eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
67 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 فیلم سخنان رهبر انقلاب درباره اظهارات تأسف آور وزیر امور خارجه... @sabkeshohada @sabkeshohada
🏴دلهایمان را در شب قدر با دست خادمان کریمه اهلبیت به ضریح شش گوشه‌ی کربلا گره میزنیم... ▪️جمعی از خادمان آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در کربلای معلا منتظر نام شما عاشقان هستند تا با ، تحت قبه‌ی سید الشهدا علیه السلام، آمین گوی دعاهایتان باشند... 🔘جهت ثبت نام از طریق لینک زیر اقدام بفرمایید: http://amfm.ir/ziarat-niabati/ @sabkeshohada
سبک شهدا
#دختر_شینا #رمان #قسمت_شصت و شش چایش را سر کشید و گفت: «جنگ که تمام بشود. یک ماشین می خرم و دور دنی
و هفت پارو کردن برف به آن سنگینی برایم سخت بود. کمی که گذشت، دیدم کار سنگینی است، اما هر طور بود باید برف را پارو می کردم. پارو را از این سر پشت بام هل می دادم تا می رسیدم به لبة بام، از آنجا برف ها را می ریختم توی کوچه. کمی که گذشت، شکمم درد گرفت. با خودم گفتم نیمی از بام را پارو کرده ام، باید تمامش کنم. برف اگر روی بام می ماند، سقف چکّه می کرد و عذابش برای خودم بود. هر بار پارو را به جلو هل می دادم، قسمتی از بام تمیز می شد. گاهی می ایستادم، دست هایم را که یخ کرده بود، جلوی دهانم می گرفتم تا گرم شود. بخار دهانم لوله لوله بالا می رفت. هر چند تنم گرم و داغ شده بود، اما صورت و نوک دماغم از سرما گزگز می کرد. دیگر داشت پشت بام تمیز می شد که یک دفعه کمرم تیر کشید، داغ شد و احساس کردم چیزی مثل بند، توی دلم پاره شد. دیگر نفهمیدم چطور پارو را روی برف ها انداختم و از نردبان پایین آمدم. خیلی ترسیده بودم. حس می کردم بند ناف بچه پاره شده و الان است که اتفاقی برایم بیفتد. بچه ها هنوز خواب بودند. کمرم به شدت درد می کرد. زیر لب گفتم: «یا حضرت عباس! خودت کمک کن.» رفتم توی رختخواب و با همان لباس ها خوابیدم و لحاف را تا زیر گلویم بالا کشیدم. در آن لحظات نمی دانستم چه کار کنم. بلند شوم و بروم بیمارستان یا بروم سراغ همسایه ها. صبح به آن زودی زنگ کدام خانه را می زدم. درد کمر بیشتر شد و تمام شکمم را گرفت. ای کاش خدیجه ام بزرگ بود. ای کاش معصومه می توانست کمکم کند. بی حسی از پاهایم شروع شد؛ انگشت های شست، ساق پا، پاها، دست ها و تمام. دیگر چیزی نفهمیدم. لحظة آخر زیر لب گفتم: «یا حضرت عباس...» و یادم نیست که توانستم جمله ام را تمام کنم، یا نه.   صمد ایستاده بود روبه رویم، با سر و روی خاکی و موهای ژولیده. سلام داد. نتوانستم جوابش را بدهم. نه اینکه نخواهم، نایِ حرف زدن نداشتم. گفت: «بچه به دنیا آمده؟!» باز هم هر کاری کردم، نتوانستم جواب بدهم. نشست کنارم و گفت: «باز دیر رسیدم؟! چیزی شده؟! چرا جواب نمی دهی؟! مریضی، حالت خوش نیست؟!» می دیدمش؛ اما نمی توانستم یک کلمه حرف بزنم. زل زد توی صورتم و چند بار آرام به صورتم زد. بعد فریاد زد: «یا حضرت زهرا! قدم، قدم! منم صمد!» یک دفعه انگار از خواب پریده باشم. چند بار چشم هایم را باز و بسته کردم و گفتم: «تویی صمد؟! آمدی؟!» صمد هاج و واج نگاهم کرد. دستم را گرفت و گفت: «چی شده؟! چرا این طوری شدی؟! چرا یخ کردی؟!» گفتم: «داشتم برف ها را پارو می کردم، نمی دانم چی بر سرم آمد. فکر کنم بی هوش شدم.» پرسیدم: «ساعت چند است؟!» گفت: «ده صبح.» نگاه کردم دیدم بچه ها هنوز خواب اند. باورم نمی شد؛ یعنی از ساعت شش صبح یا شاید هم زودتر خوابیده بودم. صمد زد توی سرش و گفت: «زن چه کار کردی با خودت؟! می خواهی خودکشی کنی؟!» نمی توانستم تنم را تکان بدهم. هنوز دست ها و پاهایم بی حس بود. پرسید: «چیزی خورده ای؟!» گفتم: «نه، نان نداریم.» گفت: «الان می روم می خرم.» گفتم: «نه، نمی خواهد. بیا بنشین پیشم. می ترسم. حالم بد است. یک کاری کن. اصلاً برو همسایه بغلی، گُل گز خانم را خبر کن. فکر کنم باید برویم دکتر.» دستپاچه شده بود. دور اتاق می چرخید و با خودش حرف می زد و دعا می خواند. می گفت: «یا حضرت زهرا! خودت به دادم برس. یا حضرت زهرا! زنم را از تو می خواهم.  یا امام حسین! خودت کمک کن.» @sabkeshohada @sabkeshohada ♦️ انتشار این مطلب بدون منبع حرام است ♦️
ماه من علی(ع)🌙 روشنی راه من علی(ع) تویی تو دلیل بندگی تویی تو قرار من علی(ع) !
هدایت شده از سبک شهدا
بسم الله
هدایت شده از سبک شهدا
سلام امام زمانم(عج)✋🏻🌱
20.mp3
4.02M
۱۴۰۰ 📖 تحدیر(تند خوانی) قرآن کریم ♻️ جزء بیستم 🎤 استاد معتز آقایی ♦️ التماس دعا @sabkeshohada @sabkeshohada
دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان 🌙 ♦️ التماس دعا @sabkeshohada
سبک شهدا
برنامه‌های کانال سبـــک‌شهـــدا در ماه مبارک رمضـــان: 1_جزء خوانی قرآن کریـــم روزانه
سلام همراهان گرامی همانطور که در پوستر سنجاق شده مشاهده میکنید ختم قران و ختم صلوات هفتگی از برنامه‌های کانال سبک شهدا در ایام ماه مبارک رمضان است. جهت شرکت در ختم قرآن دومین هفته ماه مبارک رمضان لطفا جزء انتخابی خود را از قرآن کریم به شناسه کاربری @sarbazehajghasem ارسال نمائید اجزای قرائت شده تاکنون: 4،1,2,5،10،12,9,30,11,13,14 ,6,9,,,29,16,15,18 _ جهت شرکت در ختم صلوات دومین هفته ماه مبارک رمضان تعداد اذکار خود را از 14,000صلوات به شناسه کاربری @sarbazehajghasem ارسال نمائید صلوات قرائت شده تاکنون:9,100 مهلت:تا پایان ماه مبارک رمضان 🌙 التماس دعا @sabkeshohada @sabkeshohada
یا من یبدل السیئات بالحسنات . . . ای‌کسی که بدیها را بخوبی ها تبدیل میکند(برای توابین) @sabkeshohada
از خواب چو برخیزم اول تو بیاد آیی صاحب_الزمان(عج) @sabkeshohada