هیچوقت فکر نمیکردم از مُردن کسی
که تا مدتها ازش فراری بودم و همیشه
سعی کردم خاطراتمو باهاش از بین ببرم ،
میتونه اینقدر ناراحتم کنه .
در واقعا من بخاطر مردنش ناراحت
نیستم ، من ترسیدم . شوکهشدم ؛
من شدم دلیل مرگ اون .
من از اون دسته آشپزهایی هستم که
میتونه قورمهسبزی رو به بهتری مزهی
خودش بپزه اما
نمیتونه تخممرغ درست کنه🤣
امروز صبح هم با وجود عجلهی فراوان
سعی کردم به تخممرغ ساده درست کنم
و جوری که خوب دراُمد >>
وای برای امروز که آخرین روز والیبالم توی تابستون بود [و احتمال اینکه در طول مدرسه باز برم و کلا بچهها بیان کم هستش]
یه تیپجذب مشکی و پوشیده با هدبند و زانوبند ِآبی و کتونی ِطوسیُبنفش
موهامو هم دیم اسبی بستم و درکل تمرین حس خفنی بهم منتقل میکرد >>>>>>