eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
56 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ناگفته‌های همسر مدافع حرمی که به دست داعش تکه‌تکه شد 🔰شوهرم در سالروز ازدواجمان به شهادت رسید.💔 🔰«مریم امجدیان» از نحوه شهادت همسر شهید مدافع حرمش توسط داعش سخن گفت. 🔰 شهید از مدافعان حرم در سوریه بود که در صبح روز یکم آبان ماه سال ۱۳۹۴ که مصادف با تاسوعای حسینی (ع) و چهارمین سالروز ازدواجش بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.💔 🔰 با «مریم امجدیان» همسر این شهید به گفتگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌آید: چطور با ابوذر آشنا شدید⁉️ و از ویژگی‌های اخلاقی همسر شهیدتان بفرمایید.👇 🔰در رابطه با نحوه آشنایی من با این شهید باید بگویم، چون در یک روستا با هم زندگی می‌کردیم او در یکی از مسیر‌های رفت‌وآمد من را می‌بیند و پس از طرح موضوع با خانواده به خواستگاری آمدند که بنده نیز، چون شناخت کافی از ایشان داشتم در زمان خواستگاری خیلی سریع جواب مثبت به او دادم.😍 🔰اخلاق بسیار خوب، تواضع، مهربانی و شوخ‌طبعی او مرا شیفته خود کرده بود. از ویژگی بارز ابوذر بود و این‌که هر کسی به او بدی می‌کرد هیچ‌گاه به‌دل نمی‌گرفت و فرد بسیار رئوفی بود و علاقه ویژه من به او نیز به‌دلیل همین خصوصیات اخلاقی بود.👌 🔰شما مخالفتی با حضور همسرتان در جبهه‌های نبرد با دشمن تکفیری نداشتید⁉️ 🔰 ابوذر بسیار مطیع ولایت بود و در رابطه با اعزام به سوریه زمانی که من مخالفت کردم گفت "چون رهبر ما و، ولی امر ما امر کرده باید برای دفاع از حرم اهل‌بیت (ع) بروم". 🔰ابوذر در سال ۹۴ خیلی به مأموریت می‌رفت و من به‌دلیل وابستگی شدید به ایشان با اعزام او به مأموریت‌های خارج از کشور مخالفت می‌کردم، زیرا به هیچ وجه تحمل دوری او را نداشتم 🔰و هر روزی که ابوذر را نمی‌دیدم مانند یک بچه که تحمل دوری مادرش را ندارد گریه و زاری به‌راه می‌انداختم، 🔰 اما ابوذر روز خواستگاری یک شرط گذاشت و تأکید کرد که هر چند ماه یک بار به مأموریت اعزام می‌شود و من نیز با مأموریت‌های داخلی او موافقت کردم و زمانی که مخالفت‌ها و گریه‌های من را می‌دید می‌گفت "یادت هست زمان خواستگاری با من تعهد بستی که با مأموریت‌هایم مخالفت نکنی"، 🔰 و من دیگر سکوت می‌کردم و اجازه می‌دادم مأموریت‌های داخل کشور را برود. 🔰ماجرای سوریه رفتنش را چطور با شما در میان گذاشت⁉️ 🔰در روز‌های اول به‌شکل علنی نمی‌گفت که قصد رفتن به سوریه را دارد، ولی کاملاً مشخص بود و متوجه شده بودم که می‌خواهد برود، چون این اواخر مدام پیگیر کارهایش بود، 🔰 اما در اوایل و در زمان اعزام او به سوریه وقتی من مخالفت می‌کردم، می‌گفت "مقام معظم رهبری دستور فرمودند که حرم اهل‌بیت (ع) از وجود داعش باید پاک شود و من یک بچه شیعه کرمانشاهی باغیرت هستم💪 و زمانی که رهبر فرمان دهد نمی‌توانم به این امر بی‌تفاوت باشم". 🔰اما من نیز به ایشان می‌گفتم که "روز خواستگاری فقط با مأموریت‌های داخل کشور شما موافقت کردم" و بعد از اینکه چند بار مأموریت ایشان به سوریه کنسل شد دیگر در مورد اعزام به سوریه با من صحبت نمی‌کرد 🔰تا اینکه روزی برادر شوهرم با من تماس گرفت و گفت "ابوذر رفته مأموریت و به من سپرده که به شما بگویم که به شهرستان بروید"، و من نیز از شدت ناراحتی خانه ماندم و تا غروب گریه کردم 🔰 تا اینکه در موقع غروب صدای آیفون درآمد و فهمیدم که ابوذر است که برگشته، از یک طرف از دستش عصبانی و از طرفی از دیدنش خوشحال بودم، 🔰گفتم "چرا به من نگفتی که به سوریه می‌روی⁉️"، ایشان گفت "این‌قدر تو ناراضی بودی تا فرودگاه رفتم، اما خانم حضرت زینب (س) من را نطلبید".👌 🔰چه شد که شما با اعزام ایشان به سوریه موافقت کردید؟ 🔰چند بار مأموریت ابوذر کنسل شد، ایشان دیگر راستش را به من نمی‌گفت و در موقع اعزام نیز می‌گفت "دارم می‌روم مأموریت داخل شهر"، تا اینکه در روز عید قربان من را به شهرستان برد و گفت "می‌خواهم بروم مأموریت شمال کشور"، و من هم موافقت کردم. 🔰 خلاصه یک روز که خانه خواهرم بودم ابوذر زنگ زد و گفت "برگه‌ای برای یادداشت وصیت‌نامه‌ام بیاور"، و او مرا برای رفتن قانع کرد @sabkeShohada
°• •° از عمر من آنچه هست برجاۍ بستان و به عمر دوست افزاۍ ♥️ °•ســایه‌ات‌تا‌ظهــورمنجــۍ مستــدام‌سایه‌ۍســـر•° @sabkeShohada
🌷 شهید مهدی باکری🌷 🔰خواهرش بهش گفته بود «آخه دختر رو که تا حالا قیافه ش رو ندیده ای ، چه جوری می خوای بگیری⁉️ شاید کچل باشه.»😄 گفته بود « اون کچله رو هم بالاخره یکی باید بگیره دیگه !»😍   🔰 یک جلد قرآن 📖و یک اسلحه .😍 را بعنوان مهریه قرار دادند این هم که چه جور اسلحه ای باشد، برایم فرقی نداشت. اقا مهدی پرسید « نظرتون راجع به مهریه چیه ⁉️» گفتم « هرچی شما بگین.» گفت « یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چه طوره؟» گفتم « قبول.» هیچ کس بهش نگفته بود. نظر خودش را گفته بود. قبلا به دوست هایش گفت بود« دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشد.»👩‍🏭   🔰روز عقد کنان بود.🎊 زن های فامیل منتظر بودند داماد را بینند. وقتی آمد، گفتم « اینم آقا داماد. کت و شلوار پوشیده و کراواتش رو هم زده، داره می آد.💞» مرتب وتمیز بود. با همان لباس سپاه . فقط پوتین هایش کمی خاکی بود.😄   🔰 هرچه به عنوان هدیه ی عروسی به مان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت « ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی⁉️» گفتم « مثلا چی ؟» 🔰گفت « کمک کنیم به جبهه .» گفتم « قبول ! » ☺️بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی . همه شان رادادم، ده – پانزده تا کلمن گرفتم @sabkeShohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشتیاق سردار حاج قاسم سلیمانی برای رفتن و رسیدن به خدا در وصیت‌نامه‌اش: 📎 "خدایا چهل سال درب خانه‌ی تو ایستادم، چرا اجازه ملاقات به من نمی‌دهی؟" @sabkeShohada 🌷 @sabkeShohada
ولی من رأی میدم.... حتی اگه مجبورباشم بین بد و بدترانتخاب کنم! وجدانم نمیزاره یکی واسه احساس مسولیت دینی واجتماعیش دست بسته دفن بشه ومن درحد یه رأی دادن ازدستام استفاده نکنم.... @sabkeShohada "🍁حانیه با ح جیمی🍁 @sabkeShohada
dasthaye_khali.mp3
159.6K
ای شهیــــــــــــد" ای آنکه بر کرانــه ازلی و ابــدی وجود برنشستــه ای دستـــــی برآر و ما قبــرستــان نشینــان عادات سخیف  را از این منجلــاب بیــــــــــرون کش @sabkeShohada @sabkeShohada
❤️ از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتي سر به سجده مي گذاريد، مروري بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان براي رضاي خدا بود. @sabkeShohada 🌷 @sabkeShohada
💐💐💐💐💐💐 🔸 امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «آیا از و شما خبر بدهم؟ درد شما و درمان شما است». استغفار بهترین راه حل مشکلات و کلید افزایش رزق های مادی و معنوی است. امیرالمومنین(ع) به ما کمک می‌کند نگاه تازه‌ای به گناهان خود بیاندازیم و با جبران گذشته و درخواست بخشش از خداوند متعال، روح تازه‌ای به زندگی معنوی خود بدمیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آتش به اختیار باشیم👊🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻ارباب مردم و نوکر غرب!!! 🔹️ شاهی که مردم را پابوس و دستبوس خود می خواست و خودش دست بوس ملکه های غربی بود ! @sabkeShohada @sabkeShohada
😊 لبخند شهدایی 😊 پیشنهاد میکنم در حال خوندن این متن چیزی نخورین😬😶 شلمچه بودیم .از بس که آتش سنگین شد، دیگه نمی تونستیم خاکریز بزنیم. حاجی گفت: «بلدوزرها رو خاموش کنید بزارید داخل سنگرها تا بریم مقّر». هوا داغ بود و ترکش کُلمَن آب رو سوراخ کرده بود. تشنه و خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم. به مقر که رسیدیم ساعت دو نصفه شب بود. از آمبولانس پیاده شدیم و دویدیم طرف یخچال. یخچال نبود.گلوله‌ی خمپاره صاف روش خورده بود و برده بودش تو هوا. دویدیم داخل سنگر. سنگر تاریک بود، فقط یه فانوس کم نور آخر سنگر می‌سوخت. دنبال آب می‌گشتیم که پیر مرادی داد زد: «پیدا کردم!» و بعد پارچ آبی رو برداشت و تکون داد. انگار یخی داخلش باشه صدای تَلق تَلق کرد. گفت: «آخ جون». و بعد آب رو سرازیر گلوش کرد. می‌خورد که حاج مسلم- پیر مرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت: «کسی به حرفش گوش نداد. مرتضی پارچ رو کشید و چند قُلُپ خورد.».به ردیف همه چند قُلُپ خوردیم. خلیلیان آخری بود. تَهِ آب رو سر کشید.پارچ آب رو تکون داد و گفت: «این که یخ نیست. این چیه؟!» حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت: «من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه! یخ نیست، اما کسی گوش نکرد، منم گفتم گناه دارن بزار بخورن!» هنوز حرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم:وای!.  از سنگر دویدیم بیرون. هر کسی یه گوشه‌ای سرشو پایین گرفته بود تا...!  که احمد داد زد:«مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلمش! مثل آب‌نبات.».😂 اصلاً فکر کنید آب انار خوردید.😀😂😝 @sabkeShohada 😄 @sabkeShohada
رهبر معظم انقلاب:👇 باید از انفعال در عرصه فضای مجازی خارج شد... ✍ انقلابیون در فضای مجازی فقط دریافت کننده پیام نباشند تا آنجا که می توانید، روشنگری کنید، بصیرت افزایی کنید برای دوستان، فامیل ، آشنایان و سایر مردم @sabkeShohada @sabkeShohada
😂 ایـن اواخـردیگرچشـ👁ـممان ڪہ بہ پنیرمی افتادحالمان بـدمی شـد.ازبس طی چندسال صبح.وظهروشبــــ بہ ماپنیرداده بودند.بچـہ هابہ شـوخی میگفتنـد: برویـدمزارشـهداهرقبری خاڪش شـوره زاربود بدونیـدیڪ بسیجۍورزمنـده اونجادفـنہ😅 یڪ روزخبرآوردند،ڪشـ🚤ـتی برنج روتودریاباموشـڪ زدن،همہ یڪ صـداگـفتند:کاشڪی کشتی پنیررومیزدن😂مردیم ازبس پنیرخوردیم! . . . 😂 @sabkeShohada @sabkeShohada
✅ امام خامنه ای : فتنه‌ها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنه‌انگیز دستش کوتاه میشود. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸ @sabkeShohada @sabkeShohada
اینفوگرافیک | باید قوی شویم
‏🔴 فوری یک فلج مادر زاد به وسیله حسن روحانی شفا یافت. خانواده این شخص گفته اند هنگامی که حسن روحانی مشغول به سخنرانی بود فردی که فلج بوده بلند شده و تلویزیون را خاموش کرده است☺️☺️☺️ @sabkeShohada
خبر چه سنگینه! خبر پر از درده! غم رفیقامون بیچارمون کرده! دوباره جا موندیم! رفیقامون رفتن . . . ! @sabkeShohada @sabkeShohada
🌷4⃣ چهار شب بعد از . نیمه های شب دیدم حسین در اتاق نیست. از اتاق بیرون رفتم. بود و دانه های آهسته بر روی زمین می ریخت. آهسته تر از او، صدای الله اکبر حسین بودکه درتاریکی شب، پشت ! گوشه ایوان، جایی که اصلا دید نداشت، ایستاده بودبه باچه خضوعی می خواند. لحظاتی ایستادم و بی صدا نگاهش کردم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید @sabkeShohada @sabkeShohada