eitaa logo
🇾🇪همسفرتابهشت🇮🇷
1.1هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7هزار ویدیو
166 فایل
اَللّهُمَّ انْصُرِ الإسلامَ و المُسلِمین و أخْذُلِ الْکُفّارَ و الْمُنافِقین وَ ارْحَمْ شُهَدائَنا بِحَقِّ مُحمّدٍ و آلِه الطّاهرین رنجِ زنده نگهداشتنِ راه ویادشهدا، کمتراز شهادت، نیست کپی باذکرصلوات .
مشاهده در ایتا
دانلود
وَعَجْزى عَنِ الاِْنْتِصارِ مِمَّنْ قَصَدَنى بِمُحارَبَتِهِ وَوَحْدَتى فى کَثیرٍ مِمَّنْ ناوانى واَرْصَدَ لى فیما لَمْ اُعْمِلْ فِکْرى فى الاِْ رْصادِ لَهُمْ بِمِثْلِهِ فَاَیَّدْتَنى بِقُوَّتِکَ وَشَدَدْتَ اَزْرى بِنُصْرَتِکَ وفَلَلْتَ لى حَدَّهُ وَخَذَلْتَهُ بَعْدَ جَمْعِ عَدیدِهِ وَحَشْدِهِ واَعْلَیْتَ کَعْبى عَلَیْهِ، و در درماندگى ‏ام را از انتقام گرفتن از ان با ستیزه‏ جویى ‏اش قصد من کرده دیدى، و تنهایى ‏ام را در برابر بسیارى از آنان‏ که آزار مرا اراده نموده‏ اند، و در کمین من نشستندمشاهده کردى و در آنچه که اندیشه‏ ام را علیه آنان براى مقابله به مثل بکار نگرفتم، پس مرا به‏ نیرویت تأیید کردى و پشتم را با یاریت محکم نمودى، و تیغ او را به نفع من کند کردى، و او را پس از جمع ‏آورى نفرات‏ و تجهیزاتش خوار نمودى، و مقام و جایگاه مرا بر او برترى دادى قسمت دوم ☝️🟢 .
وَوَجَّهْتَ ما سَدَّدَ اِلَىَّ مِنْ مَکائِدِهِ اِلَیْهِ وَرَدَدْتَهُ عَلَیْهِ وَلَمْ یَشْفِ غَلیلَهُ وَلَمْ تَبْرُدْ حَزازاتُ غَیْظِهِ وَقَدْ عَضَّ عَلَىَّ اَنامِلَهُ وَاَدْبَرَ مُوَلِّیاً قَدْ اَخْفَقَتْ سَرایاهُ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ اِلهى وَکَمْ مِنْ باغٍ بَغانى بِمَکایِدِهِ وَنَصَبَ لى اَشْراکَ مَصایِدِهِ وَوَکَّلَ بى تَفَقُّدَ رِعایَتِهِ، و آنچه را از نیرنگهایش به جانب من هدف گرفته بود به سوى خودش بازگردانى‏ و علیه او به کار بستى، ولى عطش کینه‏ اش فرو ننشست، و سوزش دل برامده از خشمش سرد نشد درحالى‏ که از غیضش بر من انگشت به‏ دندان گزید و پشت کرده پا به فرار نهاد و سپاه و نفراتش تارومار شد، پس تو را سپاس اى پروردگار از توانایى ‏ات که شکست نپذیرد، و بردبارى ‏ات‏ که شتاب نپذیرد، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا در برابر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار ده، خدایا چه بسیار متجاوزى که با نیرنگهایش به من ستم کرد، و دامهاى شکارگیرش را در راهم نهاد، و توجه‏ جستجو گرانه‏ اش را بر من گماشت قسمت سوم☝️🟢 .
عزیزان بعضی از دوستانمون نمیتونن پی دی اف رو باز کنن بخاطر همین قسمت به قسمت میارم آخرسر صوتش رو میزارم فقط خواهش میکنم بخونید الانم نخوندی وقتی حضور قلب داشتی بخون الهی آقا حضرت صاحب الزمان علیه السلام آمین گوی دعاهاتون باشه 🌷 .
واَضبَاءَ اِلَىَّ اِضْباءَ السَّبُعِ لِطَریدَتِهِ انْتِظاراً لاِنْتِهازِ فُرْصَتِهِ وَهُوَ یُظْهِرُ بَشاشَةَ الْمَلَقِ وَیَبْسُطُ لى وَجْهاً غَیْرَ طَلِقٍ فَلَمّا رَاَیْتَ دَغَلَ سَریرَتِهِ وَقُبْحَ مَا انْطَوى عَلَیْهِ لِشَریکِهِ فى مِلَّتِهِ واَصْبَحَ مُجْلِباً لى فى بَغْیِهِ اَرْکَسْتَهُ لاُِمِّ رَاْسِهِ واَتَیْتَ بُنْیانَهُ مِنْ اَساسِهِ فَصَرَعْتَهُ فى زُبْیَتِهِ وَرَدَّیْتَهُ فى مَهْوى حُفْرَتِهِ وَجَعَلْتَ خَدَّهُ طَبَقاً لِتُرابِ رِجْلِهِ و در کمین من نشست همچون کمین گذاردن درنده‏ اى براى شکار خویش براى به دست آوردن فرصت مناسب درحالى‏ که درحالى‏ که خوشرویى چاپلوسانه نشان داده و به سختى گشاده‏ رویى مى‏ نمود پس چون حیله‏ گرى نهادش، و زشتى‏ پندار نهفته‏ اش را آن هم بر زیان هم‏ کیشش مشاهده نمودى درحالى‏ که سپیده مى‏ کرد به امید آنکه در ستمش بر من هجوم آورد پس تو او را سرنگون‏ ساختى و ریشه‏ اش را از بیخ‏وبن برکندى، و او را در چاهى که براى من کنده بود و در ژرفاى گودالش در انداختى، و گونه‏ اش را همپاى خاک پایش قرار دادى قسمت چهارم☝️🟢 .
وَشَغَلْتَهُ فى بَدَنِهِ وَرِزْقِهِ وَرَمَیْتَهُ بِحَجَرِهِ وَخَنَقْتَهُ بِوَتَرِهِ وَذَکَّیْتَهُ بِمَشاقِصِهِ وَکَبَبْتَهُ لِمَنْخَرِهِ وَرَدَدْتَ کَیْدَهُ فى نَحْرِهِ وَرَبَقْتَهُ بِنَدامَتِهِ وَفَسَاْتَهُ بِحَسْرَتِهِ فَاسْتَخْذَاءَ وَتَضائَلَ بَعْدَ نَخْوَتِهِ وانْقَمَعَ بَعْدَ اْستِطالَتِهِ ذَلیلاً مَاْسُوراً فى رِبْقِ حِبالَتِهِ الَّتى کانَ یُؤَمِّلُ اَنْ یَرانى فیها یَوْمَ سَطْوَتِهِ وَقَدْ کِدْتُ یا رَبِّ لَوْ لا رَحْمَتُکَ اَنْ یَحُلَّ بى ما حَلَّ بِساحَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ، و او را به تن و روزى ‏اش سرگرم کردى، و او را با سنگ خودش زدى، و با زه کمان خودش خفه‏ اش‏ نمودى و با سر نیزه‏ هاى خودش هلاک کردى و به رو به خاک مذلّت انداختى، و حیله‏ اش را به گردنش برگرداندى و به بند پشیمانى گرفتارش کردى، و به سبب حسرتش به باد فنایش دادى، ازاین‏ رو پس از کبر و نخوتش خوار و کوچک گشت، و به دنبال گردن فرازى ‏اش خوار و کوبیده شد، و در بند دامى که روز گردن‏ کشى ‏اش آرزو داشت مرا در میان آن ببیند اسیر شد، و چه‏ نزدیک بود پروردگارا اگر رحمتت نبود، بر من فرود آید آنچه که دامن زندگى او را فرا گرفت، پس تو را سپاس پروردگارا که تواناى شکست‏ ناپذیرى قسمت پنجم ☝️🟢 .
وَذى اَناةٍ لایَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ ولاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ اِلهى وَکَمْ مِنْ حاسِدٍ شَرِقَ بِحَسْرَتِهِ وَعَدُوٍّ شَجِىَ بِغَیْظِهِ وَسَلَقَنى بِحَدِّ لِسانِهِ وَوَخَزَنى بِمُوقِ عَیْنِهِ وَجَعَلَنى غَرَضاً لِمرامیهِ وَقَلَّدَنى خِلالاً لَمْ تَزَلْ فِیهِ نادَیْتُکَ یا رَبِّ مُسْتَجیراً بِکَ واثِقاً بِسُرْعَةِ اِجابَتِکَ مُتَوَکِّلاً عَلى ما لَمْ اَزَلْ اَتَعَرَّفُهُ مِنْ حُسْنِ دِفاعِکَ عالِماً اَنَّهُ لا یُضْطَهَدُ مَنْ اَوى اِلى ظِلِّ کَنَفِکَ، و بردبار بدون شتابى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده، خدایا چه بسیار حسودى که از روى حسرت برافروخته گشت‏ و دشمنى که بسبب خشمش به سختى اندوهناک شد، و مرا با نیش زبانش آزرده ساخت و مژگانش را چون نیزه‏ اى به بدنم فرو برد، و مرا هدف تیرهاى سرزنش‏ نمود، و کاستیهایى را به گردنم انداخت که در خود اوست، پروردگارا پناه‏ جویانه تو را خواندم، درحالى‏ که اطمینان‏ به سرعت اجابت تو داشتم، توکّل‏کنان به آنچه همواره از خوبى دفاعت مى ‏دانستم، با آگاهى به اینکه هرکه رخت به سایه حمایتت کشدمورد آزار واقع نگردد قسمت ششم☝️🟢 .
وَلَنْ تَقْرَعَ الْحَوادِثُ مَنْ لَجَاَ اِلى مَعْقِلِ الاِْنْتِصارِ بِکَ فَحَصَّنْتَنى مِنْ باْسِهِ بِقُدْرَتِکَ فَلَکَ الْحْمدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ واجْعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ. و کسى‏ که به قلعه مددجویى تو پناه آورد هرگز حوادث روزگار او را درهم نکوبد، پس به قدرتت مرا از آزار او حفظ کردى، پس تو را سپاس اى پروردگار که تواناى‏ شکست ‏ناپذیرى و بردبارى که هرگز شتاب نکنى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بر نعمت هایت از شاکران‏ و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده اِلهى وَکَمْ مِنْ سَحایِبِ مَکْرُوهٍ جَلَّیْتَها وسَماءِ نِعْمَةٍ مَطَرْتَها وَجَداوِلِ کَرامَةٍ اَجْرَیْتَها واَعْیُنِ اَحْداثٍ طَمَسْتَها وناشِیَةِ رَحْمَةٍ نَشَرْتَهَا وَجُنَّةِ عافِیَةٍ اَلْبَسْتَها وَغَوامِرِ کُرُباتٍ کَشَفْتَها واُمُورٍ جارِیَةٍ قَدَّرْتَها لَمْ تُعْجِزْکَ اِذْ طَلَبْتَها وَلَمْ تَمْتَنِعْ مِنْکَ اِذْ اَرَدْتَهَا فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْجَعْلنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ، خدایا چه بسیار ابرهاى ناملایمات که از فضاى زندگى ‏ام زدودى، و آسمان نعمتى که بر من باراندى‏ و نهرهاى کرامتى که به سوى من روان ساختى، و چشمه‏ هاى حوادثى که محو نمودى و نهال رحمتى که گستردى و زره عافیتى که بر من پوشاندى، و گردابهاى گرفتارى که برطرف کردى، و امور جاریه‏ اى که مقدّر فرمودى، آنگاه که این امور را خواستى‏ درمانده‏ ایت نکردند و هر زمان که آنها را اراده فرمودى از فرمانبردارى خوددارى ننمودند، پس تو را سپاس اى پروردگار که تواناى شکست ‏ناپذیرى و بردبارى‏ که شتاب نورزى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت‏ از ذاکران قرار بده قسمت هفتم 🟢 .
اِلهى وکَمْ مِنْ ظَنٍّ حَسَنٍ حَقَّقْتَ وَمِنْ کَسْرِ اِمْلاقٍ جَبَرْتَ وَمِنْ مَسْکَنَةٍ فادِحَةٍ حَوَّلْتَ وَمِنْ صَرْعَةٍ مُهْلِکَةٍ نَعَشْتَ وَمِنْ مَشَقَّةٍ اَرَحْتَ لاتُسْئَلُ عَمّا تَفْعَلُ وَهُمْ یُسْئَلُونَ وَلا یَنْقُصُکَ ما اَنْفَقْتَ وَلَقَدْ سُئِلْتَ فَاَعْطَیْتَ وَلَمْ تُسْئَلْ فاَبْتَدَاْتَ وَاسْتُمیحَ بابُ فَضْلِکَ فَما اَکْدَیْتَ اَبَیْتَ اِلّا اِنْعاماً وَاْمِتناناً واِلّا تَطَوُّلاً یا رَبِّ وَاِحْساناً واَبَیْتُ اِلّا اْنتِهاکاً لِحُرُماتِکَ وَاْجْتِراءً عَلى مَعاصِیکَ، خدایا چه بسیار گمان نیکى که جامه عمل پوشاندى و شکست ندارى را که جبران نمودى، و بى‏ چیزى توان‏ فرسایى که از من گرداندى و سقوط هلاکت ‏بارى که بلندم کردى، و دشوارى که آسان نمودى‏ تو بازخواست نشوى از آنچه انجام مى ‏دهى و دیگران بازخواست شوند، و از آنچه خرج مى‏ کنى چیزى کاسته نشود، هر آینه از تو درخواست شد حالى عطا کردى‏ و درخواست نشد پس آغاز در عطا و او پیشگاه فضلت درخواست احسان شد و تو منع ننمودى و ابا نمودى مگر از نعمت ‏بخشى‏ و اصرار بر رساندن عطا و فزون‏بخشى و احسان اى پروردگار و من خوددارى نمودم مگر از شکستن احترام محرّماتت، و جسارت بر گناهانت وَتَعَدِّیاً لِحُدُودِکَ وَغَفْلَةً عَنْ وَعیدِکَ وَطاعَةً لِعَدُوّى وَعَدُوِّکَ لَمْ یَمْنَعْکَ یا اِلهى وناصِرى اِخْلالى بِالشُّکْرِ عَنْ اِتْمامِ اِحْسانِکَ وَلاَ حَجَزَنى ذلِکَ عَنْ اِرْتِکابِ مَساخِطِکَ. و تجاوز از قوانینت، و غفلت از تهدیدت، و فرمانبرى از دشمنم و دشمنت، اى معبودم و یاورم کوتاهى ‏ام در سپاسگزارى ‏ات تو را از تمام کردن احسانت بر من باز نداشت، و این چشم‏ پوشى و بزرگوارى‏ مرا از انجام کارهاى مورد خشمت مانع نشد قسمت هشتم 🟢 .
اَللّهُمَّ وَهذا مَقامُ عَبْدٍ ذَلیلٍ اعْتَرَفَ لَکَ بِالتَّوْحیدِ وَاَقَرَّ عَلى نَفْسِهِ بِالتَّقْصیرِ فى اَداءِ حَقِّکَ وَشَهِدَ لَکَ بِسُبُوغِ نِعْمَتِکَ عَلَیْهِ وَجَمیلِ عادَتِکَ عِنْدَهُ واِحْسانِکَ اِلَیْهِ فَهَبْ لى یا اِلهى وَسَیِّدِى مِنْ فَضْلِکَ ما اُریدُهُ اِلى رَحْمَتِکَ واَتَّخِذُهُ سُلَّماً اَعْرُجُ فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ وَ امَنُ بِهِ مِنْ سَخَطِکَ بِعِزَّتِکَ وَطَوْلِکَ خدایا این است جایگاه بنده خوارى که براى تو به یگانگى اقرار کرد، و براى خویش به کوتاهى در اداى حق تو، و گواهى داد براى تو به کمال نعمتت بر او و شیوه زیبا و دلنشینت نزد او احسانت بر او، پس به من ببخش اى خداى من و سرور من از فضلت آنچه را که در راه‏ رسیدن به رحمتت مى‏ خواهم تا نردبانش قرار دهم که از آن به سوى خشنودیت، بالا روم، و با آن از خشمت امان یابم، به حق عزّت و عطاى همیشگى ‏ات وَبِحَقِّ نَبِیِّکَ مَحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ اِلهى وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسى وَاَصْبَحَ فى کَرْبِ الْمَوْتِ وَحَشْرَجَةِ الصَّدْرِ، و به حق پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش)، پس تو را سپاس اى پروردگار که‏ تواناى شکست ‏ناپذیرى، و بردبارى که شتاب نورزى، درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و مرا بر نعمت هایت از شاکران‏ و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده. خدایا چه بسیار بنده‏ اى که شامگاهان و صبحگاهان نمود در سختى مرگ و به شدت و تنگى نفس ‏زنان وَالنَّظَرِ اِلى ما تَقْشَعِرُّ مِنْهُ الجُلُودُ وَتَفْزَعُ لَهُ القُلُوبُ واَنَا فى عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لایَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنى لِنَعمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ. و با نگاه به آنچه که بدنها از دیدنش مى ‏لرزد، و دلها از آن بى‏ تاب مى‏ شود و من از همه اینها در عافیت و سلامتى هستم، پس تو را سپاس اى پروردگار که تواناى شکست ‏ناپذیرى، و بردبارى که شتاب‏ نورزى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده اِلهى وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسى وَاَصْبَحَ سَقِیماً مَوْجِعاً فى اَنَّةٍ وَعَویلٍ یَتَقَلَّبُ فى غَمِّهِ لا یَجِدُ مَحیصاً وَلا یُسیغُ طَعاماً وَلا شَراباً وَاَنَا فى صِحَّةٍ مِنَ الْبَدَنِ وَسَلامَةٍ مِنَ الْعَیْشِ کُلُّ ذلِکَ مِنْکَ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لایُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ واجْعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ. خداى من چه بسا بنده‏ اى که به شامگاهان و صبحگاهان در آمد بیمار و درد مند، در ناله و فریاد، در اندوهش به خود مى‏ پیچد و راه گریزى نمى ‏یافت و خوردنى و نوشیدنى گوارایى نمى‏ خورد، و من در تندرستى و سلامت‏ زندگى هستم، همه اینها از توست، پس تو را سپاس اى پروردگار تواناى شکست ‏ناپذیر، و بردبارى که شتاب نورزى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده قسمت نهم🟢 .
اِلهى وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسى وَاَصْبَحَ خآئِفا مَرْعُوبا مُشْفِقا وَجِلا هارِبا طَریدا مُنْجَحِرا فى مَضیقٍ وَمَخْبَاَةٍ مِنَ الْمَخابى قَدْ ضاقَتْ عَلَیْهِ الاْرْضُ بِرُحْبِها لایَجِدُ حیلَةً وَلا مَنْجى وَلا مَاْوى وَاَنَا فى اَمْنٍ وَطُمَاْنینَةٍ وَعافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لایَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْجعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ. خدایا چه بسیار بنده‏ اى که به شامگاهان و صبحگاهان درآمد ترسان و هراسان، پریشان و اندیشناک، فرارى و رانده شده، خرابه‏ نشین در تنگنا و مخفى‏ گاهى از مخفى‏ گاهها که زمین با فراخى ‏اش بر او تنگ شد چاره و راه نجات و پناهگاهى نمى ‏یابد، و من از همه اینها در امنیت و آرامش و سلامت کاملم، پس تو را سپاس اى پروردگار توانمند شکست ‏ناپذیر، و بردبارى که شتاب نورزى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست‏ و مرا بر نعمت هایت از شاکران وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّ اکِرینَ اِلهى وَسَیِّدى وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسى وَاَصْبَحَ مَغْلُولاً مُکَبَّلاً فِى الْحَدیدِ بِاَیْدِى الْعُداةِ لایَرْحَمُونَهُ فَقیداً مِنْ اَهْلِهِ وَوَلَدِهِ مُنْقَطِعاً عَنْ اِخْوانِهِ وَبَلَدهِ یَتَوَقَّعُ کُلَّ ساعَةٍ بِاَىِّ قِتْلَةٍ یُقْتَلُ وَبِاَىِّ مُثْلَةٍ یُمَثَّلُ بِهِ وَاَنَا فى عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ، و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده، خداى من و آقاى من و چه بسیار بنده‏ اى که به شامگاه و بامداد درامد بسته به زنجیر، پیچیده در آهن آن هم به دست دشمنانش که به او رحم نورزند، دور مانده از زن و فرزند، بریده از برادران و شهر خویش، هر لحظه انتظار دارد که چگونه کشته خواهد شد، و چگونه اعضایش بریده خواهد گشت، و من از همه اینها در سلامت کاملم، پس تو را سپاس اى پروردگار تواناى شکست‏ ناپذیر و بردبارى که شتاب نورزى قسمت دهم🟢 .
ممنون از صبوریتون دیگه آخرای دعاس تاساعت ۳ عصر پیام نمیزاریم عربی سخت بود معنی دعا رو بخونید
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی لِنَعْماَّئِک مِنَ الشّاکرینَ وَلاِلاَّئِک مِنَ الذّ اکرینَ اِلهی وَکمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسی وَاَصْبَحَ یقاسِی الْحَرْبَ وَمُباشَرَةَ الْقِتالِ بِنَفْسِهِ قَدْ غَشِیتْهُ الاْعْداَّءُ مِنْ کلِّ جانِبٍ بِالسُّیوفِ وَالرِّماحِ وَآلَةِ الْحَرْبِ یتَقَعْقَعُ فِی الْحَدیدِ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ لا یعْرِفُ حیلَةً وَلا یجِدُ مَهْرَباً قَدْ اُدْنِفَ بِالْجِراحاتِ اَوْ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ تَحْتَ السَّنابِک وَالاْرْجُلِ یتَمَنّی شَرْبَةً مِنْ ماَّءٍ بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا از شاکران، و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده، خدای من و چه بسیار بنده ای که به شامگاه صبحگاه درآمد، درحالی که سختی جنگ و پیکار را با جانش تحمّل می کند، و دشمنان از هر جانب او را با شمشیرها و نیزه ها و ابزار جنگ در محاصره آورده اند، در میان آهن تلاش می کند، نهایت کوشش را بکار گرفته، راه چاره ای نمی یابد، و گریزگاهی نمی یابند، از سختی جراحات بیمار شده، یا در خون خویش زیر سمها و لگدها غلطان گشته، جرعه آبی را آرزو می کند، اَوْ نَظْرَةً اِلى اَهْلِهِ وَوَلَدِهِ لا یَقْدِرُ عَلَیْها وَاَنَا فى عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَعْجَلُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْجَعَلْنى لِنَعْمائِکَ مِنَ الشّاکِرینَ وَلاِلّائِکَ مِنَ الذّاکِرینَ اِلهى وَکَمْ مِنْ عَبْدٍ اَمْسى وَاَصْبَحَ فى ظُلُماتِ الْبِحارِ وَعَواصِفِ الرِّیاحِ وَالاْهْوالِ وَالاْ مْواجِ یَتَوقَّعُ الغَرَقَ وَالْهَلاکَ لا یَقْدِرُ عَلى حیلَةٍ اَوْ مُبْتَلىً بِصاعِقَةٍ اَوْ هَدْمٍ اَوْ حَرْقٍ اَوْ شَرْقٍ اَوْ خَسْفٍ اَوْ مَسْخٍ اَوْ قَذْفٍ وَاَنَا فى عافِیَةٍ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ فَلَکَ الْحَمْدُ یا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لا یُغْلَبُ وَذى اَناةٍ لا یَجْعَلُ، یا یک نگاه به اهل و فرزندش را تمّنا مى‏ نماید، امّا توانى بر آن را ندارد، و من از همه اینها در سلامت کاملم، تو را پس سپاس اى‏ پروردگار تواناى شکست ‏ناپذیر و بردبارى که شتاب نورزى، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر نعمت هایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده. خداى من و چه بسیار بنده‏ اى که به شامگاه و صبحگاه‏ درآید، در تاریکى ‏هاى دریاها و تندبادها و در دل هراسها و امواج در حالى انتظار غرق شدن و هلاکت را مى‏ کشد و توان چاره‏ اندیشى ندارد، یا گرفتار صاعقه یا آوار یا آتش‏سوزى یا گلوگیر شدن لقمه یا فرو رفتن در زمین یا مسخ شدن یا اتّهام به امر نامشروع است و من از همه اینها در سلامت کاملم، پس تو را سپاس اى پروردگار تواناى شکست ‏ناپذیر و بردبارى که شتاب نورزى قسمت یازدهم 🟢 .