در مکتب سردار سلیمانی
روایت عشق دفترچه خاطرات📝
خاطره ای از سردار دلها از
ایام فاطمیه پارسال📝
پارسال حاج قاسم ظهر رسید کرمان
وقتی اومد گفت بچه ها همه کار ها انجام شده گفتیم بله حاجی جان فقط سرویس.......
تا این حرف را زدیم گفت خدا را شکر و بعد رفت داخل سرویس های بهداشتی و آستین ها را بالا زد و پاچه های شلوارش را بالا کشید و شلنگ را برداشت شروع کرد به نظافت و تمیز کردن گفتیم حاجی هنوز خیلی وقت هست تا شب گفت نه این کار را باید خودم انجام دهم و این قسمت کار سهم خودم است و تا آخر همه جا را تمیز کرد
اخلاص ، افتادگی و تواضع این
بزرگ مرد همه را حیران کرده است
راوی: مداح حاج مهدی سلحشور
@SABKESHOHADA
روح بلند و ملکوتی اش شاد
با ذکر آسمانی صلوات🕊
@SABKESHoHADA
کجایند مخلصین بی ادعا
کتاب "خاطرات سفیر" به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس میبرد و او را با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند.
خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هرچند برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد، اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه او با آدمهای مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذابتر میکند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناسترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای "یک سلیم النفس".
@SabkeShohada
🔴اینم خاطره ای از دوست شهیدمان #ابراهیم_هادی
🌷 شکستن نفس 🌷
یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم.
دو نفر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند، چون چاه دستشویی گرفته است.
💐 من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم وارد شد.
✳️ وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد.
✅ بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته و... بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد.
🌸 ابراهیم برای رضای خدا نفس خودش را می شکست. هیچگاه در این موارد برای خودش شخصیتی قائل نبود.
📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2
@sabkeShohada
⭕️تواضع سردار دلها. .
زمانی که در جنوب شرق ماموریت داشتیم شب به یک پاسگاه ژاندارمری که روستا بود رفتیم و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.🚶♂
آن شب به دلیل کمبود جا باید حدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم در حالی که فقط یک تخت سربازی در اتاق بود.❗️
من به گمان اینکه سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می رود قبل از ورود بقیه روی تخت دراز کشیدم.
زمانی حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم از جا بلند شدم اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سر جایم دراز بکشم.😓
من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابند اما خطاب به من گفت من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همانجا بخوابی.☝️
آن شب حاج قاسم با وجود کمبود جا زیر تختی که من خوابیده بودم با سختی خوابید و به ما درس های بزرگی داد...☝️
@SABKESHOHADA
دلمون واست تنگ شده😔
@SABKESHOHADA
بسیجی کہ باشے میۺے مدافع حــــرم ✨
بسیجے کہ باشے بایــد صبور باشے 🍃
بسیجے کہ باشے حیفــت میاد بمیرے تلاش میکنے شَـــہـــید 💔شے
بسیجے ڪہ باشے فحـــش میخوری وبا تبسم از کنارشون رد میشے
بسیجے ڪہ باشے ......
غیرتت...حیات🦋 ...محبتت...
میشود علوی و فاطمی
بسیجے ڪہ باشے هر چی بشه تو رو مقصر میدونن !!!
بسیجے کہ باشے ....
تو روضہ هـــا نفــر اول حاضر میشے
بسیجے کہ باشے....
شعارت اینہ :وای اگــر رهبـــرم حکم جہادی دهد ارتـــش دنیــــــا نتواند کہ جوابم دهد
خلاصہ بسیجے کہ باشے ....
تـــا سرت نره واسہ بچہ های مادر آروم نمیشے....
#وقت_رفتن_استــ
@SABKESHOHADA