تاحالا شده دورت شلوغ باشه اما ذهنت خالی ؟
وضعیتم تا دو ساعت پیش دقیقا همین بود ، اما الان نه!
همهچی برعکس شده همهجا سکوت اما ذهنم شلوغ ..
امروز حس زندگی داره
ولی خب خیلی دیر بیدار شدم بخاطر همین قراره کم ازش بهره بردارم ..
دلم میخواد الان بخوابم و فردا صبح قبلاز طلوع آفتاب بیدار شم
بیدار شدن قبلاز طلوع آفتاب یه انرژی خاصی بهم میده
به خصوص اگه صبحش رو تنهایی صبحونه بخورم و مامانبابام سرکار باشن
وقتی کسی غیراز منو بچهها خونه نیست ؛
من میتونم آهنگ بلند بلند گوش بدم
برقصم
غذایی که دوس دارم رو درست کنم
با خودم بلند بلند صحبت کنم
به آدمهای دوستداشتنیم زنگ میزنم و بدون سانسور صحبت کنم
خلاصه که تصمیم دارم تا قبلاز مدرسه باز برگردم به ' قبلازطلوعبیدارشدن ' .
نمیدونم متوجه حرفم میشی یا نه عزیزِجانم
ولی تنهایی در عین حس خیلی خوبی که
بهم میده یهحس نمیدونمچی ولی منفی
میده .
حس میکنم این مدت تنهایی ، یهمدت کوتاه نبوده بلکه همیشه اینجوری بوده و من فقط الان یاد گرفتم ازش لذت ببرم
این یهچیز ، این خیلی تنها موندنِ خیلی داره اذیتم میکنه
حس میکنم توی ارتباط با بقیه دارم دچار مشکل میشم ، نمیتونم به خوبی روابطمو حفظ کنم
سختمِ توی واقعیت مثل تصوراتم با بقیه صحبت کنم
توی تصوراتم من آدم شجاعی که میتونه حرف دلشو بزنه اما واقعیت نه!!
من آدمیم که قبلاز هرکلمه باید فکر کنم نکنه این حرف باعث بشه تا چند روز بهش فکر کنه ، نکنه تا به مدت بلند اذیتش کنه و و و
در عین اینکه میخوام از این گردآب ِتنهایی نجات پیدا کنم
میخوام همینجا باشم .
#امضاء
۱۴۰۳ / ۶ / ۲۳
- سِدنا -
دلم میخواد الان بخوابم و فردا صبح قبلاز طلوع آفتاب بیدار شم بیدار شدن قبلاز طلوع آفتاب یه انرژی خ
برای شروع فکر کنم ساعت هفت و چهل بیدار شدن خوب باشه ✔️
یعنی تنها تنوعی که من میتونم توی زندگیم بدم اینِکه
یه شب پتو رو بزارم زیرم و با روتختی بخوابم