وصیت شهید
میخواستم بزرگ بشم ،
درس بخونم ،
مهندس بشم ،
خاکمو آباد کنم ،
زن بگیرم ،
مادر و پدرمو ببرم کربلا ،
دخترمو بزرگ کنم ،
ببرمش پارک ,
توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم ،
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم ،
خوب نشد..!
باید می رفتم از مادرم , پدرم , خاکم , ناموسم , دخترم , دفاع کنم ،
رفتم که
دروغ نباشه ،
احترام کم نشه ،
همدیگرو درک کنیم ،
ریا از بین بره ،
دیگه توهین نباشه ،
محتاج کسی نباشیم ...
تخریبچی نوجوان
شهیدکاظم مهدیزاده
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc سَبـکِ شـُهـَدا
« اللهم عجل لولیک الفرج »
اعتلای روح بلند شهدا صلوات
#شهید_برونسی : اگرمن در این عملیات شهید نشدم به مسلمونی من شک کنید
🎙 راوی: #رحيم_پور_ازغدي
شاید جزو معدود افرادی بودیم
که تا آخرین دقایق #شهادت_شهید_برونسی
در کنار ایشون بوديم
خب ایشون آدمی نبود که
فلسفه خونده باشه
عرفان خونده باشه
فقه وتفسیرو اصول..اینا باشه نبود
یه آدم عالیه خاکی ..بنا , کارگر
یک مقدار طلبگی خونده بود
حکمت بود در #برونسی
معرف بود ولو تحصیلات و مدرک نبود .ولی حکمت داشت
قرآن که میخوند حقیقتامیخوند ایمان داشت
و مکاشفاتی که داشت
که سه چهارنمومنش رو همون زمان جنگ شنیدم
که قبل از
#عملیات_بدر ایشون
گفت :
اونجا که #حضرت_زهرا به من قول داده که من #شهید می شم
و تو بچه های دیگه مشهور بود
که #حاجی_برونسي
گفته :
اگه من تو این عملیات #شهید نشم
تو مسلمونی خودم شک می کنم.
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc سَبـکِ شـُهـَدا
شهید مسلم خیزاب
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc سَبـکِ شـُهـَدا
زندگینامه کلّی:
شهید مسلم خیزاب سال ۱۳۵۹ در اصفهان دیده به جهان گشود و در تاریخ ۲۰ مهر ۹۴ ساعت ۵ و بیست دقیقه بعد از ظهر در سوریه و در نبرد با تکفیریهای داعش شجاعانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و طبق وصیت نامهاش در گلستان شهدا اصفهان قطعه شهدای مدافع حرم فاطمیون به خاک سپرده شد.این موزه حاوی وسایل شخصی، لباسهای شخصی و نظامی، کتابها، دست نوشتهها و تمام وسایلی است که این شهید از آنها استفاده میکرد و سه ماه بعد از شهادت توسط همسر شهید جمع آوری شده است.
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc سَبـکِ شـُهـَدا
اعظم رنجبر همسر شهید مسلم خیزاب با اشاره به علاقه همسرش به سپاه گفت:
بعد از گذراندن دوران دبیرستان یکی از دوستان آقا مسلم سر مزار شهید خرازی به ایشان پیشنهاد میدهد که من میخواهم برای عضویت در سپاه اقدام کنم و شما هم اگر دفترچه میخواهید بگیرید و درنهایت با هماهنگی یکدیگر دفترچه میگیرند. سپس شهید خیزاب به تهران منتقل میشوند و 4 سال دوره دانشگاهشان را در تهران سپری میکنند.
سپس بلافاصله بعد از اتمام دوران دانشگاهشان در 23 سالگی به خواستگاری من آمدند و ازدواج کردیم، بعد از به دنیا آمدن محمدمهدی هم در مقطع فوق لیسانس که در کشور نفر اول شدند مجدداً از دانشگاه امام حسین(ع) تهران فارغ التحصیل شده و به نوعی در این مسیر بزرگ میشوند.
ایشان در روز خواستگاری به من گفتند: «من یک بال را از سپاه گرفتم و منتظر یک بال دیگرم برای پرواز» و من فکر میکنم قرار گرفتنشان در این مسیر هم به خاطر فعالیتشان در بسیج و سپاه باشد.
یک بار هم از شهید خیزاب پرسیدم چه چیزی باعث شده شما آنقدر زیاد به حضرت آقا علاقه داشته باشید و ایشان پاسخ دادند: «اگر من در مسیر سپاه قرار نمیگرفتم هرگز نمیتوانستم عاشق ولایت شوم». این مسئله بسیار مهمی است. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc سَبـکِ شـُهـَدا