کاری از بچه های خوب طنز نقطه زن

حاج عبدالرضا هلالی : ‌هزار واکسن فایزر به سلبریتی‌ها بزنید 🔹حاج رضا هلالی در برنامه میزبان نظرات خودش را درباره خرید واکسن کرونای آمریکایی شرکت فایزر مطرح کرد. 🔹برنامه میزبان که به مناسبت دهه مبارک فجر و ولادت حضرت زهرا (س) با اجرای بنیامین بهادری در فضای مجازی پخش می‌شود، شب گذشته میزبان حاج رضا هلالی ؛ مداح معروف کشور بود. 🔹هلالی در بخشی از صحبت هایش در این برنامه، درباره خرید واکسن خارجی کرونا، خصوصا واکسن فایزر و حرف و حدیث‌هایی که سلبریتی‌ها درباره آن مطرح می‌کنند، گفت: « ما باید علمی حرف بزنیم، اگر سلبریتی هستید، مردم از شما حرف شنوی دارند، حرف‌هایتان باید از روی حساب و کتاب باشد. من اگر جای مسئولین بودم ۱۰۰۰ تا واکسن فایزر وارد می‌کردم و به سلبریتی‌ها می‌دادم تا تزریق کنند.» #تشکیلات_یالثارات_الحسین #محمد_صادق_صابری https://eitaa.com/yalasarat2526

🔺 اعتراف عراقچی عضو تیم مذاکره کننده برجام؛ درباره مذاکره حق با رهبر انقلاب بود/خسارات ما در برجام یک بحث جدی خواهد‌بود معاون سیاسی وزیر امور خارجه: 🔸 آنچه که برای ما اهمیت دارد، تأثیر رفع تحریم‌‌هاست؛ رفع تحریم‌‌ها یک امضا روی کاغذ است ولی تأثیر رفع تحریم‌ها در میدان اتفاق می‌‌افتد. 🔸کاهش تعهدات عین منافع ملی است؛ اگر تعهدات را کاهش نمی‌‌دادیم، قطعا در شرایط بسیار سختی قرار می‌‌گرفتیم و آمریکا در موضع زیاده‌‌طلبی‌اش باقی می‌‌ماند. 🔸رهبر انقلاب هیچگاه نسبت به مذاکره خوشبین نبودند؛ در همه موارد هم مشخص شد که حق با ایشان بود. 🔸بحث خسارات ما در برجام یک بحث جدی خواهد بود. #تشکیلات_یالثارات_الحسین https://eitaa.com/yalasarat2526

#فوری معاون ارشد وزارت دفاع عربستان توسط انصارالله یمن اسیر شد. #تشکیلات_یالثارات_الحسین https://eitaa.com/yalasarat2526

⭕️ وقتی وقاحت از حد می‌گذرد/ بیانیه سفارت انگلیس در ایران درباره ورود 4.2میلیون دوز واکسن انگلیسی آکسفورد به کشور 🔹علی‌رغم دستور صریح، علنی و غیرقابل تفسیر رهبر انقلاب اسلامی درباره ممنوعیت ورود هرگونه واکسن انگلیسی و آمریکایی به کشور، متولیان وزارت بهداشت در بی‌توجهی تمام و نقض صریح دستور قانونی عالی‌ترین مقام قانونی کشور، هفته‌هاست که خبر از واردات واکسن انگلیسی آکسفورد-آسترازنکا می‌‌دهند. 🔹در اقدامی خارج از عرف و شأن علمی، شاهد بودیم که مسئولان مربوطه این واکسن تماماً انگلیسی را "واردات واکسن از سوئد" خواندند و واکسنی که توسط دانشگاهی انگلیسی، با حمایت مالی یک میلیارد دلاری دولت ایالات متحده و بریتانیا طراحی گشته و توسط کمپانی انگلیسی آسترازنکا مستقر در کمبریج انگلستان در حال تولید می‌باشد را "واکسن سوئدی آسترازنکا" نامیدند. در حالی که آسترازنکا در همه جای جهان به عنوان یک کمپانی انگلیسی شناخته می‌شود و صرفاً تعدادی مرکز تحقیقاتی در سوئد به علت ادغام با کمپانی «Astra AB» دارد. 🔻وقاحت امروزه به جایی رسیده‌است که سفارت انگلستان در ایران خبر از واردات این واکسن داده، سفیر ایران در انگلستان در حال فراهم کردن ساز و کار واردات آن می‌باشد و نه‌تنها صدایی از کسی بلند نمی‌گردد بلکه خبرگزاری‌های رسمی و صداوسیما بدون هیچ توجهی اخبار آن را پوشش می‌دهند. 🔻در کشور چه اتفاقی افتاده‌است که دستورات عالی‌ترین مقام قانونی کشور مانند آب خوردن نقض می‌گردد و صدا از هیچ نهاد و گروهی بلند نمی‌شود؟ آیا متولیان وزارت بهداشت هنگام عقد قرارداد با پیمان کواکس از سبد خرید تماماً انگلیسی-آمریکایی این سازمان خبر نداشتند؟ آیا نمی‌دانستند که عمده تأمین مالی این پیمان توسط دولت ایالات متحده و دولت بریتانیا و بنیاد مشکوک بیل‌گیتس می باشد⭕️ وقتی وقاحت از حد می‌گذرد/ بیانیه سفارت انگلیس در ایران درباره ورود 4.2میلیون دوز واکسن انگلیسی آکسفورد به کشور 🔹علی‌رغم دستور صریح، علنی و غیرقابل تفسیر رهبر انقلاب اسلامی درباره ممنوعیت ورود هرگونه واکسن انگلیسی و آمریکایی به کشور، متولیان وزارت بهداشت در بی‌توجهی تمام و نقض صریح دستور قانونی عالی‌ترین مقام قانونی کشور، هفته‌هاست که خبر از واردات واکسن انگلیسی آکسفورد-آسترازنکا می‌‌دهند. 🔹در اقدامی خارج از عرف و شأن علمی، شاهد بودیم که مسئولان مربوطه این واکسن تماماً انگلیسی را "واردات واکسن از سوئد" خواندند و واکسنی که توسط دانشگاهی انگلیسی، با حمایت مالی یک میلیارد دلاری دولت ایالات متحده و بریتانیا طراحی گشته و توسط کمپانی انگلیسی آسترازنکا مستقر در کمبریج انگلستان در حال تولید می‌باشد را "واکسن سوئدی آسترازنکا" نامیدند. در حالی که آسترازنکا در همه جای جهان به عنوان یک کمپانی انگلیسی شناخته می‌شود و صرفاً تعدادی مرکز تحقیقاتی در سوئد به علت ادغام با کمپانی «Astra AB» دارد. 🔻وقاحت امروزه به جایی رسیده‌است که سفارت انگلستان در ایران خبر از واردات این واکسن داده، سفیر ایران در انگلستان در حال فراهم کردن ساز و کار واردات آن می‌باشد و نه‌تنها صدایی از کسی بلند نمی‌گردد بلکه خبرگزاری‌های رسمی و صداوسیما بدون هیچ توجهی اخبار آن را پوشش می‌دهند. 🔻در کشور چه اتفاقی افتاده‌است که دستورات عالی‌ترین مقام قانونی کشور مانند آب خوردن نقض می‌گردد و صدا از هیچ نهاد و گروهی بلند نمی‌شود؟ آیا متولیان وزارت بهداشت هنگام عقد قرارداد با پیمان کواکس از سبد خرید تماماً انگلیسی-آمریکایی این سازمان خبر نداشتند؟ آیا نمی‌دانستند که عمده تأمین مالی این پیمان توسط دولت ایالات متحده و دولت بریتانیا و بنیاد مشکوک بیل‌گیتس می باشد

♨️ اظهارنظر عجیب سلمان رشدی! 🗓 به مناسبت سالروز صدور حکم تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی 🔥 سلمان رشدی در خاطرات خود از دوم حرداد به جشنی بزرگ یاد می کند و می‌گوید: با روی کار آمدن اصلاح‌طلبان احساس کردم می توانم به زندگی عادی خود برگردم... ⁉️ آیا وقت آن نرسیده که برخی ببینند کجای کارشان غلط است که حتی شیطانی چون #سلمان_رشدی از آنان راضی است؟!! #تشکیلات_یالثارات_الحسین https://eitaa.com/yalasarat2526

🔴 دعوای ما با روحانی بر سر توحید است! ✍️ #حسام‌الدین_حائری_زاده 🔹 هشت سال دولت روحانی با تمام سختی‌هایی که برای مردم ایران داشت رو به اتمام است. جریان انقلابی بیشترین درگیری را با او و جریان پیرامونش داشت. اما اصل دعوا بر سر چه بود؟ 🔸 حسن روحانی در سخنرانی امروز خود به مناسبت ۲۲ بهمن نکته‌ای را گفت که ریشه همیشگی این دعوا را در ضمن خود بیان می‌داشت: «اگر جنگ (تحمیلی) نبود، پیشرفت ما بیشتر بود.» همین جمله را درباره تحریم‌ها و جنگ اقتصادی هم گفت. در حالی که امام خمینی در مورد جنگ می‌فرمود جنگ برای ما نعمت بود. ✅ امام خامنه‌ای هم در مورد جنگ اقتصادی و تحریم‌ها هم فرمود برای ما نعمت بود. تفاوت این نگاه، با نگاه روحانی و امثال او در چیست؟ در معرفت توحیدی است ... 🔹 دعوای ما با ایشان بر سر نوع نگاه به مسأله تحریم‌ها، چیز جدیدی نبود، این نگاه همان نگاهی است که منجر به قطعنامه ۵۹۸ در دوران دفاع مقدس شد و معروف به جام زهر گردید. چرا روحانی و اصلاح‌طلبان، اصرار بر رفع تحریم‌ها به هر قیمتی دارند؟ به همان دلیلی که اصرار به رفع جنگ تحمیلی داشتند. 🔸 ما کراهت و بد بودن جنگ و تحریم را تایید می‌کنیم و به دنبال جنگ و خونریزی نیستیم، اما نگاه توحیدی از دل همین امور اِکراهی و ناخواسته و تحمیلی، زیبایی و برکت و پیشرفت را به ارمغان می‌آورد. این اصل مترقی و پیشرفته را اسلام به ما یاد داده است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «در هر قضای الهی، خیری برای مؤمن وجود دارد.» انسان مومن در جنگ و تحریم و امثال این پدیده‌های نامیمون و ناخواسته و تحمیلی، خیر می‌جوید. این گونه شرّ، به خیر تبدیل می‌شود. این گونه پدیده‌های شوم و نامیمون برای مومن، می‌توانند نعمت و فرصتی برای پیشرفت و تعالی باشند. 💢 حداقلی‌ترین خاصیت جنگ تحمیلی، شکل‌گیری توان بازدارندگی نظامی ایران ناشی از قدرت ایمان و خون شهدا بوده که بارها کم‌کاری‌ها در سایر حوزه‌ها را جبران کرده است. در مورد تحریم‌ها هم انتظار همین است که اگر نگاه ایمانی به آن داشته باشیم، حداقلی‌ترین کارکرد آن، افزایش توان خودکفایی و ایجاد قدرت اقتصادی است. #سیاسی

⭕️ سعید محمد، نیکزاد و بذر پاش مذاکرات خود را برای راه اندازی ستاد انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی آغاز کردند 📌 یک منبع نزدیک به نایب رئیس مجلس یازدهم از مذاکره علی نیکزاد، سعید محمد و مهرداد بذرپاش برای راه اندازی ستاد انتخاباتی ایت‌الله سیدابراهیم رئیسی را شروع کرده و بین خود تقسیم کار کرده اند. / دیده‌بان‌ایران

انشالله

🔹 استخدام ⭕️ هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم ، میگفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی ؟ آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه ! اطاقم که بهم ریخته بود میگفت : تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه ... حتی در زمان بیماریش هم تذکر میداد تا اینکه روز خوشی فرارسید؛ چون می بایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه بدم. با خود گفتم اگر قبول شدم ، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو ، ترک می‌کنم!😒 ☢️ صبح زود حمام کردم ، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت: پسرم! ۱- مُرَتب و منظم باش؛ ۲ - همیشه خیرخواه دیگران باش ۳- مثبت اندیش باش؛ ۴- خودت رو باور داشته باش؛ 💢 توی دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!☹️ 🔷 با سرعت به شرکت رویایی ام رفتم. وقتی به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته ، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله ... اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده ، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: "خیرخواه باش" ؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته! از کنار باغچه رد میشدم ، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو ، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه ؛ لذا شیر آب رو هم بستم ..‌. 🔸 پله ها را بالا میرفتم ، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد ، لذا اونارو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه چهره و لباسشون رو که دیدم ، احساس خجالت کردم ؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن! عجیب بود ؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه ، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون! با خودم گفتم : اینا با این دَک و پوزشون رد شدن ، مگر ممکنه من قبول بشم؟عُمرا !!!🙄 بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که "مثبت اندیش باش" ، نشستم و منتظر نوبتم شدم *اون روز حرفای بابام بهم انرژی میداد* توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن. وارد اتاق مصاحبه شدم ، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه میکنند. یکیشون گفت :خب از چه روزی میخوای کارتو شروع کنی؟! یه لحظه فکر کردم داره مسخره ام میکنه ! یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام 🔷 یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!!😊 با تعجب گفتم: هنوز که سوالی نپرسیدین؟! گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. با دوربین مداربسته دیدیم ، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا ، نقصها رو اصلاح کنی ... در اون لحظه همه چی از ذهنم پاک شد! کار ، مصاحبه ، شغل و ... هیچ چیز جز صورت پدرم رو ندیدم... کسی که ظاهرش سختگیر اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری... کسی که سعی داشت همیشه ما رو مودب بار بیاره...🔹 استخدام ⭕️ هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم ، میگفت: چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی ؟ آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه ! اطاقم که بهم ریخته بود میگفت : تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه ... حتی در زمان بیماریش هم تذکر میداد تا اینکه روز خوشی فرارسید؛ چون می بایست در شرکت بزرگی برای کار مصاحبه بدم. با خود گفتم اگر قبول شدم ، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو ، ترک می‌کنم!😒 ☢️ صبح زود حمام کردم ، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بهم پول داد و با لبخند گفت: پسرم! ۱- مُرَتب و منظم باش؛ ۲ - همیشه خیرخواه دیگران باش ۳- مثبت اندیش باش؛ ۴- خودت رو باور داشته باش؛ 💢 توی دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!☹️ 🔷 با سرعت به شرکت رویایی ام رفتم. وقتی به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود! به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته ، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله ... اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده ، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: "خیرخواه باش" ؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته! از کنار باغچه رد میشدم ، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو ، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه ؛ لذا شیر آب رو هم بستم ..‌. 🔸 پله ها را بالا میرفتم ، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد ، لذا اونارو خاموش کردم!

به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه چهره و لباسشون رو که دیدم ، احساس خجالت کردم ؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن! عجیب بود ؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه ، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون! با خودم گفتم : اینا با این دَک و پوزشون رد شدن ، مگر ممکنه من قبول بشم؟عُمرا !!!🙄 بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! باز یاد پند پدر افتادم که "مثبت اندیش باش" ، نشستم و منتظر نوبتم شدم *اون روز حرفای بابام بهم انرژی میداد* توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن. وارد اتاق مصاحبه شدم ، دیدم ۳ نفر نشستن و به من نگاه میکنند. یکیشون گفت :خب از چه روزی میخوای کارتو شروع کنی؟! یه لحظه فکر کردم داره مسخره ام میکنه ! یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش! پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام 🔷 یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!!😊 با تعجب گفتم: هنوز که سوالی نپرسیدین؟! گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. با دوربین مداربسته دیدیم ، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا ، نقصها رو اصلاح کنی ... در اون لحظه همه چی از ذهنم پاک شد! کار ، مصاحبه ، شغل و ... هیچ چیز جز صورت پدرم رو ندیدم... کسی که ظاهرش سختگیر اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری... کسی که سعی داشت همیشه ما رو مودب بار بیاره...

#نشر_حداکثری وقتی به قالیباف انتقاد داریم یعنی این. ولی ایشان در اینکه مدیر جهادی و سازنده هست شکی نیست . #محمد_صادق_صابری:خواهشمندم اینو برای همه کسانی که می شناسید بفرستید و مخصوصا منتقدین دکتر جلیلی #مهم #بسیار_مهم https://eitaa.com/yalasarat2526