حقیقتا دیگه از کسی خوشم نمیاد
در واقع کسی از من خوشش نمیاد
همه هرکاری میکنن که یهلحظه با من نباشن ، هرجور شده خودشون رو مشغول میکنن
که منو نبینن ، باهام حرف نزنن و بامن نباشن
- سِدنا -
دلم میخواد برم سفر .
اما واقعاً جنبهی سوار ماشین شدن رو ندارم تا دو دقیقه سوار میشینم
حالت تهوع ، سرگیجه و سردردی بهم حمله میکنن