eitaa logo
سبک زندگی اسلامی
137 دنبال‌کننده
151 عکس
3 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸حاج مهدی منصوری مداح اهل بیت علیهم السلام: 👈{رئیس دانشگاه آمریکا به این حسین "علیه السلام"بگو بیاید تزش راخودش ارائه کند} در کشور عربستان و در شهر جده پزشکی بود که بنده برای درمان به او مراجعه کردم. ایشان ۵ تخصص طبی و ۲ تخصص علم روز (الهیات ومعارف)، داشت وهفته‌ای دوبار در دانشگاه الازهر مصر تدریس می‌کرد. در هنگام مراجعه به او گفتم که: حنجره و ریه‌های من مقداری مشکل پیدا کرده است. ( حدود ۲سال است که الحمدا...با دعای مردم بهبود یافته‌ام) ایشان گفت: «شما قرآن می‌خوانید؟» گفتم: قرآن هم می‌خوانم ولی بیشتر دعا و مرثیه می‌خوانم؛ پرسید: «شماشیعه هستید؟» گفتم: بله. این بنده‌ی خدا، سه مرتبه (نعوذبالله) شیعه‌های امیرالمؤمنین(ع) را لعن کرد. فکر کردم، جواب این مرد را که ،این همه مطالعه دارد و کارشناس درمعارف و الهیات است چگونه بدهم. به او گفتم: آقای دکتر اگریک فرد عامی این حرف‌ها را به من می‌زد ناراحت نمی‌شدم ولی از شما بااین همه سواد بعیداست. بیایید باهم بحث کنیم، اگر مرا قانع کردید خدا را گواه می‌گیرم که از اینجا بیرون نمی‌روم مگر این که مثل شما اهل تسنن بشوم و اگر من توانستم شمارا قانع کنم، چه در تسنن خود باقی بمانید وچه شیعه بشوید در هر صورت مذهب ما، مذهب تقلیدی و تحمیلی نیست. به فرموده‌ی امام رضا(ع): ... فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا؛  ؛ اگر مردم ظرافت، حلاوت و شیرینی جملات و زیبایی، قشنگی و تلاوت قرآن و کلام ما را بشنوند خودشان هدایت می‌شوند.» دیگر زور، تحمیل و تقلید لازم نیست. گفت: شمادروغ می‌گویید این کار را نمی‌کنید. گفتم: خدا را شاهد می‌گیرم. خلاصه با او بحث کردم، گفتم:، آقای دکتر شما چند تخصص دارید؟ گفت: پنج‌تا (ریه،حنجره وسه تخصص دیگر). گفتم: می‌خواهید من چند خط از دعای عرفه امام حسین(ع)را برایتان بخوانم، که ما اگر جز قرآن هیچ چیز جز این دعا نداشتیم، همه‌ی مسائل دنیا و آخرت‌مان حل می‌شد. از حرف من خنده‌اش گرفت وگفت: مثلأ این چه دعایی است؟ گفتم: سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و...، همه چیزاست و در پایان هم گفتم طبی است چون می‌خواستم با زبان خودش صحبت کنم. دکتر باز هم خندید و گفت: این همان غلوهایی است که شما شیعه‌ها می‌کنید، گفتم:نه غلو نیست، می‌خواهید برایتان بخوانم؟ گفت:بخوان. (شمامی‌دانیدکه امام حسین(ع) در گرمترین منطقه‌ی دنیا؛ یعنی، حجاز در قالب دعا وراز و نیاز با خدای متعال و فی البداهه از ظهر تا غروب آفتاب با چشمانی پر از اشک، که امام سجاد (ع) می‌فرماید: «مثل مشک ازچشمانش آب می ریخت و بدنش می‌لرزید.» دعایی بسیار زیبا و پر محتوا خواند که دایرة المعارف همه‌ی دعاهاست و واقعأ یک قسمت آن بسیار کارشناسی وطبی است.) من برایش این قسمت از دعای اباعبدا...را خواندم: «اللهم من الضر والضرا اکثر مما ظهرلی من العافیه والسراء و...» حضرت در ادامه‌ی این بخش از دعا، تمام اعضاء و جوارح بدن انسان و سلول‌هایی را که در بدن کاربرد دارد، بیان می‌کند. متوجه شدم سرش را به دیوار می‌زند و می‌گوید: «وای به حال ما، وای به حال ما» دستش را گرفتم، گفتم: آقای دکتر نه به اول که (نعوذاًبالله) لعن و سبّ کردی نه به حالا! گفت: ماخیلی بدبخت هستیم که این جملات رانشنیده‌ایم؛ چه‌قدر زیبا و عالی بود. من به خاطر این‌که وقتش گرفته نشود، از او خداحافظی کردم و رفتم، هرچه گفت: بمان، گفتم: نه، چون می‌خواستم او راتشنه نگه دارم. خدا توفیق داد و حدود ده، پانزده روز بعد که برگشتم یک صحیفه‌ی سجادیه ،مفاتیح، صحیفه‌ی فاطمیه و نهج البلاغه برایش بردم و این دکتر درحال حاضر تبدیل به یکی از بهترین شیعه‌های عربستان شده است. خودش قسم می‌خورد و می‌گوید: من با دعای عرفه بسیاری ازمسایل و مشکلاتی که دردانشگاه آمریکا در زمینه‌ی جنین شناسی داشتیم را برطرف کرده‌ام به گونه‌ای که رئیس دانشگاه جنین شناسی آمریکا گفته است: به این حسین بگویید بیایند و تزشان را خودشان ارائه دهندتا ما این تز رابه نام اوثبت کنیم. بعد دکتر به او گفته است که:امام حسین (ع) 1400سال پیش درکربلا شهیدشده است و رئیس دانشگاه گفته است که:1400سال! چه‌ قدر این‌ها طب و علمشان قوی است! می‌خواهم این مسئله را خصوصاً به مداحان بگویم که این دکتر با گریه می‌گفت: به شیعیان وعاشقان امام حسین (ع) سلام ما را برسانید و بگویید با اهل بیت «علیهم السلام» فقط احساسی و عاطفی برخورد نکنید از علمشان استفاده کنید؛ اگر مردم دنیا کلام زیبای ائمه‌ی اطهار «علیه السلام» را بشنوند شیفته و عاشق آن‌ها می‌شوند. من از مداحان عزیز استدعا دارم که اولأ سپاسگزار خدا باشند که به آنها لیاقت قدم دراین راه راعطانموده است و [دوماً] هرچه می‌توانند بیشتر مطالعه کنند و از قرآن و عترت جدا نشوند که اگر این دو باهم باشند می‌توان دنیا را گلستان کرد.
🔴 دادن مهارتی است که به کاهش تنش در کمک می‌کند. 👈 وقتی که یکی از عصبانی است، و دیگری در شنیدن در حد معجزه‌آسایی در حفظ آرامش موثر است.💖 ✅join👉 @hamsardarl کانال آداب همسرداری
💐💐💐💐💐 مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد: آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟ حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد. (آیا هدایا را اماده کردی؟) پرسید آن هدایا کدامند؟ رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: ۱- هدیه عزرائیل ۲- هدیه قبر ۳- هدیه نکیر و منکر ۴- هدیه میزان ۵- هدیه پل صراط ۶- هدیه مالک (خزانه دار جهنم) ۷- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت) ۸- هدیه پیامبر ۹- هدیه جبرئیل ۱۰- و هدیه خداوند متعال اما هدیه عزائیل چهار چیزاست : ۱. رضایت حق داران. ۲. قضای نمازها. ۳. اشتیاق به خداوند. ۴.آرزوی مرگ. اما هدیه قبر چهار چیزاست : ۱. ترک سخن چینی. ۲. استبراء. ۳. تلاوت قرآن. ۴. نماز شب. اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست : ۱. راستگویی. ۲. ترک غیبت. ۳. حق گویی. ۴. تواضع در برابر همه اما هدیه میزان چهار چیزاست : ۱. فرو خوردن خشم. ۲. تقوای راستین. ۳. رفتن به سوی جماعت. ۴. دعوت به سوی آمرزش الهی اما هدیه صراط چهار چیزاست : ۱. اخلاص عمل. ۲. زیاد به یاد خدا بودن. ۳. خوش اخلاقی. ۴. تحمل کردن آزار دیگران اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست : ۱. گریه از ترس خداوند. ۲. صدقه مخفی. ۳.ترک گناهان. ۴.خوش رفتاری با پدر و مادر اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست : ۱. صبر در ناملایمات. ۲. شکر بر نعمت. ۳.انفاق مال در راه اطاعت خداوند. ۴.رعایت امانت در مال وقفی اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست : ۱. دوست داشتن او. ۲. پیروی از سنت او. ۳. دوست داشتن اهل بیت او. ۴. زبان را از بدی ها حفظ کردن اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست : ۱. کم حرف زدن. ۲.کم خوردن. ۳. کم خوابیدن. ۴. مداومت بر حمد اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست : ۱. امر به نیکی. ۲. نهی از بدی. ۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم. ۴.و مهربانی کردن با همه کتاب المواعظ العدديه 💐💐💐💐💐
⚫️سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد ‌ 💠 امام سجاد علیه السلام: 🔺إيّاكَ و الابتِهاجَ بالذنبِ ، فإنّ الابتِهاجَ بهِ أعظَمُ مِن رُكوبِهِ؛ 🔰از شاد شدن به گناه بپرهيز، كه شاد شدن به گناه از ارتكاب آن بدتر است. 📙بحارالانوار /۷۸/۱۵۹
🖤🍃🌸🍃🖤 🏴شهادت علیه السلام تسلیت باد ▪️ امام زین العابدین علیه السلام در ۱۵ جمادی الاول سال ۳۶ و یا ۵ شعبان سال ۳۸ قمری در مدینه متولد شد و در ۱۲ یا ۱۸ یا ۲۵ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون گشت و هشام بن عبدالملک ، برادر خود ولید بن عبدالملک که خلیفه آن زمان بود را وادار کرد که آن حضرت را به زهر مسموم سازد و او هم چنین کرد. ▪️امام سجاد علیه السلام فرمودند: ❶ " به درستی که دوست داشتن ما اهل بیت، گناهان بندگان را مےریزاند همانطور که باد، برگِ درخت را می ریزاند. " 📚 ینابیع المودة /ج۲ /ص۳۷۵ ❷ " مایهٔ تعجب است از کسی که دیروز نطفه ای بود و فردا مرداری مُتعفن است، چگونه تکبر می کند و به دیگران فخر می‌فروشد. " 📚وسائل الشیعه/ ج۱۶ /ص۴۲ ❸ " بر شما باد بر ادای امانت! اگر قاتل حسین بن علی علیه السلام شمشیری که بوسیله آن ، پدرم را حسین بن علی علیه السلام را کشت، نزد من به امانت می گذاشت، من آن را به او رد می کردم. " 📚امالی صدوق /ص۲۴۶ ‌ ‌🔰🔰 •••✾✾••• 💠امام زین العابدین (ع) فرمود: 🔹ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمّه ام زینب(س) بسته شده بود. 📿
لزوم توجه به اصالت خانواده در ازدواج 📌اینکه "من می خوام با خودش ازدواج کنم، نه خونوادش" اصلا استدلال درستی نیست! بخش عمده ای از زندگی مشترک شما در آینده متأثر از طرز تفکر، عقاید و رفتار خانواده همسر شما خواهد بود، در نتیجه نمی توان در انتخاب شریک زندگی، خانواده را جزئی مستقل و جدا از همسر دانست. 💠💠💠💠💠 @hamsardarl
، مولای من! می‌خواهم کاری کنم که قلبمـ♥️ خجالت بکشد از این‌همه می‌خواهم تمام دنیایمـ🌍 را آب و جارو کنم... امام مهربانم همین حالا، 💖 🌸 🌹🍃🌹🍃
💐 امام جعفر صادق (عليه ‏السلام) : 🔹پدرم مرا به سه چيز ، و از سه چيز نهی فرمود . 🔹سه نكته اين بود كه فرمود :  فرزندم ! هركس با بنشيند سالم نمى ماند ،  و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان مى شود ،  و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود مورد قرار مى گيرد . 🔹و آن سه چيز كه مرا از آن فرمود : دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد ، ️ و با كسى كه از ديگران شاد مى شود ، و دوستی  با . 📚 تحف_العقول ، ص 376 ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ ╰─═ঊঈ🔺🔺
🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃 💐 خیلی قشنگه 💐 🔹كارت بانكيم رو به فروشنده دادم و باخيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه ، ولى در كمال تعجب ، دستگاه پيام داد : "موجودى كافى نميباشد ! " امكان نداشت ، خودم ميدونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم، با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد: "رمز نامعتبر است" اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت: آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد ، پول نقد همراهتون هست؟....فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا ميكرد "پول نقد همراهتون هست"؟....... 🔸خدايا ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادتهايى كه كرديم ، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و .. نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست ، وما باتعجب بگوييم : مگر ميشود ؟؟؟؟ 🔸اين همه اعمالى كه فكر ميكرديم نيك هستند و انجام داديم چى شد؟؟؟؟ و بگويند اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت ... كنار بخل .....كنار حسد .....، كنار ريا ....، كنار بى اعتمادى به خدا... ، كنار دنيا دوستى و ..... نكند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى ؟؟ 🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃
❤️🍃❤️ ✅اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخ‌ترین لحظات زندگی مشترک‌تان باید به آن پایبند باشید، 👈❌ قانون « » است. ❌👉 نه شما و نه شریک زندگی‌تان، ⭕️حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید ‼️ به خانواده هم ‼️ و از به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید. 👈⭕️اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرف‌های ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگی‌تان خوشایند‌ترین جملات را در مقابل‌تان به زبان می‌آورد به او یادآوری می‌کنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است 👈❌پس به‌خاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمت‌ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید @hamsardarl 💕💕💕
امام سجّاد عليه السلام: گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از: بد نيّتى، خبث باطن، دورويى با برادران، باور نداشتن به اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد، تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه، بد زبانى و زشت گويى ميزان الحكمه جلد4 صفحه287
☀️ حدیث روز ☀️ 🔻امام علی علیه السلام: لَم يَمُت مَن تَرَكَ أفعالاً يُقتَدى بِها مِنَ الخَيرِ ، [ و] مَن نَشَرَ حِكمَةً ذُكِرَ بِها . 🔹 كسى كه كارهاى نيكى از خود بر جاى نهاده كه سرمشق ديگران قرار مى گيرند ، هرگز نمرده است [و] كسى كه حكمتى [ يا دانشى ]را نشر دهد ، به سبب آن ، نامش ماندگار مى شود . 📚 . كنزالفوائد : ج ١ ص ٣٤٩
خاطره ای از دکتر زرین کوب : روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و و به اصطلاح روشنفکر ‌و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم ، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود ، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد : ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ گفتم : استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم . خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند . همین طور که صحبت می کرد ، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته ، متین و سنگین و باوقار . می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده ، و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه ، و چه زیبا غزل حافظ را می خواند . پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ گفت : سؤالی داشتم گفتم : بفرما پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم : خب بله ، صددرصد گفت : ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید ؟ گفتم : اگر از دستم بر بیاد ، حتما ، چرا که نه؟ گفت : یک فال برام بگیرید گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال . حافظ ، عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد . متوجه تردیدم شد ، گفت : چی شد استاد؟ گفتم : هیچی ، الان ، در خدمتتان هستم . چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین(ع)و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم . بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم ، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم . گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ، ایمان پیدا کردم استاد ، گریه امانش نمی داد آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و.کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید ، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد ، این غزل را بخوانید.
💢چطور خلافیت را در دانش آموزان بوجود بیاوریم؟ 💢خلاقيت: يعني برداشتی ديگر از انديشه هاي پيشين، مقايسه انديشه ها براي رسيدن به انديشه تازه، آميختن طرحهای پیشین برای رسيدن به طرحی نو، تعريف دوباره رابطه ها و قانونها، كشف رابطه ميان اجزاي از پيش موجود و چيزهایی از اين دست. بنابراين، خلاقيت بيش از آنكه ذاتی باشد، آموختنی است. آنچه در زیر می آید راهها یا پیشنهادهایی است که می تواند به بروز و رشد خلاقیت کمک کند: 1 .باید گوش شنوا براي پرسشهاي دانش آموزان داشته باشيم. 2 .داستان های خيال برانگيز براي فرزندان خودمان بخوانيم. 3 .از دانش آموزان بخواهيم داستانهاي نيمه تمام را كامل كنند. 4 .انديشه های ديگران را ارزشمند بدانيم و به آن توجه نشان دهيم. 5 .جسارت در بيان انديشه را، با پرهيز از بي احترامی به ديگران ، به بچه ها یاد بدهیم. 6 .با فرزندان خود بازيهاي فكري انجام دهيم. 7 .همراه با بچه ها، به فعاليتهاي هنری ، مانند نقاشی و شعر و طراحی، بپردازيم. 8 .انديشه هاي كودكانه را كوچك نشماريم و آنها را تشويق كنيم. 9 .بيش از اندازه لزوم به نمره های درسي دانش آموزان توجه نشان ندهيم. 10 .از دخالت بيش از حد در زندگي فرزندانمان بپرهيزيم. 11 .مهارتهاي حسي )مانند دقت در نگريستن ( و ذهني )مانند توانايي مقايسه را در کودکان و دانش آموزان پرورش دهيم. 12 .دربارة كاربردهاي متفاوت يك ابزار يا ماده با دانش آموزان گفت وگو كنيم. 13 .از فرزندان خود نظر بخواهيم تا احساس کنند که ما به نظر و نگاه ديگران توجه میکنیم. 14 .دو برابر آنچه به فرزندان خود ميگوييم، به سخنان آنها گوش دهيم. 15 .به جاي پركردن ذهن بچه ها از انديشه های گوناگون ، روشهاي ارزيابي انديشه ها را به آنها یاد بدهیم. 16 .دانش آموزان خود را در فرايند آموزش سهيم كنيم. 17 .دانش آموزان را با زندگی دانشمندان و مردمان خلاق آشنا كنيم. 18 .همراه با برنامه ريزي براي فرزندان ، روش برنامه ريزي را هم به آنان بیاموزیم. 19 .مهارتهاي پژوهشی را در دانش آموزان تقويت كنيم. 20 .خودبپذيريم و به آنها نیز یاد دهیم كه اشتباه كردن بهتر از پذيرش كوركورانه است. ❤️ @farzandparvry کانال آداب فرزندپروری
🌹🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷🌹 🌷💐 💐🌷 شبهه ایی که در ذهن دختران و زنانمون ایجاد میکنند تا حجاب را ازشون بگیرند، اینه که در ذهنشون اینجور القاء میکنند و میگویند : صدایم تحریک میکند، بدنم تحریک میکند، میگویند موهایم آتش به جان مؤمنین می‌اندازد و خدا را فراموش میکنند، لطفا تحریک نشوید. در پاسخ شبهه باید عرض کنیم: از شیطنت های شبهه افکنان حجاب، فروکاستن بحث از دستور الهی به قضیه دست چندم تحریک برخی مردان است. اول از هرچیز باید دانست، حجاب دستور خداست و عقل و حکم می کند که لازم است در جامعه رعایت شود. دوم اینکه دستوری برای ارتقاء شخصی و انسانیت و رسیدن به گوهر وجودی و انسانی وعفاف اوست. بله یکی از فواید حجاب، پیشگیری از برخی مفاسد اجتماعی است که این موضوعی است ثابت شده به نحوی که در جوامع غربی که پوشش مناسبی در بین زنان نیست، آمار تجاوز به عنف وضع وخیمی دارد. به گزارش نهادهای غربی، در آمریکا هر دو دقیقه یک بار، یک زن مورد آزارجنسی واقع میشود. (ویکی پدیا) این درحالیست که به زعم برخی جاهلانِ چشم و گوش بسته و تابع غرب، علی القاعده باید به دلیل در دسترس بودن لذتهای جنسی، مَردانشان هیچگونه تحریک نشوند وبرایشان عادی شده باشد. ضمن اینکه استدلال «من هرطور بخوام می پوشم، تو تحریک نشو» هم مانند آن است که طلافروشی بگوید من هر وقت بخواهم درب مغازه را می بندم، هرگاه نخواهم نمی بندم، بقیه آدما نباید تحریک بشن و دزدی کنن!! طبیعی ست، حتی اگر کسی دزد نباشد، وقتی مبلغ زیادی پول ببیند و پلیس یا ایمان و وجدان قوی هم مانعش نشوند، به دستبرد زدن به مال دیگران تحریک می شود. تکرار میشود که فروکاستن دستور قرآنی حجاب به تحریک و تمسخر این واژه، شیطنتی ست برای دور زدن تکلیف دینی. یادمون باشه اصل قضیه حجاب، پرورش گوهر انسانی و کمال روحی و معنوی زنان است و جلوگیری از مفاسد، بخشی از فلسفهٔ حجاب به شمار میرود. ای زن از فاطمه تو به این گونه خطابست ارزنده ترین زینت زن، حفظ حجاب است. 🌴💐 💐🌴 🌺🌿🌺🌿 🌿یادمان باشد بارعایت حجاب و عفاف، رضایت خداوند را به دست می آوریم وشیطان را ناامید می کنیم 🌺 آری خداوند تنها روزنۀ امیدی است که هیچگاه بسته نمی شود. تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد، با پای شکسته هم می توان سراغش رفت، تنها کسی است که وقتی همه رفتند می ماند، وقتی همه پشت کردند، آغوش می گشاید، وقتی همه تنهایمون گذاشتند، محرممون می شود و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه. ‌🌴من خدا را برای همه تان آرزو دارم🌴 🌴💐 💐🌴
خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. خدایا فقط تو ما را کفایت است.
*طراح وتئورسین اربعین کیست*؟!! باید بفهمیم این اربعین، چیست که تمام معادلات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جهان را نه تغییر، بلکه شخم میزند و انگشت حیرت بر دهان بزرگترین جامعه شناسان جهان میآورد! باید در مورد اربعین فکر کرد! باید فهمید چه سیستمی اقتصادی و چه نظام سیاسی پشت این قضیه است که میتواند بزرگترین تجمع انسانی تاریخ بشر را خلق کند! باید بدانیم چه تئوریسین ها و چه استراتژیست هایی و در کدام اتاق فکر ها و در پشت کدام پرده ها توانستند این چنین مانور اقتدار ایدئولوژیک را رقم بزنند! باید فهمید بودجه این حرکت از کجاست! کدام دستگاه رسانه ای در قالب سینمای استراتژیک و با کدام محصولات هنری، از سالها قبل، این حرکت را در اذهان مردم جا انداخته اند! چه مدل اقتصادی ایی میتواند بیش از دو میلیارد پرس خوراک را رایگان بدهد! آن هم در کشوری که تا چند سال پیش برنامه نفت در برابر غذا بر آن حاکم بود! باید مو به مو بررسی کرد! اما و اما همه میدانیم، که هیچ شخصیتی پشت این ماجرا نیست! این اتفاق در پشت پرده هیچ اتاق فکری طرح ریزی نشده! هیچ استراتژیستی در جهان اسلام در سال های قبل، حتی به مخیله اش هم خطور نکرده که سی میلیون زائر را پیاده حرکت بدهد! این حرکت در غول ترین رسانه های جهان در بایکوت کامل است! پس چه شده؟؟؟ چه اتفاقی افتاده که میلیون ها انسان اینگونه تمام معادلات سیاسی و فرهنگی جهان را بر هم میزنند؟؟؟ معمار اصلی این حرکت کیست؟؟؟ این طرح ریزی در ملکوت اعلی رقم خورده! استراتژیست اصلی این پلان خود خدای خير الماكرين است! اتاق فکر این رویداد خارق‌العاده، عرش معلای خداست! خوب که نگاه کنیم، می بینیم خود خدا پشت این اتفاق ایستاده! تمام قد هم ایستاده! به تعبیر رهبر معظم انقلاب، اربعین را خدا خلق کرد! اربعین طرح خداست، برای نجات ابنا بشر توسط خون خدا، سیدالشهدا ! اربعین راه نجاتیست برای بشر غرق در نفسانیات و دنیا زدگی و رفاه طلبی و پوچ اندیشی و کفریات و الحادیات! اربعین زمینه ساز ظهور و حکومت آن ذخیره الهی است، که دلها و قلب های بشر را برای آن قیام و انتقام آخرالزمانی آماده میکند! اربعین پادگان آموزشی امت واحده اسلام است اربعین نور خداست! طرح خداست! خواست خداست! و چقدر حقیرند، آنهایی که طنابی را که خدای از مادر مهربان تر، از نور حسین خلق کرد و برای نجات آنها از عرش پایین فرستاده با ناخن های کوچک و حقیر خود به امید پاره کردن خراش میدهند! اگر کسی با حسین ع نجات پیدا نکند، با هیچ چیز دیگری نجات پیدا نخواهد کرد که همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. 🌹ان الحسین🌹 🌹مصباح الهدی 🌹 🌹و سفینه النجاه🌹 🍃'بِسمِ رَبِ الشـُهَداءِ و الصـِدیقین'🍃 ما را دنبال کنید ‌‌‌‌‌‌‌‌﷽ خط رهبری خط رهبری🇮🇷🇮🇷
🔰 لوح | 🔻 امام خامنه ای حفظه الله، در دانشگاه امام حسین(ع): ◽️امروز در دنیای پیچیده‌ی پُرتبلیغات و پُرهیاهو، حرکت ، یک فریاد رسا و رسانه‌ی بی‌همتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیون‌ها انسان راه می‌افتند، از کشورهای مختلف، از فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی است. شما بدرستی گفتید: «الحسین یجمعنا». ___🏴🍃🏴__________ 🇮🇷
*🌹🌹سلام حسین🌹🌹 مقاله:(بسیار زیبا، خواندنی و جالب) ایندی پندنت درباره زیارت اربعین حسینی(ع)!.* ایندی پندنت در مقاله ای تحت عنوان: *" بزرگترین حرکت زائرانه‌ی جهان در جریان است، اما شما هرگز چیزی از آن نشنیده‌اید!"* به زیارت اربعین حسینی و پیاده روی ملیونها زائر به سوی کربلای معلی پرداخته است. در این مقاله به شرح و چرایی این پیاده روی عظیم پرداخته شده است و گوشه هایی از این شور حسینی در این مقاله به اطلاع مردم رسانده شده است . مراسم اربعین در این مقاله یک مراسم منحصر به فرد در مقایسه با تجمع های مختلف در سراسر دنیا معرفی شده است و جمعیت زائران را پنج برابر زائران حج میخواند. در ادامه این مقاله به ویژگی های خاص زیارت اربعین حسینی از جمله برگزاری آن در موقعیت های خطرناک و تهدیدات مختلف، شرکت کردن سایر ادیان و مذاهب در آن و همچنین نحوه میزبانی بی مانندی از شرکت کننده گان در این مراسم پرداخته شده است. متن ترجمه مقاله ایندی پندنت : بزرگ‌ترین حرکت زائرانه‌ی جهان در جریان است اما چرا شما هرگز چیزی از آن نشنیده‌اید! این حرکت حج یا کومبه‌میلای هندوها نیست. این حرکت با عنوان «اربعین» مشهور بوده و پرجمعیت‌ترین اجتماع جهان است و احتمالا هیچ وقت چیزی درباره‌ش نشنیده‌اید.. نه‌تنها تعداد این افراد از زائران مکه بیش‌تر است (درواقع 5 برابر آن است)، بلکه از کومبه ‌میلا نیز مهم‌تر است؛ زیرا کومبه‌ میلا تنها هر سه سال یک‌بار برگزار می‌شود. جمعیت مراسم اربعین پارسال به 20 میلیون نفر رسید و خلاصه، هر اجتماع بشری دیگری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. از همه مهم‌تر، مراسم اربعین یک مراسم منحصربه‌فرد است؛ زیرا در موقعیتی برگزار می‌شود که به لحاظ ژئوپلتیکی متشنج و خطرناک است. داعش، شیعه را دشمن خونی خود می‌پندارد. از این رو، هیچ چیز بیش‌تر از این گروه‌های ترور را به خشم نمی‌آورد که ببینند زائران شیعه به خاطر بزرگ‌ترین تجلی ایمان‌شان گرد هم می‌آیند. مراسم اربعین یک ویژگی خاص دیگر هم دارد. هرچند اربعین مشخصاً یک مراسم شیعی است، سنی ها و حتی مسیحیان، ایزدی‌ها، زرتشتی‌ها و... نیز هم به‌عنوان زائر و هم به‌عنوان خادم زائران در این مراسم شرکت می‌کنند. اگر به ماهیت انحصاری آیین‌های دینی توجه کنیم، خواهیم دید که این اتفاق چه‌قدر مهم است و این تنها یک معنا خواهد داشت: مردم ـ فارغ از رنگ و نژاد ـ حسین‌بن‌علی را نماد فراگیر، بی‌حد‌و‌مرز و فرامذهبی از آزادی و ایثار می‌دانند. اما چرا شما هیچ‌گاه درباره‌ این مراسم چیزی نشنیده‌اید؟ احتمالاً به این قضیه مربوط است که رسانه‌ها عموماً و خصوصاً وقتی با اسلام مواجه می‌شوند، بیش‌تر با تصویری منفی، سیاه و افراطی سرو کار دارند تا روایتی مثبت و امیدبخش. اگر چندهزار معترض ضدمهاجرت در خیابان‌های لندن جمع شوند، در سرخط‌های خبری جای خواهند داشت. به راه‌پیمایی دموکراسی‌خواهانه در هنگ‌کنگ یا تجمع ضد پوتین در روسیه نیز به همین میزان توجه خواهد شد. اما یک تجمع بیست میلیونی در یک محیط متشنج سرشار از ترور و ناعدالتی حتی در بخش‌های خبری تلویزیونی جایی ندارد. این حرکت باشکوه به‌طور نانوشته مسکوت گذاشته می‌شود؛ حتی اگر تمام مؤلفه‌های یک پدیده‌ی چشم‌گیر را داشته باشد؛ مؤلفه‌هایی مانند جمعیت چشم‌گیر، اهمیت سیاسی، پیام انقلابی، محیط متشنج و اصالت. اما اگر این خبر از زیر دست سردبیران بخش‌های خبری در برود، شگفتی می‌آفریند و افرادی زیادی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در میان افراد بی‌شماری که تحت تاثیر این مراسم خاص بودند، جوانی استرالیایی بود که چندین سال پیش با او ملاقات داشتم و به‌تازگی اسلام آورده بود. واضح است که کسی به‌راحتی دین‌ش را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، وقتی از او جویا شدم، گفت که همه چیز از سال 2003 شروع شد. یک شب، همان‌طور که صحنه‌ای از حرکت میلیون‌ها نفر به سمت شهر کربلا را در خبرها مشاهده می‌کرد، با اسم فردی مواجه شد که هیچ‌گاه آن را نشنیده بود: «حسین». برای اولین بار در دهه‌های گذشته و در یک رخدادی که در سرتاسر جهان به تصویر کشیده می‌شد، جهان توانسته بود شمه‌ای از حرکتی را ببیند که پیش‌تر در عراق ممنوع شده بود. وقتی که رژیم بعثی و سنی در عراق سقوط کرد، بینندگان غربی مشتاق بودند که ببینند عراقی‌هایی که هم‌اکنون از دست کنترل دیکتاتور خلاص شده اند، چه‌ عکس‌العملی خواهند داشت. «جمهوری وحشت» سقوط کرده بود. آن جوان استرالیایی می‌گفت که دائم از خودش می‌پرسید که کربلا کجاست و چرا همه رو به سوی آن دارند؟ حسین کیست که چنین شوری به پا کرده که مردمان بعد از چهارده قرن برای عزای او می‌آیند؟ آن‌چه او در یک گزارش شصت‌ثانیه‌ای دیده بود تکان‌دهنده بود؛ زیرا این تصویر بر خلاف آن چیزی بود که قبلا دیده بود. پیوند قوی‌‌ای باعث شده بود که مردمان مانند براده‌هایی باشند که هرچه به مغناطیس لامَفَرّ حسینی نزدیک می‌شوند تجمع‌شان بیش‌تر شود. آن جو
ان استرالیایی گفت: اگ ر می‌خواهید یک دین حی و حیات‌بخش را ببینید، به کربلا بیایید. چه‌طور مردی که 1396 سال پیش کشته شده است این‌چنین حی و حاضر است که میلیون ها نفر مصیبت او را مصیبت خود می‌دانند؟ بعید است که آدم‌ها وارد نزاعی شوند که دغدغه‌ی شخصی‌ای نسبت به آن نداشته باشند. از سوی دیگر، اگر احساس کنید که کسی به خاطر آزادی شما، حق برخورد عادلانه با شما و حق زندگی باشرافت شما جنگیده است، احساس می‌کنید که علاقه‌ی زیادی به او دارید و دل‌بسته‌ی او هستید تا آن جا که بعید نیست که به باورها و عقاید او روی بیاورید و تغییر دین یا مذهب بدهید. تراژدی نهایی مسلمانان حسین نوه‌ی محمد، پیام‌بر اسلام، را سیدالشهدا می‌نامند. او از بیعت با خلیفه‌ی نابکار، یزید، سرتافت و در کربلا و در روز عاشورا کشته شد. او و خانواده‌اش در صحرا با لشگر سی‌هزار نفره محاصره شدند و از آب و غذا محروم شدند و نهایتاً سر از تن‌شان جدا کردند و تن‌شان زیر سم اسبان رفت. ادوارد گیبون، مورخ انگلیسی، می‌نویسد: «داستان تراژیک مرگ حسین احساسات هر خواننده‌ی دل‌سنگی را نیز تحریک می‌کند». از آن روز به بعد، شیعیان در روز عاشورا و روز اربعین، در رثای حسین عزاداری می کنند. در بسیاری از سنت های اسلامی، عزاداری چهل ‌روزه مرسوم است. سفر دراز من به کربلا، شهر اجدادیم، سفر کردم تا بفهمم که چرا این شهر این‌قدر همگان را از خود بی‌خود می‌کند. مشاهده کردم که حتی بزرگ‌ترین لنزهای دوربین‌ها هم برای به تصویر کشیدن روح این اجتماع پرجوش و خروش اما آرام و ایمن کوچک اند. انبوهی از مردان، زنان (غالباً با حجاب مشکی) و کودکان از این کران تا آن کران را پر کرده‌اند. جمعیت آن‌قدر زیاد است که صدها مایل را بند آورده‌اند. فاصله‌ی 425مایلی میان شهر بندری بصره تا کربلا مسیری طولانی است که معمولاً با ماشین طی می‌شود اما به‌طور خارق‌العاده‌ای در این مراسم، افراد با پای پیاده آن را می‌گذرانند. دو هفته‌ی کامل طول می‌کشد تا زائران این مسیر را طی کنند. آدم‌ها با سن‌های مختلف زیر آفتاب سوزان روز و سرمای‌ استخوان‌سوز شب این مسیر را پیاده می‌روند. آن‌ها از میان مسیرهای ناهموار و از دل نقاط تمرکز تروریست‌ها و از نقاط خطرناک عبور می‌کنند. زائران حتی سازوبرگ‌های اولیه را با خود ندارند و تنها وسایل کمی هم‌راه با عشق آتشین‌شان به «مولا» حسین را با خود می‌آورند. پرچم‌ها و بنرها مقصود این سفرشان را به آن‌ها یادآوری می‌کند: جان بعد از حسین بی‌ارزش است مرگ و زندگی‌م یک‌سان است رواست که مرا مجنون بخوانند این پیام شعری حماسی است که عباس، برادر حسین و فرمانده‌ی معتمد او، خوانده است. عباس نیز در نبرد کربلا در سال 680 میلادی آن هنگامی که تلاش می‌کرد برای برادرزادگان و خواهرزادگان‌ش آب بیاورد، کشته شد. میزان امنیتی که در عراق وجود دارد و آن را سرخط خبرهای جهانی کرده است، جای شکی نمی‌گذارد که این عبارت یک عبارت اصیل به تمام معناست. صبحانه، نهار و شام رایگان یکی از بخش‌های این حرکت زائرانه که هر بیینده‌ای را به شگفتی وامی‌دارد مشاهده‌ی هزاران موکبی است که همراه با آشپزخانه‌ی سیار هستند و توسط روستاییانی ساخته شده است که در محدوده‌ی مسیر پیاده‌روی زائران زندگی می‌کنند. موکب‌ها جاهایی هستند که تمام مایحتاج زائران در آن‌جا تأمین می‌شود. از غذای تازه گرفته تا جای استراحت؛ از تلفن رایگان بین‌المللی گرفته تا گهواره‌های کودکان؛ همه چیز رایگان است. درواقع، لازم نیست در این مسیر 400مایلی، زائران چیزی غیر از لباس‌هایشان را حمل کنند. شگفت‌تر از آن نحوه‌ی دعوت از زائران برای خوردن و نوشیدن است. فعالان موکب‌ها به میان راه آمده و به زائران التماس می‌کنند تا پیشنهاد آن‌ها را قبول کنند. غالبا این پیشنهاد شامل سرویس کاملی است که در شأن پادشاهان است. ابتدا پاهای‌تان را ماساژ می‌دهند؛ سپس یک وعده‌ی غذای لذیذ به شما می‌دهند؛ سپس از شما دعوت می‌کنند تا در فاصله‌ای که لباس‌هایتان را می‌شویند و اتو می‌کنند، استراحت کنید. البته همه‌ی این‌ها را با افتخار انجام می‌دهند. برای آن‌که شمه‌ای از ماجرا را درک کنید، به این نکته توجه کنید. پس از زلزله‌ی هائیتی و با حمایت و هم‌دلی جهانی، برنامه‌ی غذای جهانی سازمان ملل اعلام کرد که با تلاش‌های زیادش، نیم‌میلیون وعده‌ی غذایی تحویل داده است. ارتش ایالات متحده منابع عظیمی از آژانس‌های فدرال را فراهم کرد و اعلام کرد که در مدت پنج‌ماه بعد از این فاجعه‌ی انسانی، 4.9 میلیون وعده‌ی غذایی به اهالی هائیتی تحویل داده شده است. حالا این را مقایسه کنید با تعداد بیش از 50 میلیون وعده‌ی غذایی در روز در طول مراسم اربعین که برابر است با حدود 700 میلیون وعده‌ی غذایی برای تمام مدت این مراسم. تمام این غذاها نه با سازمان ملل متحد یا هر خیریه‌ی بین‌المللی دیگری بلکه توسط کارگران و کشاورزان فقیری تأمین شده است که عاشق ای
ن اند که به زائران خدمت کنند و تمام سال پس‌انداز می‌کنند. همه چیز، مانند امنیت این مراسم، غالباً بر عهده‌ی رزمندگان داوطلبی است که یک چشم بر داعش دارند و یک چشم بر محافظت از مسیر پیاده‌روی زائران. یکی از افراد فعال در موکب‌ها می‌گوید: «برای آن‌که ببینید اسلام چه آموزه‌هایی دارد، به رفتار چندصد تروریست وحشی نگاه نکنید. بلکه به از جان گذشتگی بی‌چشم‌داشتی نگاه کنید که میلیون‌ها زائر اربعین از خود نشان می‌دهند.» درواقع، از چند لحاظ باید مراسم اربعین در کتاب‌ گینس ثبت شود: بزرگ‌ترین گردهم‌آیی سالانه، طولانی‌ترین میز غذای پیوسته، بیش‌ترین افرادی که به‌رایگان غذا می‌خورند، بزرگ‌ترین گروه داوطلبانه‌ای که به یک واقعه‌ی خاص خدمت می‌کنند و همه‌ی این‌ها در جایی است که تهدید حملات انتحاری وجود دارد. از خودگذشتگی بی‌همتا فقط به این جمعیت انبوه نفس‌گیر نگاه کنید. چیزی که باید به این منظره اضافه کنید این است که هرچه شرایط امنیتی بدتر می‌شود، حتی افراد بیش‌تری انگیزه پیدا می‌کنند که تهدیدهای تروریست‌ها را به چالش بکشند و در این موقعیت خطرناک به پیاده‌روی می‌پردازند. بنابراین، این حرکت زائرانه صرفاً یک فعالیت مذهبی نیست بلکه مظهری از مقاومت است. ویدئوهایی در فضای آنلاین منتشر شده است که نشان می‌دهند چه‌طور مهاجمان انتحاری خود را به میان زائران می‌اندازند و صرفاً باعث افزایش جمعیت زائران می‌شوند؛ زائرانی که هم‌صدا می‌خوانند: اگر دست و پای‌مان را قطع کنند، به سرزمین‌های مقدس می‌رویم. انفجارهای وحشتناکی که در طول سال اتفاق می‌افتند غالباً علیه شیعیان بوده و جان افراد بی‌شماری را می‌گیرد. این انفجارها خطرات و ناامنی‌هایی که متوجه شیعیان عراق است را نشان می‌دهد. اما به نظر می‌رسد که این تهدیدهای مرگ‌آور نمی توانند مردم ـ پیر و جوان، عراقی و خارجی ـ را از این سفر خطرناک به سوی شهر مقدس کربلا بازدارند. برای فردی که بیرون از این ماجراست راحت نیست که بفهمد چه چیزی به این زائران امید و نیرو می‌بخشد. شما زنان بچه ‌به‌ بغل، مردان ویلچر ‌نشین، مردمان عصا‌ به ‌دست و نابینایان زیادی را در این مسیر می‌بینید. من پدری را دیدم که تمام مسیر بصره تا کربلا را با پسر معلولش سفر کرده بود. پسر دوازده ساله معلولیت ذهنی داشت و نمی‌توانست بدون یاری دیگران راه برود. بخشی‌هایی از مسیر، پدر پسر را روی شانه‌های خود نشانده بود و راه می‌رفت. این داستانی است که می‌توان از روی آن فیلم‌هایی ساخت که قابلیت دریافت اسکار دارند اما به نظر می‌رسد که هالیوود بیش‌تر با قهرمانان کمیک سروکار دارد. گنبد طلایی حسین زائران حرم حسین و برادرش، عباس، صرفا تحت تاثیر احساسات نیستند. آن‌ها به یاد شهادت جانسوز ایشان گریه می‌کنند و با این کار، بر دلبستگی‌شان به آرمان‌های او تأکید می‌کنند. وقتی زائران به حرم حسینی می‌رسند، اولین کاری که می‌کنند خواندن زیارت‌نامه است؛ متن مقدسی که شمه‌ای از مقام حسین را نشان می‌دهد. در این زیارت، آن‌ها حسین را وارث آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی می‌خوانند. در این مطلب، نکته‌ی عمیقی خوابیده است. نشان می‌دهد که پیام حسین در باب حقیقت، عدالت و عشق، امتداد جدایی‌ناپذیر پیام همه پیامبران راستین است. مردم به کربلا می‌روند اما نه برای آن‌که از مناظر آن لذت ببرند، از زیبایی‌های آن به هیجان بیایند، خرید کنند و اماکن تاریخی را ببینند. آن‌ها می‌روند تا گریه کنند. تا عزاداری کنند و فضای روحانی مرقد‌ حسین را درک کنند. آن‌ها وارد حرم حسینی می‌شوند تا بر بزرگ‌ترین ایثار و ازخودگذشتگی‌ای که تا به حال دیده شده گریه و عزاداری کنند. انگار همگان پیوندی شخصی با مردی دارند که هیچ‌گاه او را ندیده‌اند. با او سخن می‌گویند و نامش را می‌خوانند. به ضریحش چنگ می‌زنند و زمین حرم را بوسه می‌زنند. در و دیوار آن‌جا را آن‌گونه لمس می‌کنند که انگار صورت یک دوست صمیمی و قدیمی را لمس می‌کنند. این تصویری حماسی است. انگیزه‌‌شان چیست؟ باید شخصیت و شأن امام حسین را فهمید و درک کرد که اینان چه ارتباط روحانی ‌ای با سرگذشت جاوید او برقرار می‌کنند. اگر جهان حسین را، پیا‌مش را و ایثارش را درک می‌کرد، ریشه‌های تاریخی داعش و تمایل آن‌ها به خون‌ریزی را می‌فهمیدند. قرن‌ها پیش در کربلا بود که انسانیت خباثتی را دید که در قتل حسین موج می‌زد. نور در مقابل تاریکی بود. فضیلت در مقابل رذالت بود. حضور حسین در همه‌ی جنبه‌های زندگی دوستدارانش موج می‌زند. سرگذشت حسین رشد و تکامل را تشویق کرده و هیچ نوعی از بایکوت رسانه‌ای نمی‌تواند نور آن را خاموش کند. این حسین کیست؟ از نظر صدها میلیون نفر از پیروانش، چنین سوالی که حتی ممکن است کسی را به تغییر دین و مذهبش وادارد، زمانی پاسخ می‌گیرد که شما با پای پیاده به سوی حرم حسینی راهپیمایی کنید. متن اصلی مقاله👇 https://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/arba
برای تقویت شریک زندگی‌تان از تعریف کنید: هر زمان فرصت یافتید، در میان دوستان و آشنایان از همسرتان کنید و به او ببالید. این کار را، هم در حضور او و هم بدون حضور او انجام دهید. این کار نه‌تنها به تقویت عزت نفس همسرتان کمک می‌کند؛ بلکه بر جایگاه او در چشم دوستان و خویشان هم تأثیر می‌گذارد. کاری که می‌کنید این است که داستانی تعریف کنید که همسرتان قهرمان اول آن است؛ تا جایی که می‌توانید از توانایی‌ها و دستاوردهای او تعریف کنید. 💕جذب تلاش های او باشیم بگوییم خیلی عالی بودی جلوی جمع از او تعریف کنید علاقه و اشتیاق جنسی به او نشان دهید بگویید عامل خوشبختی شماست 💕 مغز بیشتر مردان ساده پسند است یعنی چهره ی خیلی عملی و آرایش های غلیظ مورد پسند مردان نیست. سادگی و تناسب اندام مهمترین اصل زیبایی است. پس زیاده روی نکنید. @hamsardarl ❌کدام حرف ها را نباید به بگویید 🔵ديدي؟ ديدي؟ 🔵با خانواده همسرتان دچار اختلاف شده‌ايد و در خانه مدام براي همسرتان خط و نشان مي‌كشيد؟ تا به حال به اين فكر كرده‌ايد كه او مسئول رفتارهاي ديگران نيست و قرار نيست مدام به آنها براي درست رفتار كردن آموزش دهد؟ 🔵 مردها در بسياري از مواقع به‌خاطر اشتباه‌های خانواده‌شان شرمنده مي‌شوند اما وقتي خط و نشان كشيدن‌هاي همسرشان را مي‌بينند و احساس مي‌كنند در دعواهاي زن و شوهري مظلوم واقع شده‌اند، تصميم به انكار اشتباه‌های خانواده خود و جبهه گرفتن در برابر حرف‌هاي همسرشان مي‌گيرند.  🔵آنها به اين فكر نمي‌كنند كه رفتار خانواده‌شان درست بوده يا نه، بلكه تنها مي‌خواهند در يك جنگ زن و شوهري بازنده نباشند. اگر نمي‌خواهيد حمايت همسرتان را از دست دهيد، شكايت‌هاي هر روزه‌تان از اشتباه‌های خانواده‌اش را بر سرش آوار نكنيد و از او نخواهيد پيغام‌ها و تهديدهاي‌تان را به گوش آنها برساند. 🔵 يك توصيه مفيد براي‌تان داريم. حساب خانواده همسرتان را از او جدا كنيد و تا زماني كه اشتباه‌هایی را در رفتار شريك زندگي‌تان نديده‌ايد، به‌خاطر خطاهاي ديگران او را مجازات نكنيد.  ‌@hamsardarl کانال آداب همسرداری ❤️❤️