوآموز که ۲۴ ساعته (فرضاً در یک شبانهروز) میتواند باسواد بشود. و اگر بیسوادی واقعاً کشش داشته باشد میتواند در مدت یک شبانه روز باسواد بشود.
۴) در دورههای آزمایشی بعدی متوجه شدم که ۲۴ ساعت برای سنین ۱۵ سال تا ۴۵ سال مناسب است و سنین کمتر یا بیشتر از این محدوده، نیازمند تکرار بیشتری هستند و لذا اگر از محدوده سنی (۴۵-۱۵) صرفنظر کنیم مدت ۴۰ ساعت برای کلیه سنین، کفایت میکند. و مجموعاً در کمتر از یک ماه هر بیسوادی میتواند باسواد بشود.
⁉️ اما چرا #سازمان_نهضت_سوادآموزی، نوآموز را برای مدت یکسال در رفت و آمد نگه میدارد؟! و از تعداد بیسوادان کشوری، #آمار دقیقی ارائه نمیدهد؟! و بعد از نیم قرن از #پیروزی_انقلاب_اسلامی و تشکیل #نظام_جمهوری_اسلامی_ایران، هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم ایران، بیسواد هستند؟! و حتی قادر نیستند اسامی نامزدهای انتخاباتی خود را روی برگه رأی بنویسند!! و #نظام_آموزشی، چرا قادر (و بلکه مایل) به #ریشه_کنی_بیسوادی نیست؟!!
البته این سازمان هر سال دو نوع آمار ارائه میدهد که بنظرم هر دو اغراقآمیز است! یکی در سالگرد تأسیس نهضت سوادآموزی که بگونهای داد سخن در میدهد که گویا بیسوادی ریشهکن شده و فقط چند تا پیرزن و پیرمرد فرتوت باقی ماندهاند که کشش ندارند و عنقریب باید منتظر مرگ آنها باشیم تا بتوانیم ادعا بکنیم که بیسوادی ریشهکن شد! و حال آنکه ۱۰٪ الی ۲۰٪ جمعیت ایران در بیسوادی به سر میبرند!
یکی هم، زمانی که سازمان بدنبال #کسب_بودجه است که آمارهای نسبتاً واقعبینانهتری شاید باشد. در هر حال این دو نوع آمار هیچگاه با هم منطبق نیستند!
اگر ریشهکنی بیسوادی به سختی آپولو هوا کردن هم بود، رزمندگان ما توانستند موشکهای هایپرسونیک خود را روانه قارههای دیگر بکنند. ولیکن بزمندگان ما نمیتوانند بیسوادی را ریشهکن کنند! وگرنه تا حالا باید بیسوادی ریشهکن و سازمان نهضت سوادآموزی منحل میشد. ولیکن بنظر میرسد که ناندانی بعضیها شده است و تعمداً نمیخواهند ریشهکن شود!
علیأیّحالٍ پس از ورود به دفتر جناب قرائتی، تازه متوجه شدم که ملاقات با ایشان هم تابع پروتکلهای دیدار با مقامات رسمی است و از قبل باید تقاضای مکتوبی میدادم و علت تقاضای ملاقات خود را توضیح میدادم و اگر وقتی تعیین میشد آنگاه باید حرکت میکردم.
در این پروتکلها، امتیازی هم برای «کاشف روش جدید سوادآموزی» تعریف نشده بود!
در عینحال نشستم تا سماجت بکنم و در برگه کوچکی اندازه کف دست، عناوین ۱۰ تا طرح و ایدهای که اجرای آنها به گروه خونی استاد قرائتی میخورد، نوشتم که اولین ردیف آن، همین «سوادآموزی در ۲۴ ساعت» بود.
داشتم مأیوس میشدم که ناگهان آقای قرائتی، برای لحظاتی سرش را از اتاقش بیرون آورد تا چیزی به رئیس حوزه ریاست خود بگوید، #ابن_الوقت خودم را کشیدم جلو که؛ حاجی! عرض حاجت دارم.
برگه را گرفتم جلو چشمانش که گرفت و گفتم: برای اجرای این ۱۰ تا طرح فرهنگی-مذهبی، کمک شما لازمست.
آن لیست را سریعاً خواند و گفت: «اولی را ثابت کن، بقیه را دربست قبول میکنم» و #بدون_تعارف به اتاقش برگشت!
گفتم: از کجا شروع کنم؟
با اشاره به گوشهای گفت: برو پیش آقای بهشتی!
و در را بست!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۲
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
قصه تلخ محمد علی زم!
زاویهای که یافت با زمزم
(نمونه بارزی از قربانی حلقه اول اصحاب!)
حضور #زم در مراسم #راد، سوژهای شد تا همه او را بنام پدر #نیما_زم یاد کنند. چرا که وی بعد از اعدام پسرش (به جرم «فتنهگری مؤثر» در «عرصه براندازی» #جمهوری_اسلامی_ایران)، بجای عذرخواهی از پیشگاه #ملت_انقلابی، سعی کرد عدم باور به انحراف وحشتناک پسرش و بلکه ملکوتی شدن او را به #ملت_رشید_ایران نیز القاء نماید!! و نشان داد که توهمات آن پسر خودفروخته به #شیطان، وراثت پدری او بوده است!
مایل نیستم نمک به زخم او بپاشم که حرف فراوان است. اگر بخواهم در باره او بنویسم هفتاد من کاغذ شود! حتی یکبار خواستم فقط مکاتبات فیمابین را بصورت کتابی منتشر بکنم از تصور این که کسی حوصله خواندن آنها را نخواهد داشت، منصرف شدم!
زم تنها مدیری بود (از میان دهها مدیری که با آنها ارتباط داشتم) که نامههای نقادانه و مقالات طویل مرا (علیرغم تند و تیزی مرسوم مکتوبات بنده!) بمحض دریافت، مطالعه میکرد و واکنش نشان میداد و حتی یکبار گلایه کرد که چرا کمتر مینویسید؟!!
و شاید تنها مدیری بود که تا تمام کارتابلهای خود را ملاحظه نمیکرد عازم منزلش نمیشد! و بنظرم دقت و حساسیت به انجام کاری که داشت (مدیریت #حوزه_هنری سازمان تبلیغات اسلامی و آنگاه ریاست #سازمان_فرهنگی هنری شهرداری تهران) موجب #غفلت از #تربیت_صحیح پسرش گردید!
اگرچه اصحاب #حلقه_اول وی هم در جدائی او از #زمزم_ولایت بسی مؤثر بودند!
«الله الله فی اصحابکم»
#منتظری
#هاشمی
#زم
#پزشکیان
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۴
🆔@chelcheraaqHM
🎲گروه چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت سوم):
😬 بنده نه از حکومت #مدعیان_اصلاحطلبی واهمه دارم و نه از حاکمیت #مدعیان_اصولگرایی، بلکه وحشتم از سلطه #مدعیان_کارشناسی است که در همهجای #ایران یافت میشوند!
⁉️ چرا زمانی که حاجآقای #قرائتی از ریاست سازمان #نهضت_سوادآموزی استعفاء دادند، من دو رکعت نماز شکر بجای آوردم؟!
ادامه اپیزود اول:
انتظار داشتم بعنوان یک روحانی سید که با ادعای دستیابی به روش سوادآموزی جهشی ۲۴ ساعته به دیدار حاجآقا قرائتی شتافته، تحویل گرفته شوم ولیکن از اینکه حاضر نشد خودش بعنوان مسئول ریشهکنی بیسوادی حتی یک دقیقه برایم وقت بگذارد، قدری عبوس شدم که چهره ناراحت قرین عصبانیت و افسوس مرا هنگام بستن در اتاقش در یک لحظه دید و لذا دوباره لای درب را باز کرد و برای دلجویی من یا توجیه بیتوجهی خود، جملهای گفت که برای من بدترین فحش عالم بود! گفت: طرح شما باید #کارشناسی شود. من که سر در نمیآورم! برو پیش بهشتی!
«ارجاع به کارشناس» بنظر من از «پرتاب طرح به سطل زباله» بدتر بود! علتش همین است که میخواهم در این سلسله مطالب به توضیح آن بپردازم.
در هر حال رفتم پیش حجتالاسلام بهشتی که دفترش در پارتیشنی روبروی دفتر حاجی #قرائتی بود. چیدمان میز او جوری بود که درب دفتر قرائتی را میدید.
لذا متوجه شد که از طرف آقای قرائتی به وی ارجاع شدم.
گفت: مشکلت چیه؟!
گفتم: من مشکلی ندارم اما آمدم مشکل شما را حل بکنم.
گفت: مشکل ما چیه؟!
گفتم: عدم ریشهکنی بیسوادی!
حدود ۱۵ سال از فرمان امام برای تشکیل نهضت سوادآموزی گذشته و شما هنوز بیسوادی را ریشهکن نکردهاید!
با تمسخر گفت: و لابد شما میتوانید؟!
گفتم: بله! طرحی دارم که اگر به درستی انجام شود ظرف پنج سال، بیسوادی را ریشهکن میکند.
گفت: طرحت چیه؟!
گفتم: سوادآموزی در ۲۴ ساعت!
ناگهان به خندهای افتاد که اگر کنترل نمیکرد داشت تبدیل میشد به قهقهه!!
گفتم: کجای حرفم خندهدار بود؟!
گفت: آخه اینجوریشو ندیده بودم!
گفتم: منظورتون چیه؟!
گفت: آخرین کلاهبرداری که به تور ما خورد ادعای سوادآموزی چهل روزه را داشت. کلی ما رو سر کیسه کرد و فرار کرد! حالا شما در هیبت یک سید روحانی ادعا میکنی ۲۴ ساعته! خب! خیلی خندهداره!
پرسیدم: آیا من از شما تقاضای پول کردم؟!
گفت: پس چی میخوای؟!
گفتم: یک کلاس آدم بیسواد و دو هفته مهلت. اگر باسواد نشدند مرا جریمه کنید و خسارت بگیرید.
گفت: و اگر موفق شدی چی؟!
گفتم: و اگر موفق شدم برای خودم چیزی نمیخواهم اما اجرای ۹ طرح دیگر فرهنگی که لیست آنها را به آقای قرائتی دادم و باسوادشدهها را ارتقاء کیفیت میبخشند، یک پانزدهم بودجه سازمان شما را میخواهند.
گفت: دیدی بدون طمع نیستی!
گفتم: شنیدم بودجه امسال [۱۳۷۳] شما ۱۵ میلیارد تومان است. وقتی که طرح بنده باعث صرفهجویی حدود ۱۰ میلیارد تومانی شما بشود آیا تقاضای یک میلیارد آنهم برای اجرای طرحهای فرهنگی مذهبی مفید و مؤثر برای جدیدالسوادها که به جنس کارکرد آقای قرائتی هم میخورند، تقاضای زیادی و شخصی است؟!
خلاصه سیر این گفتگو و مشاجره ما به سمتی رفت که مرا مأیوس نمود و آماده ترک وی میشدم که دوباره آقای قرائتی، درب اتاقش را باز کرد تا بنظرم مهمانش را بدرقه کند که سریع رفتم و معترضه گفتم؛ این آقا بنای همکاری ندارد متأسفانه!
با اشاره به بهشتی گفت: بفرست پیش میرزایی!
دوباره برگشتم پیش بهشتی!
گفتم: میرزایی دیگه کیه؟
گفت: معاون آموزشی نهضته.
گفتم: طبقه چندمه؟
گفت: باید بری میدان فلسطین!
گفتم: اگر قراره میرزایی تصمیم بگیره تو چکاره بودی که مخالفت میکردی؟!
گفت: من مشاور حاجی هستم.
با لحن خاصی گفتم: عجب! (بدین مفهوم که آدم قحطه که تو رو کرده مشاور خودش؟! انگار ذهنم رو خوند!)
گفت: فیش تمام سخنرانیهای حاجی رو من تهیه میکنم. تحقیقات تمام صحبتهای تلویزیونی حاجی رو من انجام میدهم!
گفتم: پس چرا خودت از آنها استفاده نمیکنی؟!
گفت: اگر بخوام خودم سخنرانی بکنم حاجی گفته طلاقت میدم!
(البته در سالهایی که حاجی بستری شد ایشان خودش در گوشه کنار به سخنرانی پرداخت ولیکن جذابیت سخنرانیهای قرائتی را نداشت!)
مستقیماً عازم دفتر معاونت نهضت در میدان فلسطین شدم و بعد از مدتی معطلی، آقای میرزایی از اتاقش بیرون آمد و ضمن عذرخواهی گفت: امروز خیلی سرم شلوغه و نمیتونم در خدمت شما باشم. لطفاً فردا حدود ساعت ۱۴ اینجا باشید و حتماً قبل از حرکت، تماس بگیرید تا بنده ناخواسته بدقول نشوم!
فردایش چون بدون وسیله بودم و باید با جابجایی چند تا خط اتوبوس خودم را میرسانیدم با احتمال ترافیک و... زودتر راه افتادم و بین راه ساعت ۱۳ تماس گرفتم که گفت؛ مشکلی نیست، تشریف بیاورید.
اما قبل از س.۱۴ رسیدم و...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۴
🆔 @chelcheraaqHM
🎲 هماندیشی
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای که چقدر این خانم جوان خوب حرف زد و حرف های خوبی هم گفت.
لذت بردم.
تا حالا کسی به این قشنگی قطع رابطه آمریکا با ایران رو تبیین نکرده بود..
برای همه سلیقه ها مفید هست.
حتما تا آخر گوش کنید ، چون قطعا ارزش آنرا دارد.ضمنا برای مدعیان فهم زبان دنیا متاسفیم😒👋
پیشنهاد میکنم عزیزان برای دوستانشون حتما این ویدئو رو ارسال کنن
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌 امام صادق عليهالسلام:
انسان عاقل/مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود.
⁉️ دکتر #پزشکیان (#پوزیده_سابق)؛ دارای #فوق_تخصص_جراحی_قلب و چندین دوره #نمایندگی_مجلس #شورای_اسلامی و نامزد #ریاست_جمهوری (اما بدون #بصیرت در #سیاست و #دیانت)، چرا میخواهد، #ملت_ایران برای چندمینبار از #سوراخ_آمریکا گزیده شود؟!
#عقل
#ایمان
#نقصان
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
نسخه غلط گنگ خواب دیده!
یکی از نمایندگان دوران قبل، مشهور به خوابالو در بسیاری از جلسات #مجلس در خواب بود! و حال معلوم شد که نماینده دیگری هم نه تنها در مجلس بلکه در طی حداقل نیمقرن اخیر، #منگ بوده است!
وی فقط در یک فراز از حرفهای نسنجیده اما #خوشایند_ابلهان، مرتکب سه #غلط_سیاسی شد که نشان از بحران بیبصیرتی وی دارد!
۱) گمان میکند که دعوای #ایران و #آمریکا زیر سر ایران و قابل حل است و مائیم که باید آنرا حل کنیم!
۲) گمان میکند که «عدم حل دعوای ایران و آمریکا»، باعث «بدبختی روزافزون ایرانیان» است!
۳) گمان میکند که حل دعوای آمریکا با ایران، آنچنان پیچیده و بغرنج است که رهین #کارشناسی #کارشناسان است!
البته این توهمات خود را با عبارت «در یک نگاه ساده» ردیف کرد و حال آنکه باید میگفت؛ «در یک نگاه سادهلوحانه»!
تک تک عبارات این گنگ خوابدیده، محتاج نقادی مفصلی است ولیکن اجمالاً عرض میکنم:
بند(۱) توهمات وی را خانم رحیمی پاسخ نسبتاً مناسبی داد.
#دشمنی_آمریکا با #ایرانیان، ۳ علت دارد که بارها گفته و نوشتهام و باز هم خواهم نوشت.
بند(۲) توهمات وی، ناشی از آنست که تفاوت مفاهیم #پدیده_منحوس #وابستگی اقتصادی به #مثلث_شوم (#نفت+ #بانک+ #دلار) که علت اصلی بدبختی روزافزون ایرانیان شده است و #خودکفایی اقتصادی و #اقتصاد_مقاومتی را نفهمیده است! و لذا #نسخه_غلط میپیچد!
بند(۳) توهمات وی، ناشی از جهل به این مطلب است که کارشناسی را #عقل_منفصل_مدیران تلقی میکند نه #امتداد_تکمیلی آن!
#پزشکیان
#پوزیده_سابق
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🙄 ایرانیان خوششانسی که خود
را گرفتار بدشانسی میکنند!😳😭
یکی از خوششانسیهای #ایرانیان، برخورداری از #نعمت_گاز طبیعی است که هماکنون حدود ۹۰٪ نیروگاههای #تولید_برق از آن تزریق میکنند.
حدود ۱٪ تولید برق کشور هم از #نیروگاه_اتمی، است که نفوذیهائی از قبیل #ظریف در تلاش انهدام کامل آن بودند و هستند.
حدود ۱۰٪ نیروگاههای حرارتی ما وابسته به سوختهای فسیلی (گازوئیل و مازوت) هستند که عجالتاً مشکل میدانی ما در همینجاست.
یکی دیگر از خائنین بزرگ به #ملت_ایران، وزیری بود که احداث #پالایشگاه را #کثافت_کاری معرفی میکرد!
از طرفی با آغاز #جنگ_تحمیلی #غرب_وحشی به #روسیه در قالب #جنگ_اکراین، صادرات گازوئیل از #اکراین به روسیه قطع شد و بالتبع صادرات #گازوئیل از روسیه به ایران هم قطع شد.
پیامد این مشکل، تأمین سوخت نیروگاههای فسیلی دچار اختلال و حتی بعضاً تبدیل به #معضل_صنعتی گردید و تنها راه حل این بحران، توسعه نیروگاههای هستهای (انرژی پایانناپذیر) و گازی (انرژی پایانپذیر) است. امکانپذیری چنین توسعهای از خوششانسیهای ایرانیان است ولیکن با #عدم_مشارکت در #انتخابات و حتی معمولاً رأی دادن به #حیوانات_جلاّل، موجبات بدشانسی خود را رقم میزنند! و باید گفت از ماست که بر ماست!
در چنین معرکهای، گستاخ مکّاری هم از زنجیره مدعیان اصلاحطلبی و #غرب_گدا، پیوسته در صدد تحمیل #اراجیف و #جهل_مرکب بر ملت ایران است و دستگاه عریض و طویل قضائیه هم کماکان در #خواب_خرگوشی آرمیده است!
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت چهارم):
ادامه اپیزود اول:
قبل از ادامه این اپیزود، باید تصریح و تفکیک نمایم به اینکه جناب آقای قرائتی (حفظهالله) در نزد بنده دارای دو شخصیت متمایز هستند:
۱) شخصیت روحانیتی که عمدتاً در قالب مواعظ هفتگی #رسانه_ملی جلوه کرده و بنده هنوز هم شیفته ۹۹٪ صحبتهای مقبول ایشان هستم و دیگران را هم تشویق به استماع آنها میکنم.
۲) شخصیت اداری در قالب رئیس سازمان #نهضت_سوادآموزی که وقتی با آن مواجه شدم ۹۹٪ مدیریت وی را مردود میدانم. زیرا که نتوانست #بیسوادی را ریشهکن کند. زیرا که افسار شتر سازمان خود را به سفیهانی سپرد که آنها را #کارشناس تلقی میکرد!
بنابراین نقادی کاراکتر ضعیف ریاستی ایشان نباید به مفهوم توهین در حق شخصیت ممتاز واعظی وی تلقی گردد.
و اما بعد؛
حدود ۱۰ دقیقهای زودتر از موعد رسیده بودم و گوشهای نشستم تا رأس ساعت ۱۴ وارد دفتر میرزایی بشوم و ناخواسته افرادی را میدیدم که وارد سالن خاصی در آنسوی دفتر میرزایی میشدند که در ادامه متوجه شدم سالن کنفرانس متصل به دفتر میرزایی است و واردین همگی مسئولین و #کارشناسان تدوین کلیات و جزئیات کتب زبان فارسی اول ابتدایی مقطع دبستان و نیز سال اول نهضت سوادآموزی هستند!
رأس ساعت مقرر به مسئول دفتر آقای میرزایی اعلام کردم که ورودم را به معاون آموزشی آقای قرائتی اطلاع بدهد.
بعد از چند دقیقه او آمد و گفت که جلسه مهمی با عدهای از همکاران دارم که دقایق پایانی آنست و بر خلاف معمول که من ساعت ختم جلسه را تمدید میکردم، ایندفعه تعجیل بخرج دادم تا سر ساعت در خدمت شما باشم. با این حال از شما استدعا میکنم چند دقیقه دیگر به من مهلت بدهید تا این جلسه را جمعبندی بکنم و بعدش در خدمت شما هستم.
بنده تصادفاً در جایی نشستم که تردد برخی افراد را میدیدم که وارد سالن کنفرانس میرزایی میشوند.
تا اینکه دقایقی بعد، میرزایی مجدداً از سالن کنفرانس خود بیرون آمد و گفت: حاجآقا! من در خدمت شما هستم اما تعجیل من برای ختم جلسه برای دوستانم، مسئلهدار شده و علتش را پرسیدند و من هم راستش را به آنها گفتم. گفتم که یک روحانی سیدی پیدا شده که میتواند سوادآموزی را در ۲۴ ساعت به انجام برساند اما همه آنها حیرت کرده و شدیداً مشتاق هستند که یک لحظه ادعای شما را از زبان خودتان بشنوند و بروند و بعدش من دربست در خدمت شما هستم!
گفتم: این همکاران و دوستان شما چهکاره هستند؟! چون من کاری به تعجب دیگران ندارم و مایلم با خود شما به مطلب شفافی برسم.
گفت: اینها همگی کارشناسان روشهای سوادآموزی هستند که اتفاقاً تخصصشان از جنس همین ادعای شماست.
حدس زدم کاسهای زیر نیمکاسه باشد اما همراهی کردم و وارد سالن شدم و با دیدن آنها (که دقایقی قبل یکی یکی وارد میشدند) متوجه شدم که جلسهای رو به اتمام نیست بلکه جلسهای برای آغاز است! و میرزایی سناریویی برای من چیده است!
لحظهای عصبانی شدم و خواستم برگردم و بیخیال اصل قضیه همکاری بشوم ولیکن خودم را کنترل کردم و بصورت ایستاده و خطاب به آنها گفتم: بله! بنده ادعا دارم که سوادآموزی در ۱۲ جلسه ۲ ساعته و بلکه ۸ جلسه ۳ ساعته امکانپذیر است و آقای میرزایی اگر چنین حرفی به شما زده، کاملاً درست گفته است.
میرزایی خیلی سریع شروع کرد به معرفی آنها و عناوین پرطمطراق آنها که ۳ نفرشان دکترای سوادآموزی داشتند و ۶ نفرشان کارشناس ارشد و کارشناس دروس سال اول نهضت و نیز فارسی کلاس اول دبستان بودند و نفر دهم مشاور ارشد خود میرزایی و با خود میرزایی جمعاً شدند ۱۱ نفر (که من به عدد ۱۱ هم بعنوان عدد مقدس شیطانپرستها، حساسیت منفی داشتم!)
و بعدش برگشتم با لحن نسبتاً تندی خطاب به میرزایی گفتم: آقای معاون آموزشی محترم جناب قرائتی! متأسفانه بنده از دیدن کارشناسجماعت، حالم بد میشود! و اینجا اصلاً احساس خوشایندی ندارم! و توصیه میکنم برویم به جلسه دو نفره که ...
اظهارات حضار بالا گرفت که چرا گفتارم نسبت به آنها توهینآمیز است؟! گفتم: زیرا شما کارشناسجماعت، دنبال نان و نام هستید تا خدمت! وقتی هم که در مصدر تصمیمسازی و تصمیمگیری مینشینید، میشوید #برج_عاج_نشین و احساس میکنید با یک ورقپاره مدرک دانشگاهی لابد حکمرانی بر کل دنیا را به دست آوردهاید و لذا کارشناسی شما تبدیل میشود به مسلخ خلاقیت! ذاتاً نمیتوانید پذیرای نوآوری کسی باشید! زیرا که احساس میکنید سالها تحصیلات مدرج شما هدر رفته است!
بنده باورم اینست که؛ تمام بدبختیهای ملت ایران از دست #مدعیان_کارشناسی و اسارت مدیران ضعیف در چنگال کارشناسهای دغل و حیلهگر است و بس!
محدودیت جایگاههای مدیریتی، موجب عقدهای شدن کارشناسها شده و...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۵
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ معارف
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
⚠️عامل اصلی ناکامی
جمهوری اسلامی ایران؛
سرطانی بنام کارشناس!
باتلاقی بنام کارشناسی!
(قسمت پنجم):
ادامه اپیزود اول:
برای آنکه میرزایی را متهم به دروغ و تزویر نکرده باشم، این احتمال هم هست که وی با تعدادی از آن کارشناسها واقعاً از قبل، جلسه داشته است ولیکن تعدادی از آنها هم همزمان با ورود بنده به طبقه وی، وارد سالن کنفرانس شدند.
در هر حال، میرزایی برای تعدیل تندی من و تلطیف جلسه، صحبت کوتاهی کرد و بدان مفهوم بود که بنده اگر واقعاً طالب مساعدت سازمان نهضت هستم، ناچارم با کارشناسان آن هم کنار بیایم! زیرا هم رویه سازمان است و هم مورد تأکید آقای قرائتی و اینکه بدون مصوبات این عده از کارشناسان نهضت، هیچ اتفاقی در سازمان و مأموریتهای آن، رخ نخواهد داد!
در واقع این لُجنه کارشناسی حکم مجلس برای دولت را دارد و مدیریت حق ندارد بدون نظر اکثریت آنها قدم از قدم بردارد!
لذا بنده بر سر دو راهی قرار گرفتم که یا بیخیال همکاری با سازمان و رئیس سرطانزده آن به #آفت_کارشناسی بشوم و یا اینکه سعی بکنم به نحوی آنها را متقاعد نمایم که طرح مرا بصورت آزمایشی هم که شده، تصویب نمایند.
زیرا وقتی که طرح، اجرای موفقی داشت، بزرگترین مشت عملی بر دهان کارشناسجماعت خواهد بود!
در عینحال افزودم:
... بنابراین سنخیتی بین طرح خلاقانه بنده و قالبهای فکری خانمانسوز و ضد #منافع_ملی شما کارشناسها وجود ندارد و...
و عباراتی از این قبیل که زدن پنبه کارشناسی بود تا اگر بدنبال مرعوب کردن بنده هستند، بدانند که خودشان در موضع اتهام و دفاع هستند و نمیتوانند خیلی حقبجانب با بنده برخورد نمایند!
بقول معروف گربه را دم حجله سر بریدم!
یکی از آنها که لهجه اصفهانی داشت و شیرینزبانی میکرد گفت: اوه اوه چه دل پری از کارشناسها دارند این آقاسید!!
دو سه نفری شدیداً رفتند به حالت قهر و نفرت و خودخوری که تا آخر ماجرا هم عبوس ماندند! گویی که دیگر شاخی برایشان باقی نمانده بود که بخواهند از آن بهره بگیرند!
میرزایی خیلی سعی میکرد، نقش میانجی را بازی کند و مشاورش هم کمکش میکرد.
آنها با لطایفالحیل (از قبیل ربط دادن تندی من به ترافیک و ناهار نخوردن و چایی نخوردن و امثالهم) مرا بنظرشان رام و آرام کردند تا دقایقی کنار آنها بنشینم و یک چایی با آنها بخورم و بیشتر با هم آشنا بشویم و از این جور حرفها که من هم با اکراه و قدری هم رودروایسی نشستم و آن جلسه تا ساعت ۱۶ طول کشید!
جلسهای که میرزایی میگفت در ساعت ۱۴ به پایان خود رسیده اما همگی تا ساعت ۱۶ نشستند تا در واقع مرا #تخلیه_اطلاعاتی بکنند که ببینند طرح من چیست؟ و با چه روشی آنرا میخواهم اجراء بکنم؟
اما من هم مصمم شدم که بدون لو دادن روش خود، آنها را متقاعد بکنم و از همان ابتدای امر هم گفتم: لزومی نمیبینم جزئیات روش خود را برای شما توضیح بدهم. صریحاً عرض میکنم که ما میخواهیم با هم معاملهای بکنیم! شما یک کلاس آموزشی با تعدادی فرضا ۱۰ الی ۲۰ نفر بیسواد را (تأیید بیسوادی آنها با شما) یکی دو هفته در اختیار بنده قرار میدهید و در آنجا یکی دو تا دوربین فیلمبرداری هم تعبیه میکنید ولیکن فیلمبردارها را من خودم میآورم تا کلیه دقایق آموزشی بنده را مستندسازی بکنند. نسخهها در اختیار بنده خواهد بود.
شما در پایان دوره میآئید و از نوآموزها امتحان دلخواه خودتان را میگیرید. اگر آنها قادر به خواندن متون مختلف (کتاب، مجله، روزنامه و...) و همچنین موفق به نوشتن اسامی خودشان، دوستانشان و اعضای خانواده خودشان شدند، نشانه موفقیت #روش_تدریس بنده خواهد بود. در این دوره قرار نیست نوآموزان انشاء هم بنویسند و حتی چهار عمل اصلی ریاضی را هم انجام بدهند که اگر قادر به انجام آنها شدند، از فضائل دوره خواهد بود نه از اهداف اصلی آن.
ما در دوره آزمایشی فقط یک هدف داریم؛ «توانافزائی بیسواد به خوانش انواع جملات و نوشتن اسامی» (نه جملهنویسی) و فعلاً بیشتر از این را قول نمیدهم!
وقتی که امتحان گرفتید و باسواد شدن آنها ظرف دو هفته را تأیید کردید آنگاه برمیگردیم سراغ قرارداد اولیهای که لازمست امروز با هم ببندیم!
پرسیدند: کدام قرارداد؟!
گفتم: قراردادی مبنی بر اینکه یک میلیارد تومان به بنده پاداش تعلق بگیرد! بنده فیلمهای مستند کلاس را در اختیار شما قرار میدهم که بنشینید جزئیات روش مرا از آن استحصال کنید و در روشهای آموزشی خودتان بر اساس روش بنده، لحاظ کنید.
بنده هم میروم سراغ آن یک میلیارد تومان که به حساب مشترکی واریز میشود (بنام بنده و حاجآقا قرائتی و نفر سومی که طرفین به او اعتماد بورزیم). این یک میلیارد تومان، اسمش پاداش بنده است ولیکن صرف پیشبرد ۹ طرح فرهنگی دیگری خواهد شد که عناوین آنها را به آقای قرائتی دادم و ریالی به خود من نمیرسد!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۶
🆔@chelcheraaqHM
🎲چلچراغ
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️نظر پورمحمدی #وزیر پیشنهادی اطلاعات در خصوص منافقین:
«ما با منافقین هنوز حسابمون را تسویه نکردیم... به حساب تک تکشون میرسیم»
آفرین. قوی و پرصلابت
🔴مرگ برمنافق
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌 منافقین عیان =/= منافقین نهان
«نهضت+نظام اسلامی»، گرفتار دو نوع #منافق بود و هست. منافقینی که دم از #دین و #مذهب زدند و میزنند ولیکن عمدتاً در زمان #ولایت_امام_خمینیره آشکارا بصورت سازمانیافته تبدیل به #کافر_حربی شدند و برای کشتار حداقل ۱۷٫۰۰۰ ایرانی، از انجام هرگونه #عملیات_تروریستی و #جنایت، دریغ نورزیدند.
مراد جناب پورمحمدی هم منافقین همین عده است که عمدتاً #متواری از کشور بوده و به دریوزگی #اجانب_خبیث افتادهاند.
البته متواریانی هم هستند که ممکنست، سازمانیافته نباشند و فاقد سوابق افعال تروریستی باشند ولیکن جزو منافقین تابلودار هستند.
ولیکن عده دیگری از منافقین هم هستند که #غیر_متواری بوده و در داخل نظام #نفوذ کردهاند (که بعید نیست در اقدامات تروریستی و اغتشاشات براندازانه علیه نهضت+نظام ولایی، نقشی نرمافزاری و حتی سختافزاری نداشته باشند)، دو دسته هستند؛
دستهای تابلودار (اعم از باریش و بیریش یا با چادر و بیچادر) هستند و
دستهای که کماکان ناشناخته هستند و باصطلاح کاملاً #خودی به شمار میروند ولیکن این گروه سوم، از همه منافقین خطرناکتر هستند. زیرا در #تصمیم_سازی و #تصمیم_گیری #دولت و #ملت، (در جایگاه وزیر، مدیر، کارشناس، نماینده، روحانی و...) تأثیرگذارند. تأثیراتی که «اضمحلال نهضت+نظام» را هدف گرفتهاند.
#بصیرت
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۷
🆔@chelcheraaqHM
🎲چلچراغ
🙏
به پیری هم نفهمیدیم افسوس
که دنیا «بازی طفلانه» کیست؟!
#رئیس_جمهور ۷۰ ساله
#معاون_اول ۷۲ ساله
#امتیاز_بندی #ظریف
#پیر_گرایی #ملت_ایران، نشانه چیست؟!
#قوه_مجریه جایگاه #جوانان هم است!
🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام #مدیریت_جهادی برای #ایران_قوی، رنگ خواهد باخت.
✍ حم
۱۳۴۰۳/۵/۷
🆔 @chelcheraaqHM
🎲 چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
✅ تبریک و اعلام آمادگی برای همکاری
با #تنفیذ_مشروعیت، امر #ریاست_جمهوری جناب آقای #مسعود_پزشکیان، برای دوره چهاردهم، تثبیت شد.
قاعدتاً از امروز #تخریب_پزشکیان، تخریب #جمهوری_اسلامی_ایران است و لذا بنده (ضمن حفظ #موضع_نقادی #بدون_تعارف همیشگی خود در قبال دولتها و صاحبان قدرتها)، بنا بر توصیه #مقام_معظم_رهبری مبنی بر ضرورت کمک به دولت ایشان و نظر به فراخوان ریاست محترم جمهوری از #نخبگان، اینجانب بعنوان مؤسس #انجمن_نخبگان_ایران (منجر به تشکیل #بنیاد_ملی_نخبگان ریاست جمهوری) و دارای دهها طرح فنی_مهندسی و صدها ایده #فرهنگی، #هنری، #علمی، #اجتماعی، #مذهبی، #اقتصادی، #نظامی، #کارآفرینی و... برای نیل به #ایران_قوی و صاحب سبک #نوآوری_فراگیر و با تقدیم رزومه مختصر خود (#تمبر_اختصاصی)!،
بدینوسیله اعلام میکنم که حاضرم، پلیدی شوم و پلشتی کهنه #بیسوادی را با استفاده از روش #سوادآموزی_جهشی خلاقانه خود، در دوران ریاست #دکتر_پزشکیان، از کلیه #مناطق_ایران، ریشهکن نمایم تا در افتخار یکی از دستاوردهای #دولت_مسعود (که پیامد آن، انحلال رسمی #سازمان_نهضت_سوادآموزی و بالتبع حذف یکی از ردیفهای #بودجه_ملی خواهد بود)، سهیم باشم انشاءالله
👌و نیز اعلام میکنم؛ اگر موفق به انجام این #وعده نشدم، قبل از اتمام قانونی ریاست جناب پزشکیان (حفظهالله)، حاضرم در ملأ عام #اعدام بشوم! تا درس عبرتی باشد برای همه «مهاجمین به مناصب نظام» که از #وعده_صادق بیبهرهاند!
لطفاً این پیام را بچرخانید تا برسد به دست رئیس جمهور محترم 🙏💐
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۷
🆔@chelcheraaqHM
🎲 چلچراغ
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
@SMHM212
نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور
(بخش ۶):
گاف امروز پزشکیان!
در👈بخش ۲👉و👈بخش ۳👉 این سلسله به ظهور و سقوط برنامه چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، پرداختم و اینکه به علت ناقص بودن و در تراز «نهضت+نظام اسلامی» نبودن آن، طومارش درهم پیچیده شد.
با اینحال، #محسن_رضایی، دست از این تابوت نکشید! زیرا برای تدوین و تبیین آن، ۸ سال زحمت کشیده بود!
این برنامه (با نام اولیه «ایران در افق ۱۴۰۴»)، اگر به منصه تحقق میرسید، قاعدتاً سال آینده، سال پایانی آن میبود و امسال باید در پی مقدمات برپائی جشن موفقیت آن میبودیم. سوءاستفاده آقامحسن از این برنامه منقرضه، این بود که آنرا تبدیل به #حربه_شخصی خود برای #سلطه_بر_ایران نمود! به گونهای که این برنامه در #صحنه_سیاست، جایگزین #قانون_اساسی و خودش هم #شورای_نگهبان و #مفسر_کبیر آن میشد! حتی اگر وی خودش به #ریاست_جمهوری نمیرسید اما ۲۰ سال بر #رؤسای_جمهور، سلطه پیدا میکرد ولیکن اولین #رئیس_جمهور برنامه، آنرا حاصل کار #مشتی_بیسواد نامید و وی را سنگ روی یخ کرد!
#پزشکیان (#پوزیده_سابق) در روخوانی از انشای خود برای مراسم #تنفیذ_مشروعیت امروزش، (بدون اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی!) بخشهایی از متن چشمانداز ۲۰ ساله (تابوت متحرک ۲۲ سال پیش م.رضایی) را برای متن خود عیناً رونویسی کرده بود (مثل کلیپ پیوست) و موضوع اولین جلسه هیئت دولت امروز وی هم همین بود!
و حال آنکه در این ۲۲ سال، آن برنامه به قعر تاریخ رفته و چند سری پوستاندازی کرده است!
#تقلب
#گنگ_خواب_دیده
..ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۷
🆔@chelcheraaqHM
🎲چلچراغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور
(بخش ۷):
تعارض مصادیق با مفاهیم!
#فرا_جناحی یعنی هر شخصی که #شرایط_کارگزاری برای #ملت را داشته باشد، #تعلقات_جناحی او نادیده گرفته میشود. اما #ظریف این تعریف ساده را با دو تخصیص دور زد!
عبارت و مفهوم «فراجناحی» (که قرین مفهوم #وفاق_ملی هم است)، وقتی توسط ظریف، تخصیص میخورد به اینکه؛
۱) از لحاظ سلبی، ائتلافی از همه جناحها نیست! (بلافاصله مفهوم فراجناحی بودن دولت، رنگ میبازد و)
۲) از لحاظ ایجابی، مقید میشود به اینکه کارگزاران #دولت_پزشکیان، باید همراه #نگاه_پزشکیان باشند، دیگر برای فراجناحی بودن آن، هیچگونه حیثیتی باقی نمیگذارد!
بنابراین #ظَرپِز در قالب بازی با کلمات، مرتکب توهین به شعور ملت شدهاند!
پزشکیان (#پوزیده_سابق) در حرف ادعا میکند که وابسته به هیچ جناحی نیست و در عمل، ۱۸۰ درجه بالعکس، دولت خود را کاملاً به دول مخذول و منفور روحانی و خاتمی میسپارد!
بنظر میرسد کسی که با #رأی_کثیف، خود را به سکوی #ریاست_جمهوری رسانید، در چیدمان دولت خود هم، در حال پیشبرد #بازی_کثیف اما به طرزی ناشیانه است! زیرا که این بازی هم تکراری است و هم جیغ!
#خاتمی هم در چیدمان دولت خود، امر #شایسته_سالاری را ملعبه خود قرار داد. در حالیکه منظورش صرفاً #فرصت_طلبان ستادهای انتخاباتی او بودند نه #نخبگان_کارآمد ملی! ولیکن #ملت_ایران را در روز روشن، فریب داد!
وظیفه #رسانه_ملی اینست که #نگاه یا #گفتمان ظرپز را برای ملت، #شفاف_سازی نماید.
#کدام_نگاه؟
#بازی_رسوا
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۸
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏