وی میگوید:
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم @SABKESHOHADA
خستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای محمدحسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.[۳]
قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو میگوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند؛ ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم. @SABKESHOHADA
و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر میکند و با ادواردو آشنا میشود، از او میخواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید. سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب میکند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سالها از آن استفاده کرده بود، استفاده میکرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی بهره میگرفت.
او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم زندگی میکرد. @SABKESHOHADA
و چند بار به ایران سفر کرده و با سید روحالله خمینی و سیدعلی خامنهای دیدار کرده و به زیارت علی ابن موسی رضا، امام هشتم شیعیان رفت.[۸]
مرگ
در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) پیکر بی جان ادواردو در بزرگراه تورینو - ساوونا زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» پیدا شد.[۹][۱۰] از آن جا که خودروی او روی پل در بالای محل پیدا شدن پیکرش پارک شده بود ظاهر قضیه نشان میداد که وی از روی پل به پایین پرت شدهاست[۱۱] و مقامات قضایی علت مرگ او را خودکشی اعلام کردند.
در سال ۲۰۰۹ در ایتالیا کتابی دربارهٔ مرگ ادواردو آنیلی به قلم روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی، نریمانیو پوپو، منتشر شد که مرگ ادواردو را قتل دانست، و نوشت: هیچکس وی را ندیدهاست که از روی پلی که بر روی بزرگراهی که در هر لحظه خودروهای فراوانی از روی آن میگذرد، به پایین بپرد. ضمناً در آن زمان ادواردو میلنگیدهاست، و از عصا استفاده مینمودهاست، و حداقل دو دقیقه طول میکشیده که از دیواره بزرگراه بالا برود و خود را پایین بیندازد، و این احتمال دیده شدن را بالا میبرد. ضمناً دیده شده که وی کمربند و بند کفشش بسته بوده، با وجودی که از هشتاد متری به پایین پرت شدهاست. آنچه شکها را بیشتر میکند، این است که وی را سریعاً به خاک سپردهاند، بدون اینکه کالبدشکافی انجام دهند. نویسنده کتاب بیان میدارد که از سه منبع مختلف اطلاعاتی به دست آمدهاست که چند هفته پیش از مرگ، از وی خواستهاند که سندی را امضا کند که طبق آن از همه حقوق خود در کارخانه فیات را در عوض مقادیر فراوانی پول و دارایی دست بردارد، ولی ادواردو آن را نپذیرفتهاست.
رخی رسانهها و شخصیتهای سیاسی [چهکسانی؟] با اتکا به این دلیل که با مرگ ادواردو ثروت خانواده آنیلی به خانواده الکان تعلق پیدا کردو صحبتهای خود ادواردو آنیلی، هر گونه احتمال خودکشی ادوارد را رد کردهاند و مرگ او را ناشی از یک توطئهٔ صهیونیستی برای ترور ادواردو میدانند.[۱۳][منبع بهتری نیاز است] در سال ۲۰۰۱ نیز فیلمی در ایران ساخته شد که مرگ او را به صهیونیستها نسبت میداد، هرچند این فیلم هیچ شواهد و مدرکی برای اثبات ادعاهایش نداشت.[۱۴]
به نقل از کوریره در آخرین روزهای دسامبر ۲۰۰۱ و در دوران اوج بحران یازده سپتامبر چهار برنامهساز تلویزیونی که در حوالی واتیکان به فیلمبرداری مشغول بودند در شهر رم دستگیر شدند و پس از این که درخصوص هویتشان مورد سؤال جواب قرار گرفتند، پس از بازداشتی ۲۴ ساعته به سفارت ایران تحویل داده شده و ملزم به بازگشت به کشورشان شدند؛ این مسئله به بهانه ای ایده آل برای متهم کردن ایتالیا به سانسور حقیقت بدل گشت.[۱۴] نخستوزیر ایتالیا درگذشت وی را به خانواده آنیلی تسلیت گفت و قبل از بازی ایتالیا و انگلستان، ورزشگاه یک دقیقه به احترام ادواردو سکوت کرد. سایت رهیافت پس از مرگ وی گزارش کرد که تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیتها و زندگی وی بجز بعضی اسناد که محرمانه ماند جمعآوری شد و فیلم مستندی که توسط وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال یک ایتالیا بود، از آرشیو این کانال خارج شد @SABKESHOHADA
سبک شهدا
👆🏻👆🏻بسیجی شهید جمال حسینیان👆🏻👆🏻
تاریخ تولد: 1345
تاریخ شهادت: 30/4/1361
محل شهادت : حمله سوم عملیات رمضان (شب مبارک عید فطر)
شهیدی از شهر امیرکلا(مازندران)
همه باید توجه به جنگ داشته باشند. ( امام خمینی (ره) )
وصیت نامه برادر حقیرتــــان جمـــــــال حسیــنـــــــــــــــــــیـــان
بسم الله الرحمن الرحیم
((و قاتلو هم حتی لما نکون فتنه و یکون الذین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین ))
و با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین بر طرف شود و همه را آئین دین خدا باشد و اگر از فتنه و جنگ دست کشیدند با آنها عدالت کنید که ستم جز بر ستمکاران روا نیست!
با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با درود و سلام بر خانواده شهدا و تمام مسلمین جهان.
اینجانب برادر حقیرتان جمال حسینیان فرزند عسگری متولد 1345 و با شماره شناسنامه 6018 وصیتنامه خود را شروع می کنم.
من به عنوان یک فرد مسلمان و به حکم وظیفه ی شرعی و الهی که داشتم قدم در این راه نهادم ، خداوند بزرگ را شکر می کنم که چنین سعادتی نصیب من کرد و چنین رهبری در جلو راه من قرار داد و ذره ای از نور ایمان در من روشن نمود تا خود و خدای خود را بشناسم و اکنون که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرد چنانکه خود را لایق آن نمی دانستم.
این پیام و سفارش مرا با صدای بلند به گوش منافقان ودشمنان اسلام برسانید که از کوری دل خود ما را نا آگاه می خوانند، به آنها بگویید که ما آگاهانه و بیدار ،بدون هیچ جبر و زوری ، که تنها بر شما وارد است در این راه قدم نهادیم و خون خود را ریختیم که ناچیز بود ؛ که اگر هزار جان هم میداشتیم در راه خدا (الله اکبر_ لا اله الا الله) و امام عزیزمان که پرچمدار این راه است نثار می کردیم.
باز بخواهم آغاز می کنم برای خدا ، تا مورد لطف و عنایت خداوند قرار بگیرم.
آنوقت است که این جسم متحرک به ظاهر زنده می شوم، تولد می یابم و زندگی حقیقی و جاوید خود را شروع می کنم .
چه زیباست و چه با شکوه است آن گونه تولد یافتن و چه افتخار آفرین است اینگونه زیستن .
خدایا شهادتم را که در راه اسلام و قرآن است بپذیر . و از شما مسلمانان می خواهم امام را تنها نگذارید .
از این سنگر آزادی و عدالت و حامی مستضعفان جهان حمایت کنید و دست در دست هم با وحدت آهنین خود و با قدمهای استوار برخیزید و جهاد خود را به جای آورید.
از جنگ و شهادت نهراسید و بر شیطان های غرب و شرق و اسرائیل جنایتکار بشورید و دست این خون آشامان را از سر کشور های اسلامی کوتاه کنید و راه را برای دست یافتن به سر زمین قدس هموار سازید. این را هم باید بدانید که ما برای خاک نمی جنگیم بلکه باید اسلام را به تمام جهان صادر کنیم .
در پایان چند کلمه با پدر مهربانم و مادر عزیزم دارم . سلام بر شما پدر و تو ای مادر عزیز نتوانستم به آن صورتی که رضای خداست رضای شما را جلب کنم جز اینکه موجب نا رضایتی و آزار شما بودم. حلالم کنید و در فقدان من کاری نکنید که روحم را آزار دهید و منافقین را که هیچ نمی فهمند خوشحال کنید.
افتخار کنید و سر افراز باشید که فرزندتان چنین سعادتی را یافته و از هیچ کس تسلیت نگیرید و به همه بگویید به شما تبریک بگویند ؛ چرا که من تولد یافته ام . خرما ندهید به جای خرما شیرینی بدهید چرا که من نمرده ام بلکه به خدا من زنده ام ، چرا که مرده آن است که او را بکشند.
و تو ای برادر و خواهر مسلمانم بیدار و هوشیار باش که فریب این از خدا بی خبران را نخورید و با چهره شان شک و شبهه ای در دل تو ایجاد ننمایند که همواره بیدارید ، البته روی سخن من با افرادی است که در گوشه و کنار زمزمه های مایوسانه سر می دند.
برادران و خواهران می خواهم اگر طلبی از من دارند ، آزاری یا حرکتی نا خوشایند از من دیده اند حلالم کنند .
خانواده ی عزیزم ، هر بدی از من دیده اید من را حلال کنید و در پایان وصیت خود سفارش می کنم که همیشه بر سر نماز برای سلامتی جان امام دعا کنید و این شعار را چنج بار تکرار کنید . و ضمناً آنقدر پولی را که در بانک دارم نصفش را به جنگ زدگانبدهید.
خدایــــــا ، خدایـــــــا ، تا انــــــقلاب مــــهـــــدی خمینی را نگهدار ؛
از عــــمر مــا بـــکاه و بــــــــر عـــــــمر او بیــــــــــفـــــزای.
خــــدا حـــافــظ برادران بسیجی ، خــــداحـــافـــظ همـــــکلاسـی ، خــــدا حــــافـــظ همسنــــگران .
31/4/1361 .واسلام علیکم
@saBKESHOHADA @SABKESHOHADA
سبک شهدا
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، آئین بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت رزمنده دلیر شهید سعید زارع از مدافعان حرم و یکی از شهدای مظلوم عملیات تروریستی 31 شهریورماه اهواز در شهر میاندرود دزفول برگزار میشود.
در همین ارتباط رضا زارع برادر شهید سعید زارع در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اهواز اظهار داشت: با حضور اقشار مختلف مردم، آئین بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت غریبانه شهید سعید زارع از مدافعان حرم و یکی از شهدای مظلوم عملیات تروریستی 31 شهریورماه اهواز در شهر میاندرود برگزار میشود.
وی افزود: این برنامه روز چهارشنبه 27 شهریورماه از ساعت 21:30 آغاز میشود که یکی از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) استان خوزستان در آن مداحی میکند.
برادر شهید سعید زارع بیان کرد: آئین بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت پاسدار اسلام شهید سعید زارع در مسجد شهدا شهر میانرود برگزار میشود که حاضران یاد این شهید را گرامی میدارند.
وی در ادامه از برگزاری دومین آئین به منظور بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت رزمنده دلیر شهید سعید زارع خبر داد و گفت: این برنامه روز پنجشنبه 28 شهریورماه از ساعت 17 آغاز میشود که خانواده معظم شاهد و ایثارگر، دوستان، آشنایان، فامیل، بستگان و همشهریان عزیز در آن حضور مییابند و یاد و خاطره جوان شهید سعید زارع را گرامی میدارند.
زارع عنوان کرد: آئین بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت رزمنده دلیر شهید سعید زارع در کنار تربت پاکش در گلزار شهدای امامزاده اسحاق ابراهیم(ع) شهرک انقلاب واقع در شهر میانرود دزفول برگزار میشود که حاضران به این جوان رشید ادای احترام میکنند.
برادر شهید سعید زارع اضافه کرد: وسایل رفت و آمد به منظور زیارت تربت پاک شهید سعید زارع ساعت 16:30 درب مسجد شهدا شهر میانرود مهیا است.
پاسدار شهید سعید زارع فرزند غلامرضا در تاریخ یکم مهر ماه سال 1367 به عنوان ششمین فرزند در شهر میانرود شهرستان دزفول دیده به جهان گشود و شادی را برای خانواده خود به ارمغان آورد.
وی در بهمن ماه سال 1392 در سپاه پاسداران استخدام شد، حضور در سپاه را برای خودش افتخار میدانست و دوست داشت با لباس پاسداری شهید شود که به آرزویش رسید.
شهید سعید زارع در لشکر 7 ولیعصر(عج) و در گردان رزم خدمت میکرد، خیلی به سپاه و شغل پاسداری علاقه داشت که بارها این موضوع را برای اطرافیان بیان کرد.
در اسفندماه سال 1390 عقد کرد و با برگزاری یک مراسم ساده در سال 1391 زندگی مشترک خود را با همسرش زیر یک سقف آغاز کرد.
در زمان هجوم تکفیریها به کشورهای اسلامی 2 بار به سوریه رفت تا از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه خاتون(س) دفاع کند که در این راه برخی از دوستانش از جمله شهید جاویدالاثر مهدی نظری و شهید محمد کیهانی به شهادت رسیدند.
بار نخست در سال 1393 به سوریه اعزام شد که نزدیک به 40 روز ماند و سال 1394 نیز نزدیک به 56 به نبرد با دشمنان پرداخت. زمانی که خواست برای بار سوم به سوریه برود التماس میکرد که او را ببرند.
شهید زارع تنها یک روز قبل از تولدش، در صبح روز شنبه 31 شهریورماه سال 1397 در رژه نیروهای مسلح در اهواز که به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس برگزار شد، حضور داشت که هدف تیر تروریستها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر از جمله سرباز شهید سید خلیل هاشمیفر، سردار شهید علی لویمیباقری، سردار شهید حسین منجزی، سردار شهید حسین منجزی، شهید امید فرجیزنگنه، روحانی شهید محمد افچنگی، شهید هادی الماسیان، سرباز شهید مهران زرافشان، سرباز شهید سعید کریمی، سرباز شهید نبی دریس، سرباز شهید علی سلمانوند، سرباز شهید امید نریمیسایی و کودک خردسال شهید محمدطاها اقدامی به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید سعید زارع از شهدای عملیات تروریستی 31 شهریور پس از تشییع باشکوه و کم نظیر در اهواز به همراه پیکر پاک شهید حسین ولایتیفر به دزفول منتقل شد تا در دیار سردار شهید سید جمشید صفویان آرام بگیرد.
@SABKESHOHADA @SABKESHOHADA