eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
56 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
این تصویر متعلق به حضور حاج قاسم سلیمانی در راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته است. در تصویر دختر و پسر سردار بزرگ اسلام نیز دیده می شوند که همراه با پدر خود در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی حاضر شده اند. همچنین تصویر هادی طارمی که همراه با شهید سلیمانی در حادثه تروریستی فرودگاه بغداد به شهادت رسید، نیز در پشت سردار سلیمانی مشخص است. @sabkeShohada @sabkeShohada
کپی بدون منبع جایز نیست ❌
شکوه قم
چهل روز است که دیگر نیستی!چهل روز است که باور نمیکنیم غم رفتنت ر! چهل روز است که بچه های شهدا دوباره یتیم شدند! چهل روز است که اشک بر چشمانمان جاریست! و چهل روز است که تو به آرزویت رسیدی🖤 . . . @sabkeShohada @sabkeShohada
به مناسبت ماهگرد(دومین ماه تاسیس کانال)کانال تعداد زیادی از مداحی های مداح های به نام کشور رو تقدیم اعضای گرامی خواهیم کرد🙏🏽 باتشکر؛مدیر کانال✅ تاریخ تاسیس کانال:۱۳۹۸/۹/۲۴
🔴خلاقیت نوجوان تهرانی در به تصویر کشیدن جمله دبیرکل حزب الله لبنان 🔻سید حسن نصرالله: «پوتین حاج قاسم، ارزشش از سر ترامپ بیشتر است»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی میگن سوتی راهپیمایی امسال😂 @sabkeShohada @sabkeShohada ولی من میگم حرف راست رو از بچه بشنو👊
در سخنرانی ۲۲ بهمن به جوانان توصیه کرد سخنان ۱۲ بهمن ۵۷ امام را بخوانند. من خواندم! امام فرمودند: «من تو دهن این دولت می زنم!» 😉 @sabkeShohada @sabkeShohada
😊 لبخند شهدایی 😊 پیشنهاد میکنم در حال خوندن این متن چیزی نخورین😬😶 شلمچه بودیم .از بس که آتش سنگین شد، دیگه نمی تونستیم خاکریز بزنیم. حاجی گفت: «بلدوزرها رو خاموش کنید بزارید داخل سنگرها تا بریم مقّر». هوا داغ بود و ترکش کُلمَن آب رو سوراخ کرده بود. تشنه و خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم. به مقر که رسیدیم ساعت دو نصفه شب بود. از آمبولانس پیاده شدیم و دویدیم طرف یخچال. یخچال نبود.گلوله‌ی خمپاره صاف روش خورده بود و برده بودش تو هوا. دویدیم داخل سنگر. سنگر تاریک بود، فقط یه فانوس کم نور آخر سنگر می‌سوخت. دنبال آب می‌گشتیم که پیر مرادی داد زد: «پیدا کردم!» و بعد پارچ آبی رو برداشت و تکون داد. انگار یخی داخلش باشه صدای تَلق تَلق کرد. گفت: «آخ جون». و بعد آب رو سرازیر گلوش کرد. می‌خورد که حاج مسلم- پیر مرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت: «کسی به حرفش گوش نداد. مرتضی پارچ رو کشید و چند قُلُپ خورد.».به ردیف همه چند قُلُپ خوردیم. خلیلیان آخری بود. تَهِ آب رو سر کشید.پارچ آب رو تکون داد و گفت: «این که یخ نیست. این چیه؟!» حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت: «من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه! یخ نیست، اما کسی گوش نکرد، منم گفتم گناه دارن بزار بخورن!» هنوز حرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم:وای!.  از سنگر دویدیم بیرون. هر کسی یه گوشه‌ای سرشو پایین گرفته بود تا...!  که احمد داد زد:«مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلمش! مثل آب‌نبات.».😂 اصلاً فکر کنید آب انار خوردید.😀😂😝 @sabkeShohada 😄 @sabkeShohada
😂 ایـن اواخـردیگرچشـ👁ـممان ڪہ بہ پنیرمی افتادحالمان بـدمی شـد.ازبس طی چندسال صبح.وظهروشبــــ بہ ماپنیرداده بودند.بچـہ هابہ شـوخی میگفتنـد: برویـدمزارشـهداهرقبری خاڪش شـوره زاربود بدونیـدیڪ بسیجۍورزمنـده اونجادفـنہ😅 یڪ روزخبرآوردند،ڪشـ🚤ـتی برنج روتودریاباموشـڪ زدن،همہ یڪ صـداگـفتند:کاشڪی کشتی پنیررومیزدن😂مردیم ازبس پنیرخوردیم! . . . 😂 @sabkeShohada @sabkeShohada
؟!🍃🥀 من می خواهم در آینده شهید بشوم … معلم پرید وسط حرف علی و گفت : ببین علی جان موضوع انشا این بود که در آینده می خواهین چکاره بشین ، باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی 😐!!! مثلا پدر خودت چه کاره است ؟🤔 آقا اجازه✋ … شهید …🌷🍃 ؟؟!😔 @sabkeShohada @sabkeShohada
اشتیاق سردار حاج قاسم سلیمانی برای رفتن و رسیدن به خدا در وصیت‌نامه‌اش: 📎 "خدایا چهل سال درب خانه‌ی تو ایستادم، چرا اجازه ملاقات به من نمی‌دهی؟" @sabkeShohada 🌷 @sabkeShohada
این کتاب رو حتما بخونید . . . . [پسرک فلافل فروش] {شهید محمد هادی ذوالفقاری}
سیره عملی دانشمند شهید (( مصطفی احمدی روشن)) اذان را گفته بودند. زود مهر برداشتم و رفتم برای نماز. مصطفی هنوز نیامده بود. مثل همیشه کله اش را کرده بود تو جا مهری و مهر ها را زیر و رو می کرد. دوتا مهر پیدا کرد فوت کرد و یکی را داد دستم. گفتم: این چیه؟ بشکن زد، گفت: این مهر کربلاست بگیر حالش رو ببر. خیلی وقت ها روی مهر ننوشته بود تربت کربلا. می گفتم از کجا فهمیدی مال کربلاست؟ می گفت : مهر کربلا از قیافه اش پیداست. @sabkeShohada @sabkeShohada
💫 🍃معرفی نام و نام خانوادگی : نام پدر :محمد علی تاریخ تولد :۱۳۶۴/۰۲/۲۴ محل تولد :دیباج شغل :پاسدار وضعیت تاهل :مجرد مسئولیت :نیروهای -آموزشی سن :۲۳ سال خانواده چند شهید :یک 🌹شناسنامه تاریخ شهادت :۱۳۸۷/۰۳/۲۳ محل شهادت :تهران نام عملیات : موضوع شهادت :پشت جبهه نحوه شهادت :سقوط از کایت موتوردار - پادگان آموزشی شناسنامه تدفین کشور :ایران استان :سمنان شهر :دامغان روستا :قلعه تاریخ تدفین : گلزار :گلزار دیباج شهید محمد مهدی ایثاری بیست‌‌وچهارم اردیبهشت شصت‌‌وچهار در دیباج، منطقۀ شمالی دامغان، در خانواده‌‌ای و صمیمی، فرزند پسری متولد شد. پدر خانواده نامش را گذاشت تا در سایۀ آل طاها و امام زمانش سربازی کند و دنیایی و آینده‌‌ای آباد برای خود و مردمانش رقم بزند. محمدمهدی در چنین شرایطی می‌‌کرد.
خبر چه سنگینه! خبر پر از درده! غم رفیقامون بیچارمون کرده! دوباره جا موندیم! رفیقامون رفتن . . . ! @sabkeShohada @sabkeShohada
🌷شهید محمدرضا شیخی: 🌹ای خواهران؛ جهاد شما، شماست. 🌹و اثری که حجاب شما می‌تواند روی مردم بگذارد، خونِ ما نمی‌تواند بگذارد. @sabkeShohada @sabkeShohada
🇮🇷 خاطرات خواهر شهید پاشاپور🇮🇷 ♦️آخرین دیدار آخرین باری که برادرم را دیدیم دو سال پیش عید فطر بود که به ایران آمده بود. مادرم به شدت وابسته به اصغر بود و همه این را می دانستند. برای همین وقتی ابراز دلتنگی می کردند برادرم می گفت من نمی توانم کارم را رها کنم، شما بیایید سوریه. وقتی هم که پدر و مادر آنجا می رفتند مادرم می گفت بعضی روزها سه چهار ساعت می توانیم او را ببینیم.    ♦️*شوخِ مهربان خیلی حضور ذهن ندارم ولی خصوصیاتی هست که بین شهدا مشترک است مثل مهربانی. اصغرآقا بسیار مهربان بودند و سعی می کردند مهربانی را با شوخ طبعی ابراز کنند. وقتی خاطراتشان را بیان می کردیم خنده روی لبمان می آمد از لحظات خوشی که ایجاد می کرد.    ♦️*چه عاقبتی بهتر از شهادت وقتی همسرم شهید شد با اینکه خودم روحیه قوی ای داشتم و راه شهادت را قبول دارم اما برادرم با جدیت می گفت ناراحت نباشی ها چه عاقبتی بهتر از اینکه کسی با شهادت برود؟ حرف هایش برایم آرامش بخش بود. با اینکه اصغر با همسرم رفیق صمیمی بودند و هر گاه یکی را کار داشتیم و پیدا نمی کردیم با دیگری تماس می گرفتیم چون می دانستیم کنار هم هستند.  ♦️*دیشب شب سختی بود مادرم ناراحتی قلب دارند. برای همین دکتر سفارش کرده بود خیلی آرام باید خبر شهادت را بدهیم. دیشب همه خبر داشتند جز مادرم. شب سختی بود. امروز که آرام آرام خبر را دادیم خیلی ارام برخورد کردند و به نظرم آمد بهشان الهام شده بود. الان هم اشک می ریزند اما احساس افتخار از شهادت اصغر آقا در چهره شان نمایان است.    @sabkeShohada @sabkeShohada
@sabkeShohada ما از سوختن نمی ترسیم ڪه چون پروانہ ها عاشق نوریم و هرجاڪه نور 🌸است گرد آن حلقہ می زنیم... 🌹"آوینی"🌹 @sabkeShohada
🌷4⃣ چهار شب بعد از . نیمه های شب دیدم حسین در اتاق نیست. از اتاق بیرون رفتم. بود و دانه های آهسته بر روی زمین می ریخت. آهسته تر از او، صدای الله اکبر حسین بودکه درتاریکی شب، پشت ! گوشه ایوان، جایی که اصلا دید نداشت، ایستاده بودبه باچه خضوعی می خواند. لحظاتی ایستادم و بی صدا نگاهش کردم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید @sabkeShohada @sabkeShohada
❤️ از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتي سر به سجده مي گذاريد، مروري بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان براي رضاي خدا بود. @sabkeShohada 🌷 @sabkeShohada