eitaa logo
صـَـدࢪ؏ـشـق‌
1.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
13 فایل
‌‌‌‌‌شھادت‌آن‌است‌که‌متفـاوت‌بھ‌آخر ‌برسے... وگرنھ‌مرگ‌ڪھ‌پایان‌همھ‌قصھ‌هاست:) شهیدےکہ‌حاج‌قاسم‌عاشقش‌بود♥ روزتاسـوعابـہ‌آرزوش‌رسید🕊 مدیر: @gomnam_00_315 <ناشناسمون> 👀 https://daigo.ir/secret/4632984607 ادمین تبادلات: @khadem_yazahra
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا را یک بار نگاه کن ؛ آخرت را چند بار ، و صاحب خانه را همیشه :)
خورشید شرمگین به تماشای گنبدت هر صبح از جبین عرق نور میچکد از پشت بام خانه سلامت که میکنم باران عشق بر دلم از دور میچکد صبحتون_حسینی
به کویت گرچنین آشفته می‌گردم مکن منعم دلی‌ گم‌کرده‌ام اینجا و می‌جویم نشانش‌را❤️‍🩹:)
حیف است ‌ای دل از غم دنیا گداختن همت کن و ز غربت شاه¹²⁸ جهان بسوز
نوشته بود : مثلا یه گوشه دنج حرم در صحن آزادی با یار🩵 :)
به گنبد و به ضریح و به حُرمت نجفش علی امام من است و منم غلام علی✨
فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند ؛ [؏]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پورمحمدی:طرح هاتون بدین ما اجرا کنیم 🦦 قاضی‌زاده: دست غیر‌خودی بدیم معلوم‌نیس چی در بیاد😎😂
💚💙💚💙💚 💙💚💙💚 💚💙💚 💙💚 💚 اسم داستان:*نرگس* قسمت:3⃣ بیچاره می‌زند زیر گریه. دلم حسابی کباب می‌شود. ای کاش زبانم لال می‌شد و اینقدر بلبل زبانی نمی‌کردم. نرگس جفت دست‌هایش را می‌زند به کمر و می‌ایستد رو در رویم. _ آخر کار خودت رو کردی؟ می‌خواهم بگویم گریه مادر هیچ ربطی به من ندارد؛ همش غصه دایی است. خب، مگر من دایی را دوست نداشتم؟تازه، دایی غیر از اینکه دایی‌ام بود، دوستم هم بود. هرچند سنش خیلی بیشتر از من بود، موقع حرف زدن آنقدر به من احترام می‌گذاشت که بابا و مادر هم مجبور می‌شدند مرا آقا اسماعیل صدا کنند... مادر، اشکش را با گوشه چادرش پاک می‌کند.کليد را می اندازد به کمد، دلم چنان برایش می‌سوزد که نزدیک است اشکم درآید. نرگس با آشپزخانه برمی‌گردد. مادر قلک را بیرون می‌آورد و می‌گذارد جلویم. و بعد بدون اینکه چیزی بگوید، می‌رود آشپزخانه. *** یک جیپ نظامی به سرعت از جلو مغازه رد می‌شود. فروشنده با دستپاچگی چراغ‌ها را خاموش می‌کند. از مغازه می‌زنم بیرون. صدای فروشنده از پشت سرم می‌آید. _ مواظب باش نشکنی‌ش کادو را با احتیاط حمل می‌کنم؛عینهو جوجه. نه جرات دارم فشارش دهم و نمی‌توانم شلش کنم. از خوشحالی، اشک توی چشم‌هایم جمع شده. راستش را بخواهید، من نرگس را خیلی دوست دارم.او، امسال می‌رود دبیرستان. من بیچاره هم می‌روم راهنمایی،او، هر سال، شاگرد اول است؛ من بیچاره‌ام شاگرد تنبل. بابا می‌گوید:(تو خنگی. فقط به درد نون خشک جمع کردن می‌خوری.) ولی مادر می‌گوید:(بچه ام خنگ نیست.فقط زیادی بازیگوشه.) نمی‌دانم کدامشان درست می‌گویند. اگر خنگی یعنی یک سال رفوزگی، پس من خنگم؛ چون که یک سال رفوزه شده ام.. ادامه دارد..... کاری از: 💚 💙💚 💚💙💚 💙💚💙💚 💚💙💚💙💚
💙💚💙💚💙 💚💙💚💙 💙💚💙 💚💙 💙 اسم داستان*نرگس* قسمت:4⃣ اما سال‌های دیگر چه؟ راستش را بخواهید اگر هر سال نرگس کمکم نکند رفوزه می‌شوم من هم خیلی او را دوست دارم نه فقط به این علت بلکه به دلیل مهربانی‌اش اینکه زورش به من می‌رسد هیچ وقت کتکم نمی‌زند از وقتی مادر پا درد گرفته رخت‌هایمان را او می‌شوید به قول دایی صمد او باید در آینده دکتر بشود. بیچاره حرف درستی زده اگر او دکتر نشود پس که بشود.؟ فرشته؟ من هم با آن همه فیس و افاده‌اش؟ بدبخت با اینکه معلم خصوصی دارد، همیشه شاگرد دوم است. چقدر هم حسودی می‌کند دست کمی از برادرش کریم ندارد به قول مادر آنقدر حسودی کند که بترکد به ما چه؟ من تصمیم گرفتم هر کاری از دستم بر می‌آید برای دکتر شدن نرگس بکنم چه کار کنم؟ خودم که خنگم و نمی‌توانم کاره‌ای بشوم. حالا که او می‌تواند چرا نشود؟ راستش را بخواهید همیشه می‌گویم:( ای کاش چشم‌های من به جای چشم‌های او ضعیف می‌شد) بیچاره پارسال چند صفحه که می‌خواند می‌گفت سرم گیج می‌رود تا چند وقت به هیچکس نمی‌گفت وقتی هم که گفت بابا اعتنایی نکرد تا اینکه مادر التماسش کرد و او هم راضی شد نرگس را به درمانگاه ببرد دکتر برایش عینک نوشت بابا که نمی‌دانست پول عینک چقدر می‌شود ۱۰ تومان جلو داد تا عینکش را بسازند اما وقتی خواست تحویل بگیرد فروشنده گفت:( ۱۶۰ تومان میشه) بابا هم از خیر ۱۰ تومان گذشت و گفت:( بچه ما عینک نمی‌خواد) آن روز عینک فروش چقدر او را دعوا کرد بابا هم گفت:( خوب پول ندارم دزدی که نمی‌تونم بکنم) بابا آمد خانم و به نرگس گفت:( اگه می‌خوای درس بخونی همینطوری بخون من پول عینک ندارم) بیچاره آبجی قبول کرد هر بار که می‌خواست درس بخواند از چشم‌هایش اشک سرازیر می‌شد بی‌خیال گذشته ها حالا اگر عینک را ببیند کلی خوشحال می‌شود تازه وقتی بفهمد که این همه دعوا و داد و بیداد من برای خودش بوده هم از اینکه سرم داد کشیده خجالت می‌کشد و هم آشتی می‌کند. راستی،مادر چه؟ خوب است چیزی هم برای او بخرم اما چه چیزی!؟ مثلاً یک جفت جوراب حتماً خوشحال می‌شود هر چند می‌دانم که این چیزها دیگر نمی‌تواند او را خوشحال کند خدا کند هرچه زودتر دایی پیدا شود خیابان چقدر تاریک و خلوت است ای وای نکند وقت حکومت نظامی فرا رسیده باشه.! ادامه دارد... کاری از: 💙 💚💙 💙💚💙 💚💙💚💙 💙💚💙💚💙
۲ قسمت از داستان زیبای: تقدیم نگاه های شما✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفس کشیدن بی مهر تو حرامم باد علی است ذکر دم من و بازدم حیدر :) - ۲ روز تا عید غدیر ✨
ـــــ ـ آنانکه معنای ولایت را نمی‌دانند در کار ما سخت درمانده‌اند. !❤️ "شهید آوینی"
دنیا بمونه برای دنیا طلبا ؛ ما به قول امیرمون علی علیه‌السلام دنیا رو سه طلاقه کردیم .
سلام،امیدوارم حالتون خوب باشه دوستان همکاری کنید: همه باهم این عکس رو بذاریم پروفایل،خیلی قشنگه..! میخوام پروفایل اعضا رو ببینم که همه این عکس رو گذاشتن پروفایل. مطمئن باشین قشنگ میشه.
فقط سه نفر؟😶
صـَـدࢪ؏ـشـق‌
فقط سه نفر؟😶
دوستان لطفا همکاری کنید؛گذاشتن عکس پروفایل(حرم امام علی) چه سختی داره؟
شدن چهار تا دمتون گرم،بقیه هم همکاری کنید. به عشق امام علی(علیه السلام) این عکس رو بزارین که ما هم یاد این عید بزرگ بوده باشیم و حداقل جای اون کار هایی که نکردیم برای این عید بزرگ،حداقل یادش بودیم در حد گذاشتن یه عکس رو پروفایل.!
خوشم‌من‌قد‌کشیدم‌باحب‌حیدر🥹❤️ 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اگر انسان علی باشد، دگر مارا چه می‌نامند؟! جهانی کافرند انگار اگر حیدر مسلمان است!
لافَتی‌ٰاِلاعلی لا‌ص‍َیف‌ْاِلا‌ذوالفَقار✨💚
- هرکس به کسی خوش است در زندگی‌اش ما هم به علی خوشیم و اولاد ِعلی :)
بچه شیعه واسه سامون گرفتن زندگیش باید بره دنبال همسر نه همستر😶(((:
ـــــ ـ آقا سید عيدت مبارک 🥺✨ از قدیم رسم بوده سادات عیدی می‌دادند به بقیه به رسم تبرک... میشه امشب عیدی بدی بهمون ، اون بصیرتی که اصلح رو انتخاب کنیم..👀 هنوزم باورمون نمیشه رفتی ...😭💔