eitaa logo
- سِدنا -
142 دنبال‌کننده
726 عکس
49 ویدیو
1 فایل
اهدِناالصِّراط المُستقيم . و به راستی چرا پس از اندوه کشیدن کسی مرا به آغوش نکشید؟ . امیدوار، امیدوار و همچنان امیدوار به زندگیِ سبزکِ خود و امیداست که گرانبها کرد آن [مخلُوق‌مِن‌صَلصال‌کَل‌فَخار] https://gkite.ir/es/10190470 @sam_7488a
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدونم موهام رو سه روزِ شونه نکردم یا چهار روز نمیدونم دو روزِ حموم نکردم یا سه روز نمیدونم آخرین بار که به دستام آبرسان زدم کی بود حتی نمیدونم چند روز شده از موقعی که به پوستم نرسیدم حتی دیگه حوصله ندارم لباس‌های فردا رو آماده کنم ، حتی فکر کردن به اینکه بعد شسته شدن لباسا باید اتو‌شون کنم ، خسته میشم کاش برگردم به اون ورژن پرانرژی و مثبتم حتی خودم تحمل این ورژن رو ندارم چه برسه به بقیه .. فکر کنم اشتباه گفتن که 'نجات‌دهنده‌در‌آینه‌ست' . من به نجات‌دهنده‌ای نیاز دارم که تمام این مدت بوده و داشته تماشا میکرده و حالا از جاش بلند میشه و آغوشش رو برام باز میکنه و صدای زمزمه‌ش گوشم رو پر کنه : بیا بشین استراحت کن ، خودم حلش میکنم ..
روزهایی که قبل‌از طلوع آفتاب بیدار میشم و درس میخونم >>>>>>>
_
- و ما عابدان ِازدست‌رفته‌ها و نادیده‌گرفتگان ِداشته‌هاییم
هدایت شده از ریحان؛
صبح ِپراز انگیزه‌ای رو دارم شروع میکنم و چقدر خوشحالم ✨
یک هفته شیفت‌ظهر بودن مدرسه؟ یک هفته ناهار نخوردن با خانواده 💔
_
دلم تنگه برای اون صبح‌هایی که پیاده توی هوای ابری و نم‌نمی میرفتم مدرسه اون صحنۀآسمان‌آبی ِتیره ُهوای‌به‌شدت‌سرد با خیابان‌های خلوت که فقط تعداد کمی دانش‌‌آموز که پرش کردن به‌شدت ترکیب باحالی بود .. اونجا که در طول راه دستامو داخل هودی ِچادخونه‌ای‌ِقرمزم میزاشتم و بدون هیچ مزاحمتی تا مقصد فقط آرامش رو می‌تونستم حس کنم .. اون لحظات آرامش میتونست مثل سرما به استخونام نفوذ کنه ، بدون در نظر گرفتن سه‌لایه لباس . روزهایی که زود به‌ مدرسه میرفتم ، در طول راه خونه تا مدرسه [چند‌تا‌خیابون‌بیشتر‌نیست] تنها کسی که میدمش نگهبان‌بانک‌کشاورزی بود که جلو در داره قدم برمیداره صبح و غروب ِزمستون رو دوست دارم ، از دیدن طلوع و غروب آفتاب ِگم‌شده بین چادر ِتیره رنگ لذت میبرم
آسمون صورتی شده :))))))))))